به گزارش «فرهیختگان»، مجموعـــه مقــالات علـــم، مرز بیپایان خلاصـــه دیـــدگاههای کـــــــارشــناسی متخـــصــصان حـــــــــوزه ســـــیــــاستگذاری عــــلموفنــــاوری درخصـــوص آینده تحقیقات و پژوهشهای علمی است که «فرهیختگان» بخشهای مختلف آن را هر روز در همین ستون منتشر میکند.
«آلان آلدا»، بازیگر، نویسنده، مدافع ارتباط علمی و موسس مرکز علوم ارتباطات آلان آلدا در دانشگاه استونی بروکف معتقد است در «علم، مرز بیپایان»، بوش عنصری را باقی گذاشته که بهنظر میرسد بهعنوان عنصری کلیدی در چگونگی بقا و شکوفایی شناخته میشود. به گفته او، این عنصر گمشده، ارتباط علم است. در 75 سال آینده، بیشتر از آن تکهپازل گمشده خواهیم شنید.
نظرسنجیها نشان میدهد مردم به علم احترام میگذارند و آن را مقولهای جالب و جذاب تلقی میکنند. برای انتقال ماهیت واقعی علم، دانشمندان باید چه در گفتوگو با یکدیگر، با سیاستگذاران یا عموم مردم ارتباط خوبی برقرار کنند. به این معنا که نهتنها واژههای علمی و تخصصی را به زبان عامیانه و قابلفهم برمیگرداند، بلکه با مردم هم بهراحتی ارتباط برقرار میکند، برای برقراری ارتباط نیز به رویکردی همدردانه نیاز است. زمانی که آلدا میزبان برنامه تلویزیونی مرزهای علمی آمریکا بود، به میهمانان برنامه اجازه نمیداد با جملاتی پیچیده پرسشها را پاسخ دهند. اگر او متوجه حرفهای میهمانان نمیشد، خیلی راحت میگفت: «من متوجه حرفی که زدهاید، نشدم، دوباره توضیح دهید.» این حرف، این ارتباط را دگرگون میکند. این برنامه بسیار پویا بود و بین من و میهمانان بدهوبستان بود و رابطه خوبی ردوبدل میشد. بهگفته آلدا، این نوع تعامل شبیه به آن چیزی است که روی صحنه اتفاق میافتد؛ شما از آنجایی که فیلمنامه نوشته شده یا شما آن را حفظ کردهاید، خط بعدی دیالوگتان را نمیگویید، بلکه به این دلیل دیالوگ بعدی را میگویید که شخص مقابل شما هم چیزی به شما گفته و باعث شده شما مجبور به گفتن دیالوگ بعدی شوید و اینگونه است که ارتباطی پویا شکل میگیرد. باتوجه به مصاحبهای که آلدا با دانشمندان انجام داده، مخاطبان به شخصی که در بالای کوه قرار داشت، توجهی نکردهاند. آنها بهدنبال فردی شبیه به آنهایی میگشتند که بسیار هوشمند بوده و حرف جالبی برای گفتن داشته باشند. آلدا دریافت که آموزش دانشمندان برای داشتن ارتباط شخصی با مخاطب، به برقراری بهتر ارتباط نهتنها با اعضای یک جامعه بلکه با دیگر دانشمندان کمک میکند. دانشمندان با همکاری بیشتر علم در دستورالعملها، باید با افرادی ارتباط برقرار کنند که روی موضوعات مختلفی مطالعه داشتهاند و نیز با همکارانی مرتبط باشند که به فرآیندهای متفاوت عادت کردهاند یا بهدنبال راههای مختلف برای جستوجو روی یک موضوع هستند. با بهتر شدن این ارتباط، همکاری هم بهطور چشمگیری بهبود مییابد و از آنجاکه ارتباط، مستلزم بازگشت به عقب و نگاه به تصویری وسیع از اقدامی است که انجام میدهند، دانشمندان میتوانند درک بهتری از کار خود داشته باشند. من فکر میکنم، پیشبینی میکنم و حتی امیدوارم علم بهدلیل ارتباط بهتر، میان دانشمندان وضعیت بهتری هم پیدا کند. در پنل قبلی، «لشنر» به نیاز دانشمندانی تاکید کرده است که هم تمایل و هم توانایی مشارکت با دیگر ابعاد جامعه را دارند. دانشمندان جوان درحالیکه آموزشها و حمایتهای موردنیاز برای ارتباط موثر را فرامیگیرند، به فرصتهایی برای برقراری ارتباط با دانشمندان در رشتههای دیگر و افراد غیردانشمند نیاز دارند. او معتقد است: «چنانچه آنها را ترغیب نکنیم که این ارتباط را سریعتر برقرار کنند، در آن به مهارت نمیرسند.»
ایجاد مباحثهای دوطرفه
«شیلا جازانوف»، پروفسور مطالعات علموفناوری دانشگاه هاروارد کندی تاکید میکند بیشتر بحثها پیرامون مشارکت عمومی روی این بحث متمرکز شدهاند که دانشمندان چگونه میتوانند با برقراری ارتباط بهتر، ایدههای خود را در جمع مطرح کنند. اما در این میان، کمترین توجه به این قسمت معطوف شده است که ایدههای اجتماعی چگونه میتوانند راه ارتباطی خود را با دانشمندان باز کنند و بهنوعی این بحث مغفول باقی مانده است.
*مترجم: ندا اظهری