کد خبر: 53110

تعداد زیاد سریال‌های تلویزیونی به کیفیت آنها آسیب زده است، شبکه نمایش خانگی هم به این مسیر وارد می‌شود؟

شاید برای شما هم اتفاق بیفتد

شاید من و شما هم اگر خلأ بازار را می‌دیدیم و می‌دانستیم که سود در چیست، همان کاری را می‌کردیم که شبکه نمایش خانگی و بخش خصوصی کردند. شبکه‌های تلویزیون از سریال‌های جذاب و متنوع و خلاق خالی شده است و حالا نوبت به 2 پلتفرم داخلی است که به‌واسطه منابع مالی قابل‌قبول و همچنین نداشتن محدودیت‌های رسانه رسمی کشور پا را به میدان بگذارند و همان راهی را جدی‌تر بروند که دهه 80 «قلب یخی» و «قهوه تلخ» رفتند.

سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار: با وجود رونق گرفتن مسابقات تلویزیونی و برنامه‌های گفت‌وگومحور، سریال‌ها همچنان برگ برنده شبکه‌های داخلی و خارجی و نمایش خانگی هستند. به‌نظر می‌رسد عمر سریال به‌واسطه جذابیت‌های ذاتی و علاقه تاریخی مردم به شنیدن قصه پایان نداشته باشد. سریال‌ها و برنامه‌های سرگرم‌کننده در شرایط سخت و بحرانی می‌توانند تاثیر بیشتری داشته باشند و در کشور خودمان، دوران دفاع مقدس به‌عنوان نمونه قدیمی و سال کرونایی99 مثال تازه‌ای از این دوران هستند که نقش برنامه‌های تفریحی و سرگرمی در گذراندن اوقات مردم در آنها پررنگند. سال گذشته البته شاهد حضور موثرتر فضای مجازی بودیم و بسیاری از خلأهای رسانه‌های رسمی کشور را این رسانه نوپا پر کرد و پلتفرم‌های پخش نمایش فیلم و سریال هم بازار پررونقی داشتند. صداوسیما در سال گذشته بنابر گفته مدیرانش در ماه‌های ابتدایی ورود کرونا غافلگیر شد و نگاهی به عملکرد سال قبل آنها نشان می‌دهد که این غافلگیری تا انتهای سال هم ادامه داشت. تلویزیون در این سال نزدیک به 30 سریال تلویزیونی تولیدی برای اولین‌بار از شبکه‌های یک، دو، سه، پنج و نسیم پخش کرد که اینها مجزا از سریال‌های تولیدشده و پخش‌نشده بودند. این عدد با توجه به شرایط خاص کشور و بدون توجه به کیفیت آثار، عدد قابل‌قبولی به‌نظر می‌رسد و تولیدات پخش‌شده از 2 پلتفرم داخلی «فیلیمو» و «نماوا» در سال 99 هم در مجموع به 10 عنوان نمی‌رسد و حالا می‌خواهیم نگاهی بیندازیم به مجموع این تولیدات و مقایسه کیفی و بررسی وضعیت سریال‌ها در سالی که گذشت و آثارش همچنان ادامه دارد.

شبکه‌های یک و سه؛ رقابت شانه‌به‌شانه

براساس آنچه در سال 99 و با عنوان سریال‌های تلویزیونی تولیدی از شبکه‌های سراسری پخش شد، 10 سریال از شبکه اول سیما، 10 سریال از شبکه سه سیما، 6 سریال از شبکه دو، 2 سریال از شبکه پنج و یک سریال از شبکه نسیم سبد پخش سریال‌های تلویزیونی را تشکیل می‌دهند. در سال‌های گذشته این اعداد به فراخور امکانات سخت‌افزاری و شرایط خاص هر شبکه تغییراتی داشتند. در سال 99، سریال‌های«پایتخت6»، «نون خ2»، «زیرخاکی»، «دخترم نرگس» و «خانه امن» پربیننده‌ترین سریال‌های شبکه اول بودند و سهم شبکه دو تنها «بچه‌مهندس3» بود و مجموعه‌های تلویزیونی پرمخاطب شبکه سه هم بدون ترتیب و بنابر آمار معاونت سیما «دوپینگ»، «زمین گرم»، «نجلا» و «دادستان» بودند که نشان می‌دهند این شبکه با وجود ساعت پخش مناسب، از نظر تعداد مخاطب از شبکه اول عقب افتاده است.

در جدول شماره 1 اسامی سریال‌ها و شبکه‌هایشان آمده، اما نکته مهم اینجاست که در بین سریال‌های پربیننده، سریال‌های باکیفیت و فاخر کمی به‌چشم می‌خورند و بدیهی است که الزاما هر اثر پرمخاطبی بهترین نیست و یادمان نرفته است که در دهه‌های 60 و 70 و 80 چه سریال‌های استاندارد و مطلوبی از شبکه‌های تلویزیون پخش می‌شد و آنقدر کارهای قابل‌قبولی بودند که هنوز هم تکرار برخی از آنها پرمخاطب‌تر از سریال‌های تولیدی روز هستند. اینکه مخاطب ایرانی، سریال‌های طنز و ملودرام خانوادگی را بیشتر از ژانرهای دیگر دوست دارد اظهر من‌الشمس است و در این بین البته گاهی سریال‌های پلیسی یا معمایی هم خودنمایی می‌کنند، اما فرمول به‌دست آوردن رگ خواب بینندگان تلویزیون ایران تقریبا ثابت است. فراموش نکرده‌ایم سال‌های نه‌چندان دوری را که سریال‌های تلویزیونی آنقدر خوب بودند که نسخه‌ای از آنها تولید و مورد استقبال شدید مردم قرار می‌گرفتند. خودتان پاسخ دهید که از سریال‌های پخش‌شده تلویزیون به چه تعداد از آنها علاقه‌مند هستید که تهیه کنید و مجدد تماشا کنید؟

حالا چه شده که با علم به این فرمول سبد آثار باکیفیت تلویزیون هر سال خالی‌تر از سال قبل می‌شود و جایش را تولیدات متوسط متعدد گرفته است. اگر به‌جای این 29 سریال، مثلا 15 اثر فاخر (نه ثقیل) و استاندارد ساخته می‌شد برای مخاطب و خود تلویزیون به‌عنوان رسانه بهتر نبود؟ سال‌هاست نگاه آماری در گزارش عملکردها کمر کشور را شکسته است و صداوسیما هم از این قاعده مستثنی نیست. اکثر مدیران محترم تلویزیون تفاوت یک اثر ضعیف با قوی را متوجه می‌شوند و حال باید پرسید که چرا راضی به تولید و پخش آثار ضعیف از شبکه خودشان می‌شوند؟ بسیاری از مردم و خانواده‌ها اساسا سریال‌های تلویزیون را نگاه می‌کنند و مخاطبان ثابت آن هستند؛ زنان خانه‌دار یا افراد مسن که شاید انتخاب آسان دیگری نداشته باشند. مساله اصلی اینجاست که تلویزیون قرار است کدام دایره مخاطبان هدف را جذب و کدام گروه را حفظ کند؟ ممکن است تعدادی از این سریال‌ها فقط از روی عادت و گذراندن وقت دیده شده باشند و این الزاما به‌معنی پیگیری و رضایت نیست. توجیهاتی مانند کمبود بودجه یا بالا رفتن دستمزدها و هزینه‌ها نمی‌تواند کم‌کاری تلویزیون درحوزه کیفی سریال‌سازی را بپوشاند و هنوز هم می‌شود به دوران طلایی ساخت سریال‌های «خیابان خلوت‌کن» برگشت و فراتر رفت. در سال گذشته 29 سریال در 842 قسمت تولیدی از تلویزیون پخش‌شده که در جدول ذیل آمده‌اند.

زمین بازی خالی و ورود فیلیمو و نماوا

شاید من و شما هم اگر خلأ بازار را می‌دیدیم و می‌دانستیم که سود در چیست، همان کاری را می‌کردیم که شبکه نمایش خانگی و بخش خصوصی کردند. شبکه‌های تلویزیون از سریال‌های جذاب و متنوع و خلاق خالی شده است و حالا نوبت به 2 پلتفرم داخلی است که به‌واسطه منابع مالی قابل‌قبول و همچنین نداشتن محدودیت‌های رسانه رسمی کشور پا را به میدان بگذارند و همان راهی را جدی‌تر بروند که دهه 80 «قلب یخی» و «قهوه تلخ» رفتند. با این تفاوت بزرگ که آنجا باید نسخه فیزیکی خریداری می‌شد و سریال‌ها را می‌شد بارها دید و دیگران را هم شریک کرد، حالا اما هر بار تماشای یک قسمت از سریال‌ها مشمول هزینه می‌شود و دیگران هم در صورت حضور می‌توانند آن را تماشا کنند. کارگردان‌ها و بازیگرانی که اکثر آنها از تلویزیون مشهور شده بودند، جذب بخش خصوصی شدند و روند ساخت سریال‌های گاه تابوشکن و جدید تندتر و تندتر شد. سریال‌های شبکه نمایش خانگی دنبال شدند و البته مردم حواس‌شان به کیفیت آنها بود و از «مانکن»‌هایش «دل» می‌بریدند. سریال‌های شبکه نمایش خانگی روزبه‌روز بیشتر و جذاب‌تر شدند و سفره تلویزیون هم خالی‌تر از سریال‌های جذاب بود و انگار دیگر زمان آن شده بود که بازار سریال هم مثل بازار مرغ و تخم‌مرغ تورم را تجربه کند. به‌بهانه افزایش تولیدات داخلی و پخش روزانه سریال‌ها هزینه تعرفه‌ها دوبرابر و بیشتر شدند، اما نتیجه این تورم آن چیزی نبود که مخاطبان شبکه نمایش خانگی از آن توقع داشتند. کاهش زمان هر قسمت از سریال و افت آشکار سریال‌های تولیدشده و همچنین تکیه نام‌ها به‌جای کیفیت آثار، نشان داد که انگار مدیران این 2 پلتفرم خیال‌شان از جذب مخاطب راحت شده و حالا وقت توجه صرف به سودآوری و افزایش درآمدهاست؛ درآمدهایی که قطعا با ادامه روند ساخت آثار نازل، کاسته خواهد شد و دیگر اقبال گذشته را نخواهند دید. در جدول شماره 2، آثار پخش‌شده برای اولین‌بار در سال 99 شبکه نمایش خانگی دیده می‌شود.

چرا سریال‌های تلویزیون قوی نیستند؟

برای این سوال می‌توان جواب‌های متنوع و حتی متضادی را پشت هم قرار داد، اما سعی می‌کنیم به مشترکات آن توجه بیشتری کنیم. نگاهی به سریال‌های پرطرفدار در چهاردهه اخیر تلویزیون نشان می‌دهد که مخاطب ایرانی عاشق قصه ساده و سرراست است. سال‌هاست که می‌شنویم می‌گویند مشکل سینما و تلویزیون ما، نبود فیلمنامه‌های خوب است و از آن‌سو و در ادبیات خودمان با منابع متعدد و پایان‌ناپذیری از قصه‌ها مواجهیم. نویسندگان فیلمنامه معتقدند که مشکل از فیلمنامه و نبود داستان نیست و این دعوا هنوز نتیجه‌ای نداشته است. نبود قصه‌های جذاب، خالی شدن تلویزیون از کارگردان‌های کاربلد و سپردن برخی سریال‌ها به‌دست کارگردانان جوانی که تجربه‌ای در عرصه کارگردانی نداشتند و گسترده نکردن دایره موضوعات قابل پرداخت در سریال‌ها تنها گوشه‌ای از دلایل افت تلویزیون در حوزه سریال‌سازی است. سریال‌هایی را که داود میرباقری و حسن فتحی در شبکه نمایش خانگی ساختند، می‌شد با کمی تسامح در تلویزیون بسازند و بدتر از آن تلاش نکردن برای پرورش آدم‌هایی شبیه به میرباقری و فتحی در تلویزیون بود. نگاه غیر فرهنگی به موضوعات و آدم‌ها و همچنین عدم تحمل هزینه‌های احتمالی برخی واکنش‌ها و ریسک‌ناپذیر بودن مدیران در مواجهه با افراد و موضوعات خاص و ویژه، کار را به‌جایی رسانده که چاره‌ای جز رفتن به‌سمت افراد و سوژه‌های کم‌دردسر نمی‌ماند و خروجی‌اش نیز همین می‌شود که در 2، 3 سال اخیر می‌بینیم. سریال خوب، بازیگر خوب می‌خواهد و نه صرفا سلبریتی. درکنار بازیگران قوی و کاربلد، حضور جوان‌ها و چهره‌های تازه می‌تواند دیده شود و به کیفیت اثر کمک کند. کسی مخالف حضور نیروهای تازه‌نفس در پشت و جلوی دوربین نیست، نگرانی اصلی از سوزاندن این سرمایه در قالب آثار سطحی و ضعیف است.

هنوز هم ساخت پنج سریال درجه یک به‌جای 10 سریال معمولی می‌تواند تلویزیون را نجات دهد و مخاطبان آن را با آثار فاخر و دیدنی آشتی دهد. چاره‌کار روشن است اگر مدیران تلویزیون بخواهند. شبکه نمایش خانگی هم با عملکرد عید امسالش نشان داد که هنوز بی‌تجربه است و نه مخاطب ایرانی را می‌شناسد و نه رسانه را. مردم با هیچ‌رسانه‌ای عقد اخوت همیشگی نمی‌بندند، چه رسمی و چه خصوصی.

 

مرتبط ها