کد خبر: 53363

تاریخ علم در اسلام و ایران به روایت دکتر علی‌اکبر ولایتی (مروری بر گذشته-بخش 66)

پزشکی در دوران ایلخانان مغول- 9

ترکیب ربع‌رشیدی در دو محور حائزاهمیت است: یکی نهادهای آموزشی و دیگر نهادهای اقتصادی و از نامه رشیدالدین به پسرش خواجه سعدالدین، حاکم قِنَّسرین و عواصم، چنین مستفاد می‌شود که در سراسر ربع، جماعتی از هر شهری ساکن شده‌اند و این خود نشانگر تلفیق بین علم و عمل است.

روزنامه «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحت‌عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز می‌پرداخت. بن‌مایه این رشته مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علی‌اکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده‌ و سپس، بنا به درخواست‌های متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیق‌تر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواست‌های مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته به‌جهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.

ترکیب ربع‌رشیدی در دو محور حائزاهمیت است: یکی نهادهای آموزشی و دیگر نهادهای اقتصادی و از نامه رشیدالدین به پسرش خواجه سعدالدین، حاکم قِنَّسرین و عواصم، چنین مستفاد می‌شود که در سراسر ربع، جماعتی از هر شهری ساکن شده‌اند و این خود نشانگر تلفیق بین علم و عمل است؛ چراکه رشید‌الدین معتقد بود در این ربع باید اهل حرف نیز اهل علم باشند. 400 تن از علما و دانشمندان که برجسته‌ترین افراد زمان خود بودند با آرامش و خاطرجمعی و با استفاده از امکانات رفاهی که خواجه بر‌ایشان فراهم کرده بود در محله علمای ربع‌رشیدی به تعلیم دانشجویان مشغول بودند. در مجاورت محله علما، محله طلاب قرار داشت و هزار دانشجوی شبانه‌روزی که مخارج و هزینه آنان توسط ربع پرداخت می‌شد سکونت داشتند و برای آنکه رشیدالدین بتواند این تعلیمات را در سایر ممالک و بلاد اسلامی گسترش دهد سالانه حدود 6000 دانشجو به تبریز آمده و در ربع مسکن می‌گزیدند و به آموختن مشغول می‌شدند. مخارج این عده از جزیه روم، قسطنطنیه و هند پرداخت می‌شد و همه اموالی را که قبلا صرف حرم‌سراها و قصور و کاخ‌های شاهان می‌شد توسط این دانشمند بزرگ ایرانی صرف آموزش علوم دینی و غیر آن می‌کرد.1
خواجه رشید‌الدین که خودش به زبان‌های ترکی، مغولی، فارسی و عربی مسلط بود و در علم پزشکی دست داشت، حدود وظایف هر گروه را مشخص می‌کرد. در میان احوال مدرسان و معیدان و فقها و متعلمان علم تفسیر و حدیث و سایر علوم که در مسجد صیفی و شتوی تعیین کرده شرح کیفیت درس‌ها و تعلم و اعادت و استفادت و شرایطی که بدان تعلق دارد را شرح می‌دهد. وی اعتقاد داشت متولی را باید دو مدرس تعیین کنند و دو مدرس باید افزون بر حُسن سیرت یکی بر علم تفسیر احاطه داشته و دیگری بر علم حدیث مسلط باشد.2
افزون بر آموزش علوم عقلی و شرعی، سایر علوم و فنون در این دانشگاه آموزش داده می‌شد. در واقع، آموزش هر علم بنابر هوش و ذکاوت دانشجو معلوم می‌شد و هرکس در هر زمینه‌ای که استعداد داشت به کسب علم اشتغال می‌ورزید. علوم ادبی، تاریخ، حساب (ریاضیات) در این مجتمع عظیم دانشگاهی به دانشجو آموخته می‌شد و خواجه بدین‌منظور، کتابخانه‌های عظیمی دایر کرده بود. دو کتابخانه در رَبع قرار داشت که در یکی از آنها به‌تنهایی 1000 جلد قرآن وجود داشت. خواجه در مکتوبات خود که در سوانح‌الافکار گرد آمده نوشته است: «دیگر، دو بیت‌الکتب که در جوار گنبد خود از یمین و یسار ساخته‌ام؛ ازجمله هزار عدد مصحف [= قرآن کریم] در آنجا نهاده‌ام؛ وقف کردم بر ربع رشیدی. و دیگر، شصت‌هزار مجلد کتاب در انواع علوم و تواریخ و اشعار و حکایات و امثال و غیره که از ممالک ایران و توران و مصر و مغرب و روم و صین [= چین] و هند جمع کرده‌ام همه را وقف گردانیدم بر ربع رشیدی.»3  ملاحشری در قرن یازدهم هجری، در کتابش، روضۀ اطهار: مزارات متبرکه و محلات قدیمی تبریز و توابع، نیز این ارقام را با جزئیات بیشتر آورده و به نحوی مؤیّد صحت مدعای خواجه بوده و نوشته است که خواجه 2000‌ مصحف در دارالکتب نهاده است و وقف ربع رشیدی کرده، 400 جلد آن به خط یاقوت، 600 جلد به خط اکابر، 20 جلد به خط خوب و 60.000 جلد کتاب در انواع علوم و تواریخ و اشعار بوده است که این کتاب‌ها را خواجه از ممالک ایران، توران، مصر، مغرب، روم، چین و هند جمع و بر این دانشگاه وقف کرده بود.4

پی‌نوشت:
1- نادرمیرزا قاجار (1360). تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز، با مقدمه و شرح و تعلیقات و تنظیم فهارس محمد مشیری، تهران، اقبال، ص 147؛ مشکور، محمدجواد (بی‌تا). تاریخ تبریز تا پایان قرن نهم هجری، تهران، بی‌نا، صص 557 – 554؛ مرادی، مسعود (1366 – خرداد). «ربع رشیدی: جامع دانش‌های روز»، کیهان فرهنگی، ش 39، ص 27.
2-  مرادی، مسعود (1366 – خرداد). «ربع رشیدی: جامع دانش‌های روز»، کیهان فرهنگی، ش 39، ص 27.
3- رشیدالدین فضل‌الله (1358). سوانح‌الافکار، به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ص 213 – 214.
4- حشری تبریزی، محمدامین (1371). روضه اطهار: مزارات متبرکه و محلات قدیمی تبریز و توابع، تصحیح و اهتمام عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ستوده، 1371، ص 58؛ نیز ‌ تاج‌بخش، (1379). تاریخ بیمارستان‌های ایران از آغاز تا عصر حاضر، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ص 135.

 

مرتبط ها