عاطفه جعفری، روزنامهنگار: نوشتن و گفتن از حوزه چاپ و نشر برای من همیشه لذتبخش است؛ گفتن از مسائلی که میتواند راهگشایی برای این حوزه باشد. سوژه امروزمان هم از آن دست سوژههایی است که امیدواریم بتواند کمککننده به این حوزه باشد. امروز میخواهیم از یک انتشارات بگوییم با سابقهای 50ساله؛ انتشاراتی که سابقه شروعش به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمیگردد و بسیار هم در حوزه کاریاش موفق بوده است. تیم مدیریتی این انتشارات بهتازگی تغییر کرده است و به بهانه همین تغییر سراغ سابقه و ظرفیتهای انتشارات سروش رفتیم. چرایی مهمبودن این انتشارات را بررسی کردیم؛ از ظرفیتها و مزیتهای این انتشارات نسبت به انتشاراتهای دیگر گفتیم و درکنارش با دو مسئول قبلی این انتشارات گفتوگو کردیم. سروش خاطرهای را برای همه ما در ذهن ایجاد کرده است، خاطرهای از سالهای دور با کتابهای خوب و مناسب در حوزه کودک و کتابهایی که در حوزه رسانه منتشر میکردند و در هیچ جایی این کتابها پیدا نمیشد.
سروش چه زمانی متولد شد؟
انتشارات سروش، انتشارات سازمان صداوسیماست که در سال ۱۳۴۶ آغاز به کار کرده است. شرکت انتشارات سروش، وارث نام و آثار واحد انتشارات سروش است که یکی از واحدهای سازمان صداوسیما بوده است. مبنای شکلگیری این واحد، انتشار مجله هفتگی «سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران» به نام «تماشا» و تشکیل «واحد انتشارات تماشا» بود. اولین شماره مجله تماشا در 9 اسفند ۱۳۴۶ منتشر و در سطح تهران و شهرستانها توزیع شد. انتشار مجله مذکور و چاپ کتابهای رادیو و تلویزیونی تا سال ۱۳۵۶ ذیل همین عنوان ادامه داشت. در سال 1356، نام انتشارات به «سروش» تغییر یافت و شماره ۳۹۵ مجله مذکور در ۳۰ خرداد ۱۳۵۶ با نام «سروش» منتشر شد. شماره ۴۳۵، آخرین شماره قبل از انقلاب «سروش» بود. تا دوسال سروش هیچ فعالیتی نداشت و بالاخره، سروش جدید با شماره یک در 18 اردیبهشت ۱۳۵۸ منتشر شد و انتشار آن تا امروز ادامه دارد. البته باید این نکته را متذکر شد که در این سالها انتشار مجله گاهی با افتوخیز همراه بوده است. طی دوره جدید، تجربههای دیگری برای چاپ مجلاتی به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و عربی حاصل شد که تداوم نیافت. انتشار مجله سروش کودکان از شهریور 1370 آغاز شد. یک نکته مهم درمورد این انتشارات این است که شروع انتشار روزنامه جامجم (پیششماره در روز 16 فروردین 79) در انتشارات سروش بود و قبل از استقلال به صورت شرکت انتشارات جامجم، تا آخرین شماره سال 1382 آن در سروش منتشر میشد.
چرا سروش مهم است؟
انتشارات سروش سابقهای 53 ساله دارد، سابقهای که برای کمتر انتشاراتی وجود دارد. سروش بهخاطر وابستگی به سازمان صداوسیما، در حوزه ارتباطات و رسانه کارهای زیادی انجام داده است. در کنار آن کارهای تاریخی هم در این انتشارات زیاد صورت گرفته و نویسندههای بنامی در این انتشارات کتاب داشتهاند. از طرف دیگر شاید سروش تنها انتشاراتی باشد که درکنار تالیف کتاب، مجله هم منتشر کرده است. مجلاتی که برای کودکان و نوجوانان از طرف این انتشارات منتشر میشد، آنقدر جذابیت داشت که بچههای دهه 60، همه یادشان میآید که چقدر منتظر میماندند تا سروش کودک و نوجوان را بخوانند و با نویسندگان موردعلاقهشان بیشتر آشنا شوند.
محمد اکبری، سالهاست کتابفروشی دارد و بیشتر کتابهایش هم در حوزه ارتباطات، رسانه و فرهنگ است. او درمورد انتشارات سروش و اهمیت آن میگوید: «سالهاست بین کتابها زندگی میکنم، انتشارات سروش را هم بسیار میشناسم، شاید کمتر انتشاراتی مثل سروش بهصورت تخصصی در زمینه ارتباطات و مدیریت رسانه کتاب منتشر کرده باشد. اما این انتشارات چند سالی است فعالیتش کم شده است. خیلی اوقات میبینیم تقاضای یک کتاب از سوی مخاطب بسیار زیاد میشود اما انتشارات سروش آن را منتشر نمیکند. ما کتابهایی در سروش داریم که در هیچ انتشارات دیگری نمیتوانیم آنها را پیدا کنیم، میتوانم اسمش را گنجینه بگذارم. چون در آن زمانی که سروش در دهه 70 شروع به کار تخصصی در این حوزه کرد، جای دیگری برای این موضوع وجود نداشت. یادم میآید خیلی از نویسندگان از هم پیشی میگرفتند تا در سروش بنویسند. همه اینها نشان از اهمیت این انتشارات باسابقه دارد. نکته بعدی اینجاست که کتابهایی که در این انتشارات و در حوزه فرهنگ و هنر منتشر شده تا بهحال در هیچ انتشاراتی دیگر نداشتهایم. اما خب سالهاست که خبری از این انتشارها نیست.»
چقدر کتاب چاپ میشود؟
با توجه به بودجهای که در این انتشارات وجود دارد باید هرسال شاهد چاپ کتابهای زیادی باشیم یا حداقل تجدیدچاپها زیاد باشد اما با توجه به جدول زیر متوجه میشویم در برخی سالها اصلا کتابی (چاپ اول) منتشر نشده است درحالی که میتوان بودجه زیادی را که این انتشارات دارد، به شکلی دقیق و در راستای چاپ آثار جدید هدایت و مدیریت کرد.
مزیتهای انتشارات سروش
یادم میآید یکی از ناشران خصوصی در این سال سخت کرونایی، میگفت: «دلم میخواهد یکبار خودم را جای ناشران دولتی با بودجههای زیاد بگذارم، آن وقت یک شب با خیال راحت میخوابیدم و دغدغه هر روزه چاپ کتاب، فروش و خیلی مسائل دیگر را نداشتم.» این شاید دغدغه کوچکی از ناشران خصوصی باشد که درحال فعالیت هستند، در گزارشی که درمورد انتشارات سوره مهر هم منتشر کردیم، این نکات را متذکر شدیم که ناشران دولتی از این دست مزیتها زیاد دارند، انتشارات سروش چاپخانه بزرگی دارد که در آن دستگاههای مختلف چاپ فعال هستند. داشتن چنین ظرفیتی در روزهایی که اکثر چاپخانهها مشکلات زیادی دارند، بسیار کمککننده است. مزیت وجود این چاپخانه، دستگاههایی است که در کمتر چاپخانهای وجود دارد و میتواند برای آنها درآمدزایی هم داشته باشد و با چاپ کردن کتابهای ناشران دیگر، از این بخش برای خودشان درآمدزایی کنند. یکیدیگر از ظرفیتهای انتشارات سروش، مجلات آن بود. خیلی از مجلاتی که در دهه 70 و 80 منتشر میشدند الان دیگر وجود ندارند و چاپ شدن این مجلات نشانه خوبی برای سروش است و میتوانست به فروش کتابها هم کمک کند. معمولا انتشارات بزرگ برای بالابردن سبد فروش آثار خودشان، علاوهبر اینکه از کتابفروشیهای سراسر کشور بهره میبرند خود نیز فروشگاه و مراکزی را دایر میکنند که بتوانند محصولاتشان را به دست مخاطب برسانند. انتشارات سروش دو فروشگاه در بهترین نقاط شهر تهران دارد که به گفته یکی از فعالان صنعت نشر این انتشارات اگر به همین دو فروشگاه تکیه کند، به راحتی میتواند درآمد داشته باشد و شاید حتی به بودجهای هم که از سازمان صداوسیما میگیرد، احتیاج نداشته باشد.
بودجهای برای هیچ!
داشتن بودجه برای نشرهای دولتی به یک عادت تبدیل شده؛ عادتی که آنها را به سمت این میبرد که دیگر برای بازگشت سرمایه و خوداتکایی تلاش نکنند. سروش هم از این قاعده مستثنی نیست. بودجهای که سروش طی این سالها از سازمان صداوسیما گرفته است، رقمی بین 8 تا 10میلیارد تومان بوده است که این بودجه طی تفاهمنامهای که انتشارات با سازمان دارد، به آنها تعلق میگیرد. گاهی حتی این بودجه فقط خرج کارمندان میشود و حتی برای تالیف کتابها هم استفاده نمیشود! که این مساله بسیار مهم است.
در گفتوگویی که با یکی از کارمندان این انتشارات داشتیم، وی میگوید: «واقعا این بودجه برای کار انتشارات حتی با توجه به تورم این سالها کفایت میکند. میتوان با تقسیم کارها و همچنین درآمدزایی از فروشگاهها، حتی بودجه را کمتر کرد. اما خب این اتفاق در انتشارات نمیافتد و گاهی شاهد این هستیم که مقدار کمی از این بودجه برای چاپ کتاب اختصاص پیدا میکند و بقیه فقط خرج کارمندان میشود! درحالی که میدانیم باید این بودجه صرف چاپ کتاب و حقالتالیف نویسندگان شود. از طرف دیگر ما نویسندهای در اینجا داریم که حدود 30 سال است حقالتالیف خود را نگرفته، حتی کتابش تجدیدچاپ میشود اما درنهایت انتشارات، پول نویسنده را نمیدهد. خب این مسائل در کار بسیار تاثیرگذار است. باعث دلسردی نویسندگان از کار با انتشارات میشود. میتوان از همین بودجه 10میلیاردی، استفاده کرد و برای پیشبرد کار و چاپ کتاب و تعامل با نویسندگان، انتشارات را به آن نقطه اوجش برگرداند.»