ایران کانون تحولات برجامی است. با نزدیک شدن به موعد سوم اسفندماه که روز توقف بازرسیهای فراپادمانی آژانس شامل بازرسیهای پروتکل الحاقی و پروتکل پلاس است، طرفهای غربی به جنبوجوش افتادهاند تا تهران را از اجرای کامل مصوبه مجلس شورای اسلامی تحت عنوان قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» منصرف کنند.
توقف بازرسیها آخرین و مهمترین گام قانون اقدام راهبردی است و روز یکشنبه اجرایی خواهد شد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی امروز وارد تهران میشود تا شاید ضمن رایزنی با مقامات ایرانی بتواند آنها را از اجرای این گام منصرف سازد. پنجشنبه گذشته نیز وزرای خارجه چهار کشور یعنی اعضای تروئیکای اروپایی و ایالاتمتحده به مشورت نشستند تا درخصوص همین اقدام ایران همفکری کنند، نتیجه آن رایزنیها بیانیهای تکراری، بیمحتوا و البته طلبکارانه بود که بهجای ارائه برنامه عملی برای انجام تعهدات برجامی، صرفا از تهران میخواست از محدودیتهای توافق هستهای فاصله نگیرد. همه تحول این یکیدو روز البته در سفر آژانس و بیانیه چهار وزیر غربی خلاصه نمیشود، بلکه نامه نماینده دولت جدید ایالاتمتحده به شورای امنیت سازمان ملل اهم هست که طی آن درخواست دولت ترامپ برای فعالسازی مکانیسم ماشه را پس گرفتهاند. این اقدام البته بیشتر از آنکه برای ایران مهم و دارای اهمیت باشد، برای سازمان ملل و کشورهای غربی بهویژه ایالاتمتحده مهم بود، چراکه اساسا شورای امنیت درخواست قبلی آمریکا را نپذیرفته بود که حالا با نامهنگاری کاخسفید تغییری در آن حاصل شود، بلکه درواقع یک بنبست دیپلماتیک و حقوقی برای آنها پدید آورده بود که حالا دولت بایدن با ارسال چنین نامهای تلاش کرده کشورش را از انزوا خارج کند و بهنوعی مانع شکلگیری دوباره این بنبست در تحولات آتی باشد.
ناگفته نماند اقدام دیگری که پنجشنبه گذشته ازسوی خبرنگاران نزدیک به کاخسفید رسانهای شد، قصد دولت بایدن برای رفع ممنوعیت تردد دیپلماتهای ایرانی در این کشور است که البته آنهم بهنوعی تلاش برای بازسازی وجهه آمریکا بود و نه بیشتر؛ چراکه وقتی وزیر امور خارجه ایران تحریم است و درکنار برخی دیگر از مقامات ایرانی نمیتواند حتی در مجمع عمومی سازمان ملل حاضر شود، رفع ممنوعیتهای اینچنینی صرفا یک اقدام کوچک درمقابل انبوه کوتاهیهای آمریکا و دشمنیهای بزرگی است که ترامپ و دیگر دولتمردان این کشور در حق ایران روا داشتند. اگر این اقدامات بسیار سطحی و کماهمیت را درکنار ماجرای پیام بایدن به مردم ایران با خط نستعلیق بگذاریم، پازلی از اقدامات ظاهری ساخته خواهد شد که اساسا از منظر راهبردی فاقد اهمیت است، هرچند پیشبینی میشود این اقدامات همچنان در کانون توجه رسانهها باشد. رسانههای بزرگ و شبکههای خبری نزدیک به دولت آمریکا تلاش میکنند ضمن بزرگنمایی اینها هرکدام را بهعنوان یک گام قابلتوجه تعریف کرده و بابت آن از ایران امتیازخواهی کنند و قاعدتا اگر ایران همچنان بر مواضع قبلی خود باشد، طلبکارانه میگویند که حسننیت بایدن از جانب ایران پاسخ داده نشد و حالا مقامات تهران هستند که توپ را در زمینشان میبینند و باید برای ورود به مذاکره و اجرای دوباره تعهدات برجامی تلاش کنند. از اینرو بعید هم نیست که این وضعیت با تلاش رسانههای آمریکایی و دیپلماتهای این کشور تبدیل به یک موج سیاسی و رسانهای علیه ایران شود؛ در عین حالی که هیچ تحریمی، حتی یک مورد لغو نشده و درواقع آمریکا بدون برداشتن هرگونه گامی بهسمت برجام اجرای کامل آن را ازسوی ایران مطالبه میکند.
با اینحال همه این بحثها یک وجه ماجرا است، چراکه تلاشهای بایدن که البته در همین یکیدو مورد توضیح دادهشده خلاصه میشود، باعث شده همانهایی که قبلا در دوره انتخابات برای دموکراتها ستاد تبلیغاتی در تهران راه انداخته بودند، حالا به میدان بیایند و همین کارهای سطحی را بزرگنمایی کرده و به مردم بفروشند. برخی اصلاحطلبان تندرو از یکسو همین یکیدو مساله را بهعنوان گامهای بزرگ تلقی میکنند و ازسوی دیگر میخواهند با تحت فشار قرار دادن حاکمیت بهنوعی کشور را دوباره پشت میز مذاکره بنشانند؛ مذاکرهای که البته نتیجه آن پیشتر معلوم است. بررسی چند مورد از این اظهارنظرها و واکنشها باعث دقیقتر شدن بحث خواهد شد و احتمالا خواهید فهمید برخی فعالان سیاسی در داخل چه آش شوری برای کشور پختهاند.
مادامی که تحریمها در عمل لغو نشود، بایدن همان ترامپ است
عباس عبدی که خود مدعای دانستن سیاست و شناخت فضای بینالمللی دارد، اقدام آمریکا برای بازپسگیری درخواست ترامپ در ماجرای فعالسازی مکانیسم ماشه را ناشیاز تغییر سیاست در کاخسفید میداند و البته بعید نیست طی روزهای آتی هم دوباره قدم پیش گذاشته و به حاکمیت بگوید اگر این بار فضا را غنیمت ندانسته و برای رسیدن به یک توافق جدید تلاش نکنید، حتما ضرر بزرگی خواهید کرد. او البته پیشتر و در ایام حضور ترامپ در کاخسفید پیشنهاد گفتوگوی توئیتری حسن روحانی با ترامپ را داده بود.
طرح گامبهگام، یک خطای استراتژیک
نمونه جالبتر ماجرا پیشنهاد علی مطهری برای این فضا است. او در صفحه شخصی خود در توئیتر از یک پیشنهاد گامبهگام نام برد که مبتنیبر فرآیندی مرحلهای دو کشور ایران و آمریکا را به برجام ۲۰۱۵ بازخواهد گرداند؛ طرحی که البته کاملا از سر خوشخیالی توضیح داده شده و اساسا عملیاتی نیست. او میگوید در ازای لغو تحریم نفتی و بانکی ایران غنیسازی 20 درصد را متوقف و همینطور تا پایان طرفین گامبهگام پیش بروند. البته شاید این حرف علی مطهری ناشیاز اظهارنظر غیرمعقول و بیاثر حسن روحانی در جلسه هفته گذشته هیات دولت هم باشد؛ جایی که او در اشتباهی که البته امیدواریم سهوی بوده باشد، گفت: «آمریکاییها بیایند بهصراحت اعلام کنند ما هم به صراحت اعلام میکنیم، آمریکاییها یک قدم بردارند، ما هم یک قدم برمیداریم، آمریکاییها همه قدمها را بردارند ما هم همه قدمها را باهم برمیداریم. تدریج میخواهند، اهلاً و سهلاً. مجموعه میخواهند اهلاً و سهلاً، نمیخواهند بازهم اهلاً و سهلاً.» البته شاید برخی بگویند این اظهارنظری دیپلماتیک برای نمایش باز بودن همه راهها به آمریکا برای اجرای تعهدات برجامی و با هدف گرفتن بهانه از آنها است، اما درواقع ماجرا این است که سخن گفتن از بازگشت تدریجی به توافق هستهای ورود به یک بازی پرپیچوخم، بینتیجه و حتی خطرناک است. دلایلش هم روشن است. ازجمله اینکه ورود به یک فرآیند حقوقی بسیار پیچیده که بهانهها و راههای فرار زیادی هم دارد با آمریکایی که تلاش خواهد کرد در هر مرحله امتیازهای نامتوازن و نامتقارنی بین طرفین تبادل شود، حتما بینتیجه خواهد بود و کشور را وارد یک فرسایش و مسیر بیانتها میکند. آمریکا مطمئنا در این میدان کنگره، لابی صهیونیست و دهها بهانه دیگر را مطرح خواهد کرد و رفع آنها را به ایران خواهد فروخت، درحالی که همه آنها مشکل آمریکا است و نه ایران. علاوهبر این موضوع، جامعه شرطیشده در اثر بیتدبیری روحانی و تیمش ممکن است دوباره به چالش کشیده شود و این صرفنظر از احتمالا تکرار خطای برخی مسئولان است. برخی مسئولان ممکن است بهجای لغو همه 1500 تحریم بهصورت یکجا، آبنبات چوبی را امتیاز بزرگ و نهایی تصور کنند و از منافع ملی کوتاه بیایند.
آنچه اکنون مشخص و معلوم است، لزوم پافشاری ایران بر خواسته خود درمقابل آمریکای فریبکار است. ایران باید بداند آمریکا به محض رورود به 1+5 هیچ تحریمی را لغو نخواهد کرد و آنگاه این ما هستیم و کنسرسیومی از کشورهای زیادهخواه غربی که حالا دور هم جمع شدهاند و اساسا به هیچ تعهدی هم پایبند نخواهند بود. در اینخصوص اظهارنظر سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه به نظر دقیقتر و حتی متضاد با حرف حسن روحانی است. او در واکنش به اقدامات سطحی بایدن گفت: «ترتیب کلیدی این است: تعهد – اقدام –جلسه.»
مثال اخر تیتر عجیبوغریب نشریه صدا از رسانههای رادیکال اصلاحطلبان است؛ تیتری که هم یک اعتراف بزرگ است و هم تلاش برای فشار آوردن به حاکمیت. «اقتصاد منتظر توافق» درواقع هم اعتراف به این است که دولت در این سالها اقتصاد را به کما فروبرده و از طرف دیگر تلاشی است برای فشار به حاکمیت برای مذاکره با آمریکا و رسیدن به یک توافق جدید.