کد خبر: 54109

رسیده‌ایم به اولین شب‌ قدر امسال و به همین بهانه با محمدرضا پورزرگری‌ قاری قرآن درباره انس با قرآن حرف زده‌ایم

قرآن اولویت‌مان نیست!

یکی از دغدغه‌های مسئولان فرهنگی و متولیان قرآنی این است که بودجه مناسبی در اختیارشان نیست درحالی که این بودجه در فضاهای دیگر به صورت نامتوازن خرج می‌شود اما به کار قرآن که می‌رسیم اولویت‌مان نیست و این خیلی بد است.

زینب مرتضایی‌فرد، روزنامه‌نگار:محمدرضا پورزرگری از قاریان قدیمی سال‌هاست در این فضا علاوه‌بر تلاوت، فعالیت‌های زیادی را در حوزه اشاعه توجه به قرآن انجام داده است. او از حدود 6 سالگی  قرائت قرآن را شروع کرده و رتبه‌های قابل‌توجهی را در مسابقات مختلف داخلی و بین‌المللی کسب کرده است. ‌‍‌پورزرگری در آموزش تلاوت قرآن هم فعالیت جدی دارد و در این‌باره محصولات صوتی و تصویری گوناگونی را هم تولید کرده است.

اما اینکه چه شد به سراغ او رفتیم؟ به اهمیت قرائت قرآن آن هم در ماه رمضان برمی‌گردد. جریانی که در آیات و روایات بسیاری بارها از آن گفته شده است اما نقل آن از زبان کسی که از کودکی با این فضا همراه بوده، لطف دیگری دارد، به همین دلیل ما گفت‌و‌گویی با این قاری داشتیم که در آن از کم‌وکیف قرائت قرآن، بستر اجتماعی‌ای که برای این موضوع در نظر گرفته شده و دیگر آیات و روایاتی که در این‌باره وجود دارد، صحبت کردیم. در ادامه این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید.

با اهمیت قرائت قرآن به‌خصوص در ماه رمضان شروع کنیم، چرا روی این موضوع در این ماه آن‌قدر تاکید شده است؟

قرآن کریم اشاره به این دارد که «شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن»؛ ماه رمضان ماه نزول قرآن است و این قرآن هدایتی است برای مردم و همه راه‌های هدایت و شناخت را خود قرآن معین کرده است، همچنین یکی از نام‌های قرآن فرقان است یعنی جدا‌کننده حق از باطل. به تعبیر دیگری در بیانات ائمه داریم که «حق ‌را بشناس که اهل حق را هم خواهی شناخت.» من می‌خواهم این جمله را به آیه شریفه‌ای ارجاع دهم که می‌فرماید اگر ما راه هدایت را با معرفت و شناخت به قرآن بشناسیم، راه‌های بیراهه برایمان مشخص می‌شود.

ماه رمضان فرصتی است که ما درکنار انجام مناسک این ماه نورانی، بیشتر از گذشته با قرآن مانوس شویم. یکی از راه‌های انس با قرآن تلاوت و تدبر در قرآن است. اینکه بیشتر از اوقات دیگر سال در این ماه وقت برای قرآن بگذاریم، جریانی که حتی اگر به ثوابش هم نگاه کنیم تلاوت یک آیه در این ماه به‌مثابه ختم قرآن در سایر ایام سال است. به همین دلیل اگر ما زمان بیشتری را برای مطالعه پیرامون آیات و خواندن و قرائت قرآن بگذاریم، از این طریق روشنگری و معرفت بیشتری عاید ما می‌شود و زمینه انس با قرآن را برای سایر ایام سال ایجاد می‌کند. لذا این بستر در این ماه فراهم شده و خداوند هم تلاوت قرآن را بسیار توصیه کرده و می‌فرماید «فاقرءوا ما تیسر من القرآن» یعنی تا جایی که برایتان مقدور است، قرآن بخوانید و در همین قرآن گفته شده اینان در قرآن تدبر نمی‌کنند؟ یا به دل‌ها مهر خورده است. از همین‌رو پناه می‌بریم به خدا از اینکه تمام فرصت‌هایی که برای خواندن قرآن داریم را از دست بدهیم و به دل‌هایمان مهر بخورد و از تدبر در قرآن باز بمانیم.

 علاوه‌بر تاثیر معنوی قرائت قرآن، خیلی‌ها از اثرات مادی آن می‌پرسند، در این‌باره هم می‌گویید.

این ایام، ایام ولادت حضرت مجتبی(ع) است و در این‌باره در روایتی از امام حسن(ع) داریم که بعد از هر قرآن خواندنی یک دعای مستجاب داریم. از نظر مادی تلاوت قرآن این اثر را دارد. اگر آن دعا مصلحتش باشد همان به اجابت می‌رسد و اگر به صلاح او نباشد، خداوند برای او یک دعای مستجاب قرار می‌دهد. این یعنی از نظر مادی نیز قرآن به این شکل اثرگذاری دارد و حداقل این است که پایان قرآن خواندن ما حتما دعای مستجاب داریم. همچنین در روایت نورانی داریم که می‌گویند هر صد آیه‌ای که از قرآن می‌خوانید، حتما دعا کنید که این دعا حتما به برکت آیات قرائت‌شده مقرون به اجابت است.

البته نباید نگاه ما به قرآن کاسبانه باشد و بگوییم قرآن می‌خوانیم که دعایمان مستجاب شود بلکه باید قرآن را بخوانیم تا رشد پیدا کنیم. در واقع ما در مواجهه با قرآن باید از آن برای رشد، سعادتمندی، به کمال رسیدن و معرفت بیشتر پیدا کردن به صاحب کلام بهره ببریم. مگر کسانی که اولیای خدا و اهل بهشت شدند در این دنیا چه کردند؟ همین توجه‌ها را داشتند یعنی همین قرائت‌ها را انجام دادند و آنچه خداوند گفته را اطاعت کردند تا به رستگاری رسیدند. خداوند هم در دل آنها دریچه‌های معرفتی را ایجاد می‌کند که به واسطه آن بصیرتی می‌یابند که می‌بینند آنچه را که دیگران نمی‌بینند.

کمی دیگر از اثرات قرائت قرآن در این ماه بگویید.

یکی از فرمایشات امام علی(ع) این است که می‌گویند قرآن را یاد بگیرید که بهترین گفتارها در قرآن است، پس در آن تدبر کنید که قرآن بهار دل‌هاست. به فرموده ایشان اگر در قرآن تفقه و تدبر کنید، آشفتگی و پریشان‌حالی شما درمان و دل شما زنده می‌شود، از نورانیت قرآن طلب شفا کنید که قرآن مایه شفای سینه‌هاست و بدان معناست که بسیاری از دردهای اجتماعی و اخلاقی، سیاسی و عادتی و مادی و معنوی ما علاجش رجوع به قرآن است. در این مسیر دردهای اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، زندگی، معنوی و... ما علاجش رجوع به نورانیت قرآن است، هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. اگر ما واقعا قرآن را بشناسیم بازهم آن‌قدر به جان هم می‌افتادیم؟ و در جامعه‌مان تا این حد بی‌توجهی به حقوق مختلف و جرایم گوناگون را می‌دیدیم؟ همه این رخدادها به دلیل آن است که از معارف قرآن فاصله گرفتیم.

اینجا قاریان چه نقشی در جلب نگاه‌های بیشتر به سمت قرائت قرآن دارند؟

خداوند درمورد قرائت می‌فرماید که «ما قرآن را به قلب تو نازل کردیم که تو برای مردم آن را قرائت کنی» در واقع یکی از وظایف ما به‌عنوان قاریان قرآن این است که قرآن را برای مردم بخوانیم و مردم هم باید حوصله کنند و قرآن را بشنوند. همچنین امام‌علی(ع) می‌فرمایند: «قرآن را نیکو تلاوت کنید، چراکه نافع‌ترین داستان‌ها در قرآن است و بیشترین عبرت‌ها را از قصص قرآن می‌شود گرفت.»

این درست است که قرآن یک‌باره دفعتا در ماه رمضان در قلب پیامبر اعظم قرار گرفته اما قرآن در 23 سال در مواقع مختلف طبق اراده و مصلحت خداوند به صورت تدریجی نازل شده است تا در موقعیت‌های مختلف مردم تکلیف و وظیفه‌شان را از جانب خداوند بفهمند. لذا قرآن ما را به حکمت و موعظه حسن دعوت کرده است. حتی در مواجهه با مخالفان و منتقدان هم توصیه قرآن این است که همیشه با زبان لین، خوب و مجادله احسن با دیگران مواجه شوید نه با فحاشی و هتک‌حرمت.

من خودم و همه عزیزانی را که این گفت‌و‌گو را می‌خوانند، دعوت می‌کنم که بیش از پیش با خدای خودمان آشتی کنیم و با کلام خدا انس بگیریم، آن را بخوانیم، تدبر کنیم و به آنچه از این کلام آموختیم عمل کنیم و به دستورات آن پایبند باشیم.

در این روزگار چقدر بستر قرائت قرآن برای مردم و جلب نگاه بیشتر آنها به این فضا فراهم شده است؟

احساس من این است که ما در بحث قرائت و توجه به قرآن نسبت به گذشته در وضعیت بهتری هستیم. با وجود این هنوز به نقطه‌ای که باید، نرسیدیم و با آنچه ایده‌آل است همچنان فاصله داریم. الحمدلله بازهم زمینه و بستر فراهم است مثلا در مورد بحث تدبر در قرآن با تالیفاتی که در این حوزه صورت گرفته و محافل و جلساتی که برگزار می‌شود؛ اتفاقات خوبی رخ داده است.

و فکر می‌کنید در چه بخش‌هایی باید این توجه بیشتر اتفاق بیفتد؟

علمای ما باید بیشتر از قرآن برای مردم صحبت کنند و در واقع محوریت سخنرانی‌ها و جلسات خطبای ما باید انس با قرآن باشد. در این فضا نباید کلام معصومین را اول و قرآن را در ادامه قرار دهیم، چراکه خود ائمه نیز فرمودند که همه ما باید در خدمت مردم باشیم. از همین‌رو قرآن باید برای مردم تشریح و تفسیر شود و در ادامه از کلام و بیانات ائمه که قرآن مجسم هستند باید در این شرح و تفصیل بهره‌مند شد. جریانی که باعث می‌شود مردم هم بیشتر با این فضا انس بگیرند.

در این مسیر تلاوت قرآن در چه جایگاهی قرار دارد؟

شروع و مقدمه این جریان تلاوت قرآن است اما متاسفانه تلاوت قرآن مدت‌هاست یک بخش حاشیه‌ای شده است و در نوع و فضای خیلی از جلسات اهتمامی به تلاوت قرآن وجود ندارد. من خیلی دوست داشتم و بیش از 30 سال بود که این دغدغه را داشتم که این فضا را بیش از پیش ایجاد کنیم. من همیشه می‌گفتم در محافل مختلفی که در ماه رمضان، محرم، صفر و... برگزار می‌کنیم و در آن از آیات قرآن می‌گوییم، قبل از تفسیر، آن آیات را با تلاوت زیبایی برای مردم قرائت کنیم تا دل‌ها آماده شود و در ادامه سراغ شرح آنها برویم. این اتفاق باعث می‌شود ارتباطی که به دنبالش هستیم نیز بهتر برقرار شود چون یکی از راه‌های انس با قرآن تلاوت آن است. پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز همیشه قرآن را باصدای خوش می‌خواندند و اصلا یکی از راه‌های جلب و انس مردم با مکتب پیامبر این بود که قرآن با صدای خوش برای مردم قرائت می‌شد.

نمونه‌ای از این جریان درمورد قرائت قرآن در تاریخ در ذهن‌تان هست؟

در آن روزها پیامبراکرم(ص) مصعب بن عمیر را به یثرب که بعدها مدینه و پایگاه حضرت شد، فرستادند. او روزها برای مردم با صدای خوش در آنجا قرآن تلاوت می‌کرد و مردم با شنیدن آن فوج‌فوج به اسلام روی می‌آوردند. به اصطلاح دل‌ها به واسطه این آیات نورانی و صوت خوش قاری آن به لرزه در می‌آمد. همان‌طور که در آیه‌ای هم داریم که خداوند می‌فرماید«الذینَ إِذا ذُکرَ اللَّه وَجِلَت قُلوبُهم وَإِذا تُلِیت عَلَیهم آیاتُه زادَتهم إیمانًا» این آیه به شکلی بیانگر اثر وضعی قرآن است، به شرط آنکه ما از این فرصت استفاده کنیم. اما متاسفانه نگاهی در جامعه وجود دارد که تلاوت قرآن را در حاشیه می‌دانند نه اصل.

یعنی آنطور که باید به آن پرداخته نشده است؟

تا اندازه‌ای؛ در برخی جلسات مذهبی وقتی جایی خالی ایجاد می‌شود تصمیم به تلاوت قرآن می‌گیرند و تلاوت قرآن به‌عنوان یک آیتم ویژه و مستقل مثل سایر برنامه‌ها دیده نمی‌شود. مثلا وقتی جلسه‌ای خالی می‌ماند، چند دقیقه فرصت قرآن خواندن می‌دهند، بعد هم تا قاری شروع می‌کند این سعه‌صدر وجود ندارد که تا انتهای قرائت به آن گوش کنند و تا سخنران، مداح یا فردی که قرار است، می‌آید، می‌گویند دیگر تمامش کن! یا مثلا در جلسه‌ای قرار می‌گذارند که پنج دقیقه قرآن خوانده شود و اگر این زمان به 6 دقیقه برسد، باز هم با عدم سعه‌صدر روبه‌رو می‌شویم در صورتی که شما چه می‌خواهید بگویید که از قرآن بالاتر باشد.

قاری در این فضا باید چه کند؟

یکی از کارهایی که قاریان باید انجام دهند ضمن تلاوت آیات با صدا و الحان زیبا انتخاب بجا و شایسته آیات در مجالس و محافل و قرائت آیات موضوعی و با توجه به رویدادهای اجتماعی و مناسبتی و تطبیق حوادث و رخدادهای اجتماعی با موضوعات قرآنی است. این دقت سهم بسزایی در توجه مخاطبان و مستمعان به آیات قرآن دارد. حتی تکرار آیه‌ای که موضوع جلسه هست با شیوه‌های مختلف صوت و لحن می‌تواند توجه مخاطب را برانگیزد.

 قاری باید ملاحظه وقت مردم و اقتضائات جلسه را بکند. همچنین او باید آیات مناسب را برای تلاوت انتخاب کند؛ آیاتی که آنها را در زمان مناسب قرائت کند و دچار افراط و تفریط نشود. یعنی قاری نباید در تلاوت زیاده‌روی کند تا حوصله مردم سر نرود و مخاطب او بتواند نهایت استفاده را کند. از همین‌رو می‌شود وقتی پنج‌دقیقه آیاتی خوانده می‌شود، چند دقیقه هم درباره آیاتی که خوانده شده، شرح و توضیح داده شود. این شرایط در کشور ما فراهم است اما متولیان امور باید به این مساله بیشتر بپردازند.

یعنی باید به آن برنامه‌ریزی و بودجه مجزایی اختصاص دهند؟

به هرحال الان یکی از دغدغه‌های مسئولان قرآنی کشور ما، موضوع اختصاص بودجه است. بودجه لازمی که باید برای ارتقای سطح علمی و فرهنگی جامعه در زمینه شناخت قرآن با مواردی مثل برگزاری جلسات آموزش مفاهیم قرآن و... هزینه شود. در اصل درباره آنچه به این کتاب نورانی ارتباط دارد، یکی از دغدغه‌های مسئولان فرهنگی و متولیان قرآنی این است که بودجه مناسبی در اختیارشان نیست درحالی که این بودجه در فضاهای دیگر به صورت نامتوازن خرج می‌شود اما به کار قرآن که می‌رسیم اولویت‌مان نیست و این خیلی بد است اگر ما بخواهیم قرآن را در سطح جامعه رشد و ترویج دهیم، یکی از راه‌هایش این است که بودجه خوبی در اختیار موسسات و مراکز قرآنی و نهادهای ذی‌ربط و جلسات قرآنی قرار گیرد تا بچه‌های ما از همان کودکی با انس با قرآن بزرگ شوند تا شخصیت‌شان قرآنی شود.

اگر ما بخواهیم که مردم‌مان با قرآن مانوس باشند و همه راه‌ها را برویم، تا زمانی که حاکمیت ما که مدعی است که منبعث از حاکمیت قرآن است، رفتار قرآنی نداشته باشد، همه این موارد بی‌تاثیر می‌شود. در این میان من نوعی اگر رفتار قرآنی نداشته باشم به شکلی ضدتبلیغ می‌شوم و همه آنچه آموزش دادیم و از آن گفتیم در نظر دیگران تنها یک صوت است که هیچ حقیقتی در آن نیست. نتیجه هم دلزدگی است که امروز می‌بینیم خیلی از جوانان گرفتارش شده و تا حدی به اعتقاداتی که باید بی‌توجه شده‌اند. با همه اینها اگر من نوعی، مبلغان، گویندگان و مسئولان و متظاهرین به دین جایی خطا کردیم، اشکال از ماست و این ارتباطی به قرآن و دین ندارد. به همین دلیل این را هم باید در نظر بگیریم.

تفسیر از دانش‌های مرتبط با قرآن کریم است که تعریف‌های متعددی از آن ارائه شده، مانند «بیان معانى آیات قرآنى و کشف مقاصد و مدالیل آن.» واژه تفسیر همچنین برای اشاره به کتاب‌های حاوی تفسیر قرآن به‌کار می‌رود. تفسیر قمی، تفسیر المیزان و مجمع‌البیان ازجمله مهم‌ترین تفاسیر شیعه است

تفسیر قمی

تفسیر علی‌بن ابراهیم‌قمی مشهور به تفسیر قمی از تفاسیر کهن شیعی، اثر علی‌بن ابراهیم‌قمی(متوفای ۳۰۷ق) فقیه و محدث نامی شیعه، معاصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) و از مشایخ و اساتید کلینی است. تفسیر وی از مصادر تفسیری شیعه و در زمره تفاسیر روایی است.  گرایش علی‌ابن ابراهیم در این تفسیر، روایی است. این گرایش حدیثی باعث شده است که مولف، با استناد به روایات، به‌آسانی از ظاهر آیات دست بکشد.

مجمع ‌البیان

مجمعُ‌البیان فی تفسیر القُرآن، از مهم‌ترین تفاسیر قرآن کریم نوشته فضل‌بن حسن طبرسی (متوفای ۵۴۸ق) عالم دینی و مفسر شیعی است. این تفسیر را دانشمندان شیعه و سنی ستوده‌اند و از آن به‌عنوان یکی از منابع قدیم تفسیری یاد کرده‌اند. مجمع البیان از گونه تفاسیر ادبی قرآن است و پژوهشگران، اهمیت این اثر را در جامعیت، اتقان و استحکام مطالب، ترتیب دقیق، تفسیر روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسی آرا دانسته‌اند.  این تفسیر شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. گفته شده طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است.

رَوضُ الجِنان

رَوضُ الجِنان و رَوحُ الجَنان فی تفسیر القرآن تفسیری به زبان فارسی اثر ابوالفتوح رازی(متوفای ۵۵۶ ق) از متکلمان و محدثان امامیه در قرن ششم هجری قمری است. این تفسیر، شامل کل قرآن بوده و ابعاد مختلف آیات را مورد بررسی قرار داده است. این کتاب که معروف‌ترین اثر ابوالفتوح رازی است، یکی از مصادر کهن تفسیری شیعه برای مفسران پس از خود به‌شمار می‌رود.  این کتاب، اولین تفسیر کامل شیعی فارسی است که همه سوره‌های قرآن را در برمی‌گیرد.

تفسیر المیزان

المیزان فی تفسیر القرآن که بیشتر به تفسیر المیزان شهرت دارد، از جامع‌ترین و مفصل‌ترین تفاسیر شیعی قرآن به زبان عربی است که در قرن چهاردهم هجری قمری به قلم سیدمحمدحسین طباطبایی (۱۲۸۱ - ۱۳۶۰ش) نگاشته شده است.

علامه طباطبایی اساس تفسیر خود را بر معیار قاعده متین «تفسیر قرآن به قرآن» قرار داده است و اعتقاد دارد که «القرآن یفسر بعضه بعضا» برخی از آیات بیانگر برخی دیگر هستند. او با حرکت در این مسیر موضوعات مشترک و مشابه را که در سوره‏های مختلف با عبارات متحد یا متفاوت تکرار شده است، تحت‌یک بحث جامع اجتماعی یا علمی یا تاریخی یا فلسفی درآورده‏اند.

 

مرتبط ها