کد خبر: 53726

«فرهیختگان» از دلایل تغییر کاربری سینماهای قدیمی و مشکلات پیش پای مالکان گزارش می‌دهد

برزخ پول و نوستالژی

کرونا، در کنار تمامی مضیقه هایی که برای اهالی سینما به همراه آورد، سبب شد صاحبان این سینماهای فرتوت، ترجیح بدهند با تغییر مالکیت، عطای آن خاطرات رنگین را به لقایش ببخشند و بیش از این متضرر نشوند.

مجتبی اردشیری، روزنامه‌نگار: کرونا در کنار تمامی آفت‌هایی که در حوزه سینما به‌همراه داشت، یک ضربه بزرگ نیز به ساحت سخت‌افزاری سینما وارد کرد و آن، اجبار به تعطیلی سینماهای تک‌سالنه و دوسالنه‌ای بود که تا پیش از آن، به‌سختی روزگار می‌گذراندند و نمی‌توانستند سودآوری چندانی را در گیشه تجربه کنند.

این‌چنین شد که با ورود کرونا، این سینماها نیز تعطیل شدند و در فرجه‌ای که برای بازگشایی به سینماها داده شد، آنها ترجیح دادند همچنان بسته باقی مانده و به جای فکر روی ترمیم و بازسازی، به فکر تغییر مالکیت بیفتند. اتفاقی که تا پیش از آن، هرازچندسال یک‌بار رخ می‌داد و سبب می‌شد جریان رسانه‌ای پررنگی علیه این اقدام صاحب سینما به راه بیفتد. عمدتا به این نحو بود که صاحبان سینما، بدون اینکه به بحث تغییر مالکیت ورود کنند، ترجیح می‌دادند سینمایشان به مخروبه تبدیل شود تا خاطرات نوستالژیک آن از بین نرود و این‌چنین خاطره خوش سال‌های دور آن سینماها نزد مخاطبان دهه‌های گذشته زنده بماند.
اما کرونا، در کنار تمامی مضیقه‌هایی که برای اهالی سینما به‌همراه آورد، سبب شد صاحبان این سینماهای فرتوت، ترجیح بدهند با تغییر مالکیت، عطای آن خاطرات رنگین را به لقایش ببخشند و بیش از این متضرر نشوند. هم‌اکنون تعداد صاحبان سینمایی که در این سودا به سر می‌‏برند آن‌قدر زیاد است که نایب‌رئیس انجمن سینماداران، طی گفت‌وگویی اعلام کرد مالکان سالن‌های سینما در این مقطع کرونایی در شرایط بسیار سخت و دشواری قرار دارند و به‌دلیل هزینه‌های بسیار بالای نگهداری از سالن‌ها مجبورند به‌دنبال تغییر مالکیت باشند و همین سبب شده درخواست تغییر کاربری سینماها در ایام کرونا، به‌خصوص موج کنونی، با افزایش قابل‌توجهی همراه باشد.

شاید دوستداران سینما همواره در این اندیشه بودند که تغییر مالکیت سینماها به آسانی به دست نیامده و همین، حاشیه امن خوبی را برای آنها فراهم می‌آورد تا خیال‌شان از بابت عدم‌تغییر کاربری سینماهای قدیمی و خاطره‌انگیز راحت باشد اما حقیقت، چیز دیگری است.

    آیا تغییر کاربری سینماها به همین راحتی است؟

شاید تاکنون تصور می‌شد که وزارت ارشاد، بزرگ‌ترین مانع برای تغییر کاربری سینماهاست و منجی بزرگی که اجازه نمی‌دهد سینماها هرگز بسته شده و یا به صنف دیگری تبدیل شوند. اما حقیقت آن است که در بحث تغییر کاربری، بیشتر با «شهرداری» طرف هستیم تا وزارت ارشاد.

درنظر بگیرید که مالک یک سینمای فرتوت و کم‌بازده، قصد تغییر مالکیت را دارد. بنابراین ابتدا درخواست خود را تسلیم وزارت ارشاد می‌کند و درصورت همراهی ارشاد، برگ انحلال را از وزارت دریافت می‌کند، در ادامه، به‌عنوان مالکی که یک قطعه زمینی دارد و می‌خواهد در آن زمین، تغییر کاربری دهد، به شهرداری مراجعه کرده و این شهرداری است که با عوارض و طرح جامع شهری می‌تواند با این درخواست، موافقت یا مخالفت کند. بنابراین نهاد متولی در این قضیه، شهرداری است.

البته که در این بین، تبصره و ماده‌های بسیاری هم وجود دارد. مهم‌ترینش آن است که عمده سینماهایی که درخواست تغییر کاربری می‌دهند، شریک دارند و همین، کار را سخت می‌کند. یا یکی از شرکا از دنیا رفته و ورثه، یا در ایران حضور ندارند و یا برای تغییر مالکیت، متفق‌القول نیستند. البته گاها پیش آمده که مالک ملک و سرقفلی، دو فرد مجزا هستند که همین امر، مشکلاتی را بر سر راه تغییر مالکیت به وجود می‌آورد. درست به‌دلیل همین تبصره‌های دست‌وپاگیر است که در تمامی این سال‌ها، تعداد درخواست‌های تغییر کاربری، از تعداد موارد قطعی تغییر کاربری بیشتر است.

بنابراین همان‌گونه که متوجه شدیم، اولا هیچ تضمینی برای همیشگی ماندن یک بنا به‌عنوان سینما وجود ندارد و ثانیا، تغییر کاربری سینماها، کار چندان راحت و آسانی نیست. البته که وزارت ارشاد چندسالی است شرایط مجوز ساخت سینما را کمی سخت‌گیرانه‌تر کرده است. درحال‌حاضر، مدارک موردنیاز برای دریافت مجوز ساخت سینما، 11 مورد است که در بند هفتم این موارد آمده: «تعهدنامه کتبی متقاضی در هامش نقشه زمین ممهور به شورای منطقه مبنی‌بر تغییر ندادن کاربری زمین از ساخت سینما به محلی دیگر.» اما این سخت‌گیری درمورد سینماهای جدید بوده و متاسفانه سینماهای قدیمی و نوستالژیک را که متقاضی اصلی این سال‌های تغییر کاربری هستند، دربرنمی‌گیرد.   

مکان‌هایی «تجاری» که «فرهنگی» نامیده شدند

اما یکی از دلایلی که از رغبت بسیاری از مالکان قدیمی برای تغییر کاربری سینماهای خود کاسته، تغییر مالکیت تجاری سینماها به مالکیت فرهنگی است. بسیاری از سینماهایی که این سال‌‌ها مشمول تغییر کاربری می‌شوند، مابین دهه 30 تا 50 ساخته شده‌اند. در آن سال‌ها، سینماها ملک‌هایی تجاری محسوب می‌شده‌اند که مالکان می‌توانستند درصورت سودده نبودن سینماها، آنها را به‌راحتی به فرد یا افراد دیگر فروخته و در نتیجه گذر زمان، لااقل سرمایه خود را به‌روز می‌دیده و متوجه خسارت نمی‌شدند اما از اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70، قید «تجاری» از مالکیت سینماها برداشته شد و «فرهنگی» نامیده شدند. همین تغییر به‌ظاهر کوچک سبب شد قیمت ملک سینماها به‌شدت پایین آمده و در مواقعی حتی توجیه و صرفه اقتصادی خوبی هم برای مالکان آن نداشته باشد.

این تغییر در پی آن به وجود آمد که مدیران سینمایی وقت این‌گونه تفسیر کردند که با فرهنگی شدن مالکیت سینماها، بهتر و راحت‌تر می‌توانند کمک‌های دولتی را به‌سمت آنها روانه کرده و بدین‌ترتیب از کسادی بازار و تعطیلی ناخواسته این سینماها جلوگیری کنند. این نگاه درحالی سبب تغییر این پسوند در مالکیت سینماها شد که ارزش ملک پایین آمد و سینمادارها که ملکی را خریده بودند و عمدتا به سودهای چندانی هم نرسیده بودند، به‌جای آن که ملک‌شان را رو به ترقی و سوددهی ببینند، یک روند رو به پایین را به لحاظ ریالی برای مکانی که سال‌ها پیش خریداری کرده بودند، می‌دیدند.

در همین رابطه، حسین فرحبخش، مالک سینمای پرخاطره «عصرجدید» که طی این ماه‌ها تعطیل شده، به «فرهیختگان» گفت: «سینماها از همان پیش از انقلاب، جایگاهی تجاری داشتند و باید در جایی تاسیس می‌شدند که در ملأعام باشند. بعد از انقلاب و زمانی که آقایان قانونگذار سینمایی به‌همراه آقای کرباسچی که شهردار وقت تهران بود، طرحی را ارائه کردند، به موجب آن طرح، جایگاه سینماها از تجاری به فرهنگی تبدیل شد.»

این تهیه‌کننده پیشکسوت سینما با اعتراض نسبت به این مقوله ادامه می‌دهد: «این اقدام از همان زمان، یک خلاف آشکار و کاری اشتباه بود. شهرداری هم‌اکنون سینماها را اماکنی تجاری ندانسته و هیچ سندی هم در رابطه با فرهنگی بودن سینما رو نمی‌کند و متعاقبا، هیچ اعتراضی را هم نمی‌پذیرد. این اتفاق سبب می‌شود تا قیمت واقعی سینما اگر متری 100 میلیون تومان باشد، در نتیجه فرهنگی نامیدن آنها، به متری 20 میلیون تومان تنزل یابد و این چیزی نیست که سینماداری آن را بپذیرد.»

فرحبخش البته راهکاری را هم گوشزد کرده و می‌گوید: «این کار، خلاف قانون است و به همین جهت، بسیاری از سینماداران که درصدد تغییر کاربری هستند و با مخالفت شهرداری مواجه می‌شوند، به دیوان عدالت اداری مراجعه می‌کنند تا به این ترتیب بتوانند قانون شهرداری را بشکنند.»

اتفاقی که در آن دهه‌های 60 و 70 برای نجات سینماها انجام شد و در آن، سود سینماداران لحاظ نشد. چون در آن سال‌ها، عملا هیچ سینمایی در دست ساخت نبود و با توجه به پایین آمدن تدریجی آمار مخاطبان، مدیران سینمایی تنها راه نجات سینما را در حمایت از آن می‌دیدند که همین فرهنگی تلقی کردن مکان سینماها، یکی از این ترفندها بود که شاید در آن زمان، تا این اندازه موردتوجه سینماداران واقع نشده بود.

    مال‌هایی که سینماهای تک‌سالنه را قورت می‌دهند

از اواخر دهه 80 و به‌خصوص ابتدای دهه 90 که ساخت پردیس‌های سینمایی و مال‌هایی که در طبقات فوقانی خود، چندین سالن مجهز سینما داشتند، رونق گرفت، اقبال مخاطب به سینماهای قدیمی تک‌سالنه و دوسالنه بسیار پایین آمد. درست از همین زمان بود که نفس این سینماها به شماره افتاد و روند تعطیلی آنها شتاب گرفت. این سینماها که عمدتا گذشته‌ای درخشان داشتند، به‌راحتی کنار گذاشته شدند و تنها تلاش‌شان در مسیر بقا، رفع و رجوع کردن هزینه‌های روزمره و جاری‌شان بود.

بنابراین پربیراه نیست که رشد قارچ‌گونه پردیس‌ها و مال‌های تجاری در شتاب گرفتن تغییر کاربری سینماهای قدیمی تاثیری کاملا مستقیم داشته است. همچنان‌که وقتی نهادهای دولتی، به سینمایی مانند «قدس» کمک‌های بسیاری کردند تا این سینمای قدیمی از خطر تعطیلی نجات پیدا کند اما باز هم همان مسیر رکود برای این سینما که وضعیت و مکانش، به‌مراتب بهتر از دیگر سینماهای قدیمی است، ادامه یافت تا این سینما نیز در آینده‌ای نه‌چندان دور، به همان مسیری برود که سینماهای هم‌سن و سال او رفتند.

حسین فرحبخش درباره رشد سریع مال‌هایی که سینما دارند، می‌گوید: «زمانی که قرار است یک مرکز خرید ساخته شود، شهرداری به آنهایی که در این مرکز خرید، فعالیت فرهنگی انجام دهند، امتیازهایی می‌دهد. مثلا می‌گوید به ازای هر یک متر فضای فرهنگی، هزینه یک متر تجاری را از تو نمی‌گیرم و پول آن را هر زمان که خواستی بفروشی، از تو می‌گیرم. و به همین دلیل است که بسیاری از مراکز خریدی که طی چند سال اخیر ساخته شدند، همگی چندین سالن سینما دارند. درواقع اینها سالن می‌سازند تا مالیات ندهند.»

بنابراین حالا می‌توان متوجه شد که چرا تقریبا تمامی مال‌ها اصرار دارند که چندسالن سینما داشته باشند. البته برخی از آنها هم از این آوانس، سوءاستفاده کرده و تنها سالن را می‌سازند و نسبت به تجهیز آنها اقدام نمی‌کنند. هم‌اکنون چندین مال را در تهران و حتی شهرستان‌ها سراغ داریم که سال‌هاست مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌اند اما سالن‌های سینمایی‌شان، هیچ وسیله و تجهیزاتی را به خود ندیده و همان کف سیمانی مانده. مالکان این مال‌ها تنها در پی دریافت معافیت‌های ناشی از ساخت سینما بودند که وقتی از آن بهره‌مند شدند، گاهی حتی سیستم نور سینماها را هم تعبیه نکردند تا این‌چنین برخی سالن‌های لخت سینماها، در تاریکی مطلق قرار داشته باشد.

    آیا صلاح سینماهای متروک تک‌سالنه، در تغییر کاربری است؟

مبارزه نابرابری است که با گسترش پردیس‌ها و مال‌های سینمایی، سینماهای تک‌سالنه و دوسالنه باید به‌سمت تعطیلی بروند. اما این، مبارزه‌ای است که همواره به نفع مال‌ها خاتمه یافته است. آن هم در شرایطی که برخی سینماهای تک‌سالنه و دوسالنه، از تجهیزات بسیار خوبی برخوردار بوده و مخاطبان به نسبت بیشتری را هم به خود اختصاص می‌دهند.

اما طی یک دهه اخیر بارها اخباری مبنی‌بر تغییر کاربری برخی سینماها ازجمله آسیا و جمهوری به گوش رسیده است. سینما بلوار هم که طی یک سال گذشته تغییر کاربری داد و به مرکز همایش‌های دانشگاه علوم پزشکی تبدیل شد اما این‌طور که به گوش ما رسیده، ارشاد، نهایت مخالفت و سرسختی را با تغییر کاربری سینماها انجام داده و به این راحتی‌ها، حکم به انحلال سینمایی نمی‌دهد. ازجمله آن که شرط می‌کند تا در سازه جدیدی که قرار است به جای سینما، قدعلم کند، حداقل باید به همان تعداد صندلی و سالن، جا برای نمایش فیلم داشته باشد.

بااین‌حال اما، برخی تهیه‌کنندگان عنوان کرده‌اند که تغییر کاربری سینماهای متروک و تک‌سالنه، در شرایط فعلی، به نفع آنهاست.

حسین فرحبخش در این‌باره به «فرهیختگان» گفت: «تقریبا تمامی این سینماهای متروک و تک‌سالنه متعلق به قبل انقلاب است و نگه‌داشتن آنها با همین سروشکل یا تعمیر آنها، چندان مقرون‌به‌صرفه نیست. ضمن اینکه مخاطبان هم ترجیح می‌دهند برای تماشای فیلم به مال‌ها بروند و بنابراین مالک سینماهای فرسوده که هیچ استقبالی از فیلم‌هایش نمی‌شود، چاره‌ای جز تغییر کاربری ندارد.»

مرتضی شایسته که در کنار تهیه‌کنندگی، مدیریت «هدایت‌فیلم» و ریاست شورای صنفی نمایش را برعهده دارد، یکی از سینماداران قدیمی نیز هست، دراین‌باره به «فرهیختگان» گفت: «در طول این سال‌ها، یک تعداد سینما درخواست تغییر کاربری داده‌اند. علتش هم مشخص است، یا از دور خارج شده‌اند و سال‌هاست فعالیتی ندارند و یا دیده‌اند که مردم، هیچ استقبالی از آنها نمی‌کنند. در چنین شرایطی کاملا به‌صرفه است که مدیر این سینماها بخواهند درخواست تغییر کاربری دهند.»

البته در روزگار کنونی، این تنها سینماها نیستند که درصدد تغییر کاربری برآمده‌اند. طبق اخبار منتشره، طی یک سال اخیر، بسیاری از تالاردارها که با تعطیلی‌های متعدد مواجه بوده‌اند نیز درخواست‌هایی برای تغییر کاربری ارائه داده‌اند. طبیعتا در این زمینه، سختی کار سینماداران بیشتر است.

در ماه‌هایی که سینماها به‌دلیل کرونا تعطیل بود، فارغ از هزینه‌های جاری شارژ و حقوق پرسنل و...، این قیمت ملک بود که راکد افتاده بود و مالک، نمی‌توانست هیچ بهره‌برداری از آن به عمل بیاورد. هم‌اکنون قیمت سینماهای یک پردیس، چندده میلیاردتومان است و این تعطیلی‌ها، سبب می‌شود تا بده‌وبستان‌های اقتصادی این مدیوم، چندان به نفع مالکان سینما نباشد. آنهایی هم که سینماهایشان از دور خارج شده، به‌نوعی چاره‌ای جز تغییر مالکیت ندارند چون نه می‌توانند چندصدمیلیون و شاید میلیارد خرج کنند و سینمای خود را که تنها یک یا دو سالن دارد، به چرخه اکران بازگردانند؛ نه پولش را دارند و می‌دانند که درصورت این اتفاق هم استقبال چندانی از سینمای نونوارشان نمی‌شود. همچنین می‌دانند که با پول فروش سینما نمی‌توانند سینمای دیگری را احداث یا خریداری کنند. بنابراین در این برزخ، تغییر کاربری، از نگاه و زاویه آنها، منطقی‌ترین و بهترین کاری است که می‌توانند انجام دهند.

در این میان اما، خاطرات نوستالژیک دهه‌ها زندگی در این سینماها، در حکم آتشی است که دل سینماداران و مخاطبانی که چندین فیلم را در این اماکن تماشا کرده‌اند، می‌سوزاند. به این ادای دین نباید خیلی سرسری نگاه کرد. همین الان هم بسیاری از سینماهای متروک پایتخت و شهرهای بزرگ با همین استدلال، به همان شکل مخروبه باقی مانده‌اند و مالکان‌شان علی‌رغم مشکلات مالی، حاضر به تغییر کاربری آن نیستند. در چنین فضایی است که برخی نهادهای متولی ترجیح می‌دهند همچنان به حمایت خود از ساخت‌وسازهای جدید ادامه داده و هیچ توجهی به جغرافیای سازه، تخمین سودآوری و مهم‌تر از اینها، زنده نگه‌داشتن روح نوستالژیک این سینماها نمی‌کنند. حیف است در پایان این گزارش یادی نکنیم از افرادی که برای زنده نگه‌داشتن سینماهای تک‌سالنه، ترجیح می‌دهند فیلم مورد علاقه‌شان را به‌جای تماشا در مال‌ها و پردیس‌های مدرن، در این سینماهای پرخاطره تماشا کنند تا با همان کمک اندک‌شان در خرید بلیت، به‌زعم خود، چراغ آن سینمای خاطره‌ساز را روشن نگه دارند. سنگینی این داغ و گرمای این پاسداشت را تنها آن سینمادار می‌فهمد و آن مخاطبی که آن سینما را بخشی از هویت فرهنگی و انسانی خود می‌داند.

مرتبط ها