ماجراهای دولت حسن روحانی و دلار ظاهرا داستان بیپایانی است که در این ماههای آخر نهتنها ادامه دارد که با وقایع غیرمنتظره هر مخاطبی را شگفتزده میکند.
در طول این حدودا هشتسال اپیزودهای مختلفی از داستان دولت و دلار برای مردم به نمایش گذاشته شدهاند؛ یک روز پولپاشی و آتش زدن ۱۸ میلیارد دلار ناقابل برای مدیریت بازار روز دیگر تصمیم غیرکارشناسی در تعیین دلار تکنرخی روی ۴۲۰۰ تومان، روز دیگر تلاش برای بازی سیاسی با پولهای بلوکهشده در کشورهای خارجی و... .
در این مسیر البته نمونه متاخری هم هست که اگر جار و جنجالش بیشتر از مابقی موارد نباشد، حتما کمتر نیست. حرفهایی صریح که برای حدودا 24 ساعت افکار عمومی را بهچالش کشیدند و اصلاحیهای که البته نتوانست موثر واقع شود. ماجرا از این قرار است که در آخرین روزکاری هفته گذشته سیدمحمود واعظی، در آیین تجلیل از صادرکنندگان نمونه استان اصفهان و درحالیکه درباره تحریم و مشکلات اقتصادی این دوران سخن میگفت، حرفهای عجیبی زد که بهسرعت تیتر اول رسانهها شد و بسیاری از تحلیلهایی را که تا پیش از این براساس تخمین و حدس و گمان مطرح میشد، رسمیت بخشید.
ما دلار را گران کردیم
واعظی روز پنجشنبه با اعتراف به اینکه دولت در بازار ارز دخالت کرده و بهصورت دستوری نرخ را بالا برده است، گفت: «طی سهسال گذشته ما در جنگ تمامعیار اقتصادی بودهایم و افزایش قیمت دلار تا ۲۷ هزار تومان بهدلیل اداره اقتصاد کشور بوده است، از نظر اقتصادی ارز ایران ۲۵ تا ۲۷ هزار تومان نیست و ما برای از بین بردن فشار دشمنان و حل مسائل این کار را انجام دادیم.» این حرف خیلی واضح و روشن که تاییدکننده ورود موثر دولت و دستکاری در بازار بهنفع افزایش نرخ بود، در رسانههای مختلف تحتعنوان یک اعتراف بزرگ برداشت شد و تحلیلگرانی که پیش از این منتقد ورود دستوری به بازار بودند، حرفهای خود را تاییدشده دیدند. البته این دست افراد یک گروه مشخص نبودند، بلکه چند طیف فکری مختلف را شامل میشدند، برای مثال این اعتراف در وهله اول تاییدکننده حرفهای افرادی از جنس عباس آخوندی بود که منتقدانه میگفتند نباید دولت در اقتصاد دخالت کند تا اصول لیبرالیسم رعایت و همهچیز خودبهخود کنترل شود. از منظری دیگر این حرف تاییدکننده تحلیل افرادی بود که افزایش نرخ ارز را سیاست غلط و خطرناک دولت برای اداره کشور بیان میکرد و میگفتند دولت از جیب مردم برداشت میکند تا کشور را اداره کند. تحلیلهایی که چندبرابر شدن نرخ مسکن و خوردوخوراک و... مردم را نتیجه همین رفتار غلط اقتصادی تصویر میکردند. نهایتا این حرف موید این هم بود که اگر دولت میتواند نرخ ارز را به این صورت بالا ببرد، قاعدتا میتواند آن را به همین روش و بهصورت دستوری کاهش دهد و طبعا خواهناخواه میتواند بهعنوان یک ابزار سیاسی در دست دولت برای مدیریت افکاری عمومی مخصوصا در ایام منتهی به انتخابات مورد استفاده قرار گیرد. این تحلیل را نایبرئیس اول مجلس چندوقت پیش بهنوعی مطرح کرد و با تکذیب افراد مختلفی در دولت مواجه شد.
تصحیح اینستاگرامی، نوشدارو بعد مرگ سهراب
یک روز بعد از این حرفهای عجیب و واکنشهای پرحجم، رئیس دفتر رئیسجمهور تصمیم گرفت حرفهای خود را اصلاح کند، لذا با انتشار پستی در صفحه شخصی اینستاگرام خود توضیح داد: «در گفتوگوی صمیمانه دیشب با فعالان بخش خصوصی استان اصفهان، بخشی از عرایضم بهدلیل برداشت یا انعکاس ناقص، متاسفانه دچار تحلیل نادرست در فضای رسانهای شده است.» وی ضمن بیان دوباره حرفهای روز پنجشنبه خود این بار بهصورت مکتوب و با ادبیاتی دقیقتر نوشت: «آنچه در تشریح شرایط بسیار دشوار جنگ اقتصادی در سهسال گذشته در این جلسه بیان شد، ناظر بهشدت تحریمها، فشار حداکثری و کموکیف محدودیتهایی بود که به اقتصاد کشور تحمیل شد و پیامدهای نامیمونی همچون افزایش نرخ ارز را بهدنبال داشت. بیتردید گرانی ارز در آن مقطع، نتیجه فشارهای تاریخی و کمسابقه بر اقتصاد ایران بوده و مقصود بنده نیز این بود که دولت علیرغم اینکه معتقد بود قیمت واقعی ارز هرگز و هرگز ۲۵ تا ۲۷ هزار تومان نیست، اما با مقاومت و تحمل تبعات تحمیلی و ظالمانه تحریمها، کشور را اداره کرده و دربرابر اراده دولت ترامپ برای فروپاشی اقتصاد ایران، ایستاده است.» واعظی نهایتا با تصحیح حرف قبلی متذکر شد: «بنده مجددا بهصراحت تاکید میکنم که دولت هیچگاه بهدنبال گران کردن ارز نبوده و قیمت بالای ارز و نرخ غیرواقعی آن را یکی از موانع مهم اداره کشور و یکی از رخدادهای تلخ در دوران مسئولیتش میداند.» این حرفهای رئیس دفتر رئیسجمهور البته به چند علت از قوت لازم برای اصلاح حرفهای قبلی و پوشش کامل آن برخوردار نبود و بهعبارتی حرفهای قبلی کار خود را کرده بود و این توضیح هم تاثیر بسیار کمی روی فضای ایجادشده داشت.
این توضیحات صرفنظر از نوع و زمان انتشار یعنی استفاده از ابزار اینستاگرام در روز جمعه و همچنین سوای اینکه تحت چه شرایطی منتشر شده یعنی سیدمحمود واعظی بهخاطر سهو لسان مجبور به نوشتن اصلاحیه شده یا تحت فشار سیاسی یا هر دلیل دیگر (که البته شاید بررسی آن یک فرصت مجزایی نیاز داشته باشد) موثر واقع نشد، چون افکار عمومی اساسا نسبت به دولت بیاعتماد شدهاند و این نوع اصلاحیهها را در حکم «ماستمالی» برداشت میکنند. رسانهایها و فعالان فضای مجازی البته یک گام بالاتر و به دلایلی چون مشاهده رفتار دولت در ماجرای ارز 4200 تومانی و مسئولیتناپذیری قبلی، با دیده شک و تردید به این اصلاحیه مینگرند و بهسختی حاضر به قبول آن هستند. منتقدان دولتی البته جلوتر از بقیه این تایید و تکذیبها را ناشی از عمق بیتدبیری و مغشوش بودن بدنه دولت میدانند و بهجز اینکه اساس ورود دولت به مساله تعیین نرخ ارز را غلط میدانند، تکذیبهای اینچنینی را نشأتگرفته از وجود یک لیدر و همچنین برنامه اجرایی تصور کرده و منتقد آن هستند. نهایتا بهعنوان جمعبندی بحث، این دو کنش منفعلانه و عجیب رئیسدفتر رئیسجمهور تنها ظرف 24ساعت، صرفنظر از وجه تخصصی و اقتصادی ماجرا، فرامتنی دارد که سرجمع بهضرر کشور و اعتماد عمومی مردم است و حتما باعث کاهش اطمینان مردم به حاکمیت میشود؛ چیزی که بالاتر از دولت برای کل حاکمیت حکم یک آسیب جدی را دارد.