مجتبی اردشیری، روزنامهنگار:سال 99، برای تمامی اقشار جامعه سخت بود و برای اهالی سینما سختتر. مشاغل مختلفی که سروکارشان با دولت بود، توانستند با حقوقی ماهیانه، به رتقوفتق امور خود بپردازند. آن دسته از مشاغلی که سندیکایی محسوب شده و تحت نظارت اتحادیهای بودند، توانستند با حمایتهای کجدارومریز صنف خود، تاحدودی این روزگار سخت را پشتسر بگذارند. در این میان اما خانواده 5 هزار نفره سینما، با وجود همین مقدار اندک اعضا، نتوانستند از یک کمک حداقلی بهرهمند شوند تا امسال، به یکی از سخت ترین سالیان زندگی خانواده سینمای ایران تبدیل شود.
در همین سال بود که پیشنهادهای مختلفی از سوی اعضا، به نهادهایی مانند فارابی، خانه سینما، وزارت ارشاد، سازمان سینمایی و... ارائه شد مبنیبر آنکه با تخصیص فلان بودجه خود، کمک ولو حداقلی به خانواده سینماگران اعطا شود اما متاسفانه تمامی این پیشنهادها به در بسته خورد تا در سال سخت سینمایی، نهتنها شاهد فقر مفرط هنرمندان باشیم بلکه تنی چند از آنها را نیز از دست بدهیم. آخرین نمونهاش، «هوشنگ میرزایی»؛ سینماگر سرشناسی بود که بهدلیل فشارهای مفرط یک بانک دولتی برای پرداخت اقساط خود، مجبور به برگزاری کارگاههای آموزشی در 7 شهر شد تا با دستمزد 5 میلیونی این کلاسها بتواند بخشی از اقساط خود را بپردازد. در جریان همین کلاسهای حضوری، وی به کرونا مبتلا شد و متاسفانه سینمای ایران یکی از حاذقترین چهرههای مستندساز خود را که در آثارش به ستایش زندگی میپرداخت، از دست داد.
جالب اینجاست که سال 99، اگرچه برای سینماگران و خانواده هنر، سال تنگدستی و فقر بود اما آمارها نشان میدهد که تخصیص بودجه به نهادهای سینمایی، چندان با انقباض مواجه نبوده است. سازمان سینمایی در ادامه سیاستی که عنوان «شفافیت» روی آن گذاشته، جداولی منتشر کرده از هزینهکرد 11 ماهه موزه سینما، سینماشهر و هنروتجربه. بودجههایی که با توجه به تعطیلی نیمی از سال، اگرچه در مقایسه با سال گذشته دچار افت معناداری شده اما برای سال کرونازده امسال، فراتر از آنچه تصور میشود، تخمین زده میشوند. بودجهای که میشد بخشی از آن را به سینماگران و هنرمندان اختصاص داد تا این عزیزان که شمارشان چندان زیاد هم نیست، لااقل نزد خانوادههایشان اینچنین شرمنده نباشند. در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به گردش مالی 11 ماهه این 3 نهاد سینمایی.
موزه سینما: بیش از 4.5 میلیاردتومان
موزه سینما، یکی از اماکنی است که در دولت «حسن روحانی» توانست دوباره روی پای خودش بایستد و بهعنوان یک سینما–موزه به فعالیت خود ادامه دهد. این سینما 3 سالن دارد و بابت بازدید از موزه نیز باید بلیت تهیه شود. بنابراین بخشی از درآمدهای موزه سینما از محل فروش بلیتهای سینما و موزه تامین میشود.
فارغ از این میزان بودجه، سازمان سینمایی برای 11 ماه نخست امسال موزه سینما، بیش از 4 میلیارد و 500 میلیون تومان بودجه اختصاص داده است. رقمی که بیش از 80درصد آن صرف حقوق و مزایای قانونی و بیمه نیروی انسانی آن شده است یعنی از 4 میلیارد و 500 میلیون تومان، چیزی حدود 3 میلیارد و 760 میلیون تومان صرف 11 ماه حقوق و بیمه پرسنل شده که رقم چشمگیر و قابلتاملی است.
مابقی هزینهها، ناچیز هستند مثلا 173 میلیون تومان برای کمک به گسترش فعالیتهای فرهنگی و ارتقای کیفیت خدمات موزهای، 96 میلیون تومان برای کمک به تکمیل پروژه تاریخ شفاهی سینمای ایران و تکمیل آرشیو موزه، 101 میلیون تومان برای کمک به بزرگداشت و معرفی پیشکسوتان سینمای ایران، 365 میلیون تومان برای نگهداری مجموعه ساختمان و تاسیسات موزه و سینما، 27 میلیون تومان برای کمک به اجرای نشستهای فرهنگی سینما و 14 میلیون تومان هم برای کمک به تبادل آثار و مدارک سینمایی با سایر موزهها و حضور در مجامع داخلی و بینالمللی.
درحالیکه گمان برده میشد که بیشتر هزینههای یک نهاد فرهنگی مانند موزه، خرج فرهنگسازی و گسترش نگاه فرهنگی از سوی این نهاد شود اما در کمال تعجب، کمتر از 20درصد صرف این مهم شده است و بالغبر 80درصد بودجه در سالی که حدود نیمی از آن تعطیل بود، به حقوق و مزایای پرسنل اختصاص یافته است.
در کنار این اتفاق، آن 20درصدی که خرج زیرساختها شده نیز با گشادهدستی در پرداخت دستمزدها همراه بوده است، بهطوریکه اگر دستمزدها را از این 20درصد کم کنیم، متوجه میشویم که کمتر از 10درصد بودجه صرف کلیت فرهنگ و زیرشاخههای آن شده است. بهعنوان مثال از 20درصد بودجه باقیمانده، بیش از 65 میلیون تومان صرف هزینههای آب، برق، گاز و تلفن این مجموعه شده، بیش از 64 میلیون تومان خرج انتظامات و خدمات حفاظت، حدود 42 میلیون تومان صرف اجرای پروتکلهای بهداشتی پیشگیری از شیوع بیماری کووید-19، بیش از 37 میلیون تومان خرج حضور نیروهای خدمات، اجرایی و فنی پارهوقت در برنامههای ویژه و... شده است.
هنر و تجربه؛ بیش از یک میلیارد و 800 میلیون تومان
در سالی که سینماهای پایتخت بیش از 7 ماه تعطیل بودند و سینماهای شهرستانها نیز به همین اندازه یا تعطیل بودند و یا ترجیح دادند اصلا نمایش فیلمی نداشته باشند، سازمان سینمایی بیش از یک میلیارد و 811 میلیون تومان برای حمایت از اکران فیلمهای هنروتجربه طی 11 ماهه ابتدایی امسال کمک کرده است. هرچند مبلغ تفاهمنامه 3 میلیارد و 81 میلیون تومان بود اما مشخص نیست که سازمان سینمایی بر چه مبنا و الگویی، وقتی سینماها بیش از 7 ماه تعطیل بودند، بیش از 60درصد مبلغ تفاهمنامه را طی 11 ماه متقبل شده و حتما برای ماه پایانی سال نیز درصدی از آن را محقق میکند.
قطعا آن بخشی از تخصیص بودجه که به ساخت فیلم و حمایت از فیلمسازان جوان این حوزه اختصاص پیدا کرده، مایه دلگرمی و سربلندی است اما با نگاهی به ریزهزینههای هنروتجربه متوجه ابعاد مختلف آن میشویم.
یکی از اصلیترین هزینههای هنروتجربه، اجارهبهایی است که در قالب توافقنامه، به برخی سینماها اختصاص پیدا میکند. مثلا از یک میلیارد و 811 میلیون تومان کمک سازمان سینمایی، حدود یکسوم آن به 5 سینما رسیده است. به نحوی که حدود 23 میلیون تومان به سینما سپیده، حدود 61 میلیون تومان به پردیس کورش، بیش از 83 میلیون تومان به موزه سینما، حدود 350 میلیون تومان به خانه هنرمندان و بیش از 53 میلیون تومان به سینما هویزه مشهد اختصاص پیدا کرده است جالب آنکه اکثر این سینماها دولتی بوده و درواقع این سینماهای دولتی، علیرغم تخصیص بودجههای کلان دولتی، باز هم از بودجههای دولتی نهادهای دیگری مانند هنروتجربه سهمخواهی کرده و یکسوم بودجه این نهاد را در اختیار میگیرند. این، همان ساختار اقتصادی معیوبی است که طی سالها برای هنروتجربه بهعنوان یکی از دستاوردهایی که در دولت روحانی قوام یافت، اعمال میشود.
میبینید بودجه این نهاد به جای آنکه صرف حمایت از فیلمسازان جوان و زیرساختهای این نوع سینما شود، در چه جاهای دیگری صرف میشود.
جالب آنکه طبق جدولی که سازمان سینمایی منتشر کرده، به 20 فیلم اکرانشده امسال، مبلغ یک میلیون تومان بهعنوان کمکهزینه اختصاص یافته است. یعنی 20 میلیون از بودجه یک میلیارد و 811 میلیون تومانی برای حمایت از اکران 20 فیلم! در ادامه البته با فهرستی از 33 فیلم مواجه هستیم که از یک تا 13 میلیون و 500 هزارتومان، کمکهزینه دریافت کردهاند که مجموع این کمکها، حدود 204 میلیون تومان میشود که با اختصاص 20 میلیون کمک بالا، سرجمع 224 میلیون تومان به کمتر از 40 فیلم اکرانشده در گروه هنروتجربه کمک شده که خود موید تمامی حرفها و نکات قابلتامل است.
بیش از 238 میلیون تومان هم کمک به اکران عمومی این آثار شده که این مبلغ هم صرف ارسال و دریافت هارد فیلمها، فضای مجازی و مشاور رسانهای و تیزر 60 ثانیهای و پوستر فیلمها شده است.
سینماشهر، بیش از 17 میلیاردتومان
یکی از اتفاقهای خوبی که امسال قرار بود توسط سینماشهر اجرایی شود، بحث حمایت از ارتقای فنی تولیدات سینمایی در حوزه سیجیآی و صدا بود که قرار بود حدود 2 میلیارد و 400 میلیون تومان به این هدف اختصاص پیدا کند که متاسفانه این اتفاق رخ نداد و عملا این حوزه هیچ حمایتی را از جانب سینماشهر طی 11 ماه ابتدایی امسال به خود ندید.
سینماشهر طی 11 ماه ابتدایی امسال، بیش از 3 میلیارد و 400 میلیون تومان را به حمایت از ساخت 48 سالن جدید در 5 استان اختصاص داد که اگرچه این قبیل حمایتها، بسیار حرفهای و در قالب کمک بلاعوض بوده اما ایراد کار به محدود بودن گستره جغرافیایی این کمکها بوده است. از این 5 استان، یکی تهران بوده که 36 سالن از 48 سالن را دربرمیگیرد و بهعبارتی، عمده بودجه و کمکها باز هم روی پایتخت متمرکز شده و دیگر استانها بهرهای از این کمکهای بلاعوض نبردهاند.
همچنین سینماشهر، حدود 5 میلیارد و 600 میلیون تومان را هم برای حمایت از بازسازی سینماهای قدیمی در 12 استان صرف کرد که این کمکها نیز بهصورت بلاعوض بوده و کمتر از نیمی از استانهای کشور را پوشش داده است. البته که با نگاهی به فهرست سینماهای مشمول حمایت متوجه میشویم که عمده این سینماها دولتی بوده و سینماهای خصوصی درصد بسیار پایینی از این حمایتها را به خود اختصاص دادهاند که این مهم نیز جای تامل دارد.
سینماشهر حدود یک میلیارد و 187 میلیون تومان را به حمایت از ارتقای وضعیت نمایش سینماهای فعال اختصاص داده است. این اتفاق فرخنده، متاسفانه تنها در 5 استان رخ داده. جالب آنکه تهران هم یکی از این استانهاست و جالبتر آنکه در این فهرست، نامی از پردیسهای مدرن نظیر آزادی، چارسو و آستارا به چشم میخورد. درحالیکه بسیاری از سینماهای تهران، به شکلی جدی و ضروری، نیازمند بودجهای برای ارتقای وضعیت نمایش خود هستند، مشخص نیست با چه فرآیند کارشناسی، این کمکها در اختیار این 3 پردیس مدرن شده است. میزان کمک هم قابلتوجه است. مثلا سینماشهر برای سینما عصرجدید، 8 میلیون و 600 هزار تومان کمک درنظر گرفت و برای آستارا، حدود 199 میلیون تومان.
سینماشهر برای حمایت از احداث پردیسهای سینمایی امید در شهرهای فاقد سالن سینما، تنها 221 میلیون تومان درنظر گرفت، درحالیکه سقف اعتبار درنظرگرفتهشده برای این بخش، 12 میلیاردتومان بود. این 221 میلیون تومان هم تنها به دو شهر قرچک و اندیمشک اختصاص پیدا کرد.
سینماشهر برای پشتیبانی از سمفا، بیش از یک میلیارد و 100 میلیون تومان اختصاص داده است. این درحالی است که سقف اعتبار این بخش، یک میلیارد و 250 میلیون تومان بوده که طی 11 ماه نخست، بیش از یک میلیارد و 100 میلیون آن محقق شده و احتمالا مابقی مبلغ برای ماه پایانی سال محقق میشود. حال آنکه سمفا، عملا کارکرد چندانی در سال کنونی که از آن رونمایی شد، نداشته و هنوز بسیاری از سینماگران بر این باور هستند که این سامانه هنوز به آن شکل اجرایی مطلوب خود نرسیده است. بنابراین اینکه بیش از یک میلیارد و 100 میلیون تومان تنها از جانب سینماشهر به این سامانه تزریق شده، علامت سوالهای بسیاری دارد. جالب است که این رقم بهصورت بلاعوض و بهدلیل خدمات پشتیبانی سینماها اختصاص یافته که با توجه به ناکارآمدی این سامانه در معدود خدمات محوله به آن، شدت تعجب از بابت اختصاص این میزان مبلغ را بیشتر میکند.
سینماشهر همچنین مبلغ 300 میلیون تومان را برای کمک به تبدیل سالن مجتمعهای فرهنگی استانها به سالن سینما اختصاص داده که این مهم نیز تنها در 2 استان کرمان و سیستانوبلوچستان محقق شده و مانند بندهای دیگر کمکهای اعطایی این نهاد، مشمول استانهای بیشتر نشده است.
این موسسه بیش از 147 میلیون تومان نیز برای حمایت از نگهداری و تامین قطعات یدکی سینماها هزینه کرده که با توجه به تحریم و افزایش قیمت ارز، رشدی چندبرابری را تجربه کردهاند و اصلا برخی سینماها بهدلیل عدمتامین این قطعات، نتوانستهاند سینمای خود را امسال در مدار نمایش قرار دهند. متاسفانه این اتفاق خوشایند نیز تنها در استان تهران و برای 3 سینما صورت پذیرفته که 2 سینما از این 3 سینما، جزء پردیسهای برخوردار و مدرن هستند. از این 147 میلیون و 300 هزارتومان، تنها 8 میلیون و 600 هزارتومانش به تئاتر گلریز رسید و حدود 139 میلیون تومانش هم به دو پردیس مگامال و زندگی!
سینماشهر طی 11 ماه ابتدایی امسال، حدود یک میلیارد و 600 میلیون تومان را به حمایت از آمادهسازی و اکران فیلمهای سینمایی اختصاص داده است. قرار بود این اتفاق امسال برای 80 فیلم رخ دهد که محدودیتهای کرونایی و بسته بودن سینماها و البته کاهش تولیدات سینمایی، این رقم را به 30 فیلم تقلیل داد. با نگاهی به این 30 فیلم مشخص میشود که تنها چندفیلم متعلق به اکران 99 بودهاند و مابقی مربوط به فیلمهای اکران سال گذشته هستند مانند رحمان 1400، تولدت مبارک، خداحافظ دختر شیرازی، معکوس، اژدر و... . این موسسه برای اکران «شنای پروانه» 300 میلیون تومان و برای اکران «خوب، بد، جلف» 285 میلیون تومان درنظر گرفت. همچنین 169 میلیون تومان بهصورت بلاعوض به انجمن سینماداران برای خرید ماسک اعطا کرد.
این موسسه در سالی که موضوع قاچاق فیلمها با توجه به تعدد اکرانهای اینترنتی و گسترش ویاودیها به اوج خود رسیده، مبلغ 127 میلیون تومان را بابت هزینههای ستاد صیانت پرداخت کرده که دقیقا مشخص نیست این کمیته چه اتفاقی را برای سال پرقاچاق امسال رقم زده است.
در بند آخر هزینههای سینماشهر نیز «هزینههای پشتیبانی» دیده میشود که رقم خیرهکننده 3 میلیارد و 570 میلیون تومان را به خود میبیند. یعنی از 17 میلیارد و 255 میلیون تومان هزینه سینماشهر، 3 میلیارد و 570 میلیون تومان آن صرف «هزینههای پشتیبانی» شده که در جدول منتشره نیز پیوستی مقابل آن دیده نمیشود و مشخص نیست چه اموری در ذیل این پشتیبانی قرار گرفتهاند که حدود یکپنجم بودجه سالیانه را به خود اختصاص دادهاند!
آنچه از عملکرد امسال سینماشهر مشخص است آنکه تیترها و عناوین، عمدتا فاخر و در مسیر ریلگذاری حرفهای سینمای ایران قرار دارند اما نکته آنجاست که حجم این کمکها، حتی یکسوم استانهای کشور را دربرنمیگیرد. بسیاری از این کمکها همچنان بهسمت پایتخت سرازیر میشوند و مهمتر از آن اینکه حجم کمکهای دریافتی سینماهای دولتی و پردیسهای مدرن، بهمراتب بیشتر از سینماهای خصوصی و تکسالنه و دوسالنه است. اینها ابهامات و نقصانهایی است که باید برای عملکرد سال آینده این موسسه مهم درنظر گرفته شود.
جمعبندی آنکه همانگونه که مشاهده شد، با توجه به آنکه طی 11 ماه ابتدایی امسال، فیلمهای چندانی اکران نشد و بحث تولید هم با رکود معناداری مواجه بود، همین میزان تخصیص بودجه به این 3 نهاد، حکم ریختوپاشهایی را دارد که جامعه سینمایی و اهالی کمتعداد آن را نسبت به مدیریت این جریان، دلسرد میکند. اینکه هنرمند سرشناس این مملکت بهخاطر پرداخت اقساط معوقه خود تحتفشار قرار میگیرد و به همین دلیل جانش را از دست میدهد، به شکلی ناخواسته اذهان را روبهروی این بودجههای میلیاردی قرار میدهد که چرا در سالی که سینماها تعطیل بودند و تولیدی رقم نخورد، باید چنین هزینههایی صرف اموری شوند که حداقل برای سال سیاه 99، الزام چندانی به اجرایی شدن آنها احساس نمیشد.
اینها سوالاتی است که مدیران رده بالای سینمایی در خلأ عدم حمایتهای ولو حداقلی خود، باید به آن پاسخ دهند وگرنه مرور زمان آن را تبدیل به یکی از سیاهترین نقاط پرونده کاری این عزیزان میکند.