ماه رمضان، ماه محرم یا ماه صفر انگار تفاوتی برای اکثر مجریان تلویزیونی نمیکرد و با تکیه بر همین نگاه برنامههای دینی روزانه دیگر را هم اجرا میکردند. اتوکشیده، اخمو و محزون و استفاده از منابع ثابت و تکراری، ویژگیهایی بودند که اکثر مجریان دینی دهه 60 و تا حدودی دهه 70 داشتند و بار اصلی برنامهها بر دوش میهمانهای اندک و گزیده بود و نهایتا با ریختن چند قطره اشک مخاطب هم به پایان میرسید. تغییر جامعه در نیمه دوم دهه 70 و سهم بیشتر جوانان در جامعه باعث شد تا مدیران فرهنگی و دینی به این فکر بیفتند که در فرم اجرا و برنامهها و همچنین سبد تنوع میهمانها و همچنین گستره منابع و ماخذ دینی اصلاحات و تغییراتی ایجاد کنند و حضور مجریان مذهبی که حتی لطیفه هم تعریف میکردند و لباسهایی با رنگ شاد میپوشیدند از اواخر دهه 70 در تلویزیون باب شد و تا حدودی هنوز هم ادامه دارد.
مجریان مذهبی تلویزیون را میتوان به چند دسته تقسیم کرد و برای هر کدام مصداقهایی نیز تعیین کرد. اما در این مجال قرار نیست درباره مصداقها صحبت شود و به گفتن خصایص این مجریان بسنده میکنیم. گروه اول همان گروه سنتی و قدیمی هستند که قائل به حزن و خشکی در اجرا بودند و هنوز هم هستند و نهایتا چند حدیث یا آیه قرآن را از حفظ میخواندند و از پاسخ دادن به شبهات و سوالات مخاطبان و مردم بهشدت پرهیز میکنند. این گروه هنوز هم در تلویزیون میراثدارانی دارد و رد پای آنها را در شهادتها و ولادتها میتوان یافت و عجیب آنکه برنامههای ولادت ائمه را هم با همان لحن و فرم شهادتها اجرا میکنند. گروه دوم از مجریان مذهبی آنهایی بودند که تغییر را از رنگ لباسهایشان آغاز کردند و به جای نشستن روی صندلی، روی صحنه قدم میزدند و کتابهایی را با خود به داخل استودیو میبردند و با میهمان برنامه به معنی واقعی کلمه «گفتوگو» میکردند و حتی میهمان یا کارشناس برنامه را به چالش میکشیدند. حتی اگر به واسطه این رفتار توسط مدیران تلویزیون توبیخ میشدند. برخی از مجریان گروه دوم بعدها جذب برنامههای دیگر شدند اما اساسا راهشان را از برنامههای دینی جدا نکردند و هر ازگاهی به مناسبتهای مذهبی با همان فرم اجرا برمیگردند و جلوی دوربین میروند. گروه سوم از مجریان مذهبی، سعی کردند با پیوند دادن ادبیات و شعر به مذهب، آن را لطیف کنند و در بستهبندی زیبایی به مخاطب عرضه کنند و ابایی از این نداشتند که در برنامهشان از سعدی و حافظ بخوانند و اتفاقا در برههای بهشدت مورد توجه مخاطبان تلویزیونی قرار گرفتند و ویژگی آنها این بود که میتوانستند تک نفره برنامه را جلو ببرند و آنقدر دایره واژگانشان گسترده بود که نه نیاز به میهمان داشتند و نه به آیتمهای میان برنامه. این گروه را تعداد اندکی تشکیل میدادند و به دلیل آنکه نیاز به مطالعه زیاد و ارائه مناسب آن به بینندگان داشت معمولا دنبالکنندههای زیادی نداشت و ندارد.
فارغ از دستهبندی مجریان برنامههای دینی، نکته مهمتر این بود که مدیران و مسئولان فرهنگی کشور فهمیدند که جامعه بیش از گریهکردن به دانستن و تفکر کردن نیاز دارد و طرح شبهات فراوان در فضای مجازی و حقیقی باعث شد در کنار برنامههایی که همچنان وظیفه زلال کردن چشمها و دلها را دارند ساخت برنامههای روشنگر از نان شب هم برای رسانه واجبتر شود. مجریانی که این تغییر را حس و درک کردند مدت طولانی است که سکان اجرای برنامههای مذهبی را برعهده دارند و آنقدر منعطف عمل میکنند که از مخاطب باهوش عقب نمانند و خود را به روز میکنند و آنهایی که ساحت خود و برنامه را مبرا از تغییر و انعطاف میدانند گوششان به حرفهای مدیران بالاسریشان هم بدهکار نیست و همان راهی را میروند که 30 سال قبل رفتهاند.
مجری مذهبی در رسانه جمهوری اسلامی موقعیت فوقالعاده حساسی دارد و شاید اگر بگوییم یکی از دو گروه مجری مهم تلویزیون و رادیو است بیراه نگفتهایم و این اهمیت در بزنگاههای مذهبی خودش را نشان میدهد؛ آنجا که جمعیتی میلیونی پای یک شبکه یا برنامه دینی مینشیند و کارکردی فراتر از یک هیات یا تکیه مذهبی دارد و فیالمجلس و به واسطه ارتباط از طریق پیامک میتواند واکنش لحظهای هم نشان بدهد. مجری مذهبی تراز رسانه را میتوان تلفیقی از 3 گروه گفته شده دانست و ماه رمضان در پیش زمان مناسبی برای بررسی وضعیت مجریان است که بدانیم کدامشان روی اعصاب راه میروند و کدامشان شبیه به بندبازهای کاربلد روی طناب میروند و از هیچ طرفی نمیافتند.
۱۶:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۱
کد خبر: 53267
اجرای برنامه مذهبی؛ راه رفتن روی بند یا اعصاب؟
مجری مذهبی تراز رسانه را میتوان تلفیقی از 3 گروه گفته شده دانست و ماه رمضان در پیش زمان مناسبی برای بررسی وضعیت مجریان است که بدانیم کدامشان روی اعصاب راه میروند و کدامشان شبیه به بندبازهای کاربلد روی طناب میروند و از هیچ طرفی نمیافتند.
مرتبط ها