کد خبر: 51777

آمریکا همزمان با خارج‌کردن انصارالله از لیست سازمان‌های تروریستی، خواستار توقف عملیات نظامی شد

مأرب ؛ آخرین خان یمن

وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد آمریکا نام گروه انصارالله را رسما از فهرست گروه‌های تروریستی خارج کرده است.

 قراردادن نام گروه انصارالله در فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات‌متحده آمریکا، به تصور بسیاری از تحلیلگران بین‌الملل، جدا از اینکه به بحران انسانی موجود در یمن‌ دامن می‌زد، فاقد هرگونه اثرگذاری میدانی به‌نفع عربستان سعودی و پایان یافتن بحران یمن بود. برهمین اساس نیز مقامات دولت بایدن از بازنگری در این تصمیم و احتمال خروج انصارالله از فهرست سازمان‌های تروریستی خبر می‌دادند. این اتفاق روز سه‌شنبه رخ داد و وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد آمریکا نام گروه انصارالله را رسما از فهرست گروه‌های تروریستی خارج کرده است. این وزارتخانه در بیانیه‌ای گفت که تصمیم پیشین درخصوص درج نام انصارالله در فهرست گروه‌های تروریستی رسما از امروز 16 فوریه 2021 ملغی شده است و انصارالله یمن دیگر به موجب قوانین مرتبط با تروریسم جهانی تحریم نیست. وزارت خزانه‌داری در ادامه این بیانیه افزود: «از این به بعد افراد و نهادهای آمریکایی نیازی نیست از دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری (OFAC) برای انجام معاملات یا انجام فعالیت‌هایشان در ارتباط با انصارالله درخواست مجوز کنند، مگر اینکه افراد یا فعالیت‌های تحریم‌شده دیگری موردنظر باشد.» پس از این بیانیه ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، در یک بیانیه رسمی از حوثی‌ها خواست عملیات نظامی خود به‌ویژه علیه مأرب را متوقف کنند و از حملات فرامرزی مرزی به عربستان سعودی نیز دست بردارند. او از حوثی‌ها خواست تا به‌طور سازنده در روند صلح سازمان ملل متحد شرکت‌ و با تیموتی لندرکینگ، نماینده جدید آمریکا در امور یمن به‌طور جدی تعامل کنند.‌ در بیانیه وزارت خارجه آمریکا آمده «حمله انصارالله به مأرب نشان می‌دهد این گروه به صلح یا پایان جنگ پایبند نیست. اگر انصارالله در رسیدن به راهکار سیاسی جدی است باید تمام عملیات نظامی و هرگونه «اقدامی که ثبات را برهم ‌می‌زند» ازجمله حملات علیه عربستان را متوقف کند.» این درخواست آمریکا ساعاتی بعد با واکنش محمد عبدالسلام، سخنگوی انصارالله و رئیس هیات مذاکره‌کننده دولت نجات ملی یمن در گفت‌وگو‌های این کشور مواجه شد. او نوشت: «این ما هستیم که خواستار اقدام سیاسی سازنده و موفق آن هم بعد از آتش‌بس کامل و فراگیر و لغو محاصره هستیم.» عبدالسلام به سابقه کارشکنی‌های طرف سعودی در آتش‌بس‌های مختلف در یمن اشاره کرد و افزود: «براساس تجربه‌های گذشته‌ای که داشتیم، هیچ فرآیند سیاسی تحت شرایط آتش و محاصره هرگز موفق نخواهد بود. متجاوز باید به دشمنی و حملات خود پایان داده و محاصره یمن را لغو کند. ما آماده‌ایم که با رویکرد مثبت با این مساله تعامل کنیم.»

 پروژه نجات بن‌سلمان

یکی از دلایل خروج انصارالله از فهرست تروریستی، به پایان رسیدن ماه‌عسل آمریکا با محمد بن‌سلمان است، اما این به آن معنا نیست که قرار است آمریکا، فاصله معناداری از عربستان بگیرد. شاید بهترین تعبیر برای وضعیت فعلی را بتوان بالانس روابط تلقی کرد. در چارچوب همین بالانس، دیروز و به فاصله یک‌روز از تصمیم دولت بایدن درباره انصارالله، کاخ سفید رسما محمد بن‌سلمان را از روابط بین دو کشور حذف کرد. آنطور که جن ساکی سخنگوی کاخ سفید گفته، جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا در نظر دارد روابط کشورش با عربستان را از مسیری تازه و تنها از کانال ارتباط با سلمان بن‌عبدالعزیز پادشاه این کشور دنبال کند. او در این خصوص تصریح کرد که در دیپلماسی موردنظر بایدن برای ارتباط با عربستان محمد بن‌سلمان ولیعهد این کشور جایی ندارد. پیش از این در 16 بهمن‌ماه جو بایدن با اعلام سیاست جدید آمریکا درخصوص جنگ یمن اعلام کرد که واشنگتن حمایت از ائتلاف نظامی تحت رهبری عربستان سعودی در جنگ چندین‌ساله در یمن را پایان می‌دهد. آسوشیتدپرس این سیاست را فشار بر پادشاهی سعودی به‌منظور پایان دادن به کارزار نظامی خود در یمن تفسیر کرده، اما این سوال را نیز مطرح کرده بود که چگونگی رسیدن به صلحی پایدار در فقیرترین کشور جهان عرب همچنان یک‌سوال است. هرچند دولت بایدن حمایت کشورش از ائتلاف سعودی در این جنگ را اعلام کرده، اما واقعیت این است که عربستان و محمد بن‌سلمان از سال‌ها قبل به‌دنبال بهانه‌ای برای خروج آبرومند از بحران یمن بودند، این اتفاق به‌دلیل اینکه انصارالله حاضر به پذیرش شروط عربستان نبود، ناکام می‌ماند. اکنون شاید مخالفت ظاهری آمریکا با تداوم این جنگ، بتواند ریاض را پس از مذاکرات صلح، کمی آبرومندتر از یمن خارج کند. به‌هرحال نباید این را از نظر دور داشت که مجوز حمله به یمن در دولت دموکرات باراک اوباما صادر شد و تا ابتدای سال 2017 نیز ادامه داشت. در همین راستا، «ابراهیم الوادعی» در یادداشتی که برای شبکه المسیره نوشته، ‌‌اشاره کرده که دولت آمریکا به عربستان سعودی اجازه داده در یک دوره 6ساله در یمن برای خود پیروزی رقم بزند، اما اکنون ریاض پس از 6سال از تامین منافع آمریکا در منطقه و باب المندب و همچنین تامین امنیت اسرائیل عاجز است. به گزارش ایسنا، الوادعی نوشت: «جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید که این جنگ خیلی طولانی شده است. تجاوز به یمن در دوران دموکرات‌های آمریکا در سال ۲۰۱۵ میلادی آغاز شد که طی آن ریاض فرصت یافت تا پیروزی را به‌دست آورد و معاملات تسلیحاتی بدون هیچ‌گونه مانعی با ریاض انجام شد، اما توفیقی در دستیابی به اهداف جنگی برنامه‌ریزی‌شده، حاصل نشد و اوضاع طبق برنامه‌ریزی آنها پیش نرفت تا نمایندگان سفارت‌های آمریکا و عربستان ظرف دوهفته پس از آغاز جنگ به صنعا بازگردانده شوند. این مساله به دوماه بعد و سپس به یک‌سال بعد موکول شد، اما امروز جنگ درحال ورود به هفتمین سال خود است و هیچ‌دستاوردی در این زمینه حاصل نشده و حتی دستاوردهای سال‌های گذشته را نیز از دست داده‌اند.

تسلیحات آمریکا در طول سه‌سال جنگ با یمن شهرت جهانی خود را از دست داد و هیچ‌چیز واقعی‌تر از میدان جنگ نیست و ائتلافی که 6سال قبل با حمایت قوی آمریکا و غرب تشکیل شد، امروز از آخرین پناهگاه‌هایش در شرق یمن دفاع می‌کند و از سال ۲۰۲۰ تاکنون وضعیت آن وخیم‌تر شده و هر روز مناطق بیشتری از کنترل آن خارج می‌شود.»

او نوشته: «در برابر همه این ناامیدی‌ها و شکست‌ها، دموکرات‌های آمریکایی پس از ورود به کاخ سفید، با مهارت و ترفند خاص خود و سخنان رسانه‌ای شعار متوقف کردن فروش سلاح به ریاض و حذف انصارالله از فهرست سازمان‌های «تروریستی» را سر دادند، اما هدف فریب دادن طرف یمنی و کند کردن روند ورود ارتش و کمیته‌های مردمی یمن به مأرب است، تا به‌واسطه آن محاسبات جدیدی انجام دهند و سردرگمی ائتلاف تحت امرشان را برطرف کنند.»

 چرا آمریکا مخالف آزادی مأرب است؟

به‌دلیل ویژگی‌های جغرافیایی یمن و نزدیکی مراکز عمده جمعیتی این کشور درکنار یکدیگر آزادسازی مأرب باعث گشوده شدن چندین گره پی‌درپی در جنگ یمن خواهد شد.

1 _خارج شدن صنعا از تهدید

استان مأرب در غرب استان صنعا قرار دارد. فاصله شهر مأرب از شهر صنعا پایتخت یمن 170 کیلومتر است و مأرب به‌نوعی دروازه شرقی پایتخت به‌حساب می‌آید. پس از مأرب دو استان حضرموت و شبوه در سمت غربی استان صنعا قرار دارند که به‌دلیل فاصله زیاد و جمعیت کم قابلیت تهدید زمینی پایتخت یمن را ندارند. با آزادسازی مأرب عملا تلاش‌ها از سمت شرق برای دسترسی به صنعا با ناکامی روبه‌رو خواهد شد. برای ائتلاف متجاوز عربی دسترسی به پایتخت یمن از سمت شمال به‌دلیل تسلط کامل شیعیان زیدی مسدود است و از سمت غربی و جنوبی نیز استان‌های متعددی در اختیار نیروهای مقاومت یمن قرار دارند. به همین دلیل تنها روزنه امید ریاض برای اشغال صنعا جبهه شرقی بود که در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد.

۲  _ سیطره دولت مرکزی بر اکثر مناطق مهم کشور

با پاکسازی مأرب که پس از پاکسازی استان مجاور آن یعنی جوف صورت می‌گیرد، دولت مرکزی یمن عملا بر بخش اصلی این کشور یعنی قسمت شمالی یمن مسلط خواهد شد. در این میان تنها استان‌های جنوبی و شرقی یمن باقی خواهند ماند که به‌رغم جمعیت کم دارای اهمیت در زمینه دسترسی زمینی و وسعت هستند. پاکسازی مأرب به‌معنای تسلط نیروهای مقاومت بر بیش از 90 درصد از استان‌های شمالی یمن است که تقریبا سه‌چهارم جمعیت این کشور را در خود جای داده‌اند. باید توجه داشت که آزادسازی مأرب همچنین باعث خواهد شد بخشی از توان نظامی نیروهای مقاومت یمن آزاد شده و آنها در ادامه عملیات خود وارد استان‌های وسیع حضرموت و شبوه شوند.

۳ _  قطع مسیر زمینی تدارکات  ائتلاف سعودی

دولت مرکزی یمن سال گذشته میلادی با پاکسازی استان شمالی الجوف بر قسمت زیادی از مناطق مرزی این استان با عربستان سعودی مسلط شد. پاکسازی مأرب که حکم مسیر اتصال بین شمال و جنوب و شرق و غرب این کشور را دارد، عملا مسیرهای زمینی عربستان سعودی برای رساندن تدارکات از سمت شمال تا حد زیادی قطع خواهد شد. باید درنظر داشت دولت مرکزی یمن پس از مأرب به‌سرعت روانه استان‌های شرقی و جنوبی نیز خواهد شد. این اقدام باعث می‌شود گذرگاه‌های مرزی عربستان با حضرموت نیز مورد تهدید قرار گرفته و زودتر از موعد قابلیت استفاده را از دست بدهد.

۴ _ دسترسی دولت مرکزی به میادین نفتی

به‌دلیل محاصره یمن دولت این کشور با مشکل تامین انرژی روبه‌رو است. مأرب قلب انرژی این کشور به‌شمار می‌رود و دارای میادین نفت و گاز و همچنین پالایشگاه، خطوط لوله انتقال نفت و گاز به دیگر نقاط کشور و همچنین نیروگاه‌های برق است. با پاکسازی این استان بخش بزرگی از مشکلات نفتی دولت مرکزی یمن حل خواهد شد. هم‌اکنون صنعا ازطریق نفتکش‌هایی که به سواحل غربی این کشور می‌آید، نیازهای نفتی خود را تامین می‌کند، اما این نفتکش‌ها نیز با فشارهای بین‌المللی و براساس توافقات صورت‌گرفته با سازمان ملل تحت نظارت فرامنطقه‌ای وارد سواحل یمن می‌شوند. این مسیر به‌دلیل کارشکنی‌های متعدد متجاوزان قابل‌اتکا نبوده و بخش کوچکی از نفت دولت مرکزی از این مسیر قابل‌تامین است.

5 _ ترکیب قدرتمند قبایلی مأرب

مأرب دارای ترکیب قبایلی قدرتمندی در یمن است. به همین دلیل این استان عملا پایتخت اصلی دولت مستعفی منصور هادی بوده و بخش اعظم نیروهای نظامی آن را تامین کرده است. این استان همچنین مرکز حزب‌الاصلاح است که گرایش‌های اخوانی دارند. پاکسازی این استان عملا با پیوستن قبایل این استان به دولت مرکزی همراه خواهد شد. هم‌اکنون نیز مذاکرات بسیاری میان دولت مرکزی و قبایل صورت گرفته و در هفته‌های اخیر صد‌ها رزمنده را از جبهه ائتلاف سعودی خارج کرده است. هم‌پیمانی گروه‌های قبایلی و سیاسی مهم این استان با دولت مرکزی باعث قرار گرفتن آنها در صفوف نیروهایی خواهد شد که به‌سمت آزادسازی دیگر استان‌ها خواهند رفت. همچنین این مساله باعث کاهش قدرت سیاسی سعودی‌ها در یمن خواهد شد، زیرا آنها منطقه‌ای مهم را از دست داده‌اند و دیگر جای پای محکمی در مأرب نخواهند داشت.

6_  دسترسی بدون مانع به سواحل جنوبی یمن

تنها مسیر دسترسی دریایی دولت مرکزی یمن پیش‌تر سواحل استان الحدیده در دریای سرخ بود؛ سواحلی که کمتر از 400 کیلومتر طول داشتند. بخش بزرگی از این سواحل با پیشروی نیروهای وابسته به امارات و حضور مستشاران نظامی غربی در سال‌های اخیر به اشغال درآمده است. باقی‌مانده این سواحل نیز به‌شدت تحت نظارت هوایی و زمینی است.
با آزادسازی مأرب عملا نیروهای دولت مرکزی یمن در آستانه دسترسی به سواحل گسترده یمن در جنوب قرار خواهند داشت. استان حضرموت که در سمت شرق یمن واقع شده، از 350 کیلومتر ساحل برخوردار است. اگر سواحل استان‌های المهره و شبوه نیز به آن اضافه شوند، طول مجموع سواحل این منطقه 800 کیلومتر خواهد شد. ازسوی دیگر این سواحل به اقیانوس هند راه دارند که این مساله باعث آسان شدن تدارکات‌رسانی به نیروهای مقاومت یمن می‌شود. در سوی دیگر نظارت بر این سواحل به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و دوری آن از پایگاه‌های دریایی ائتلاف متجاوز به آسانی کنترل سواحل استان الحدیده در دریای سرخ نخواهد بود.

7 _  ایجاد فشار در درون جبهه عربستان-امارات

ائتلاف سعودی‌ها و امارات در داخل یمن دارای دو شاخه است. ریاض از دولت مستعفی منصور هادی حمایت می‌کند و ابوظبی نیز پشتیبان شورای انتقالی جنوب است. درحالی‌که پایگاه قدرت نیروهای وابسته به منصور هادی در مأرب قرار دارد، شورای انتقالی جنوب، قدرت اصلی در استان‌های جنوبی این کشور است. درصورت پاکسازی مأرب نیروهای وابسته به منصور هادی با فرار از این شهر به مناطق جنوبی مانند استان عدن خواهند رفت؛ جایی که در دوسال اخیر شاهد درگیری‌های متعددی میان حامیان امارات و عربستان بوده است. حضور این نیروها در استان‌های جنوبی تنش‌ها میان نیروهای منصور هادی و شورای انتقالی جنوب را افزایش داده و نیروهای مزدور ائتلاف عربستان و امارات را به درگیری شدید داخلی خواهد کشاند.

۸ _ تهدید موقعیت بین‌المللی دولت مستعفی منصور هادی

باوجود استعفای منصورهادی از مقام ریاست‌جمهوری، وی با فرار از صنعا خود را رئیس‌جمهور یمن نامید و مدعی شد با فشار نیروهای مقاومت یمن استعفا کرده بود. منصور هادی هم‌اکنون با حمایت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود را دولت رسمی یمن معرفی می‌کند. با سقوط مأرب و فروپاشی امکانات منصور هادی در داخل یمن دیگر او و دولت خودخوانده‌اش وجهه‌ای در سیاست نخواهند داشت و ازسوی طرف‌های بین‌المللی بی‌اعتبار تلقی خواهند شد. این مساله وزن بین‌المللی دولت قانونی یمن را که در صنعا مستقر است، افزایش خواهد داد.  

هزینه‌های نظامی سرسام‌آور

در محاسبات محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان و مشاوران نظامی ریاض، ائتلاف سعودی و متحدانش می‌توانستند با هزینه حداکثر چند صد میلیون دلاری، پرونده انصارالله را در بازه‌ای دوهفته‌ای به بایگانی بسپارند. رخدادهای میدانی اما برخلاف محاسبات در ریاض رقم خورد تا یک پرونده دوهفته‌ای در بازه‌ای بیش از پنج‌سال هم به نقطه مطلوب نرسد. در یک بازه 10ساله (2017-2008) چندین کشور واردات اسلحه خود را به‌شدت افزایش داده‌اند که در سال 2017، هفت کشور از این 10 کشور جهان در خاورمیانه بودند. یکی از اصلی‌ترین کشورها در خاورمیانه با هزینه‌های بسیار بالای نظامی، عربستان است. از بهار سال 2015 که عربستان مداخله نظامی در یمن را آغاز کرد، هزینه‌های نظامی خود را به‌قدری افزایش داد که انستیتو بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم (سیپری) سال 2017 در تحلیلی نوشت عربستان سعودی سومین مخارج نظامی در جهان را در سال 2017 به خود اختصاص داده که این رقم با اختلاف بزرگ‌ترین مخارج نظامی خاورمیانه بوده است. (شکل یک) با نگاهی به دهه (2017-2008)، هزینه‌های نظامی عربستان بین سال‌های 2008 و 2015 با 74درصد افزایش به 90.3 میلیارد دلار یعنی بالاترین سطح رسیده است. پس از سقوط قیمت نفت -‌و درنتیجه درآمد دولت‌- هزینه‌های ریاض در سال 2016، 29 درصد کاهش یافت (شکل 2) ولی در سال 2017 مجددا با 9.2 درصد افزایش به 69.4 دلار دلار معادل 10 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور رسید. در مقام مقایسه، می‌توان گفت تمام 15 کشوری که بیشترین هزینه را در امور نظامی هزینه می‌کنند، کمتر از 4.2 درصد تولید ناخالص داخلی خود را به ارتش اختصاص داده‌اند. این نکته مهم است که ارقام مربوط به هزینه‌های نظامی عربستان سعودی تخمینی است، زیرا اسناد عمومی عربستان سعودی درمورد بودجه و هزینه‌های واقعی حاوی مقدار کمی از اطلاعات مربوط به هزینه‌های نظامی است و هیچ داده تفکیکی درمورد هزینه‌های نیروهای شبه‌نظامی مورد حمایت ریاض در دست نیست.

بحران یمن و شکست ریاض برای پایان‌دادن به آن با نابودی انصارالله ریاض را تبدیل به دومین واردکننده بزرگ اسلحه در جهان در دوره زمانی 2017-1998 کرد. افزایش چشمگیر حجم واردات اسلحه در سال‌های 2017-2013 (شکل 3)، به سطحی بالاتر از هر دوره پنج‌ساله قبلی و بسیار بالاتر از سایر کشورهای منطقه خلیج‌فارس بوده است. جدا از هزینه‌های نظامی برای خرید تجهیزات، ریاض هزینه‌های دیگری برای جنگ در یمن نیز داشته است. مردادماه سال 98 اندیشکده آمریکن سینکر (American Thinker) اعلام کرد عربستان روزانه برای استخدام مزدوران و تسلیحات نظامی ۲۰۰میلیون دلار هزینه کرده است.

 

مرتبط ها