عاطفه جعفری، روزنامهنگار: اظهارات جنجالی محمدجواد ظریف که چندروز پیش سر از رسانههای معاند جمهوری اسلامی در آورده است اصلا در چارچوب تاریخ شفاهی تعریف نمیشود و بیشتر یک رفتار مطبوعاتی و تبلیغاتی است. اینها را سعید فخرزاده، مشاور تاریخ شفاهی حوزه هنری و از اعضای انجمن تاریخ شفاهی میگوید. با او درمورد اهمیت ثبت تاریخ شفاهی گفتوگو کردیم و او با اشاره به اینکه این ثبت تاریخ شفاهی نیازمند مهارتهایی است که باید پژوهشگر به آن مسلط باشد، گفت: «ثبت تاریخ شفاهی برخلاف این تصور که ظاهرا ساده بهنظر میرسد، کار خیلی پیچیدهای است. اتفاقی که در اسناد مکتوب ثبت شده است بهدلیل نزدیکی به زمان حادثه، اعتبار لازم را دارد، اما در تاریخ شفاهی با روایتهایی از واقعه طرف هستیم که ممکن است سالها از وقوع آن گذشته باشد و مصاحبهشونده بعد از گذشت یک دوره طولانی، دست به روایت آن واقعه میزند. درست است که این اطلاعات در ذهن آدمها نقش بسته شده، اما لزوما در بیان، آدمها دست به انتخاب میزنند و ممکن است روایت تاریخی تحریفاتی داشته باشد. اینجا است که کار پژوهشگر سخت میشود. در ثبت تاریخ شفاهی اینگونه نیست که ما بنشینیم و یک دستگاه ضبط خبرنگاری دستمان بگیریم و سوالات و موضوعات را مطرح کنیم و مصاحبهشونده در نقش راوی هرچه خواست بگوید.»
فخرزاده به اهمیت راستیآزمایی در انتشار و ثبت اسناد تاریخ شفاهی اشاره کرد و گفت: «امکان تحریف در روایتها میتواند عامدانه یا جاهلانه باشد؛ مثلا ممکن است فرد بخشی از واقعه را فراموش کرده باشد یا اصلا در نگاه به موضوعات، زاویهدید درستی نداشته باشد یا اینکه بهخاطر نوع نگاه جناحی و اعتقادیاش در روایت تغییر ایجاد کند و همین اعمال تغییر، بستری برای تحریف شود. محقق بهسختی میتواند این روایتها را راستیآزمایی کند. درحقیقت تفاوت اصلی تاریخ شفاهی با خاطرهنگاری در همین است که پژوهشگر باید راستیآزمایی کند. محققی که در یک پروژه تاریخ شفاهی قرار دارد، باید مستند به تحقیقات و سایر اسناد، مصاحبهشونده را به چالش بکشاند تا روایت مطلوب تاریخی شکل بگیرد. باید به این موضوع توجه کنید که اظهارات یک فرد از گذشته، کفایت واقعیت برای اسناد تاریخ شفاهی نیست.»
فخرزاده همچنین اضافه کرد: «پژوهشگر تاریخ شفاهی باید به مخاطب اثرش احترام بگذارد و درخصوص انتشار اسناد و اظهاراتی که ثبت شده، دقت لازم را داشته باشد. مردم دنبال روایت واقعی هستند و قرار نیست قصهای را با همه تحریفها و اماواگرهایش بشنوند. محقق حق ندارد بگوید که ما خاطره را چاپ میکنیم و کاری به درست و غلطی آن نداریم. این نگاه غلط است، چون وقتی پژوهشگر عاری از نگاه تحقیقی باشد، دیگر چه توقع از مردم است که بروند و هر ادعا و اظهارنظری را بررسی کنند.»
مشاور تاریخ شفاهی حوزه هنری درمورد اهمیت دقت نظر و حساسیت کار پژوهشگر در ثبت تاریخ شفاهی گفت: «پژوهشگر تاریخ شفاهی باید نسبتبه مطلبی که منتشر میکند، دقت لازم را داشته باشد. اصلا محقق تاریخی حق ندارد مطلب را بهصورت خام منتشر کند و اگر قرار است بهصورت دادههای خام منتشر کند، باید ذکر کند که این اظهارات بدون راستیآزمایی منتشر میشود. چون اگر مطلب دقیق نباشد، بر اعتماد عمومی اثر میگذارد و دیگر اعتماد جامعه نسبتبه سندهای تاریخی از بین میرود. انتشار حرف و سندهای بیاعتبار در تاریخ شفاهی حتی باعث میشود مردم از رجوع به اسناد تاریخی و گذشته پرهیز کنند و همین آفات زیادی برای رشد جامعه خواهد داشت.»
وی با اشاره به شیوه ثبت تاریخ شفاهی هاروارد گفت: «کاری که هاروارد انجام داده این است که دادهها را بهصورت خام و بدون راستیآزمایی منتشر کرده است. کاری به درستی و غلطی این روایتها نداشته و متاسفانه هستند افرادی که به این روایتهای غیردقیق هم استناد میکنند. خاطرم هست چندسال پیش مرکز تحقیقاتی ما درمورد یک موضوع تاریخی، پژوهشی را منتشر کرد که زمان تحقیقات آن پنج سال زمان برده بود و نهایتا 800 صفحه شد. درمورد همین موضوع یک مرکز تحقیقاتی دیگر، فقط در عرض یکسال کار را جمع کرد، اما کار خیلی سطحی بود و حتی مورد اقبال مردم هم قرار نگرفت، چون مردم واقعیتها را دوست دارند و اگر احساس کنند روایتی غیرحقیقی است از آن دوری میکنند.»
فخرزاده درمورد ملاحظاتی برای انتشار روایتهای تاریخی مردان سیاسی گفت: «درمورد انتشار بعضی خاطرات و اظهارات افراد سیاسی و امنیتی باید این نکته را درنظر گرفت که منافع ملی باید درنظر گرفته شود. بعضی موضوعات ممکن است حتی امنیت ملی کشور را تهدید کنند؛ مثلا شگردهایی که بچههای امنیتی ایران برای دستگیری جاسوسان داشتند، فقط باید ثبت شود و انتشار آن زمانی باید باشد که ملاحظات امنیتی آن برطرف شود.»
وی همچنین به مصاحبه اخیر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشور و شیوه انتشار جنجالی آن اشاره کرد و گفت: «درمورد مصاحبه اخیر آقای ظریف باید بگویم این قبیل اتفاقات و اظهارات اصلا در حوزه تاریخ شفاهی تعریف نمیشود. برخی دوست دارند آن را به یک ثبت تاریخی ربطش بدهند، درحالیکه این مدل اظهارات نمیتواند از یک مصاحبه مطبوعاتی فراتر برود. یک روایت تکصدایی از موضوعات است و آقای لیلاز بهعنوان مصاحبهکننده هم اصلا تخصصی در این زمینه ندارد که بتواند گفتوگویی بگیرد که در حوزه تاریخنگاری ثبت شود. آنچیزی که میبینیم، یک گپ سیاسی است. اصلا این شکل روایت باعث میشود مردم نسبتبه ثبت تاریخی بدبین شوند. اصلا وظیفه محقق این است که درطول گفتوگو با فرد چالش کند، بتواند پرسشهای لازم را انجام دهد و روایتهای گوناگون را در متن قرار دهد تا به کار مردم بیاید، نه اینکه مصاحبهای یکطرفه و بدون راستیآزمایی باشد. آنچه این روزها منتشر شده، بیشتر یک روایت مطبوعاتی تبلیغاتی است نه ثبت تاریخ شفاهی.»