کد خبر: 51420

علم، مرز بی‌پایان/13

کمک مراکز خیریه در پیشبرد تحقیقاتی

علم در 75 سال آینده‌

رئیس موسسه علوم «کارنگی» معتقد است سرمایه‌گذاری پرخطر قابل‌دسترس ازسوی مراکز خیریه، مانند سرمایه‌گذاری خطرناک برای علم محسوب می‌شود. این مراکز خیریه می‌توانند در تحقیقاتی سرمایه‌گذاری کنند که در مسیر اصلی قرار نگرفته‌اند، اما از قابلیت تولید فواید بزرگ برخوردارند.

به گزارش «فرهیختگان»، مجموعه مقالات علم، مرز بی‌پایان خلاصه دیدگاه‌‌های کارشناسی متخصصان حوزه‌ سیاستگذاری علم‌وفناوری درخصوص آینده تحقیقات و پژوهش‌های علمی است که «فرهیختگان» بخش‌های مختلف آن را هر روز در همین ستون منتشر می‌کند. باتوجه به جنبه‌های اساسی روابط میان علم، آموزش‌عالی و دولت، «علم، مرز بی‌پایان» چارچوبی برای اندیشیدن به بخش‌های دولتی و خصوصی شامل انسان‌دوستی را برقرار کرده بود. بزرگ فکر کردن و طولانی‌مدت فکر کردن دقیقا آن چیزی است که مدنظر است و باید اتفاق بیفتد.

  جایی که مراکز خیریه شکوفا می‌شوند

همان‌طور که «آدام فالک»، رئیس بنیاد A«آلفرد پی. اسلون» گفته، سرمایه‌گذاری دولت می‌تواند بیشتر از سرمایه‌گذاری تمام مراکز خیریه باشد، اما این مراکز خیریه به دلایل مختلفی می‌توانند کارهایی را انجام دهند که دولت قادر به انجام آنها نیست.

ابتدا، مراکز خیریه تحمل بالایی برای روبه‌رو شدن با خطرات را دارند، درحالی‌که دولت گزینه‌های کم‌خطرتری را هم می‌تواند انتخاب کند. باوجود این، تاب‌آوری خطر، تحمل شکست واقعی است. هیات‌مدیره مراکز خیریه دوستدار چیزهای خطرناک هستند که موفقیت آنها تضمین شده باشد.

دوم، اینکه حمایت برخی مناطق تحقیقاتی برای دولت دشوارتر است؛ مانند موضوعات بین‌رشته‌ای که هیچ آژانس دولتی مسئولیت این رشته را برعهده نگرفته است. به‌طور مشابه، رشته‌های درحال ظهور باتوجه به تعداد نامتناسب جوانان، دانشمندانی که به‌تازگی در حرفه خود مشغول به‌کار شده‌اند، ممکن است به‌رغم تعهدها و قول‌هایی که دولت داده، نادیده گرفته شوند.

سوم، اینکه مراکز خیریه به‌خوبی تجهیز شده و از فعالیت‌هایی حمایت می‌کنند که منجربه تغییرات فرهنگی می‌شود. به‌عنوان نمونه، می‌توان به عزم بنیاد «آلفرد پی. اسلون» در حمایت از تنوع، عدالت و درج در هر کمک‌هزینه با سوال از مردم برای توصیف این موضوع اشاره کرد که چه‌کسی در فعالیت پیشنهاد حضور خواهد داشت. در این حالت و دیگر روش‌ها، این بنیاد قادر است فرصت‌هایی را برای انجام کارهایی فراهم کند که تنها باید با حضور در یک موقعیت آنها را انجام دهد.

«مری وولی»، رئیس پژوهش آمریکا نیز نظر خود را درباره نقش بالقوه مراکز خیریه در تغییر فرهنگ عنوان کرد. به‌عنوان مثال، سازمان او با حمایت از بنیاد «ریتا آلن»، موفق به تهیه کمک‌های مالی برای کمک به دانشجویان دکتری و ارشد شده که به‌منظور کار در جوامع خاص جهت تامین منافع عمومی طراحی شده‌اند. علاوه‌بر این، مرکز تحقیقاتی آمریکا توانسته با دانشگاه‌ها و ایالت‌های کم‌برخوردار که از زیرساخت‌ها و اکوسیستم‌های تحقیقاتی کمتری توسعه ‌یافته ارتباط برقرار کند که آنها را قادر به ایجاد ظرفیت بیشتر کند. تعهد ما که همگام با تمام اجزای یک سازمان علمی پیش می‌رود، فکر کردن درباره آن است که چگونه به چنین گستره عمومی وصل شده و چگونه آن را منعکس و به آن خدمت‌رسانی کنیم.

باوجود این، «فالک» هشدار داد:‌ «مراکز خیریه در حمایت از طرح‌ها، باید درمقابل لزوم تامین بودجه ایده‌هایی که علایق و اولویت‌های خیریه را منعکس می‌کند، مقاومت داشته باشند. ما به اساس آن خطر آگاه هستیم. ما با انتخاب‌های خود در مشارکت عمیق با این رشته‌ها و جوامعی که قصد خدمت‌رسانی به آنها را داریم، با این خطرات روبه‌رو می‌شویم.»

  مراکز خیریه‌ به‌عنوان کاتالیزور تغییرات

«اریک ایزاکس»، رئیس موسسه علوم «کارنگی» معتقد است سرمایه‌گذاری پرخطر قابل‌دسترس ازسوی مراکز خیریه، مانند سرمایه‌گذاری خطرناک برای علم محسوب می‌شود. این مراکز خیریه می‌توانند در تحقیقاتی سرمایه‌گذاری کنند که در مسیر اصلی قرار نگرفته‌اند، اما از قابلیت تولید فواید بزرگ برخوردارند. آنها سریع عمل کرده و می‌توانند مسیر خود را تغییر داده یا شکل جدیدی از تحقیقات را با سرعت بالایی پیش ببرند. این مراکز شرایط را برای دانشمندانی که به‌تازگی مشغول کار شده‌اند، فراهم می‌کنند تا راه‌هایی را متفاوت از دیگر محققان درپیش گیرند و به این طریق، به آنها اجازه می‌دهند تا محققان ایده‌های انقلابی و متحول‌کننده را به‌شکلی غیرمتعارف دنبال کنند. این مراکز خیریه درمقایسه با دیگر موسسات، صبورتر بوده و سال‌های طولانی حمایت خود را ادامه می‌دهند و به محقق اجازه می‌دهند به‌دنبال آرزوی خود برود. توانایی انجام هیچ کاری جز پژوهش‌، امتیاز جالب‌توجهی به‌شمار می‌رود.

* مترجم: ندا اظهری

مرتبط ها