علیرضا علیزاده، روزنامهنگار: جمهوری ارمنستان با مساحت 29743 هزار کیلومتر کوچکترین و به لحاظ اقتصادی ضعیفترین کشور در قفقاز جنوبی و طبق آمار رسمی سازمان ملل متحد، کشوری مهاجرفرست محسوب میشود. ارمنستان با کمک و حمایت همهجانبه روسیه از سال 1991 تا 1994 طی جنگ، حدود 20درصد از خاک جمهوری آذربایجان را به تصرف خود درآورده بود.
لوون ترپتروسیان، نخستین رئیسجمهور پس از استقلال ارمنستان تا سال 1998 خیلی بهدنبال ناسیونالیست افراطی نبود اما روبرت کوچاریان و سِرژ سارگسیان بهترتیب دومین و سومین روسایجمهور، هر دو از جریان افراطی نظامی طرفدار روسیه، حدود 16 سال رویکرد عمقبخشی به تنشهای ژئوپلیتیک با همسایگان ازجمله ترکیه و آذربایجان را داشته و سعی کردند بعد از تثبیت اشغالگری در قرهباغ، ایجاد تنش در مناطق ارمنینشین گرجستان (آخالکالاکی) را هدفگذاری کنند. درواقع روسها بهصورت ابزاری از کارکرد امنیتی ارمنستان در منطقه بهره میبرند.
در آوریل سال 2018 نیکول پاشینیان، یک روزنامهنگار، با حمایت بنیاد سوروس آمریکا و هدایت ارمنیان ناراضی خارجنشین از عملکرد حکومت سرژ سارگسیان و همچنین نیروهای افراطی ناراضی از وضع موجود ارمنستان، توانست با پیادهروی از گیومری تا ایروان، یک جنبش فراگیر اجتماعی را علیه الیگارشی افراطی حاکم به وجود بیاورد. در اواخر سال 2020 ارتش جمهوری آذربایجان توانست طی نبرد 44 روزه اراضی اشغالی را به تصرف خود درآورد. در این راستا احزاب مخالف دولت و افراطگرایان این شکست را نشان از بیکفایتی دولت دانستند و خواستار استعفا و برگزاری انتخابات نخستوزیری شدند.
در سالروز 20 فوریه 1988 به مناسبت جنبش تروریستی-جداییطلب، احزاب مخالف طراحی کردند با 30 میلیون دلار هزینه، طی تجمع با ایجاد خشونت، دولت کنونی را سرنگون کرده و حتی حذف فیزیکی پاشینیان را کلید بزنند که این کودتای طراحیشده به سرانجام مطلوب خود نرسید و این به آن معناست که تلاش مخالفانی که استعفا و نابودی پاشینیان را در سر داشتند، بیش از پیش تضعیف شده است.
درمقابل، وعده نخستوزیر درمورد توسعه روابط منطقهای و توسعهگرایی اقتصادی بهمنظور افزایش رفاه اجتماعی مردم، به عامل اصلی دفاع بیشتر مردم از پاشینیان تبدیل شد. زیرا نیروهای افراطی چیزی جز یک جنگ جدید پس از یک شکست سخت را که مردم چشیدهاند، ارائه نمیکنند و مردم هنوز از شکست نظامی و میزان کشتهشدگان، مفقودان و اسرا شوکهاند و به هیچوجه آماده راهاندازی منبع جدید بدبختی نیستند.
طبق آخرین سنجش افکار عمومی در رسانههای ارمنستان جهت فشار از سوی احزاب مخالف دولت کنونی برای برگزاری انتخابات زودهنگام با استعفای دولت، 41درصد پاسخدهندگان به نخستوزیر نیکول پاشینیان، 18درصد به رئیسجمهور سابق رابرت کوچاریان، 0.7 درصد دیگر رئیسجمهور سابق سِرژ سارگسیان، 1.4 درصد به رئیسجمهور اول، لوون ترپتروسیان و 2.8 درصد به وازگن مانوکیان رای دادند. این استقبال مردمی از پاشینیان حتی بعد از شکست سنگین ارمنستان در جنگ اخیر با جمهوری آذربایجان، نشان از تغییر رویکردهای مردمی و خواهان ادامه دولت در جهت توسعهگرایی اقتصادی، توسعه منطقهای و مبارزه با فسادهای مالی است.
بنابراین ادعای پاشینیان درمورد بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم در مقابل نیروهای افراطی جنگطلب تقویت شده است و مخالفان و افراطگرایانی مانند کوچاریان و سارگسیان باید این واقعیت را بپذیرند که راهی جز تغییر سیاست، پیشروی آنها نیست و انتقام گرفتن و مواضع تند، مانع از توسعه روابط منطقهای و اقتصادی و برونرفت از حصار ژئوپلیتیک آنها نمیشود، زیرا آذربایجان و ترکیه کشورهای کلیدی در محیط پیرامونی ارمنستاناند.
این رویکرد مخالفان و افراطگرایان، درحالحاضر به نفع دولت پاشینیان کار میکند. زیرا متقاعد کردن جامعه ارمنستان که انتقال به مرحله جدیدی از توسعه بهدلیل برقراری روابط منطقهای امکانپذیر است، کار را آسان میکند. ایجاد اطمینان از بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی مردم بهدلیل چنین روابطی میتواند دولت پاشینیان را بیش از پیش تقویت کند. همین عامل مهمی است که دولت پاشینیان را در برابر فشارهای داخلی از جانب مخالفان و افراطگرایان بیشتر به آذربایجان و ترکیه نیازمند میکند و با عبور از منازعات فرسایشی و تاریخی، سیاست خارجی و امنیتی جدیدی را در منطقه مبتنیبر واقعیتهای جغرافیایی و ژئوپلیتیکی تعریف خواهد کرد. در این صورت ارمنستان میتواند به یکی از سازههای ژئوپلیتیکی منطقهای با رویکرد توسعهگرا تبدیل شود. حال این انتخاب توسط مردم ارمنستان صورت میپذیرد که بهدنبال بهبود روابط با همسایگان، صلح و توسعه اقتصادی بروند و یا با بازگشت مجدد دولت به تجربه گذشته، منازعه و جنگهای فرسایشی ادامه یابد؟!