پیشتر و در مطالب مختلفی گفته بودیمیکی از چالشهای اصلی یا شاید هم اصلیترین چالش دولت حسن روحانی، نگاه سادهانگارانه به مسائل پیچیده و حساس و سپس یافتن راهحلی که آن هم برآمده از یک نگاه تکبعدی، غیرعلمی و غیرکارشناسی است، برای حل آنهاست؛ چالشی که در همان ابتدای دولت و در عالیترین سطح صورت گرفت و به مردم وعده داده شد که اگر مذاکره و توافق صورت بگیرد مشکل اقتصادی هم حل میشود. حتما شعارهای عجیبوغریب آن روزهای روحانی و نزدیکانش را بهخاطر دارید، ربط دادن همه مسائل و راهحل همه چالشها و مشکلات به یک توافق و امضایی که قرار است پای آن باشد. آوردن تیتر «امضای کری تضمین است» و سپس امیدوار بودن رئیس دستگاه دیپلماسی به تعهدات اخلاقی برای جلوگیری از خروج دولت آمریکا از برجام، بعدها نمادهای دیگری از این رفتار سادهانگارانه بودند که نهایتا نتیجه آن را هم همه مردم دیدند.
مهر تایید اینکه چنین نگاهی در دولت غالب و رسوخ کرده است، اظهارنظر اسحاق جهانگیری چند ماه پس از خروج آمریکا از توافق است، آنجایی که او به صراحت میگوید: «ما از خروج آمریکا از برجام غافلگیر شدیم.» این اعتراف بزرگ البته درحالی است که در جلسه تاریخی و ثبتشده کارشناسان و اساتید دانشگاه با اعضای تیم دیپلماتیک وزارت خارجه در شورای روابط خارجی به صراحت محتمل بودن خروج رئیسجمهور بعدی آمریکا از برجام مطرح شد، ولی گوش شنوایی وجود نداشت.
البته پس از خروج ترامپ از برجام، بهاصطلاح سر دولت به سنگ نخورد و آنها بازهم رفتار خود را ادامه دادند. حسن روحانی شامگاه 18 اردیبهشت 97 و دقایقی پس از امضای دستور اجرایی خروج از برجام در کاخسفید، پشت تریبون حاضر شد و سادهانگارانه آن اتفاق را کمشدن «شر یک مزاحم از برجام» خواند و گفت که برجام با همان قوت قبلی با کشورهای اروپایی و دیگران ادامه خواهد یافت که نتیجه این مساله هم طی حدودا 3 سال گذشته بهخوبی مشهود و ملموس است.
در ادامه همین مسیر پرخطر، حسن روحانی سادهسازی مسائل و چالشهای سیاستخارجی بهویژه در قبال تحریمها را در ماههای اخیر و در قبال دولت جو بایدن هم ادامه داده است، گویی که عقبگردهای چند سال اخیر و مصیبتهایی که برای مردم به بار آمده را هرگز ندیده و نشنیده است. وی پنجم آذرماه، در جلسه هیاتدولت به رئیسجمهور جدید آمریکا پیشنهاد داد اگر تهران و واشنگتن به شرایط ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ بازگردند، حل مسائل بین دو کشور «بسیار آسان» است و حتی «میتوان مراحل بعدی را در بخشهای مختلف ادامه داد».
او دو هفته بعد و در جلسه هیاتدولت 19 آذرماه، شرط بازگشت آمریکا به برجام را به یک «امضا» تقلیل داد و گفت: «برگشتن به تعهداتمان زمان نمیبرد، بلکه به اراده است. چگونه برجام پایش لنگ شد؟ آن فرد کمسواد تاجرمسلک کاغذی را خطخطی کرد و گفت از برجام خارج شویم. نفر بعد کاغذ را بردارد و آن را امضا کند. برگشتن به برجام و انجام به تعهدات نیاز به زمان و مذاکره ندارد. هر دو برگردیم. هر دو یعنی 1+4 به تعهداتش عمل کند. نیاز به آمریکا نیست. آمریکا هم برگردد ما هم برمیگردیم.» خب در این مدت هم دیدیم که بازگشت آمریکاییها چه برای ما چه برای آنها در حد یک امضا نیست و برای رسیدن به نقطهای که ما انتظار آن را داریم و سالها هزینه توافق و محدودیتهای آن را پرداخت کردهایم راه بسیار طولانی و پرپیچوخمی وجود دارد. همین مذاکرات هفته اخیر در وین و اظهارات تندروانه رابرت مالی ازجمله اینکه آمریکا بهدنبال توافق طولانیتر است، بهخوبی تاییدکننده همین مسیر پرچالش است.
با همه این شرایط و 6 سال ناکامی دولت در مسیری که برای اداره کشور انتخاب کرده است، روز گذشته روحانی دوباره مواضعی شبیه مواضع قبلی خود را تکرار کرد و اظهاراتی داشت که تداعیکننده همان نگاه سادهانگارانه به جهان و کشورهایی چون آمریکاست. او دیروز در سخنانی عجیب گفت: «امروز آماده است برای اینکه بنشیند و راجعبه اجرای برجام و بازگشت به تعهدات خود گفتوگو کند. بازگشت به تعهدات بهمعنای دینی و مصطلح آن توبه است. برای اجرای توبه، آمریکا آمده توبه کند، آمده میگوید میخواهم توبه کنم، میخواهم به برجام برگردم. فصل جدید و تازه از دیروز آغاز شد. اگر طرف مقابل ما یعنی آمریکا جدیت و صداقت از خود نشان دهد، همین دو تا، بیشتر نمیخواهیم.»
این سادهسازی مسائل و نگاه سادهانگارانه به دموکراتهای پیچیده، البته از جنس همان اقداماتی است که در 8 سال گذشته یکی پس از دیگری برای کشور خسارت بهدنبال داشته، تحریم آورده و مشکلات را حل نکرده است. امروز این مدل رفتاری در قبال آمریکا بهسادگی میتواند رفع تحریم را برای همیشه منتفی سازد و کلاهی بسیار گشاد بر سر تیم ایرانی حاضر در مذاکرات بگذارد، چنانکه پیشتر گمان میشد آمریکا از برجام خارج نمیشود یا میتوان در دوران تحریمهای ایالاتمتحده به اروپا اتکا کرد. برای مثال حداقلیترین بحث در این خصوص این است که به هیچ وجه بازگشت آمریکا به برجام برای ایران اولویت ندارد و نخواهد داشت، بلکه رفع تحریم است که مساله اصلی ایران خواهد بود و باید اینبار راستیآزمایی دقیقی درمورد آن صورت پذیرد تا شاید ایران هم بتواند پس از صحتسنجی به تعهدات برجامی خود بازگردد. سادهسازی مساله در این مورد یعنی آمریکا با وجود ساختار و شاکله یا تغییر عنوان یا هزار راه دیگر تحریمها را حفظ کند و در برجام هم باشد و ابزار ایران برای مقابله را هم از دستش خارج کند.