ابوالقاسم رحمانی، روزنامهنگار: این روزها و اتفاقاتی که رخ میدهد، شبیه سکانسهای مختلف یک فیلم سینمایی است؛ شیوع کرونا، جهشهای عجیب و سرایتپذیری بالا و بالاتر از این ویروس، افزایش موارد مرگومیر و ابتلا، ترس از عدم کارایی واکسنهای تولیدشده در برابر جهشهای جدید، سرمای بیسابقه در جهان و برخی کشورهای دنیا، زلزله در ایران و... . من نمیدانم کارگردانی این فیلم وحشتناک با کیست، اما به هر شکل، روزهای خوبی را از سر نمیگذرانیم و همه در یک وحشت و نگرانی سخت و طولانیمدت گیر کردهایم. 29 بهمنماه بود که زمینلرزهای به بزرگی 5.6 ریشتر، منطقه سیسخت در استان کهگیلویه و بویراحمد را لرزاند و با این که الحمدلله، جانباختهای نداشت و کسی جانش را از دست نداد، اما هم افراد زیادی مصدوم شدند و هم اینکه بسیاری از خانهها و منازل به میزانهای مختلفی تخریب شدند. تخریبهایی که عملا امکان سکونت در منازل را غیرممکن کرد. پیرو همین ماجرا و در شرایطی که کرونا به صورت افسارگسیختهای درحال شیوع در کشور است و مرگومیرها هم شدت و حدت بیشتری به خود گرفته، سرمای هوا هم در این منطقه کوهستانی بالا گرفته و زندگی بر مردم سیسخت، خیلی سختتر میگذرد. نکته قابلتاملتر هم اینکه طبق اطلاعاتی که از این منطقه میرسد و دوستانی که برای کمک و... به آنجا سفر کردهاند، به ما میگویند، علیرغم تجربیات گوناگون در حوادث مختلف و مشابه گذشته، همچون سیلهای سال 98 و زلزله سال 96 کرمانشاه، باز هم وضعیت خدمترسانی خصوصا از سوی نهادهای مسئول، کاملا فشل و بی برنامه است و تغییر محسوس مثبتی به نسبت قبل مشاهده نمیشود و انگار دوباره همه غافلگیر شدهاند.
سیسخت
ابتدا بد نیست تعریف و توصیفی از سیسخت داشته باشیم. طبق اطلاعات و تعاریف موجود، سیسَخت شهری در ۳۵ کیلومتری شمالغربی شهر یاسوج مرکز استان و در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران جای دارد. این شهر مرکز شهرستان دناست. این شهر در دامنه کوه دنا بلندترین کوه رشتهکوه زاگرس جای گرفته است و منطقهای گردشگری بهشمار میآید. ازجمله مناطق گردشگاهی این شهر میتوان از کوه گل-چشمه میشی-دشتک-بندان و تنگه نِول نام برد. شهر سیسخت با مساحت تقریبی 5.6 کیلومترمربع در دامنه کوه ۴٬۴۱۹ متری دنا واقع شده است. سیســخت ظرفیتهــای خوبــی در بحــث باغداری دارد؛ انگور، سیب و هلوهای معروفی داشــته و عســلهای کوهســتانهای اطــراف سیســخت هم شهره است.
ضعیفتر از همیشه!
چنین جغرافیای جذاب و خوشآبوهوایی که وصف کردیم، حالا درگیر حادثهای طبیعی شده است. حادثهای که به گفته پناهی، فرماندار دنا، موجب آسیبدیدگی بیــش از ۷۰درصــد منازل شــهروندان شده است. دلشادیان، رئیس شورای استان کهگیلویه و بویراحمد هم در توصیف وضعیت موجود در سیسخت خاطرنشان کرد: «شبی که در سیسخت زلزله آمد، باران و برف میبارید و مردم شب سختی را گذراندند. فردای همان روز 1800 تخته چادر برای اسکان موقت زلزلهزدگان از سوی جمعیت هلالاحمر استان برای توزیع بین مردم ارسال شد که متاسفانه حدودا 400 نفر از این زلزلهزدگان توانستند چادر دریافت کنند. مابقی چادرها کجا رفت، هنوز بیاطلاعیم! هیچگونه مدیریتی در توزیع اقلام ضروری برای زلزلهزدگان توسط عوامل امدادی جمعیت هلالاحمر وجود ندارد. همه مردم زلزلهزده از این وضعیت گلایهمندند که چرا اینجا مدیریت وجود ندارد و کسی به مشکلاتشان رسیدگی نمیکند. چرا مسئولان تصمیمگیر در این شرایط بحرانی به استان کهگیلویه و بویراحمد سفر نمیکنند تا در جمع مردم زلزلهزده حضور پیدا کنند و بدون واسطه در جریان مشکلات اهالی قرار بگیرند و عمق فاجعه را ببینند. پس چطور در حوادث و بلایای طبیعی دیگر مناطق کشور همیشه در کنار مردم حضور داشتند. رئیس قوه قضائیه نیز اگر آمد از قبل برای سفرشان به استان برنامهریزی شده بود که مصادف شد با زلزله سیسخت و ایشان هم وعدههایی به مردم داد که امیدواریم عملی شوند. به مردم زلزلهزده وعده 80 میلیون تومان تسهیلات و 20 میلیون تومان بلاعوض دادهاند اما آیا با این تورم و شرایط نابسامان اقتصادی که هر بسته سیمان 45 هزارتومان است، میشود خانهای را ساخت یا بازسازی کرد؟ چگونه توقع دارند با این میزان مردم وام خانههای بالای 300 متریشان را که تخریب شده، بازسازی کنند؟ حداقل برای ساخت این خانهها 500 میلیون تومان نیاز است. طبق برآوردها میزان خسارت منازل مسکونی در کل شهرستان اعلام شد که تنها 3 هزار و 800 منزل مسکونی دچار خسارت شدهاند و این درحالی است که تنها در خود شهر سیسخت 3 هزار خانه تخریب شده و آمارها در کل شهرستان چیزی حدود 3 برابر آمار اعلام شده است.» با این همه آنچه از اطلاعات و اخبار به دست میرسد، چیزی حدود ١۴ هزار نفر تحتتاثیر زلزله قرار گرفتهاند و به بیش از ۳ هزار واحد مسکونی از ۶۰ تا ۱۰۰درصد خسارت وارد شده است. قابلتاملتر از همه اینها اما همان مدل همیشگی و حتی بدتر و عقبتر از آن در مواجهه با شرایط بحرانی است! همان همیشگیها، بدتر و شدیدتر و آزاردهندهترش، در سیسخت تکرار میشود. نه خدمات بهموقع و ساماندهیشده است، نه حجم کمکها متناسب با حجم فاجعه و نه نظم و ترتیبی دارد. چیزی شبیه آنچه در کرمانشاه و استانهای سیلزده در سال گذشته وجود داشت و حتی از آن بدتر و عقبتر.
وضعیت کمکرسانیها بهشدت شلخته و بینظم است
برای اطلاع دقیقتر نسبت به آنچه در سیسخت درحال گذران است، ابتدا با علی منتظرالمهدی، طلبه جهادی که تجربه حضور در بحرانهای سابق همچون سیلابهای سال گذشته را هم داشت و حالا برای کمک عازم سیسخت کهگیلویه و بویراحمد شده است، گفتوگویی انجام دادیم و او در این رابطه و در تشریح وضعیت منطقه زلزلهزده سیسخت به «فرهیختگان» گفت: «کسی به سیسخت بیاید متوجه میشود ریشتر این زلزله بالا نبوده است. یعنی مثل زلزله سال 96 که در شهر سرپل ذهاب اتفاق افتاد و آن حجم از خرابی و تلفات به بار آورد، وحشتناک نبوده که سقف و کف خانهها را یکی کند. ظاهر 90درصد خانهها سالم است و فقط تعدادی از خانهها هستند که سقف، دیوار یا ستون آنها بهصورت کامل ریخته است، اینها هم چون خانههایی بودند که خیلی مقاوم نیست و برخی سنگچین و برخی کاهگلی است. خانههایی که مردم ساکن بودند یعنی اکثر خانهها، از نظر ظاهری مشکلی ندارند اما داخل خانه ترکهای وحشتناکی ایجاد شده است و دیوار باز شده، بهنحویکه واقعا ترسناک و مخوف است. در مدرسهای که ما ساکن هستیم دیوارهای اطراف مدرسه ظاهرا سالم است اما چون از دوطرف دیوار جدا شده است و تکیهگاهی ندارد حتی با یک انگشت میتوانیم دیوار را تکان بدهیم. داخل مدرسه هم ترکهای اساسی دارد و به نظر نمیرسد این ساختمانها را که از داخل ترک دارد، بتوان برای زندگی انتخاب کرد و این یعنی تمام آنها نیاز به بازسازی و مقاومسازی دارند. خیلی از ساکنان ساختمانهای 3-2 طبقه از اینجا به خانه اقوام رفتند و شبها مشخص است مردم در خانهها نیستند. یکسری مردم دیگر هم که فقیر بودند، وسایل را بیرون گذاشتند و خود در اطراف خانه و در جلوی در و خیابان چادر زدهاند و زندگی میکنند. یکی از نکات خطرناک و ترسناک ماجرا همین است که چون خرابی زلزله بهصورت کامل نبوده و ترکهای عمیق ایجاد کرده، دیوار و سقفها شل است و خیلیها کنار دیوار و ساختمان خود چادر زدهاند و به نظر میرسد زلزله کمریشتر هم بیاید این دیوارها فرو میریزد و باعث آسیب اهالی میشود. هر شب پسلرزه داریم و صدای این احساس میشود و مدتزمان کم است. چیز بعیدی نیست که پسلرزه قوی داشته باشیم. ولی برای این مساله فکری نشده و چادرها ساماندهی نشدهاند. اینجا شهرستان کوچکی است و میتوان بهراحتی آمارگیری کرد و از کمبودها اطلاع داشت، مثل سیلاب پلدختر لرستان نیست که وسعت خرابیها خیلی بالا باشد و نتوان کاری کرد. منتها این مسائل وجود ندارد. از هر نهادی که آمدند یک دم و دستگاهی برای خود باز کردند و خود شناسایی کرده و خود اقلام را توزیع میکنند. مثلا چادر هلالاحمر، با اینکه میبینیم در شهر این چادرها وجود دارد ولی همه شاکی از سیستم توزیع چادر هستند. برخی غیربومی میآیند و چادر تهیه میکنند و میبرند و کسی نظارتی ندارد. فردی میگفت من 6 روز بعد از زلزله دویدم تا چادر بگیرم تا فقط خانمها بخوابند و آقایان هم در کوچه کنار آتش میخوابیدند. تقریبا جایی برای خواب نداشتند. در جایجای شهر مردم آتش روشن میکنند و اطراف آن مینشینند. نظمی وجود ندارد و مردم در خانههایی که توصیف کردم، رفتوآمد دارند. به نظر من خیابانهای پهن و دشت کنار خانههای مردم این امکان را دارند که چندین چادر در آنها مستقر شود و مردم بهصورت یکجا و یکپارچه سکونت کنند. میتوانند همه را در این دشتها مستقر کنند و کانکس سرویس بهداشتی و حمام مستقر کنند، هرچند با وضعیت کرونا نمیدانم چقدر این اقدامات جواب میدهد. اما به هرشکل تقریبا میتوان گفت اقدام خاصی رخ نمیدهد، با اینکه سپاه هم حضور جدی دارد اما کار عمقی انجام نمیدهند. در زلزله سرپل ذهاب حجم گستردهای از تخریب را شاهد بودیم و در شهر و روستا وضعیت بد بود. بهدلیل فعالیتهای رسانهای و شانتاژهایی هم که شد کمکهای زیادی به آنجا سرازیر شد. بخشی از دغدغههای آن زمان هم درست کردن کانکس بود چون هم زمستان بود و هوا سرد بود و هم مردم نیاز به سرپناه داشتند. به همین خاطر چند هزار کانکس آنجا درست شد و قاعدتا 4-3 سال از زلزله میگذرد، خانهها ساخته شده و مردم در خانه مستقر هستند. کانکسها را هر ارگانی داده، به مردم نداده بلکه برای اسکان موقت مردم بود. این کانکسها را باید انبار میکردند و در این مواقع دوباره استفاده میشد. مستقیم این کانکسها را در منطقه زلزلهزده مستقر کنیم و مردم آسایش داشته باشند. در قضیه اقلام مردم با وجود اینکه خانهها 100درصد تخریب نیست و درخانهها رفتوآمد دارند ولی یک نفر پول دست میگیرد و وسیله دست میگیرد و میآید؛ ستاد منظمی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد و آمار درستی داشته باشد و یا گزارش درست داشته باشد. این امر وجود ندارد. حتی بچههای جهادی که خودجوش آمدند چند میلیون پول و وسیله آوردند و هیچ تصویر روشنی وجود ندارد که باید چه کار کرد. به نظرم شلختهتر و بیبرنامهتر از سرپل ذهاب و سیلاب لرستان است، با اینکه حجم حادثه در آن موارد بیشتر و وسیعتر بود. هلالاحمر صبح 3-2 پیکاپ راه انداخته و اقلام موردنیاز مردم را پشتش ریخته تا بین مردم توزیع کند. 20 تایی ماشین پشت پیکاپ است که کجا میایستد تا به آن حملهور شوند! خودم دیدم که یک موتوری دنبال این پیکاپها میرفت و آنها هم یک بسته را بهسمتش پرت کردند. هیچ نظمی وجود ندارد که مردم از نظم الگو بگیرند و بسیار آشفته و شلخته است.»
اینجا ساماندهی نیروها خوب نیست
این طلبه جهادی در ادامه با انتقاد از رویههای موجود در برآورد خسارتها و کمکرسانیها گفت: «زندگی مردم تخریب شده و مردم هم قشر بسیار ضعیف از لحاظ مالی هستند. مردم آواره هستند و کشاورزی و شغل نیز قابلپیگیری نیست، کلا آینده روشنی برای مردم وجود ندارد. در روستایی بنیاد مسکن یک کارشناس گذاشته بود که برای 250 خانوار کار شناسایی و برآورد خسارت را انجام دهد. به نظر شما چند روز طول میکشد این کارشناس تمام خانهها را برود و گزارش تهیه کند؟ بیمهها ببینند و برآورد کنند. اینکه آقای روحانی عنوان کرد همه خانهها باید تا تیر و مرداد تکمیل شوند، از کجا باید شروع شود؟ شروع کردن مهم است. هیچ آینده و برنامه منظمی برای مردم وجود ندارد. یک سال بعد از سیل پلدختر که به آنجا رفتم، تنها چیزی که مشهود بود این بود که چادرهای مردم نبود ولی 90درصد خانهها ساخته نشده بود. اسکلت را ساخته بودند و نهایتا چهار دیوار آجری چیده بودند و معلوم نبود پیمانکاران و ساختمانسازان کجا بودند. به نظرم میرسد آینده روشنی برای مردم نیست. یک مطلب دیگر این است که به مردم گفتهاند 60 میلیون به شما میدهیم که 30 میلیون بلاعوض و 30 میلیون وام باشد، طرف میگوید من هیچی ندارم چطور 30 میلیون را بازگردانم. گفتهاند تا خانه 60 متری را میتوانیم کمک کنیم و بقیه با خودتان است. 60 متر بالاتر به ما ربطی ندارد. این نشان میدهد مردم آینده روشنی ندارند که چه زمانی به خانه خود بازمیگردند. الان مردم آواره هستند و در کنار خانهها هم نمیتوانند زندگی کنند. عملا نیروهای جهادی هم آمدهاند و فضا به نحوی است که گفتهاند برای کار بیایید ولی چنان بینظم است که ما هم بار روی مردم شدهایم. مشخص نیست خانه را باید تخریب یا بازسازی کنیم. نیروهای جهادی هم بدبین شدهاند که اینجا سربار شدهایم و نیامدهاند و تعدادی که بدبین نیستند، آواره هستند و نمیدانند به چه دردی میخورند. برخی سربار روی مردم هستند. نیروی جهادی فراوان است ولی ساماندهی نداریم. اعلام کنند فلان میزان نیرو نیاز داریم و فلان میزان متخصص فلان کارها نیاز داریم. سامانه منظمی وجود ندارد. همانند این است که حکومت نداریم و این بهشدت نیروهای جهادی را رنج میدهد. گروه 9 نفره ما که سعی کردیم زیاد نباشیم و علاف نگردیم و سربار زندگی مردم نباشیم، ولی باز هم این مساله در گروه ما مشهود است.»
کارهایی میشود، ولی امکانات کافی نیست
دیودل، خبرنگار صداوسیمای استان هم از همان روز نخست زلزله در سیسخت در این منطقه حضور دارد و برای «فرهیختگان» در وصف وضعیت منطقه میگوید: «سیسخت شهری است که در کوهپایه دنا قرار دارد. شهر بسیار سردسیر و این شهر زیبا مردمان سختکوشی دارد و باغهای زیادی در این شهر است. در 29 بهمنماه زلزله 5 ریشتری در این شهر رخ داد. خانههای زیادی تخریب شدند و به گفته مسئولان بین ده تا 100درصد تخریب داشتیم. منتها چیزی که بعد از گذشت 8 روز از این زلزله مشاهده میشود یکسری از خانهها را رسیدگی کردند و به برخی مردم چادر دادند. گروههای امدادی زیادی اعم از سپاه، بسیج، تیپ 48 در استان کهگیلویه و بویراحمد و... حضور دارند. نهادهایی همچون ستاد اجرایی فرمان امام، هلالاحمر و... پای کار هستند. منطقه را به 9 قسمت تقسیم کردهاند. به این 9 قسمت خدماترسانی میکنند. فعلا مشکلی که وجود دارد این است که برخی خانهها تخریب شده و چون برف و باران داریم، امکان زندگی در چادرها سخت است. کسانی بودند که فرزند کوچک داشتند و میترسیدند. از زلزله و سردی هوا میترسند. وسایل گرمایشی برای مردم بسیار نیاز است. منتها یکسری مسئولان حضور داشتند. دیروز هم نیکزاد، نایبرئیس مجلس با چند تن از نمایندگان مجلس حضور داشتند، مصوباتی داشتند و قرار بود بازدید میدانی باشد و هم به خانوادههای زلزلهزده سر بزنند. مصوباتی داشتند و قرار بود در 15 روز در مجلس در کمیتهای بررسی شود. شب گذشته هم رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در منطقه بود. از مناطق زلزلهزده بازدید داشت و یکسری دستورات به آموزشوپرورش برای بازسازی مدارس داد. مسئولان رفتوآمد دارند ولی تخریبها زیاد است و مشکلات زیادی وجود دارد. مصالح ساختمانی گران است و روند بازسازی کند. با توجه به سرما و بارشها و برف باید سریعتر اقدام شود. بنیاد مسکن بازسازی را شروع کرده است و یکسری امکانات هم از لودر و بیل مکانیکی و... در اختیار مردم قرار داده و آواربرداری انجام میشود. منتها امکانات آنطور که باید پاسخگو نیست. سپاه فتح کهگیلویه هم یکسری امکانات در اختیار قرار دادند و 10درصد تجهیزات را در منطقه آوردند و هم کار آواربرداری انجام میشود و هم نیروهای سپاه و بسیج امدادرسانی میکنند. وسایل را با تجهیزات خود جابهجا میکنند. ستاد اجرایی فرمان امام نیز مستقر شدهاند و وسایل گرمایشی را توزیع میکنند. هم شهرستان بویراحمد و هم شهرستان دنا آسیب دیدهاند. بنیاد مسکن یکسری کارها را انجام داده و قرار است وام به مردم تعلق گیرد. قرار است 180 میلیون وام به بحث شهری تعلق گیرد و 165 میلیون به روستایی. این وامها هم بهصورت تسهیلات و هم بهصورت بلاعوض است. قرار است 20 میلیون تومان قبل از این تسهیلات به این خانوادهها بدهند و اسکان موقت داشته باشند. در سطح شهر یکسری دفترهاست و مردم مراجعه و نامنویسی کرده و بعد شروع به ارائه تسهیلات میکنند. امری که کمتر بدان پرداخته شده؛ یکسری افراد در شهر سیسخت که اجارهنشین هستند، تکلیف این افراد مشخص نیست. میخواهند آنجا بمانند که شرایط سخت است و خانهای نیست که بخواهند بمانند. مجبور هستند به یاسوج بیایند. اگر بخواهند با 20 میلیون تومان خانه تهیه کنند که امکانپذیر نیست. شرایط سخت است و این مشکلاتی برای اجارهنشینهاست که تعداد کم نیست. برخی کارگر و کارمند هستند و در آنجا مستقر بودند. برای این افراد مشکلاتی ایجاد شد و اینها سردرگم هستند. اگر بخواهیم الان شهر سیسخت را توصیف کنیم در ورودی شهر خیلی از نیروهای سپاه و بسیج مستقر هستند و ماشینآلاتی برای اسبابکشی و آواربرداری مستقر است. یکسری چادرها در کنار خانهها برپا شده و مردم در این چادرها هستند. نکته قابلتوجه اینکه شبها هوا سرد میشود یا بارش برف و باران داریم که زندگی را سخت میکند.»