فواد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل و مطالعات آمریکا در گفتوگو با «فرهیختگان» به بررسی روند مذاکرات وین و جزئیات این موضوع پرداخت که مشروح آن در ادامه آمده است.
پیشنویس مذاکرات وین ازسوی طرف ایرانی تشریح نشده، اما آنچه طرف غربی میگوید، حاکی از مشکلات بسیار در این پیشنویس است. تحلیل و ارزیابی شما از این موضوع چیست و باتوجه به اینکه انریکه مورا رئیس جلسه کمیسیون مشترک برجام اعلام کرده که قرار است ترتیبات عملی یا همان لغو گامبهگام برای بازگشت به برجام اجرا شود. این موضوع چه خطراتی برای منافع کشورمان دارد؟
آمریکاییها در حوزه تحریم سه کار میتوانند انجام دهند؛ ابتدا اینکه تحریمها را لغو کنند که البته این را انجام نمیدهند و با مجادلاتی که وجود دارد، بعید است آمریکاییها بهسمت لغو تحریم بروند. نکته دوم این است که تحریمها را تعلیق کنند، اما برای تعلیق نیز حرف و حدیث دارند. ازسوی دیگر قوانین تحریمی خلاف برجام از دوره ترامپ وجود دارد که قاعدتا باید همه آنها را بردارند، اما نهتنها آن را لغو نمیکنند، بلکه حتی تعلیق را نیز قبول نکردهاند و گفتهاند آن را نگه خواهیم داشت. فرق لغو و تعلیق نیز در این است که لغو یعنی قانون تمام و برداشته میشود، اما درحالت تعلیق تحریم سر جای خود است و برای یک بازه زمانی اجرا نمیشود. آنها لغو را قبول ندارند و تعلیق را هم براساس تفسیر خود ارائه میدهند. آنها تحریمهای دوره ترامپ را برنمیدارند، درحالیکه تحریمهای هستهای ازسوی ترامپ برچسب دیگری خورده است و او با ادعای مبارزه با تروریسم آن تحریمها را با برچسب جدید اعمال کرده است. طرف مقابل برداشتن این نوع تحریمها را هم قبول نکرده و گفته بخشی از آن را نگه میداریم.
آمریکا با پیشنهاد لغو تحریم در حد خرید واکسن موافقت نکرد
ازسوی دیگر یکسری تحریمها مربوط به قبل از ترامپ است و قرار نیست آن ها را تعلیق کنند و این خود آمریکا است که تصمیم میگیرد کدام را نگه دارند و کدام را نگه ندارند؛ البته یک سبک دیگری هم وجود دارد که آزاد کردن بخشی از پولهای متعلق به ایران است که نیاز به لغو یا تعلیق ندارد و فقط نیازمند مجوز وزارت خزانهداری آمریکا است، اما آنها برای این مورد سوم هم فعلا کاری نکردهاند، این درحالی است که هفته گذشته 40 نهاد مدنی آمریکایی نامه نوشتند که برای خرید واکسن کرونا اجازه دهید مبلغی از یک بانک خارجی آزاد شود تا ایران مستقیم این پول را به شرکت تولید واکسن بدهد، اما در همین حد را هم قبول نکردند.
مقامات ارشد آمریکا لغو تحریم و راستیآزمایی را منتفی و احتمال خروج مجدد از برجام را نیز مطرح کردند. باتوجه به این سه نکته، چه راهی برای ایران باقی میماند و آیا ادامه مذاکرات به نفع کشور است؟
آن چیزی که ایران گفته و تاکید کرده این است که باید تحریمها لغو شود و پس از آن، ایران راستیآزمایی کند و بعد از لغو تحریم و راستیآزمایی تهران به تعهدات خود بازمیگردد. آنها این را قبول نکردند. در همین زمینه اظهارات مقام ارشد آمریکایی را دیدیم که بهصراحت عنوان کرد راستیآزمایی را ازسوی ایران قبول نداریم و تحریمها را برنمیداریم. این موضعگیری سهنکته داشت؛ یک اینکه راستیآزمایی را قبول نداریم، دو اینکه همه تحریمها را لغو که هیچ، تعلیق هم نمیکنیم و نکته سوم اینکه هیچ گارانتیای نیست که بعد از دولت بایدن دولت بعدی بخواهد به این توافق جدید عمل کند.
با این شرایط، تحلیل شما از موضع رئیسجمهور درقبال این نوع سیاست آمریکا چیست؟
رئیسجمهور در ایران بیان میکند آمریکاییها آمدهاند توبه کنند، درحالیکه آمریکاییها هیچیک از شروط ایران را نپذیرفتند و حتی بندهای برجام را اجرا نکردند و میخواهند با تفسیر خود آن را اجرا کنند؛ با همه اظهاراتی که مقامات آمریکایی داشتند، اینکه رئیسجمهور چنین بیانی داشته باشد امر عجیبی است و با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد. نهتنها آمریکاییها آمادگی توبه ندارند، که اصلا پشیمان هم نیستند و هیچ موردی را نمیبینید که آمریکاییها بخواهند کوتاه بیایند و حتی برگشتن به برجام را بهنوعی تفسیر میکنند که معلوم نیست درنهایت چه اتفاقی بیفتد. سبک مذاکرات موجود مخصوصا اظهارات رئیسجمهور در یکیدو هفته اخیر سبب ضربه به جایگاه ایران شده است. بهنظر میرسد تجربه برجام کاملا فراموش شده است. حتی احساس میشود برخی از مسئولانی که درگیر این بحث هستند، دچار فراموشی شدهاند. نتیجه این روند غیر از ضرر چیزی نخواهد بود.
هرگشایشی بعد از انتخابات تلافی و تحریم بیشتر میشود
اگر گشایشی هم صورت گیرد، بعد از انتخابات چندبرابر جبران میکنند؛ همانند حالتی که در برجام گشایش محدودی ایجاد شد و آمریکاییها چندبرابر جبران و تحریمها را چندبرابر کردند و دلار بعد از برجام هشتبرابر شد، بنابراین سبک کاری فعلی ایجاد شک و شبهه میکند.
پس میتوان چنین جمعبندی کرد که پیشنویس فعلی منافع ایران را تامین نمیکند؟
ما پیشنویس را ندیدیم و اساسا مفاد آن آشکار نیست. بر همین اساس نمیدانیم در پیشنویس چه نوشته شده است.
برخی منابع می گویند که بحث گامبهگام، نهایی شده است.
درباره اظهارات مقامات آمریکایی میتوان صحبت کرد؛ چراکه آنها خیلی راحت صحبت میکنند و میگویند راستیآزمایی را قبول نداریم و درمورد تعلیق، هرکدام را که خود خواستیم انجام میدهیم و هیچ گارانتی و تضمینی هم نیست که بعد از آن کسی این حرفها را ادامه دهد.
توانمند شدن هستهای ایران بهدلیل رودربایستی دولت روحانی با طرف آمریکایی دچار کندی شده است
بهترین استراتژی ایران درحال حاضر چه میتواند باشد که هم منافع ملی ما را تامین کند و هم بحث هستهای دوباره مانند سال 92 تبدیل به گروکشی انتخاباتی نشود؟
اتفاقی که باید اکنون رخ دهد این است که مسیر کاهش تعهدات ایران و توانمند شدن کشور در حوزه هستهای باید با جدیت بیشتری ادامه یابد. البته قدمهای نسبتا خوبی در یکیدو ماه گذشته برداشته شده، ولی این امر وجود دارد که بهخاطر رودربایستیای که برخی در قوه مجریه ایران با طرف آمریکایی دارند، توانمند شدن ایران در حوزه هستهای و پر شدن دست دیپلمات پای میز این کارها دچار کندی میشود، از اینرو سرعت گرفتن فعالیتهای ایران در حوزه هستهای اهمیت مییابد و دست ایران را بالا میبرد. بنابراین اجرای قانون مجلس هم اهمیت دارد، یعنی یکماه دیگر تمدید سهماههای که دولت داشت برخلاف نظر مجلس، تمام میشود و این ظرفیت را عدهای در دولت دارند که بگویند در حین مذاکره هستیم و دوباره سهماه دیگر تمدید کنیم. قطعا نباید دوباره تمدید شود و قانون مجلس باید همانطور که نوشته شده بهاجرا درآید.
برای جلوگیری از فرسایشی شدن مذاکرات نیازمند تعیین تاریخ برای هر بازه هستیم
سومین کاری که باید اتفاق افتد این است زمانی که میبینیم طرف مقابل بهسمت فرسایشی شدن مذاکرات میرود، کاملا مشخص شود که ایران چنین سبک مذاکراتی را نمیپذیرد، لذا باید بازههای زمانی مشخص معین شود که اگر تا آن بازه زمانی به فلان نتیجه نرسیدند دیگر نیازی به ادامه نباشد، بنابراین ما نیازمند تعیین تاریخ در روند مذاکرات هستیم. اینکه همواره به وین رفتوآمد داشته باشیم بدون اینکه به نکات ایران توجه شود، کار خوبی نیست. مورد دیگر خطوط قرمزی است که وجود دارد و باید رعایت شود، بنابراین نباید همانند دفعه قبل باشد که دولت اعلام کند به خطوط قرمز پایبند هستیم و درنهایت بگویند زور ما نرسید و خطوط قرمز را رد کنند. باید درسهایی از برجام بگیریم و اگر درس نگیریم، مشکلاتی که برجام داشت تکرار میشود و درنهایت مشکلی نیز حل نمیشود.
میتوان نتیجهگیری کرد که کشور در خطر رفع صوری و ظاهری تحریمها است؟
بله، این خطر وجود دارد؛ چراکه باید پولی آزاد شود تا هدف آمریکا در تاثیرگذاری بر انتخابات محقق شود و این امر این امکان را ایجاد میکند، بدون اینکه تحریمی لغو یا تعلیق شود. بعد از انتخابات هم ممکن است گفته شود ابتدای کار راحت است که ایران محدودیتهایی را بپذیرد و بعد فلان پول آزاد شود، اما قدم بعدی که میخواهید بردارید و همان لغو یا تعلیق است، چون طرف مقابل آمادگی کار را ندارد این اتفاق نیفتد و عدهای بگویند زمانی که ما بودیم کارها خوب جلو میرفت و زمانی که دوره ما تمام شد مشکلات تقصیر ما نیست. یعنی طراحی بهگونهای است که کارهای راحتتر را قبل از انتخابات انجام دهند و کارهای سختتر را به بعد از انتخابات موکول و درنهایت اعلام سلب مسئولیت کنند. این موضوع به نفع منافع ملی کشور نیست. قبل از اینکه مشخص شود چه اتفاقی قرار است بیفتد، قدمهای ابتدایی جنبه تبلیغاتی پیدا میکند و اگر مسیر حرکت تبیین نشود، چندبرابر آن گشایش محدودی که میخواهند ایجاد کنند بعدا ضربه خواهند زد و تجربه برجام هم همین را نشان میدهد.