میلاد جلیلزاده، روزنامهنگار: رژیم صهیونیستی سالانه چندین فیلم درباره کشورها و گروههایی که مقابل آن هسته مقاومت را تشکیل دادهاند، میسازد. لبنان، فلسطین، سوریه و ایران و حتی گاهی مصر، یعنی زمانی که دولت اسبق مصر در برابر رژیم صهیونیستی میایستاد. سوژه فیلمها و سریالهای رژیم صهیونیستی جنگی و جاسوسی هستند و در آمریکا هم هرسال کارهای متعددی ساخته میشود که بهنوعی در خدمت همین گفتمان است. آخرین موردی که از رژیم صهیونیستی در این زمینه به یاد میآوریم، سریال تهران است که قرار شده سریهای بعدی آن هم ساخته شوند؛ ما اما بهرغم آنکه هسته اصلی مقاومت در منطقه را تشکیل میدهیم، نهتنها در این زمینه چندان پرکار نبودهایم، چه در سینمای داستانی و چه مستند و چه سریالسازی، بلکه کارهای ساختهشده در این زمینه کیفیت چندان مناسبی هم نداشتند. اولین و دومین فیلمی که ایران درباره مساله رژیم صهیونیستی ساخت، تا بهحال بهترین فیلمهایی بودهاند که در این زمینه ساخته شده است. سرب محصول سال ۱۳۶۷ به کارگردانی مسعود کیمیایی و بازمانده به کارگردانی مرحوم سیفالله داد در سال ۱۳۷۴ این دو اثر هستند.
اینکه چرا کارهای کمی در این زمینه ساخته میشوند، یک بحث است و اینکه چرا این کارها تا این حد کیفیت نازلی دارند، مساله دیگر. به نظر میرسد بهبود کیفیت کارها در این زمینه نیازمند دغدغهشدن آن برای مدیران فرهنگی کشور است. کار درباره فلسطین و لبنان معمولا نیازمند بودجه نسبتا بالایی است که به دلیل مشکلات اکران چنین آثاری در عمده کشورهای عربی، عموما امکان بازگشت آن هم وجود ندارد. با این حال محور مقاومت نیاز به اقناع افکار عمومی در این زمینه دارد و شاید در آینده بشود مسیری برای بازگشت مالی پروژهها هم پیدا کرد. با چنین زمینهای تا وقتی بهرهبرداری استراتژیک از سینمای مقاومت دغدغه واقعی مدیران فرهنگی نشود و صرفا بهعنوان رفعتکلیف در دستور کار قرار بگیرد، با کارهای سفارشی که به فیلمسازان نزدیک به مدیران هر دوره سپرده میشود طرف هستیم و آثار شاخصی نخواهیم دید.
باید توجه کرد سوریه صاحب سینمایی باسابقه و درخشان است و درحال حاضر هم با مخاطبان نیممیلیاردی در صنعت سریالسازی رمضان، جایگاه قابلتوجهی بین مخاطبان عربزبان دارد. اماراتمتحدهعربی سالانه میلیونها دلار روی فیلمسازی و سریالسازی سوریه سرمایهگذاری میکند، درحالی که روابط خوبی با رژیم صهیونیستی دارد؛ اما ایران بهرغم روابطی که با سوریه دارد، در این زمینه، یعنی همکاریهای مشترک و سرمایهگذاری، تقریبا هیچکاری نکرده است. در جنوب لبنان هم هیچ کشور و هیچ نیرویی به واسطه حضور و نفوذ حزبالله نمیتواند فیلمی علیه مقاومت بسازد، اما ما هم که میتوانستیم بسازیم تا به حال کار درخور توجهی انجام ندادهایم.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی روزنامه «فرهیختگان» با مهدی همایونفر، تهیهکننده فیلم ۳۳ روز است که سال ۱۳۸۹ درباره اولین شکست ارتش رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت ساخته شد. همایونفر میگوید ابتدا قصد ساخت فیلمی در همین رابطه براساس فیلمنامهای به قلم فرهاد توحیدی را داشته، اما جواد شمقدری در همان دوره معاونت سینمایی وزارت ارشاد را برعهده میگیرد و سفارش ساخت فیلمنامه خودش را میدهد. او حتی به این هم اشاره میکند که اعضای حزبالله لبنان از کیفیت نهایی کار چندان راضی نبودهاند؛ هرچند نسخه عربی کار را از نسخه دوبلهشدهاش به فارسی، بهتر میداند. نکات دیگری هم در این گفتوگو هست که با توجه به آن میشود بخشی از موانع ساخت آثار درخور توجه، راجعبه محور مقاومت را بهتر شناخت.
ما درباره موضوع مقاومت در این سالها خیلی فیلم نداشتیم. یعنی 13 فیلم در فضای فرضی یا واقعی لبنان و فلسطین درباره این قضیه ساخته شده و این درحالی است که ایران هسته اصلی مقاومت بهحساب میآید و در ضمن صاحب سینما هم هست. برای تهیه بودجه این فیلم، از جایی که ایدهای با امید به حمایت برای ساخت فیلم، شکل گرفت و درباره موانع ساخت آن توضیح بفرمایید تا فضای کار در این حوزه مقداری مشخص شود.
نباید فراموش کنیم در مقطعی که واقعه جنگ 33روزه اتفاق افتاد، اولینباری بود که ارتش رژیم صهیونیستی در یک نبرد شکست خورد و نتوانست راه به جایی ببرد. در تاریخ شکلگیری این رژیم منحوس، هیچگاه شکستی از آنها در مقابل اعراب اتفاق نیفتاده بود الا این ماجرای 33روزه که وارد لبنان شد و بعد از 33 روز با شکستی بزرگ مجبور به عقبنشینی شد. ما دوست داشتیم در این خصوص کاری کنیم به جهت اینکه فکر میکردیم در رسانه سینما و یک قالب 100دقیقهای میتوان این کار را انجام داد. ما تلاش کردیم متنی تهیه کنیم که از مدتها پیش روی آن کار میکردیم. این متن سینمایی را اولینبار فرهاد توحیدی زحمت کشید و نوشت که نام آن ارابه خدا بود. آن کار را به فارابی ارائه کردیم چون جایی بود که حمایت مالی جدی را میتوانست انجام دهد.
پس فیلمنامه عروس لبنان که عنوان میشد منبع اولیه یا نسخه اولیه برای این فیلمنامه 33 روز بوده، قضیهاش چطور بود؟
آن مطلبی دیگر است. اولینبار که متنی نوشته شد، تحتعنوان ارابه خدا بود. کار خوبی هم بود. تلاش ما برای اینکه فیلمنامه به جایی برسد نتیجه نداد و نهایتا هنوز کار ساخته نشده است. در دورهای که شمقدری بهعنوان معاونت سینمایی آمد، متنی را به نام عروس لبنان داشت که متن بدی نبود ولی نیاز به تغییراتی داشت و طبیعتا چون خود ایشان معاون سینمایی بود، حمایت کرد تا کاری که میخواستیم در زمینه جنگ 33روزه بسازیم، با تغییراتی نگاشته شود و بعد از تغییرات شورجه بهعنوان کارگردان انتخاب شد. نهایتا برای اینکه بتوانیم کار را اجرایی کنیم، همانطور که در فیلم مشاهده میشود، نیاز به امکانات نظامی گسترده داشتیم. با حزبالله لبنان مکاتبه شد و آنها موافقت کردند امکانات نظامی را در اختیار ما قرار دهند و نهایتا بعد از همکاریهایی که در منطقه انجام شد؛ همکاریهایی که حتما بدون حضور حزبالله امکان نداشت، این کار ساخته شد. دوستان حزبالله، در جنوب لبنان تیمی را مستقر کردند و درکنار تیم ایرانی مقدمات فراهم شد تا در آن سال این فیلم ساخته شود.
از آن فیلمنامه ارابه خدا مطلبی در این فیلمنامه وجود دارد؟
خیر. طبیعتا زمینه واحدی بود و ارابه خدا درباره موضوع 33روز نوشته شد ولی در این زمینه کاملا عروس لبنان فیلمنامه جدیدی بود.
امکان این وجود دارد که ارابه خدا ساخته شود؟
مستحضر هستید اگر چنین اتفاق بزرگ و شکست مفتضحانهای که ارتش صهیونیستی سال 2006 در لبنان خورد، در هر جای دنیا افتاده بود، دهها فیلم دربارهاش ساخته بودند ولی هیچ زمینه همکاری و حمایتی درخصوص ساخت فیلم نیست. ساخت این کار هم با سختیهای بیشمار همراه بود و واقعا اگر حمایت حزبالله در عرصه میدان نبود و کمک فارابی و حمایتهای بیجانبهای که برای ساخت این کار در آن زمان که مدیر آن میرعلائی بود، وجود نداشت، این کار قطعا به نتیجه نمیرسید. اگر چنین حمایتی از جایی باشد، طبیعتا میتوان فیلمهای بعدی را ساخت.
احتمالا رژیم صهیونیستی برای شما مزاحمتی ایجاد نکرد؟
ما تحتپوشش حمایت نانوشته حزبالله در مسائل امنیتی لبنان بودیم؛ چون در جنوب لبنان هم کار میکردیم و زمانی که ما کار میکردیم پروازهایی را ارتش رژیم صهیونیستی بالای سر ما داشت؛ ولی طبیعتا با شکست مفتضحانهای که خورده بود، جرات نمیکرد یکبار دیگر خودی در منطقه لبنان نشان دهد. الحمدلله اتفاقی نیفتاد.
یکی از بازیگران شما به نام حنان ترک، قرار بود از مصر بیاید و در این فیلم بازی کند که اجازه ندادند. ظاهرا ایشان ممنوعالخروج و حتی بازجویی هم شد.
درست است. طبیعی است مصریها نمیخواستند این اتفاق بیفتد. ایشان بازیگر خیلی خوبی بود و ما ایشان را انتخاب و با او توافق کردیم. قرار بود برای شروع کار، خودش را به لبنان برساند که اجازه ندادند و ویزا برایش صادر نشد و طبیعتا عذرخواهی کرد.
مصریها امسال سریالی ساختند که از نابودی رژیم صهیونیستی خبر میداد. با این حساب چرا مقابل ساخت فیلم شما ایستادند؟ آیا آنها دوست داشتند گفتمان مقاومت دست خودشان باشد یا اساسا با رژیم صهیونیستی روابط خوبی داشتند؟
در آن مقطع به صورت روشن روابط حسنهای داشتند و دوست نداشتند چنین حرفی بیان شود و حتی یک بازیگر مصری در آن بازی کند. درصورتی که مردم مصر قلبا از مقاومت حمایت میکردند و عملا حکومت مصر هیچگاه این اجازه را نداد که حمایتی از مقاومت صورت بگیرد.
غیر از ایران، در جاهای دیگر درباره این موضوع فیلمی ساخته شده است؟
نه متاسفانه ساخته نشده است. یعنی مشخصا درباره واقعه بزرگ جنگ 33 روزه فیلمی ساخته نشده است. شاید مواردی بوده که مواجههای بین حزبالله و رژیم صهیونیستی پیش آمده، ولی جنگ بزرگی که منجر به شکست مفتضحانه رژیم صهیونیستی شد، همین واقعه 33 روزه بود، درحالی که راجعبه آن فیلم یا سریالی ساخته نشد.
چه نوع برخوردی با فیلم شما در لبنان شد؟ احیانا بچههای حزبالله هم فیلم را دیدند؟ و با اینکه شما روایتی از پیروزی آنها داشتید ارائه میکردید، چطور برخورد کردند؟
بعد از یکسال و اندی که فیلم در ایران اکران شد، چون به زبان عربی برداشت شده بود، در لبنان اجازه اکران گرفت و در سینماهای لبنان اکران شد و موردتوجه لبنانیها قرار گرفت.
بچههای حزبالله هم فیلم را دیدند؟ نظری در این خصوص داشتند؟
بله، طبیعتا فیلم را دیدند.
حسن نصرالله هم فیلم را دیده است؟
از این اطلاعی ندارم. بچههای مقاومت که دیدند، چون خودشان درگیر ماجرا بودند میگفتند این چیزی که در فیلمنامه نوشته شده، کوچکتر از اتفاق بزرگی است که در جریان مقاومت رخ داده و حق هم داشتند؛ چون به سادگی در فیلم 100 دقیقه نمیشد عظمت اتفاقی را که در جنوب لبنان رخ داد، نشان داد. در گوشهگوشه جنوب لبنان درگیریهای مختلفی پیش آمده بود و در هر نقطه حماسهای بود و چارهای نداشتیم که یکی از موارد را بیان کنیم. مورد بسیار کوچکی بود که در یک منطقه از جنوب لبنان اتفاق افتاده بود. توقع این دوستان بیشتر از این بود.
باید بیشتر فیلم ساخته میشد تا به نقطه رضایتبخشی برسیم.
بله همینطور است.
نسخه عربی فیلم صدای صحنه است؟
بله. صدا در صحنه گرفته شده است.
جذابیت آن نسخه عربی بیشتر از نسخه فارسی است؟
بله، به جهت اینکه موضوع برای ما فارسیزبانان غریب بود. وقتی حرف از جنگ میزنیم، تصویری که از جنگ داریم، تصویری است که از جنگ خودمان برای ما تصویر کردند. درصورتی که جنس جنگ لبنان فرق میکرد و نوع رودررویی و مواجهه حزبالله بهعنوان ارتش غیرکلاسیک و پارتیزانی با ارتش کلاسیک ما و حضور نیروهای مردمی فرق میکرد. به همین جهت چیزی که برای آنها نمایش داده شد، برای مردم لبنان ملموستر بود.
اراده اینکه فیلم در این حوزه ساخته شود باید از چه سمتی شکل گیرد؟
به هر جهت چون کاری است که به دو امر بستگی دارد، یکی اینکه امکانات نظامی میخواهد و به نظر میرسد از نظر لوکیشن چارهای نیست که در لبنان گرفته شود؛ جایی که محیط طبیعی آن کمی همخوانی داشته باشد. حزبالله لبنان هم یک دولت نیست که امکانات دولتی داشته باشد و طبیعتا باید دولت ایران در گام اول حمایت کند که قدم اول را بردارد و هزینه سنگینی که برای ساخت یک فیلم یا سریال نیاز است تامین شود، تا فیلمسازان علاقهمند همانند شورجه به میدان بیایند؛ همینطور نویسندههای مختلف. به هر جهت اولین گام از سوی دولت برداشته میشود، چه ارشاد و چه صداوسیما بهعنوان مراکز حکومتی ایران که امکانات و بودجه را در اختیار دارند، باید قدم اول را بردارند.
منظور من صرفا بحث 33روزه نبود بلکه بحث لبنان، فلسطین و بهطور کل مقاومت را بیان میکردم...
بازهم همینطور است چون مکررا من شاهد بودم دوستان مختلفی طرح داشتهاند و حتی سناریو نوشته شده بود ولی هیچکسی از آنها حمایت نکرد. گام اول این حمایتها چون بحث سرمایهگذاری دارد، باید توسط نهادهای دولتی انجام شود.
در لبنان فیلم فروش قابلتوجهی داشت؟
خیر، یعنی فروش داشت ولی میزان قابلتوجهی نبود چون هزینه ساخت آن بسیار هنگفت بود. دوستان تلاش کردند فیلم در کشورهای دیگر عربی هم نمایش داده شود اما موانع سختی وجود داشت. حتی قرار بود فیلم در مصر و ترکیه نمایش داده شود که بهخاطر نوع رفتار حکومتها و روابطی که بین این کشورها و رژیم صهیونیستی است، اجازه اکران نگرفت. اینجور چیزها در صورتی که اکران فراگیر شود، امکان بازگشت سرمایه را دارد.
اساسا امکان بازگشت سرمایه در این نوع کارها وجود ندارد؟
به شرط اینکه امکان نمایش در کشورهای متعدد وجود داشته باشد و این معمولا صورت نمیپذیرد. کشورهای همنظر با مقاومت را در سطح منطقه کمتر میبینید. به نظرم چنین کاری اگر ساخته شود شاید در عراق هم اجازه نمایش نگیرد، چه رسد به کشورهای دیگر!