کد خبر: 52374

سیدیاسر جبرائیلی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

می‌خواهند توقف یک اقدام غیرقانونی را به‌عنوان «امتیاز» به ما بفروشند

هیچ دستاوردی حاصل نشده و هیچ اتفاق جدیدی رخ نداده، لذا نباید یک اقدام غیرقانونی که انجام نشده را به‌عنوان یک امتیاز به ما بفروشند. آنچه باید اتفاق افتد و چیزی که ما امتیاز تلقی خواهیم کرد و آنچه ما را به تعهدات خود بازمی‌گرداند، لغو تحریم‌ها و راستی‌آزمایی لغوشدن تحریم‌ها از طرف جمهوری اسلامی ایران است.

سیدیاسر جبرائیلی، کارشناس و پژوهشگر مسائل سیاسی در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» عقب‌نشینی کشورهای اروپایی از قطعنامه پیشنهادی در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را مورد بررسی قرار داد و پاسخگوی سوالاتی درباره مناقشه ایران و غرب در برجام بود. مشروح این گفت‌وگو در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

واکنش‌ها به عقب‌نشینی اروپایی‌ها در شورای حکام در ایران متفاوت بود. ارزیابی شما از این اتفاق و واکنش‌های صورت‌گرفته در ایران چیست؟

جریان لیبرال در حال تبلیغ یک دستاورد پوشالی برای توافق با آژانس درخصوص پروتکل الحاقی است و استنادشان برای این دستاورد نیز همین ماجرای پس گرفتن قطعنامه تروئیکای اروپایی در شورای حکام درباره ایران است. در این خصوص چند واقعیت وجود دارد که باید بدان توجه شود.

 واقعیت اول این است که پروتکل الحاقی‌ای که ما باید طبق قانون راهبردی مجلس اجرای آن را به‌صورت کامل متوقف می‌کردیم و طی توافق با آژانس بخشی از آن ادامه خواهد یافت، هیچ ارتباطی به روابط ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ندارد که شورای حکام آژانس بخواهد علیه ایران در رابطه با تقلیل سطح اجرای پروتکل قطعنامه صادر کند. ایران در برجام متعهد شد به‌صورت داوطلبانه در ازای رفع تحریم‌ها پروتکل الحاقی را اجرا کند و پیرو لغو قوانین تحریم، ایران هم اجرای این سند را تصویب کند. از آنجایی که ما پروتکل الحاقی را در مجلس تصویب نکردیم یعنی هیچ تعهدی به آژانس انرژی اتمی در رابطه با اجرای پروتکل نداریم. در این مدت هم ما داوطلبانه این سند را اجرا کردیم و آژانس صرفا ناظر بر آن بوده و هیچ تعهدی برای جمهوری اسلامی وجود ندارد که شورای حکام بگوید از تعهد خود به آژانس تخطی کرده‌اید. شورای حکام درصورتی می‌تواند قطعنامه علیه ما صادر کند که از تعهد خود به آژانس تخلف کنیم که این اتفاق نیفتاده است.

طبق بند 36 برجام ما می‌توانستیم در قبال انجام ندادن تعهدات طرف مقابل تعهدات خود را کاهش دهیم و این کار را کردیم. اکنون آنچه بین ما و آژانس است توافقنامه پادمان است و لا‌غیر.

نکته بعدی واکنش ایران به تصویب چنین قطعنامه‌ای در شورای حکام برخلاف مقررات آژانس و فرآیندهای حقوقی آن بود. واقعیت این است که اروپایی‌ها متوجه شدند ایران برخورد تندتر و سخت‌تری خواهد داشت، چنان‌که کشورهای دیگر نیز درباره تصویب این قطعنامه هشدار دادند و عملا این اتفاق نیفتاد. بنابراین هیچ دستاوردی حاصل نشده و هیچ اتفاق جدیدی رخ نداده، لذا نباید یک اقدام غیرقانونی که انجام نشده را به‌عنوان یک امتیاز به ما بفروشند. آنچه باید اتفاق افتد و چیزی که ما امتیاز تلقی خواهیم کرد و آنچه ما را به تعهدات خود بازمی‌گرداند، لغو تحریم‌ها و راستی‌آزمایی لغوشدن تحریم‌ها از طرف جمهوری اسلامی ایران است.

وندی شرمن گزینه معاونت وزیر امور خارجه آمریکا گفته است باید توافق جامع‌تری با ایران داشته باشیم که تاریخ، جزئیات و مفاد آن باید گسترده‌تر باشد. تحلیل شما از این حرف شرمن در این شرایط چیست؟

این حرف شرمن نشان‌دهنده این است که راهبرد حزب دموکرات درباره برجام همان راهبرد ترامپ است، یعنی دولت آقای بایدن همان سیاست ترامپ را در رابطه با یک توافق جامع‌تر شامل همه آنچه را که ترامپ می‌خواست دنبال می‌کند. خاطرتان باشد در سال 97 جان کری هم گفته بود «ما هم به وقتش از برجام خارج می‌شدیم» لذا باید بدانیم که دموکرات‌ها هیچ تفاوتی در قبال جمهوری اسلامی با جمهوری‌خواهان و ترامپ ندارند. اینها از فرصت برجام استفاده کردند و یکی از مولفه‌های قدرت ایران را که هسته‌ای بود به‌شدت محدود کردند و الان که این امتیاز را از ما گرفتند و تحریم‌ها را بازگرداندند دوباره می‌خواهند بازی دیگری راه بیندازند و مولفه‌های دیگر قدرت ایران را مثل صنعت هسته‌ای از بین ببرند. منتها ترامپ می‌گفت من از برجام خارج شدم که توافق دیگری امضا کنم، ولی سیاست اینها این است که می‌گویند به‌شرطی به برجام برمی‌گردیم که مذاکرات جدید را بپذیرید. تلاش آمریکا برای حضور در چارچوب 1+5 به‌عنوان مهمان درواقع تلاش برای ورود به یک فرآیند مذاکراتی جدید است. در پاسخ به این اقدام هم باید گفت هیچ مذاکره‌ای معنا ندارد. تعهدات دوطرف در برجام مشخص است و آمریکا باید به تعهدات خود عمل کند. برای انجام تعهدات مذاکره نیاز نیست.

 چرا مذاکره لازم نیست؟

ما 15 بند تعهد در برجام داشتیم. از زمان امضا تا زمان اجرای برجام تمام تعهدات را انجام دادیم. سوال این است برای اینکه این تعهدات را اجرا کنیم آیا با 1+5 گفت‌وگو کردیم؟ خیر. ما تعهدات خود را انجام دادیم و آژانس راستی‌آزمایی کرد و گفت ایران تعهدات خود را انجام داده است. هیچ مذاکره‌ای نیاز نبود و انجام نشد. تعهدات آمریکا بند به بند مشخص است. اولا آنچه بعد از خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد (درحالی‌که ایران به تمامی تعهداتش پایبند بود) از جمله زدن برچسب‌های تروریستی بر تحریم‌های ایران، شرایطی را ایجاد کرد که در آن مسیر هرگونه مذاکره‌ای مسدود شد و لذا اولین گامی که باید برداشته شود این است که به نقطه قبل از خروج آمریکا از برجام برگردند و پس از آن شرایط بازگشت به برجام فراهم شود.

ثانیا تعهدات آمریکا در برجام مشخص است. تحریم‌ها را باید بردارند و همچنین باید فرمان‌های اجرایی را صادر و این تحریم‌ها را تعلیق کنند. با اینکه این ایراد را داشتیم که تحریم‌ها لغو نشدند بلکه تعلیق شدند، ولی به هر حال طبق روالی که در برجام پیش‌بینی شده بود باید ایران بتواند نفت و سایر کالاهای تحریمی را بفروشد و بخرد و مشکلی در مبادلات بانکی مرتبط نداشته باشد. این فرآیند چون سازوکار مشخص و معینی دارد نیازی به مذاکره مجدد ندارد.

برخی در داخل از هر اقدام اروپایی مثل عقب‌نشینی از قطعنامه برداشت بسیار مثبت و کاریکاتوری به داخل منتقل می‌کنند. چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟

یک واقعیت وجود دارد که تفکر حاکم بر دولت به‌دنبال تداوم مذاکرات است. باید بدانیم دولت آقای روحانی به همان دلیلی که بعد از برجام گفتند «دنبال برجام دو و سه و... هستیم»، اکنون هم همه آینده خود و جریانش را در مذاکره با آمریکا می‌داند. در دولت‌ روحانی اعتقاد به خنثی‌سازی تحریم وجود ندارد، بلکه توقع برای رفع تحریم وجود دارد. خیال می‌کنند مسیری که رفتند مسیر درستی بود و باید ادامه دهند. دولت ‌روحانی آماده مذاکره در حوزه‌های فراتر از هسته‌ای است. به‌خاطر همین است که بزرگنمایی اقدامات کوچک طرف مقابل به‌منظور ایجاد فضای سیاسی در داخل صورت می‌گیرد. هدف از این بزرگنمایی ایجاد رضایت کاذب در جامعه از مساله مذاکره با آمریکاست.
 
 چه هدف سیاسی‌ای را در داخل دنبال می‌کنند؟

نگاه جریان لیبرال در ایران به انتخابات محدود نمی‌شود یعنی این نیست که فقط بخواهند در یک انتخابات پیروز شوند و به قدرت برگردند. درواقع این هدف کوتاه‌مدت است و اینها از رسیدن به قدرت هدف بلندمدت دارند و آن هدف بلندمدت زدودن انقلابی‌گری از نظام جمهوری اسلامی است. همان هشداری که رهبر انقلاب چند سال پیش دادند و گفتند مراقب باشید وجهه انقلابی‌گری جمهوری اسلامی از بین نرود. یک جریانی قائل به ادغام در نظم بین‌المللی تحت سلطه آمریکاست، ادغام در فرآیندهای جهانی است، چنان‌که متاسفانه اکنون اخباری منتشر شده مبنی‌بر اینکه دولت در حال اجرای توصیه‌های صندوق بین‌المللی پول برای تدوین استراتژی فراگیری مالی است که کشورهای دیگر را به خاک سیاه نشانده است و این دقیقا در مقابل پاسخ صحیحی است که باید به تحریم و دشمنی آمریکا داده شود که ان‌شاءالله به‌زودی درباره این فاجعه مالی ‌کردن اقتصاد ایران با توصیه و تجویز نهادهای نئولیبرال بحث خواهم کرد.

اجازه دهید نکته‌ای را برای دقت بیشتر در این ماجرا بیان کنم. آقایان ادعا می‌کنند در جنگ اقتصادی هستیم، درحالی‌که در دولت ‌ روحانی هیچ‌گونه آرایش جنگ اقتصادی نمی‌بینیم. من دقیقا وقتی رفتار دولت روحانی را‌ درباره این جنگ اقتصادی می‌بینم، یاد رفتارهای ابتدای انقلاب چه با صدام و چه با برخی از گروهک‌های ضدانقلاب می‌افتم. به‌جای اینکه آرایش جنگی گرفته شود تصور می‌کنیم می‌توانیم با دشمن گفت‌وگو کرده و مساله را حل کنیم. با گفت‌وگو این مساله حل‌نشدنی نیست. در عرصه نظامی به قدرت رسیدیم و دشمن از حمله نظامی ناامید شد. در زمینه اقتصاد هم باید به قدرت اقتصادی برسیم تا دشمن را از حمله اقتصادی ناامید کنیم. البته این آرایش برای قدرتمند شدن اقتصادی با رویکرد مذاکره برای رفع تحریم سازگاری ندارد. ان‌شاءالله باید دولت جوان انقلابی روی کار بیاید و مولفه‌های قدرت اقتصادی ایران را تقویت کند و آن زمان همان‌طور که قدرت نظامی دشمن بی‌اثر است، قدرت اقتصادی دشمن هم بی‌اثر می‌شود.

 

مرتبط ها