کد خبر: 53822

هفته گذشته رژیم‌صهیونیستی شاهد سلسله تحولات امنیتی ناگواری در سرزمین‌های اشغالی بود

تمرین پایان اسرائیل

یک سوال از وندی شرمن، معاون وزیرخارجه آمریکا: دقیقا ژئوپلیتیک منطقه چه تغییری کرده است؟

پس از حادثه خرابکاری در نطنز و حمله به کشتی ایرانی ساویز در دریای سرخ، منافع رژیم‌صهیونیستی در منطقه به‌شدت مورد هدف قرار گرفتند.

سیدمهدی طالبی، روزنامه‌نگار: اواخر هفته گذشته رآکتور هسته‌ای دیمونا که برای سال‌ها باعث دلهره مردم و دولت‌های منطقه شده بود، دولت و ساکنان سرزمین‌های اشغالی را در وحشت فروبرد. بامداد پنجشنبه ناگهان تصاویری از انفجار و شنیده‌شدن صدای آژیر خطر در شهرهای رژیم‌صهیونیستی فضای مجازی و رسانه‌ها را پر کرد. خبرهای اولیه حاکی از حمله موشکی به تاسیسات هسته‌ای به‌شدت حفاظت‌شده دیمونا بود. همزمان با برجسته‌شدن حمله به دیمونا، اما صدای آژیرهای خطر در دیگر مناطق اشغالی نیز متوقف نمی‌شدند. مساله‌ای که نشان می‌داد احتمالا موشک مهاجمی که به‌سمت دیمونا رفته، تنها قدم در مسیر نگذاشته است. در همین حال که مردم کره‌زمین در روز یا شب با هیجان‌زدگی مطالب مرتبط با این حمله را می‌خواندند، در سرزمین‌های اشغالی وضعیت ترجیح‌دادن «فرار بر قرار» حکم‌فرما بود و صهیونیست‌ها به‌سمت پناهگاه‌های زیرزمینی می‌دویدند.  نخستین خبرهایی که از سوی نهادهای رسمی رژیم‌صهیونیستی منتشر شد ادعا می‌کرد یک موشک پدافند هوایی ارتش سوریه پس از رهگیری جنگنده‌های این رژیم، شلیک‌ شده و وارد سرزمین‌های اشغالی شده است. صهیونیست‌ها همچنین اعلام کردند برای تلافی این اقدام، پایگاه الضمیر را که موشک از آن پرتاب شده بود مورد هدف قرار دادند. این ادعا درحالی صورت گرفت که پیش از حمله موشکی به دیمونا هیچ حمله‌ای به سوریه گزارش نشده بود که در پی آن ارتش سوریه بخواهد جنگنده‌های رژیم‌صهیونیستی را ساقط کند. تقریبا در تمامی حملات پیشین یا به‌دلیل برخورد موشک‌های رژیم‌صهیونیستی به هدف و یا به‌دلیل فعال شدن سامانه‌های موشکی ارتش سوریه، حملات به‌سرعت راهی فضای مجازی و رسانه‌ها می‌شدند. بامداد پنجشنبه اما در سکوت حکم‌فرما بر دمشق و جنوب سوریه، ‌صهیونیست‌ها مدعی حمله به این کشور شده بودند. پس از بیانیه صهیونیست‌ها که چند ساعت پس از حمله موشکی به دیمونا صادر شده بود، سوریه نیز در بیانیه‌ای سعی کرد به‌نوعی ادعای تل‌آویو را تایید کند. دمشق در بیانیه خود آورده بود که موشکی را به‌سمت جنگنده‌های صهیونیست در بامداد پنجشنبه شلیک کرده است. کارشناسان دلیل صدور این بیانیه را تلاش سوریه برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها می‌دانند، زیرا در غیر این صورت احتمال داشت رژیم‌صهیونیستی برای حفظ حیثیتش مجبور شود نقاطی را در سوریه مورد هدف قرار دهد.

یک روز پیش از حمله موشکی به دیمونا،‌ انفجاری سهمگین تاسیسات صنایع نظامی ارتش رژیم‌صهیونیستی موسوم به تومر را در منطقه گوش‌دان تخریب کرده بود. تاسیسات تومر در گوش‌دان که نزدیک تل‌آویو، پایتخت رژیم‌صهیونیستی قرار دارد، مرکز ساخت و انبار مخازن سوخت و موتورهای موشکی است. صهیونیست‌ها این انفجار بزرگ را که در مجاورت منازل مسکونی رخ داده بود، آزمایش معمول عنوان کردند اما اتفاقات و اظهارات بعدی مقامات منطقه‌ای نشان داد انفجار به‌دلیل نفوذ در تاسیسات تومر رخ داده است. این تحولات متوالی باعث‌شده است پیچیدگی‌ها و پیامدهای اتفاقات اخیر به‌شدت زیاد شده و نیاز به بررسی موشکافانه‌ای داشته باشند. «فرهیختگان» در گزارشی به بررسی ابعاد مختلف این حادثه پرداخته است. 

آیا داشتن سلاح هسته‌ای به‌معنای داشتن فناوری روزآمد هسته‌ای است؟

در حالتی عامیانه این‌گونه برداشت می‌شود که هر رژیم و یا کشوری که دارای سلاح هسته‌ای باشد از فناوری هسته‌ای پیشرفته‌ای نیز بهره می‌برد. بر مبنای این فرض عده‌ای معتقدند رژیم‌صهیونیستی دارای فناوری هسته‌ای پیشرفته‌ای است. اگر این فرض غلط را بپذیریم، باید بگوییم فناوری هسته‌ای کره‌جنوبی که در تاسیسات هسته‌ای «البرکه» در امارات 4 راکتور آب‌سبک 1400 مگاواتی احداث کرده، دارای فناوری هسته‌ای پایین‌تری نسبت به پاکستان است؛ زیرا این کشور سلاح هسته‌ای ساخته‌، اما کره‌جنوبی این سلاح را در اختیار ندارد. مثال دیگر مقایسه فناوری هسته‌ای کانادا با هند است. یکی از معروف‌ترین رآکتورهای هسته‌ای جهان رآکتور‌های آب‌سنگین سری کاندو (CANDU reactor) هستند. واژه‌ای که کوتاه شده عبارت اورانیوم دوتریم کانادایی است. این مدل از راکتورهای آب‌سنگین در بین سال‌های 1950 و 1960 توسط کانادا طراحی شد و پس از آن به کشورهای زیادی مانند هند، پاکستان، چین، آرژانتین، کره‌جنوبی و رومانی صادر شد. هندی‌ها یکی از نخستین آزمایشات‌شان در زمینه تولید سلاح هسته‌ای را به کمک یکی از رآکتورهای کاندو در سال 1974 انجام دادند. هند پس از این آزمایش نشان داد قادر به تولید سلاح هسته‌ای است، اما به‌طور رسمی دهلی نو در سال 1998 سلاح هسته‌ای خود را آزمایش کرد. با این حال به‌نظر نمی‌رسد هندی‌ها امروزه نیز قادر به رقابت با فناوری هسته‌ای چند دهه پیش کانادا باشند و همچنین از طریق قرارداد با شرکت‌های بین‌المللی نیروگاه‌های هسته‌ای خود را می‌سازند و هنوز نتوانسته‌اند به‌طور کامل به فناوری هسته‌ای چند دهه پیش کانادا دست یابند. اگر ملاک پیشرفتگی فناوری هسته‌ای را موضوع گمراه‌کننده «داشتن سلاح هسته‌ای» بدانیم، باید به غلط فناوری هندی را جلوتر از کانادا بدانیم که اینگونه نیست. برزیل و آرژانتین نیز از دهه 1970 توانایی غنی‌سازی صنعتی داشته‌اند و از فناوری هسته‌ای پیشرفته‌ای برخوردارند. آرژانتینی‌ها یکی از طرف‌های اصلی قرار داد عربستان برای توسعه برنامه هسته‌ای این کشور هستند. تقریبا تمام کشورهایی که از فناوری پیشرفته هسته‌ای برخوردارند مانند ژاپن، کره‌جنوبی، آلمان، ایتالیا، برزیل و آرژانتین قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای را دارند و حتی برخی از کشورهای دیگر که از فناوری جامع هسته‌ای برخوردار نیستند مانند سوئیس، آفریقای‌جنوبی و ده‌ها کشور دیگر در جهان می‌توانند به‌سمت ساخت سلاح هسته‌ای بروند. پس کشوری که دارای سلاح هسته‌ای باشد قابلیت‌هایی در فناوری هسته‌ای دارد اما الزاما این قابلیت‌ها جامع نبوده و حتی از گستردگی زیادی نیز برخوردار نیستند.

رژیم‌صهیونیستی نیز از این مساله رنج می‌برد. این رژیم دارای سلاح‌های هسته‌ای است، اما در این فناوری روزآمد نیست. صهیونیست‌ها گرچه با تمرکز در برخی از حوزه‌ها مانند الکترونیک و رادار به پیشرفت رسیده‌اند، اما محدودیت‌هایی که داشته‌اند باعث‌شده رشد تل‌آویو در برخی حوزه‌ها تک‌بعدی باقی بماند. رژیم‌صهیونیستی فناوری هسته‌ای چندان پیشرفته‌ای در‌اختیار ندارد و تاسیسات قدیمی و فرسوده آن در نقطه‌ای محدود متمرکز شده است.

محدودیت فناوری هسته‌ای رژیم‌صهیونیستی

رژیم‌صهیونیستی و فرانسه در سوم اکتبر 1957 قراردادی محرمانه برای ساخت یک رآکتور هسته‌ای آب‌سنگین امضا کردند. محلی که برای احداث این رآکتور پیش‌بینی شده بود در حاشیه شهر دیمونا و در صحرای نقب قرار داشت. مذاکرات اصلی را از سوی رژیم‌صهیونیستی شیمون پرز یکی از مدیران کل وزارت دفاع برعهده داشت که بعدها وزیرخارجه، نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور نیز شد. فرانسوی‌ها از سال 1958 ساخت رآکتور را آغاز کرده و در سال 1963 آن را به‌پایان رساندند. در دوران ساخت این رآکتور 2500 شهروند فرانسوی در شهر دیمونا زندگی می‌کردند که مشغول کار در این تاسیسات بودند. براساس قرارداد اولیه رآکتور دیمونا باید توانی معادل 24 مگاوات می‌داشت اما هنگام آغاز فعالیت توانی برابر با 40مگاوات داشت. این توان به‌معنای به‌دست آمدن سالانه 8 کیلوگرم پلوتونیوم بود که برای ساخت یک بمب هسته‌ای کفایت می‌کرد. برخی شواهد نشان می‌دهد که توان رآکتور دیمونا در دهه 1970 به 70مگاوات افزایش یافته و می‌توانست سالانه 25 کیلوگرم پلوتونیوم تولید کند. مردخای وانونو فردی که در سال 1986 برنامه هسته‌ای نظامی رژیم‌صهیونیستی را افشا کرد، توان رآکتور را در آن زمان 150مگاوات دانسته است. این به‌معنای تولید سالانه 40 کیلوگرم پلوتونیوم است که با آن می‌توان پنج بمب هسته‌ای ساخت. باید توجه داشت که برخی از این آمارها قابل‌تایید نیستند، زیرا تاسیسات هسته‌ای دیمونا به‌شدت حفاظت‌شده و سری هستند. تعداد کمی از مسئولان ارشد صهیونیست می‌توانند به تاسیسات وارد و از جزئیات فعالیت‌های آن باخبر شوند. در ابتدای ساخت دیمونا حتی صهیونیست‌ها و فرانسوی‌ها سعی کردند همکاری خود را به دور از چشم آمریکا انجام دهند، اما به‌هرحال واشنگتن موفق به کشف تاسیسات شد. فرانسوی‌ها برای ساخت سلاح هسته‌ای دربرابر پول همه‌چیز به صهیونیست‌ها دادند.

شرکت‌های فرانسوی به‌جز ساخت رآکتور دیمونا، کارخانه جداسازی و فرآوری مواد هسته‌ای، آزمایشگاه هسته‌ای را که برای آزمایش‌های سلاح هسته‌ای کاربرد داشت برای رژیم‌صهیونیستی فراهم کردند. شرکت‌های فرانسوی سازنده موشک نیز فناوری موشک بالستیک جریکو-1 را به صهیونیست‌ها فروختند. تل‌آویو تقریبا تمام برنامه هسته‌ای خود را از طریق واردات تامین کرد و هم‌اکنون نیز تا حد زیادی وابسته به تاسیسات قدیمی ساخته‌شده توسط فرانسوی‌هاست. این وابستگی به‌اندازه‌ای زیاد است که رژیم‌صهیونیستی نمی‌تواند رآکتور کم‌توان دیمونا را خاموش کند. عمر رآکتور دیموتا که از سال 1963 راه‌اندازی شده 50 سال بوده اما هم‌اکنون این رآکتور 58 ساله است. براساس تحقیقات صورت‌گرفته در سال 2015 تاسیسات هسته‌ای دیمونا 1537 مشکل شناسایی‌شده دارد. مشکلاتی که احتمال دارد درصورت بررسی بیشتر توسط سازمان‌های نظارت بین‌المللی که سابقه زیادی در این کار دارند، افزایش یابند. بسیاری از دولتمردان و کارشناسان صهیونیست نسبت به خطرات فعالیت رآکتور دیمونا اعلام خطر کرده‌اند، زیرا درصورت بروز انفجار در آن بخش‌های بزرگی از فلسطین و اردن دچار آلودگی‌های رادیو اکتیو شده و مناطق وسیعی نیز باید خالی از سکنه شوند. رژیم‌صهیونیستی با وجود توان مالی برای خرید رآکتور به‌دلیل آنکه معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای NPT را امضا نکرده است، نمی‌تواند از کشورهای دیگر رآکتور خریداری کند. تل‌آویو از توان و فناوری لازم برای ساخت رآکتور کم‌توانی مشابه رآکتور فعلی فرانسوی خود برخوردار نیست و این درحالی است که ایران درحال تکمیل رآکتور 40 مگاواتی آب سنگین اراک بود؛ رآکتوری که توانی مشابه با رآکتور دیمونا را دارد. درصورت عدم انعقاد برجام این رآکتور تا سال 2017 در اراک راه‌اندازی می‌شد. درحوزه تامین آب‌سنگین نیز رژیم‌صهیونیستی از طریق فرانسه و نروژ آب‌سنگین مورد نیاز رآکتور خود را تامین می‌کند و وابسته به واردات است اما ایران خود دارای تاسیسات منحصربه‌فرد تولید صنعتی آب‌سنگین است و آن را در شرایط برجام به کشورهای اروپایی صادر می‌کند.

درصورت آغاز جنگ سایه‌ها برای آسیب رساندن به تاسیسات هسته‌ای به‌صورت متقابل صهیونیست‌ها به‌دلیل بومی شدن فناوری هسته‌ای در ایران کار دشواری در پیش دارند، زیرا آمریکا نیز به این نتیجه رسیده است که نه‌تنها با ترور بلکه با بمباران نیز تاسیسات زیرزمینی گسترده ایران قابل نابودی نیست و حتی اگر بتوان به‌صورت فرضی نیز آن را نابود کرد در مدت کوتاهی بازسازی خواهند شد. البته تهران نیز کار دشواری برای ضربه زدن به توان هسته‌ای رژیم‌صهیونیستی دارد. دشواری ایران پیشرفته بودن و گستردگی عمق فناوری هسته‌ای صهیونیست‌ها نیست، بلکه محدود بودن آن است. ایران تنها می‌تواند مستقیما رآکتور دیمونا را بزند. جایی که مورد هدف قرار دادن آن احتمال بروز مشکلات زیست‌محیطی را دارد. رژیم‌صهیونیستی در مناطق به‌شدت متمرکزی مواد هسته‌ای‌اش را تولید و در مراکز محدود دیگری نیز موشک‌های بالستیک را تولید می‌کند. چهارشنبه هفته گذشته تاسیسات طراحی، ساخت و انبار موشک‌ها از طریق نفوذ منفجر شده و با خاک یکسان شد اما دیمونا به‌دلایل انسان‌دوستانه و محیط‌زیستی با اخطاری موشکی روبه‌رو شد.

پیامدهای حمله به دیمونا

حمله به تاسیسات هسته‌ای دیمونا با درنظر گرفتن اخبار منتشرشده درباره وقوع حملات موشکی دیگر در شب حمله نشان می‌دهد ابعاد موضوع از هدف‌گیری صرف یک منطقه مهم فراتر است. البته باید توجه داشت به‌دلیل ضعف رژیم‌صهیونیستی به‌خصوص در عمق راهبردی هرحمله‌ای علیه این رژیم دارای ابعاد ناخواسته‌ای نیز خواهد شد. برای آنکه از لحاظ ابعاد جغرافیایی بتوان حمله را تحلیل کرد، نیاز است سرزمین فلسطین تا حدی ساده‌سازی شود. در این تحلیل با توجه به اشغال کل سرزمین فلسطین توسط صهیونیست‌ها تفاوتی بین سرزمین‌های 1948 با 1967 نیز وجود نخواهد داشت. در یک شکل ساده، طول سرزمین‌های اشغالی 400 کیلومتر و عرض آن نیز 70 کیلومتر است. برای فهم کامل‌تر بهتر است بدانیم فاصله تهران-اصفهان تقریبا 450 کیلومتر و فاصله تهران-قم 148 کیلومتر است. تقریبا به جز شهر بندری ایلات که تک و تنها در کناره‌های دریای سرخ قرار دارد، تمامی شهرهای رژیم‌صهیونیستی در نیمه شمالی فلسطین اشغالی واقع شده‌اند. شهر دیمونا در جنوب رژیم‌صهیونیستی تقریبا یکی از جنوبی‌ترین شهرهای این رژیم است. فاصله دیمونا از مرزهای سوریه و لبنان 225 کیلومتر است. پس بهتر است بگوییم رژیم‌صهیونیستی طولی 225 کیلومتری و عرضی 70 کیلومتری دارد. چه موشک بالستیک بوده و به‌سمت دیمونا شلیک شده و چه موشک پدافند هوایی بوده و به این نقطه رسیده است، معنای یکسان دارد. یک موشک چه سرگردان بوده و چه خیر و چه با سرجنگی و چه بی‌ سر‌جنگی، به قلب جغرافیایی سرزمین‌های اشغالی و منتهی‌الیه مناطق شهری صهیونیست‌ها رسیده است. این موشک شاید از این جهت توسط صهیونیست‌ها و متحدان غربی و منطقه‌ای آن «سرگردان» نامیده شده که سرگردانی و حیرت‌زدگی آنها را در پی داشته است. با رسیدن این موشک به عمق رژیم‌صهیونیستی چندین پیامد گریبانگیر صهیونیست‌ها شده است.

   1- تضعیف شدید عمق راهبردی

رسیدن موشک به منطقه‌ای مانند دیمونا به معنای رسیدن به انتهای عمق راهبردی سرزمین‌های اشغالی است. رسیدن این موشک یعنی قطعا تمامی شهرها و شهرک‌های صهیونیست‌نشین درمعرض حملات موشکی خواهند بود.

   2- فرسایش آرامش روانی ناشی از سامانه‌های ضدموشکی

رژیم‌صهیونیستی با کمک آمریکا چندین لایه دفاع موشکی پدید آورده است که می‌توانند به‌صورت هماهنگ و جداگانه با موشک‌ها و پرتابه‌های هوایی درگیر شوند. لایه برد بلند شامل موشک‌های اروا (پیکان) است که برای درگیری با موشک‌های دوربرد استفاده می‌شوند. لایه برد متوسط یا لایه میانی شامل موشک‌های ختس است که برای موشک‌های میان‌برد مورد استفاده قرار می‌گیرند. لایه کوتاه‌برد و پایانی نیز سامانه گنبدآهنین است که برای هدف قرار دادن راکت‌ها و پرتابه‌های کوچک و کوتاه‌برد اختصاص دارد. این سه سامانه به‌صورت مستقل طراحی شده و قابلیت هماهنگ شدن با یکدیگر را نیز دارند. به‌عنوان مثال اگر موشک‌های اروا نتوانند اهداف بردبلند را در ارتفاع بالا بزنند، سامانه ختس در ارتفاع میانی با آنها درگیر می‌شود و اگر نتوانست، در لایه پایینی وظیفه به گنبد آهنین سپرده خواهد شد. در قضیه شلیک موشک به دیمونا، هرچه لایه موشکی وجود داشت، ناکام ماند. همچنین فارغ از بحث لایه‌های سپر موشکی، در طول 225 کیلومتر تا رسیدن به دیمونا سامانه‌های پدافندی متعددی بر روی زمین وجود داشته‌اند، با وجود تعدد سامانه‌ها اما هیچ‌کدام توفیقی در رهگیری موشک مهاجم نداشته‌اند. حالا صهیونیست‌های ساکن در سرزمین‌های اشغالی می‌دانند که حضور نیروهای مقاومت لبنان و سوریه در جبهه شمالی سرزمین‌های اشغالی و وجود هزاران موشک و ده‌ها هزار راکت دقیق در دست آنان چه معنایی می‌تواند برای آنها داشته باشد.

   3- به صدا درآمدن آژیر سراسری در سرزمین‌های اشغالی

برخی منابع در زمان پخش اخبار حمله به دیمونا اعلام کردند در مناطقی با فاصله 80 کیلومتری دیمونا نیز آژیرهای خطر به صدا درآمده است. این موضوع می‌تواند چند دلیل داشته باشد. نخستین مساله فراتر بودن ابعاد حمله پنجشنبه از حمله به دیمونا است. به این معنا که همزمان با شلیک موشک به‌سمت دیمونا موشک‌هایی نیز به نواحی دیگر شلیک شده‌اند تا ضمن ایجاد ناامنی در این مناطق باعث پرت شدن حواس سامانه‌های پدافندی از موشک اصلی شوند که به‌سمت دیمونا شلیک شده است. همچنین یک احتمال دیگر فعال شدن سامانه‌های پدافند هوایی در بین مسیری است که موشک برای رسیدن به دیمونا طی کرده است. در این حالت نیز آژیر خطر شهرهای بین مسیر به صدا درآمده و موشک‌های پدافندی نیز به‌سمت موشک مهاجم شلیک شده‌اند. نکته اصلی که فارغ از این احتمالات وجود دارد، به صدا درآمدن آژیرهایی در بخش‌های وسیعی از سرزمین‌های اشغالی است. به صدا درآمدن غیرمنتظره آژیرها و باز شدن پناهگاه‌های زیرزمینی نشان‌دهنده میزان آسانی و سادگی زیر و رو کردن سرزمین‌های اشغالی درصورت وقوع درگیری است. با شلیک موشک به‌سمت دیمونا تقریبا با به صدا درآمدن آژیر سراسری، ترس به مناطق گسترده‌ای از رژیم‌صهیونیستی تزریق شده است.

درس ژئوپلیتیکی برای وندی شرمن

پس از حادثه خرابکاری در نطنز و حمله به کشتی ایرانی ساویز در دریای سرخ، منافع رژیم‌صهیونیستی در منطقه به‌شدت مورد هدف قرار گرفتند. مورد اصابت قرار گرفتن کشتی تجاری صهیونیست‌ها در بندر شلوغ الفجیره، حمله به مقر موساد در اربیل پایتخت اقلیم کردستان عراق، خرابکاری در تاسیسات صنایع دفاعی تومر که باعث وقوع انفجاری سنگین در آن شد و حمله موشکی به دیمونا درکنار تحت فشار قرار گرفتن نظامیان آمریکایی در عراق و سوریه که وظیفه محافظت از رژیم‌صهیونیستی را برعهده دارند، نشان داد رژیم‌صهیونیستی برای ایران و محور مقاومت تا چه اندازه قابل دسترس است.

حملات متعدد و چندبعدی روزهای اخیر نشان داد چگونه ایران می‌تواند گسترش رژیم‌صهیونیستی در منطقه را تا منشأ حاکمیت سرزمینی این رژیم با تزلزل روبه‌رو کند. این درحالی است که وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در دو نوبت به تغییر شرایط منطقه علیه ایران اشاره کرده است. او در جریان جلسه بررسی صلاحیتش در سنای آمریکا درباره بازگشت کشورش به برجام مدعی شد این برجام با توافق سال2016 متفاوت خواهد بود زیرا ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرده است. دستاویز افرادی مانند شرمن برای بیان تغییرات ژئوپلیتیکی در غرب آسیا و حتی شمال آفریقا، توافقات سازش میان رژیم‌صهیونیستی با کشورهای منطقه مانند امارات، بحرین و سودان است. واشنگتن عقیده دارد این توافقات ژئوپلیتیک منطقه را به زیان ایران تغییر داده‌اند؛ موضوعی که توسط مقامات عالی‌رتبه ایران و مقاومت لبنان نیز به‌صراحت رد شده‌اند. هدف قرار گرفتن توامان صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها در عراق، هدف‌گیری نظامیان آمریکایی در سوریه و پس از آن عملیات‌های متعدد در فلسطین اشغالی نشان داد چگونه می‌تواند در مدت کمتر از 10روز کلیه این خط فرضی را که برای دفاع از تل‌آویو تدارک دیده شده‌اند تا خود این شهر و استان‌های دیگر رژیم‌صهیونیستی به لرزه درآورد. وندی شرمن نشان داد فهم درستی از ژئوپلیتیک به شکل معمول آن ندارد. او اگر می‌خواهد ژئوپلیتیک را بهتر درک کند باید واحدهای دانشگاهی لرزه‌نگاری را بخواند تا بتواند معنای گسل ایجادشده در منطقه را که به‌سمت داخل سرزمین‌های اشغالی کشیده شده است، درک کند.

 

مرتبط ها