کد خبر: 54158

مسئول نهاد رهبری دانشگاه فرهنگیان در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

سیاست‌های دولت باعث تضعیف دانشگاه فرهنگیان شده است

بعد از حضور رهبری در دانشگاه فرهنگیان، دولتمردان از سیاست‌های خود عقب نشستند

رویکرد سیاستگذارانه تقویتی باید دنبال شود، درحالی که تا حدودی می‌بینیم برخی سیاستگذاری‌ها در راستای تضعیف دانشگاه فرهنگیان بوده است.

زهرا رمضانی، روزنامه‌نگار: خون شهید آیت‌الله مطهری امروز را برای بیش از 800 هزار ایرانی به روزی خاص تبدیل کرده است، قشری که شغل معلمی را انتخاب کرده‌اند و با توجه به جایگاه‌شان، نقش اساسی در سرنوشت نسل جوان و بالطبع آینده ایران دارند. امروز، روز معلم است، جامعه‌ای که علی‌رغم نقش بسزایشان در همه شئون زندگی دانش‌آموزان، اما خود با چالش‌هایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند که حل آنها چندان کار راحتی نیست. از مشکلات معیشتی گرفته تا استخدامی و از همه مهم‌تر تحصیلی‌شان. دانشگاه فرهنگیان امروز که عمری حدودا یک دهه‌ای دارد، به جای آنکه بتواند در تربیت معلم مورد نیاز کشور نقش بسزایی داشته باشد، در طول سال‌های گذشته در حال تلاش برای حفظ زیرساخت‌های حداقلی‌اش بوده تا شاید از این طریق بتواند کورسوی امید علاقه‌مندان به تحصیل در این دانشگاه را زنده نگه دارد. دانشگاهی که پردیس‌های مختلفی دارد اما نه از لحاظ بودجه‌ای و نه حتی زیرساختی قابل مقایسه با برخی دانشگاه‌های کمترشناخته شده هم نیست و سیاستگذاری‌های غلط دوران دولت قبلی و فعلی باعث شده حتی حیاتی‌ترین نیاز این دانشگاه یعنی داشتن اعضای هیات‌علمی کافی هم محقق نشود. در این گزارش به سراغ‌ سیدامین‌الله دادگر، مسئول نهاد مقام‌معظم‌رهبری در این دانشگاه رفتیم تا برایمان از مشکلات، راهکارها و سیاست دولت در 8 سال گذشته نسبت به مهم‌ترین مرکز تربیت نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش‌وپرورش در کشور بگوید.

  سرپرست 3 ساله؛ اولین چالش دانشگاه با دولت

سیاست‌های دولت فعلی و دولت قبل تا چه اندازه در حل چالش‌های دانشگاه فرهنگیان موثر بوده است؟

در پاسخ به این سوال باید گفت قطعا نوع نگاه دولت‌ها و همگرایی و واگرایی آنها به مقوله تربیت و تربیت ‌ معلم نسبت به گفتمان نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری و نظام تربیت معلم بسیار موثر بوده و این نکته قابل توجهی است. به نظر می‌رسد نگاه موجود به جای تربیت معلم بیشتر به تامین معلم می‌پردازد، طبعا غلبه این نگاه وضعیت را متفاوت می‌کند. تازه در همین نگاه کسانی هستند که به ایدئولوژی‌زایی و انحصارزدایی از تربیت معلم معتقد هستند، یا برخی با نگاه جناحی نسبت به این مقوله رفتار می‌کنند که این نوع مواجهه‌ها با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و اسناد بالادستی غیرهمسو است. با این حال باید بگویم متاسفانه انتظاری که از دولت می‌رفت، تا حد زیادی در عمل با سیاست‌های کلان رهبر انقلاب اسلامی در مقوله تعلیم و تربیت و تربیت معلم فاصله داشته، هر‌چند در بیان مسئولان دولتی این فاصله چندان زیاد نبوده است. با این حال نباید همراهی بخش‌هایی از وزارت علوم، وزارت آموزش‌وپرورش و سایر بخش‌های دولت را نادیده بگیریم، اما آن‌طور که توجه به تربیت معلم باید در شأن نظام جمهوری اسلامی ایران و پاسخ به انتظارات رهبری باشد، توجه نشده و با مطلوب بودن فاصله زیادی را شاهد هستیم.

نکته دیگری که ذیل این سوال باید به آن اشاره کرد این است که عمر دانشگاه فرهنگیان نزدیک به یک دهه می‌شود و از ابتدای عمر دولت 8 ساله فعلی، با چالش‌هایی روبه‌رو بوده که شاید اولین آن را بتوان انتخاب 3 ساله سرپرست برای این دانشگاه دانست، تا جایی که نه ایشان را به‌عنوان رئیس دانشگاه معرفی کردند و نه اجازه جابه‌جایی ایشان را می‌دادند. به‌گونه‌ای که حتی خود ایشان جهت کناره‌گیری اعلام آمادگی کردند اما مسئولان دولتی پافشاری می‌کردند که این هم نشان از تغییر سیاست دولت نسبت به این دانشگاه داشت، اما برای اینکه بخواهیم نگاه دقیقی به نظام تربیت‌ معلم داشته باشیم، باید هم با تکیه بر دانش، نظریه‌پردازی، گفتمان تربیت معلم و نظام آموزش‌وپرورش را مدنظر قرار داده و آن را وارد یک پارادایم جدی کنیم تا تحول‌گرایی و تحول‌خواهی مبتنی‌بر بنیان‌های فکری اسلامی – ایرانی و گام دوم انقلاب اسلامی صورت گیرد. برای تحقق این مهم نیاز بود بحث تربیت معلم وارد عرصه دانشگاهی شود و این گفتمان در آموزش عالی جایگاه خودش را پیدا کند. علی‌رغم اینکه این نهادسازی به نوعی محقق شده، اما بنیان‌ها و زیرساخت‌های این دانشگاه باید متناسب با انتظارات مقام‌معظم‌رهبری، اهداف سند تحول بنیادین و اسناد بالادستی دچار تغییرات اساسی مطلوب شود که این اتفاق هنوز محقق نشده و دلیل آن هم نوع مواجهه دولتی‌ها بوده و باید با سیاستگذاری‌های اصولی این دانشگاه را به سرمنزل مقصود برسانند.

  دولت در زمان باقی‌مانده تبدیل وضعیت واجدان شرایط دانشگاه فرهنگیان را انجام دهد

تحولی که باید در نظام تربیت معلم و بالطبع دانشگاه فرهنگیان رخ دهد، تنها توسط دولت باید انجام شود؟

 منظور از دولت سازمان برنامه‌وبودجه، سازمان استخدامی، وزارت آموزش‌وپرورش و وزارت علوم است و این ظرفیت‌های دولتی آن‌طور که باید برای تقویت این دانشگاه پای کار نیامده‌اند. به‌طور مثال تبدیل وضعیت کلیه مدرسان واجد صلاحیت دانشگاه فرهنگیان به هیات‌علمی ازجمله کارهایی است که در همین زمان کم باقی‌مانده از دولت فعلی می‌تواند اجرایی شود. سوال این است این مدرسان صلاحیت‌های لازم را برای تبدیل وضعیت دارند یا خیر؟ نگاه کنید در دانشگاه فنی‌وحرفه‌ای که پیش‌تر بخشی از دانشگاه فرهنگیان بوده اما امروز به‌صورت مستقل عمل می‌کند، چطور تمام مدرسان آنها اعم از ضعیف و قوی و متوسط به هیات‌علمی تبدیل شده‌اند اما چرا در دانشگاه فرهنگیان این اتفاق نیفتاده است؟ صدور برخی نامه‌ها و بیانیه‌هایی که برخی از دولتی‌ها درباره کیفیت دانشگاه فرهنگیان هم دارند، واقعا بخش عمده‌ای بی‌اساس است و برخی دیگر نیز درحالی به‌عنوان مطالبه دولتی‌ها از دانشگاه فرهنگیان مطرح می‌شود که آنها در وهله اول باید خودشان به وظایف‌شان نسبت به این دانشگاه عمل می‌کردند، یعنی باید ظرفیت هیات‌علمی را کامل می‌کردند، زیرساخت‌های لازم را در اختیار دانشگاه می‌گذاشتند و... و بعد از آن به صورت جدی مطالبه کیفیت را هم از دانشگاه می‌داشتند. آن زمان بود که می‌توانستیم بگوییم عزم جدی برای شکل‌گیری نظام تربیت ‌معلم در این دانشگاه از سوی دولت وجود دارد، اما با توجه به کوتاهی‌هایی که توسط برخی از دستگاه‌های دولتی صورت‌گرفته، معتقدیم که نمی‌توان شرایط و زیرساخت‌ها را فراهم نکرد، اما انتظار داشته باشیم دانشگاه در مسابقه کیفیت شرکت کرده و موفق باشد.

برای ارتقای دانشگاه فرهنگیان به چه تغییرات اساسی در کشور نیاز است؟

معتقدم تربیت معلم، دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی را باید به‌عنوان نظام تربیت معلم در جمهوری اسلامی ایران درنظر گرفت و به معلمی به‌عنوان شغل حاکمیتی بنگرند تا دیگر دولت‌ها مواجهه سلیقه‌ای با آن نداشته باشند، اما شواهد نشان می‌دهد که دولت با چنین دیدگاهی موافق نیست و به معلمی، همانند یک کار حرفه‌ای نگاه کرده و اعتقادش هم بر این است که همه دانشگاه‌ها می‌توانند به تربیت معلمان بپردازند و این تفاوت دیدگاه در تصمیمات دولتی‌ها هم بسیار مشهود است. نگاه کنید در ردیف‌های استخدامی آموزش‌وپرورش شاهد سیاست‌های انقباضی و گاهی به‌شدت انبساطی هستیم، به‌طوری‌که در دوران سرپرست قبلی دانشگاه فرهنگیان و وزارت آموزش‌وپرورش و سازمان استخدامی سیاست‌های انقباضی را در پیش گرفته و جمعیت این دانشگاه از سال 91 تا پایان دوره سرپرست قبلی، از 21 هزار دانشجو قریب به‌5 هزار دانشجو رسید، اما در دوره مدیریت جدید و بعد از اعلام آمادگی برای تربیت معلم با توجه به خالی بودن خوابگاه‌ها و ظرفیت دانشگاه و همچنین شروع مطالبه‌گری از دولت و آموزش‌وپرورش و ورود رهبر انقلاب به این مقوله و تذکر جدی ایشان برای توسعه کمی‌وکیفی دانشگاه فرهنگیان، به یک‌باره سیاست انبساطی را در پیش گرفتند، تا جایی که قرار است در دانشگاه فرهنگیان تا پایان مردادماه امسال برای دوره 4 ساله، دوره مهارت‌آموزی ماده 28 یعنی دوره یک ساله بیش از 160 هزار دانشجوی معلم و مهارت‌آموز تربیت شود، درحالی‌که در آن برهه جمعیت دانشگاه نزدیک به 5 هزار نفر بود.

با توجه به وضعیت فعلی دانشگاه، امکانات لازم برای تربیت بیش از 160 هزار دانشجو-معلم وجود دارد؟

خیر، اصلا این‌طور نیست و الان با توجه به شرایط کرونا، دانشگاه‌ها عملا به‌صورت حضوری تعطیل و صرفا مجازی درحال فعالیت هستند، در‌حالی‌که زیرساخت‌های خوابگاهی دانشگاه فرهنگیان با تسامح به نیاز 80 هزار دانشجو- معلم پاسخ می‌دهد. اگر منطق دقیقی پشت نظام تربیت معلم قرار دارد که مسلما هست، چرا باید شاهد این فرازوفرودها در جمعیت دانشگاه فرهنگیان و جذب معلم باشیم؟ متاسفانه ما شاهد مواجهه نادرست با جذب معلم در این دانشگاه و نظام تربیت معلم در کشور هستیم. درحالی‌که براساس اسناد بالادستی، سند تحول بنیادین و سیاست‌های کلی ابلاغی به نظر می‌رسد منابع انسانی و نظام تربیت معلم یک مساله حاکمیتی است و باید متناسب با آن، اقتضائات آن را هم درنظر گرفت، اما آنچه می‌بینیم این است که دانشگاه با چالش‌هایی روبه‌رو است و باید امکانات لازم در اختیار این دانشگاه قرار بگیرد.

بودجه دانشگاه فرهنگیان که دارای 100 پردیس و مرکز آموزش عالی تابعه است را با دانشگاه‌های غیر از تهران، شیراز، مشهد، اصفهان و تبریز یعنی دانشگاه‌هایی که در شهرهای دیگر هستند مقایسه کنید خیلی چیزها دستگیرتان خواهد شد، خواهید دید که این بودجه‌بندی نشان از تبعیض فاحش و کم‌توجهی به این دانشگاه دارد.

  با تزریق بودجه، چالش‌های دانشگاه فرهنگیان حل‌شدنی نیست

صرف تزریق بودجه به دانشگاه فرهنگیان، مشکلات آن برطرف خواهد شد؟

طبیعتا خیر. بلکه باید باور عمیق به نظام تربیت معلم در راستای تربیت معلمان مومن و انقلابی و کارآمد برای خدمت به تعلیم و تربیت کشور وجود داشته باشد. مساله دیگر رویکرد سیاستگذارانه تقویتی است که باید دنبال شود، درحالی که تا حدودی می‌بینیم برخی سیاستگذاری‌ها در راستای تضعیف دانشگاه بوده و مقوله دیگر هم این است که نمی‌توان با دانشگاه فرهنگیان یک نوع مواجهه و با دانشگاه شهید رجایی مواجهه دیگری داشت. درحالی که می‌بینیم که دانشگاه شهید رجایی تقریبا از ماموریت اصلی خود خارج شده، همان‌طور که در یک برهه‌ای دانشگاه تربیت مدرس، برای تربیت اساتید دانشگاه‌های دیگر بود اما به مرور از ماموریت اصلی خود خارج شد. این اتفاق در دانشگاه شهید رجایی هم که دانشگاه تربیت دبیر و معلم بوده براساس گزارش‌های واصله و گفته‌های برخی اساتیدش درحال رخ دادن است، قطعا سیاستگذاران باید نوع مواجهه با این دانشگاه‌ها را شفاف کنند.

نکته دیگر ضرورت اصلاح آیین‌نامه ارتقاست چون به همان صورتی که با دانشگاه تهران، شهید بهشتی و... رفتار می‌شود، با دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی هم رفتار می‌شود، درحالی‌که این مقوله منجر به تضعیف گفتمان تربیت معلم خواهد شد که متاسفانه در آموزش عالی این گفتمان یک گفتمان مهجور و منزوی است. از طرف دیگر قطعا تزریق بودجه هم به اصلاح زیرساخت‌ها و هم به ارتقای کیفی تربیت معلم کمک می‌کند؛ چراکه از این طریق می‌توان هیات‌علمی جذب کرد و سرانه کارمند به دانشجو را اصلاح کرد. مگر مسئولان گزارش‌های مربوط به این حوزه‌ها را ندارند، چرا نمی‌خواهند آن را اصلاح کنند؟ همچنین مسئولان دولتی اعلام کردند 70 درصد زیرساخت‌های این دانشگاه فرسوده است و با یک زلزله 5 تا 7 ریشتری تخریب می‌شود، چرا پشتیبانی‌های لازم در راستای تقویت زیرساخت‌ها صورت نمی‌گیرد؟ حتما باید اتفاقی بیفتد تا تصمیم‌گیری شود؟

حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال 97 در دانشگاه فرهنگیان تاریخی، معنادار و اتمام حجت بود و پیام‌های متعددی را چه به صراحت و چه به‌صورت غیرمستقیم برای مسئولان دولتی داشته، چرا به این مسائل توجه نمی‌شود؟ معتقدم روند حمایتی و مواجهه سیاستگذاران نسبت به دانشگاه فرهنگیان باید اصلاح شود.

بعد از حضور مقام‌معظم‌رهبری در دانشگاه فرهنگیان، تغییری در دولت نسبت به این دانشگاه صورت گرفت یا خیر؟

یکی از نقاط عطف در نظام تربیت معلم کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حضور مقام‌معظم‌رهبری در دانشگاه فرهنگیان بود که عرض کردم پیام‌های مهمی را هم برای فضای عمومی کشور و هم برای جامعه دانشگاهی و هم برای مسئولان دولتی داشت.

برای سنجش تغییرات دانشگاه فرهنگیان بعد از حضور رهبری در این دانشگاه، نیازمند بررسی همه‌جانبه و دقیق هستیم اما اجمالا در برخی موارد تغییرات قابل توجه رخ داده است. در وهله اول جایگاه استراتژیک این دانشگاه ارتقا پیدا کرد و توسعه کمی از حیث پذیرش جمعیت دانشجویی هم مورد توجه قرار گرفت تا جایی که وزارتخانه دانشگاه را گرفتار کمیت‌گرایی کرده و البته نیاز آموزش‌وپرورش به نیروی انسانی بدون تاثیر نبوده است. اعلام آمادگی خیرین و تشکیل بنیاد خیرین حامی دانشگاه فرهنگیان نیز از دیگر برکات این حضور بوده است و امروز شاهد تاسیس شعب بنیاد خیرین در اکثر استان‌های کشور هستیم. اما از حیث سنجش تغییرات درونی دانشگاه، علی‌رغم اینکه به‌طور مرتب پیگیری‌هایی را داشته‌ایم، اما به نظر می‌رسد باید تلاشی صورت بگیرد تا یک توازنی میان کمیت‌گرایی و کیفیت‌گرایی ایجاد شود، هر‌چند کمبود هیات‌علمی باز مشکلات جدی را ایجاد می‌کند؛ چراکه تعداد اساتید حق‌التدریس بسیار زیاد و تعداد اعضای هیات‌علمی بسیار کم است.

البته بعد از این حضور برخی از دولتی‌ها حتی تا حدی به سمت احتیاط حرکت کردند و علی‌رغم اینکه در برهه‌ای می‌خواستند برخی از وظایف دانشگاه فرهنگیان را به دانشگاه پیام نور محول کنند، بعد از تاکیدات مکرر رهبری نسبت به اهمیت این دانشگاه، شاهد بودیم که دولتی‌ها نسبت به تصمیماتی که برای تضعیف این دانشگاه داشتند، گرچه حمایت جدی نمی‌کنند اما مقداری عقب‌نشینی کرده‌اند.

از طرف دیگر شاهد پای کار آمدن برخی از دستگاه‌ها برای کمک به دانشگاه فرهنگیان هم بودیم، به‌طوری که بیش از 15 دستگاه از حوزه علمیه قم گرفته تا ستاد مرکزی اقامه نماز کشور، جمعیت هلال‌احمر، برخی دانشگاه‌های علوم پزشکی و... پای کارآمده و با دانشگاه فرهنگیان تفاهمنامه‌هایی را منعقد کرده‌اند. البته برخی خیرین را هم داشته‌ایم که به‌صورت انفرادی پای کارآمده و در حوزه ساخت‌وساز فعالیت‌های مثمرثمری را انجام داده‌اند. در حوزه مواجهه علمی با تربیت  معلم هم شاهد افزایش چاپ تعداد مقالات و کتاب‌ها در این ارتباط هستیم و حتی افرادی که هیچ اعتقادی به نظام تربیت معلم نداشتند هم به شیوه‌های مختلف در راستای ترویج این گفتمان فعالیت کرده‌اند.

  فضای سازمانی دانشگاه فرهنگیان باید اصلاح شده و به سمت آکادمیک بودن حرکت کند

اصلاح فرهنگ بسته سازمانی در دانشگاه فرهنگیان نیاز به تصویب قانون یا ورود دولت ندارد اما این مساله هم همچنان رفع نشده، کمی در این زمینه صحبت کنید.

بخش مهمی از کادر دانشگاه فرهنگیان، جزء افرادی هستند که در مدارس ابتدایی و دبیرستانی فعالیت می‌کنند که از حیث مواجهه سازمانی گرچه تجارب ارزشمند تربیتی دارند، اما برخورد آکادمیک ندارند، درحالی‌که تصور عده‌ای این است که چنین برخوردی، درست است اما این باعث بسته شدن فضا و حرکت محیط دانشگاه به سمت محیط مدرسه می‌شود که قاعدتا تا این روند اصلاح نشود، وضعیت تغییر چندانی نمی‌کند. البته کارگاه‌ها و دوره‌های مختلف درحال برگزاری است تا این وضعیت اصلاح شود اما طبیعی است که تحقق آن زمانبر است.

برای اصلاح و رفع چالش‌های دانشگاه فرهنگیان در بازه زمانی کوتاه‌مدت و میان‌مدت نیازمند چه مولفه‌هایی هستیم؟

معتقدم در کوتاه‌مدت باید هر‌چه سریع‌تر در حوزه اصلاح معماری برنامه‌های درسی دانشگاه، شاهد تالیف کتاب‌های درسی و منابع آموزشی در اختیار دانشجو-معلمان باشیم و ارتباط مناسب و روشمند دانشگاه و سازمان پژوهش و تالیف کتب درسی نیز خیلی مهم است و این مقوله می‌تواند ریل‌گذاری کلان دانشگاه را به‌درستی به پیش ببرد. همچنین باید کمبود هیات‌علمی متخصص و متعهد به نظام تربیت معلم برطرف شود، تزریق بودجه هم یکی دیگر از مولفه‌هایی است که باید دنبال شود. شفاف شدن و اصلاح فرآیندهای سنجش، جذب و ارزیابی دانشجو-معلمان و استادان هم از دیگر اقداماتی است که باید انجام شود. نگاه‌های جناحی و مداخله‌های سیاسی آزاردهنده و غیرحرفه‌ای در انتصابات دانشگاه فرهنگیان هم باید در کوتاه‌مدت و میان‌مدت اصلاح شود. از طرف دیگر باید شاهد جذب نیروهای انسانی دارای روحیه جهادی و پویا که پاشنه‌آشیل دانشگاه بوده و می‌توانند تاثیرات زیادی را روی فعالیت دانشگاه بگذارند، باشیم. تدوین و شفاف شدن برنامه راهبردی و نظام تربیتی دانشگاه هم از دیگر مسائلی است که باید مدنظر قرار بگیرد تا همه بخش‌های دانشگاه وظایف خود را در حوزه تربیت آموزشی، پژوهشی، دینی، اخلاقی، مهارتی و... بدانند و قطعا اگر این مولفه‌ها محقق شود، شاهد اتفاقات خوبی در کوتاه‌مدت و میان‌مدت خواهیم بود.

یکی دیگر از مسائل این است که مطالبات و بدهی‌های دانشگاه توسط وزارت آموزش‌وپرورش تامین شود، درحالی که امروز این وزارتخانه 200 میلیارد تومان بدهی به این دانشگاه دارد و قطعا چنین مبلغی باعث ایجاد کاستی‌هایی در دانشگاه می‌شود. مساله دیگر ظرفیت پذیرش دانشجو است و علی‌رغم اینکه این ظرفیت افزایش پیدا کرده، باز نیاز وزارتخانه بیش از اینهاست و برای رفع این فاصله هم فرصت اندکی را در اختیار داریم.

دانشگاه فرهنگیان، دانشگاهی ماموریت‌گرا و تقاضامحور است و در دوره قبل از آنجایی که وزارت آموزش‌وپرورش معتقد بود حداقل 200 هزار معلم مازاد در کشور دارد، چندان تمایلی برای جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان وجود نداشت و معتقدم ریشه کاهش پذیرش دانشجو در این دانشگاه در وزارتخانه بوده، با توجه به اسنادبالادستی نباید با عقب‌نشینی از معیارهای نظام تربیت معلم به دام کمیت‌گرایی بیفتیم. باید مراقب باشیم که دانشگاه فرهنگیان به جای تربیت معلم گرفتار تامین معلم نشود؛ چراکه در برخی از دیدگاه‌های مسئولان دولتی و سیاست‌ها در وزارت آموزش‌و‌پرورش نسبت به این مقوله شتاب وجود دارد. درست است که این وزارتخانه با کمبود نیروی انسانی و چالش بازنشستگی معلمان روبه‌رو است، اما باید این سوال پرسیده شود که چه سیاست غلطی در‌ گذشته وجود داشته که وضعیت امروز این‌گونه است؟ قطعا کمبود معلم به یک‌باره رخ نداده و هیچ مسئولی در این وزارتخانه در این سال‌ها وجود نداشته که یک بررسی آینده‌پژوهی انجام دهد؟ باید مطالعات آینده‌پژوهانه در آموزش‌وپرورش تقویت شود و ایده‌آل‌مان هم تربیت معلم در یک دوره چهار‌ساله است که به‌تدریج می‌تواند آموزش‌وپرورش را به یک مسیر درستی برساند. متاسفانه ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و دوره یک ساله مهارت‌آموزی که حتی در برخی رشته‌های موجود این دانشگاه وجود دارد هم به غلط دنبال می‌شود تا جایی که درحال تبدیل شدن به یک رویکرد غالب در دانشگاه است.

امروز می‌بینیم که افراد بالای 50 سال را برای دوره ابتدایی استخدام می‌کنند، درحالی‌که آموزش نیاز به حوصله و توانمندی است و اساسا مگر یک فرد 50 ساله می‌تواند با یک دانش‌آموز دبستانی ارتباط موثر برقرار کند؟ علاوه‌بر آن می‌بینیم از یک خانواده 5 نفر‌ برای گذراندن دوره‌های مهارت‌آموزی معرفی می‌شوند و به نظر می‌رسد براساس مصوبه مجلس، تلاش بر این است که وزارت آموزش‌وپرورش به یک شرکت استخدامی تبدیل شود تا به هر طریقی افراد استخدام شوند و این مساله نگران‌کننده‌ای است. از طرف دیگر هم شاهد هستیم که طی چند سال اخیر رتبه‌های خوب کنکور به دانشگاه فرهنگیان می‌آیند که نشان می‌دهد رغبت جوانان و نوجوانان و خانواده‌ها به معلم شدن فرزندان‌شان افزایش پیدا کرده است.

قطعا باید نگاه شغلی صرف را از معلمی برداشت و با فرهنگ‌سازی مقدس بودن این حیطه را نهادینه کنیم. متاسفانه رسانه‌ها درباره سیمای معلمی و منزلت اجتماعی این قشر کم‌کاری کرده است و باید کارهای تحقیقاتی، هنری و رسانه‌ای خوبی انجام شود تا معلمی از ‌انگیزه‌های شغلی به سمت ‌انگیزه‌های قدسی و جایگاه مطلوب آن در تربیت نسل مفید حرکت کند.

  وزارت آموزش‌وپرورش نیاز به جراحی ساختاری دارد

در بلندمدت باید چه فعالیت‌هایی در راستای اصلاح وضعیت دانشگاه فرهنگیان صورت بگیرد؟

جراحی ساختار ستاد و صف آموزش‌وپرورش یکی از کارهای مهم میان‌مدت و بلندمدت است تا در آینده شاهد وزارتخانه‌ای مانند و حتی موثر‌تر از وزارت بهداشت باشیم. معتقدم وزارت آموزش‌وپرورش به بلوغی رسیده که مانند دو وزارت علوم و بهداشت، خود می‌تواند وظیفه تربیت نیروی متخصص خودش را انجام دهد. البته این بدان معنا نیست که هیچ ارتباطی با وزارت علوم نداشته باشد، اما نباید فراموش کرد که ساختارهای وزارت آموزش‌وپرورش در دنیا بسیار چابک‌تر از کشور ماست، درحالی‌که این وزارتخانه با دستگاه‌های اقماری خود بیش از 12 تا 13 ساختمان ستادی فقط در تهران دارد و ساختارهای متورم دارد. باید دانشگاه فرهنگیان در استان‌ها متولی آموزش عمومی رسمی بوده و حتی رفت‌وآمد معلمان به دانشگاه‌های استانی فرهنگیان به حدی زیادی شود که معلمان مانند نان شب احساس نیاز کنند که برای روزآمد‌ شدن‌شان باید به این دانشگاه بیایند و البته اختیارات لازم هم به دانشگاه‌های استانی داده شود. همچنین برای انتخاب روسای دانشگاه‌های فرهنگیان در استان‌ها، شورای عالی انقلاب فرهنگی نظر دهد و دیگر از موازی‌کاری‌ها و دخالت‌های سیاسی و هدر رفتن بیت‌المال جلوگیری شود.

ایجاد زیرساخت‌های کالبدی متناسب با شأن نظام تربیت معلم هم از دیگر نیازها است که  با بهسازی همین ساختمان‌های فعلی یا واگذاری برخی از دانشگاه‌های دولتی به این دانشگاه می‌تواند محقق شود. از طرف دیگر باید یک زمان دقیق مشخص شود تا بالاخره تربیت معلم از حافظه‌محوری به مهارت‌محوری تغییر کند. مساله دیگر هم بعد فعالیت‌های بین‌المللی وزارت آموزش‌وپرورش و دانشگاه فرهنگیان است، نگاه کنید امروز کشورهایی مانند عراق و افغانستان و سوریه چه ظرفیتی دارند اما ما در مقایسه با فعالیت‌های آمریکایی‌ها در این کشورها، چه کرده‌ایم؟ مساله دیگری که برای تربیت نسل جدید تربیت معلم باید مدنظر قرار داد، این است که این قشر باید در کنار زبان فارسی، بتوانند به دو زبان زنده دیگر دنیا تکلم کنند که یکی از آنها زبان عربی و دیگری هم یکی از زبان‌های چینی، فرانسوی و... باشد.

گرچه پیش‌بینی‌ها هم این است که تا 20 سال آینده دیگر زیرساخت‌های فیزیکی معنا ندارد و اگر این فرض درست باشد، باید از الان بررسی کرد که از طریق چه پلتفرمی باید ماموریت تربیت معلم را دنبال کنیم، درحالی‌که هیچ گروهی این‌گونه مسائل را بررسی نمی‌کند.

در دولت بعدی می‌توانیم شاهد ارتقای جایگاه و رفع چالش‌های دانشگاه فرهنگیان باشیم؟

در‌صورت باور عمیق دولتمردان آینده به تربیت معلم تراز انقلاب اسلامی و اسناد تحولی‌باور و دانشگاه فرهنگیان و وزارت آموزش‌وپرورش تراز انقلاب اسلامی، می‌توانیم به اتفاقات خوبی در این راستا امیدوار باشیم، در غیر این صورت وضعیت به همین شکل تداوم پیدا می‌کند‌.

 

مرتبط ها