به گزارش «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحتعنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز میپرداخت. بنمایه این رشته مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علیاکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده و سپس، بنا به درخواستهای متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیقتر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواستهای مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته بهجهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.
ابنسینا در قانون به مقوله زیبایی و تناسب اندام نیز پرداخته و درباره مسائلی ازقبیل زیبایی ظاهری، چاقی و لاغری، بهداشت، سلامت پوست و مو و موضوعاتی از این دست، مطالب دقیقی را مطرح کرده است. در گفتار دوم از کتاب چهارم، سه فصل را به پوست اختصاص داده است. به نظر وی، در کنار تغذیه خوب باید پوست را از عوامل جوی مضر مثل گرما و سرما، تاثیر منفی تابش نور خورشید و باد حفظ کرد. او سپس به رفتارها و حرکات ویژهای که در زیبایی صورت موثرند پرداخته و از ورزش عضلات صورت یاد کرده است. پس از آن، بیماریهایی را که سبب زشتشدن رنگ رخساره میشود، ذکر کرده و برای درمان آن مطالبی بیان کرده است.1
ابنسینا در معالجه ناخنک چشم بهترین درمان را برکندن بهوسیله نیشتر دانسته و توصیه کرده است که: «ناخنک نرم را باید با قلاب بلند کرد و هرگاه بلند شد و آویزان، قیچی کردنش آسان است. اگر کنده نشد مو یا تار ابریشمی بهوسیله سوزن یا نی نازک بر زیر آن مینهی و اگر نشد با نیشتر باریک و کند آن را میکَنی. دقت شود که گوشت ریشگاه را نزنی که کار به اشکریزی میکشد.» (ابنسینا، کتاب پنجم، ص 222)
ناگفته نماند که از این کتاب، سرقتهای مکرر علمی هم انجام شده که از آن جمله میتوان از قانون «سوراخ کور» یاد کرد که در کتابهای اروپایی به نام ژرژ دیولافوا (1911–1839ق)، کاشف آپاندیسیت، ثبت شده و درواقع، همان قانون «سده» یا «انسداد» در کتاب قانون ابنسینا است. براساس قانون انسداد، درصورت مسدود شدن مجرای هر عضوی از بدن که مجرایی به بیرون داشته باشد یا دارای ترشح باشد، در آن عضو، غده ایجاد میشود.2
کتاب قانون که محتویات آن بالغ بر یک میلیون کلمه است آنچنان مورد توجه محافل پزشکی در شرق و غرب بوده که کتابهای دیگر طبی پیش از خود را تحتالشعاع قرار داده است. حاجیخلیفه3 شرحها و حاشیهها و اختصارهای بسیاری را برای قانون نام میبرد. ازجمله مختصرات این کتاب که بر هر یک شروح متعددی هم نوشتهاند یکی کتاب الموجز از علیبن نفیس قرشی است و دیگر، قانونچه یا القانونچی فی الطب از محمودبن عمر چغمینی خوارزمی به عربی (-745 ق) و الفصول الایلاقیه (- 460ق) و التشریح المکنون فی تنقیحالقانون از هبهالله بن جمیع ( - 594ق) و خلاصهالقانون از ابوسعیدبن ابیالسرور الاسرائیلی السامری العسقلانی و مختصر القانون از ابوعلی محمدبن یوسف بن شرفالدین است.4
شروح معروف قانون هم عبارتند از: شرح ابوعبید عبدالواحد جوزجانی، شاگرد ابنسینا؛ شرح علی بن رضوان (-460ق)؛ شرح فخرالدین رازی (-606 ق)؛ شرح ابراهیمبن علیبن محمد سلمی القطب المصری (قرن هفتم هجری)؛ شرح نجمالدین احمد نَخجَوانی؛ شرح شمسالدین محمدبن محمود آملی (-753 ق)؛ شرح سعدالدین محمد فارسی؛ شرح فخرالدین محمد خُجَندی؛ شرح جمالالدین حلّی؛ شرح رفیعالدین کیلی؛ شرح یعقوببن اسحاق ساوی یا سامری (قرن هفتم هجری)؛ شرح ابوالفرج یعقوب بن اسحاق معروف به ابنالقف؛ شرح محمدبن عبدالله آقسرایی (قرن هشتم هجری)؛ شرح حکیم علی جیلانی یا گیلانی (قرن دهم هجری)؛ شرح کلیات قانون سدیدالدین کازرونی (-745 ق)؛ شرح ابوالفضایل محمد بن نامور خُنجی (646 -590ق)، پزشک و محدث و حکیم مصری5 که یکی از نوشتههای معتبر خنجی است؛ شرح علیبن عبدالرحمان مشهور به زینالعرب المصری (-770 ق)؛ شرح عزیزالدین رازی؛ شرح قطبالدین ابراهیم مصری؛ شرح غیاثالدین منصور دشتکی؛ شرح مسیحالملک یا حکیم شفایی خانبن حکیم عبدالشافی خان؛ شرح هبهاللهبن جمنی؛ شرح منظوم محمودبن مسعودبن مصلح فارسی کازرونی معروف به علامه قطبالدین شیرازی (-710/716 ق) به نام تحفهالسَّعیدیه؛ شرح افضلالدین جُوِینی؛ شرح ربیعالدین عبدالعزیز چلپی؛ شرح اسحاق خانبن اسماعیل خان دِهلَوی (قرن دوازدهم هجری) به نام غایه المفهوم فی تدبیر المحموم؛ شرح و حاشیه بر قانون ضیاءالدینبن بهاءالدین شجاعی.
پینوشت:
۱.افخم بطحائی، مریم (1390). «دستاوردهای پزشکی ابنسینا»، دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران، زیرنظر علیاکبر ولایتی، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی، ص 331.
۲. همان، ص 325.
۳. حاجیخلیفه، مصطفیبن عبدالله (1387 ق). کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، تهران، اسلامیه و جعفری تبریزی، ج 2، ص 1311.
۴. صفا، ذبیحالله (1384). جشننامه ابنسینا، مجلد اول: سرگذشت و تالیفات و اشعار و آرای ابنسینا، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ دوم، ص 101.
۵. نسخهای از این شرح که در 671 ق کتابت شده در کتابخانۀ ملی پاریس محفوظ است. (حاجیخلیفه، مصطفیبن عبدالله (1387 ق). کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، تهران، اسلامیه و جعفریتبریزی، ج 2، ص 1312.)