علیرضا بابایی، پژوهشگر هسته مطالعات افکارعمومی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): مانعزدایی در حوزه افکار عمومی چگونه ممکن است؟ افکار عمومی دچار چه موانعی است؟ اعتماد بهنفس پایین و عدم توجه به دستاوردهای نخبگان کشور در عرصههای مختلف حتما از موانع تولید موفق و باکیفیت در کشور است. اگر عموم جامعه باور نداشته باشند که مسائل کشور میتواند در داخل و با خلاقیت و پشتکار و توکل بر حضرتحق حل شود، مانع آنقدر هم که فکر میکنیم دیگر کوچک نیست. گره ذهنی بهنظر از اصلیترین دلایل بازدارندگی و ناامیدی است. تمایل جامعه ایران به خرید برند خارجی -که طی سالهای اخیر بهشدت کاهش هم پیدا کرده است- حتما مانع مهم و جدی دربرابر تولیدکنندههای باکیفیت داخلی است.
انتخابات و مشارکت در سال پیشرو از مهمترین دغدغههای دلسوزان به انقلاب است. حتما میتوان برای انتخابها گزینه بهتری درنظر گرفت، اما بهنظر میرسد در جمهوری اسلامی ما باید همیشه بنده مشارکت مردم باشیم. مشارکت در انتخابات نه باید درموردش اغراق صورت گیرد و نه باید کوچکنمایی بشود. مشارکت مردم در انتخابات ضامن حضور و کنشگری مردم در انقلابی است که داعیه حمایت از مستضعفان را دارد. همانطور که در انتخاباتهای گذشته هم خطر آن حس شده، در این انتخابات هم این خطر محتمل است. افرادی که همیشه در انتخاباتها حضور داشتهاند، کمتر پای صندوقهای آرا آمدهاند. دلایل مختلفی میتواند در این مساله تاثیرگذار باشد، اما با بررسی روند انتخاباتهای اخیر و آرای اعلامشده به تفکیک صندوقهای اطراف تهران و مناطق مرکزی و جنوب تهران این گزاره که «مردمی که معمولا پای صندوقهای رای آمدهاند، در انتخاباتهای اخیر مشارکتشان با کاهش روبهرو بوده است» تایید میشود.
«از جهت وجهه خارجی هم انتخابات و حضور و مشارکت مردم، نشاندهنده اقتدار ملی است. این را همه باید بدانیم و اذعان کنیم که بله، امکانات دفاعی و قدرتهای دیپلماسی و امثال اینها به کشور اقتدار میدهد، در این شکی نیست اما بیش از همه اینها مردم یک کشور و ملتند که اقتدار میدهند. وقتی همه احساس کنند در دنیا -دشمن و دوست- که این ملت هوشیار است، بیدار است، سر پا است، عازم است، پرانگیزه است، این کشور یک اقتداری، یک هیبتی در چشم همه پیدا میکند؛ چه دوست و چه دشمن. بنابراین حضور مردم موجب اقتدار کشور خواهد شد و انتخابات، مظهر حضور مردم است؛ اجتماعات انقلابی، مظهر حضور مردم است و از همه مهمتر البته انتخابات است. مسلما ایران قوی بهتر از ایران ضعیف و ناتوان و توسریخور است؛ ایران قوی، ایران عزیز و دارای عزت. خب حالا این قوت را چه کسی به ایران میبخشد؟ همانطور که عرض کردیم، ملت؛ ملت هستند که این قوت را به کشور میبخشند و حضور ملت و مشارکتشان هم -اصل مشارکتشان، اندازه مشارکتشان- مسلما در این قوت ملی تأثیر دارد.» ( سخنرانی نوروزی سال 1400)
تکلیف احزاب و همه علاقهمندان به ایران مشخص است. اولویت، حضور و مشارکت مردم است. منبع اقتدار در جمهوری اسلامی مردم هستند. مردم باید تصمیم بگیرند و برای آیندهشان انتخاب کنند. هر تصمیمی بهایی دارد و باید بهای آن تصمیم هم پرداخت شود. هرچند در این سالها رفتاری غلط از عموم جریانهای سیاسی جامعه ایران مشاهده کردهایم، اما باید تاکید کنیم اصل بر مشارکت و حضور حداکثری است. همانطور که جریانی بعد از سال 88 اول بنا بر شرکت نکردن گذاشتند و بعدها این اشتباه عیان خود را تغییر دادند و برای به قدرت رسیدن تکرارهایی پوچ انجام دادهاند.
بدرفتاری و سرزنش بیجای مردم برای رایی که دادهاند از عموم جریانهای موجود سیاسی هم بهوقوع پیوسته است. اتفاق درحال وقوع مانند رفتار اشتباهی است که والدین در مواجهه با خطای فرزند خود مرتکب شوند. بله درست است که باید جلوی فرزند را در مواجهه با کنجکاوی با پریز برق گرفت و یا آنکه اجازه برخی ریسک کردنها را نداد، اما فراموش نکنید که این رفتار اگر کنترلگری بیش از حد باشد، حتما در شجاعت و ریسکپذیری فرزند تاثیر جدی خواهد داشت.
هربار جریانهای مخالف دولت مستقر برای تغییر ذائقه مخاطب دست به بدرفتاری و خلافواقع گفتن حرفهایی میزنند که بعضا میدانند حقیقت اتفاق چیز دیگری است. تاثیر رسانههای معاند و دشمنان هم در ضریب دادن و دمیدن در تنور این شکافها قابل بررسی مفصل و عمیق قطعی و قابلبررسی است.
همین دولت هم در ابتدای کار معتقد بود چرا باید با ادبیات جنگی صحبت کرد. زبان دنیا را بلد نیستند و ما با زبان دیپلماسی مسائل کشور را حل میکنیم و امثال اینها. اما حال بعد از گذشت این سالها که توانایی بسیاری داشتهاند، معتقدند ما در یک جنگ اقتصادی بودهایم! سیاستهایی وضع کردهاند که ایکاش همان زبان دنیا نابلدها بودند که حداقل اجازه تشکیل صف برای خرید مرغ و روغن را نمیدادند و همهچیز را به خارج گره نمیزدند.
«و من این را هم عرض بکنم -اینها دیگر اطلاعات ما است- ملت عزیز هم بدانند که دستگاههای جاسوسی و سرویسهای اطلاعاتیِ کشورهایی و از همه بدتر کشور آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی از چندی پیش و نه امروز دارند تلاش میکنند که انتخابات آخر خرداد را بیرونق کنند؛ یا برگزارکنندگان را متهم میکنند [و میگویند] «انتخابات مهندسیشده» - درواقع برگزارکنندگان انتخابات را دارند متهم میکنند یا شورای محترم نگهبان را متهم میکنند- یا مردم را دلسرد میکنند [و میگویند] «رأی شما اثری ندارد، در بهبود اوضاع تأثیری نمیگذارد؛ چرا بیخودی خودتان را خسته میکنید!» با شدت تمام از این کارها دارند میکنند.» (سخنرانی نوروزی سال 1400)
این عبارات را مروری مجدد باید داشته باشیم؛ اینکه اصل مظهر حضور مردم علاوهبر اجتماعات انقلابی در انتخابات است و اصل بر مشارکت است و میزان مشارکت، چراکه دستگاههای مخالف و کشورهای معاند درحال دلسرد کردن مردم هستند و این درحالی است که عوامل و بیتدبیریهای داخلی نیز بر این مساله تاثیر گذاشته است و مردم در شرایط سخت معیشتی قرار گرفتهاند.
برای آنکه جامعه دلسردی و ناامیدی را تجربه نکند باید توجه کنیم همه جریانهای سیاسی برای مبارزه با دشمنان و ساخت کشور عزیزمان ایران باید اول از هرچیز بدانند این مردم هستند که در جمهوری اسلامی تصمیم میگیرند و قدرت از آن مردم است. حتما در همین دولت هم تصمیماتی گرفته شده است و سیاستهایی اتخاذ شده که لازم است به زبان آورده شود و مورد تقدیر واقع شوند. اگر نیکی دیدم باید به زبان آوریم و جامعه برای دلسرد نشدن باید دستاوردهای خود را مرور کند. فعالان حوزه سیاست و دلسوزان انقلاب موظفند دستاوردها را برای مردم دائما بیان کنند، ولو دستاورد در دولت غیرهمسو (بهظاهر) اتفاق افتاده است.
آنچه مسلم است اینکه در این راستا باید فعالان حوزه افکار عمومی و دیگران دقتهایی را بهعمل بیاوریم؛ اول آنکه تمام تلاشمان باید معطوف به مشارکت باشد و برای افزایش این مشارکت باید با دلسردی و ناامیدی مردم مواجهه عاقلانه کرد. تلاش برای رای آوردن کاندیدای نزدیک به نظرمان کار بدی نیست، اما اگر این تلاش را طوری ترجمه کنیم که انقلاب برای ماست، شما نیامدید که رای بدهید، اهمیتی برایمان ندارد. حتما با نظرات رهبری معظم انقلاب فاصله دارد. هرنوع بداخلاقی در عرصه انتخابات که تذکر چندهفته قبل رهبر انقلاب بوده است، باید با کنش فعالانه دلسوزان انقلاب ساکت شود.
دوم باید بدانیم که اصل مظهر مشارکت مردم در اجتماعات انقلابی است، اما نباید فراموش کرد که مهمترین عرصه کنشگری مردم در انقلاب اسلامی همین بحث مشارکت است. تاکید مجدد بر عدم اغراق در اهمیت مشارکت هم خالی از لطف نیست. به هرحال باید در راستای افزایش مشارکت تمامجانبه تلاش کرد و نیروهای انقلاب ابتدا باید برنده مشارکت مردمی در انتخابات باشند.