کد خبر: 50803

روح‌الله مدبر:

حلقه‌های مفقوده توسعه روابط ایران و روسیه

در صورت عدم رفع ان موانع چشم‌انداز روابط دو کشور ایران و سوریه به صورت خوشبینانه‌ فقط در همین سطح فعلی و صرفا عکس‌های یادگاری درجا خواهد زد. اثرات ملموس این نقاط ضعف در میان و بلندمدت مشهود خواهد شد.

  به گزارش «فرهیختگان»، روح‌الله مدبر، تحلیلگر مسائل روسیه طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: این روزها در اغلب محافل و مراکز تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی ایران، به‌درستی، بحث راهکارهای توسعه مناسبات همه‌جانبه با همسایه شمالی یعنی کشور فدراسیون روسیه مطرح می‌شود و هرازچندگاهی برخی وزرا و مقامات دولتی با انجام مصاحبه‌هایی یا انتشار گزارش هایی از اقدامات خود در این عرصه به سخنرانی می‌پردازند.

حدود 6 ماه قبل بود که وزیر خارجه ایران در سفرش به مسکو، از عزم دولت در تمدید قراردادی بیست‌ساله با روسیه خبر داد. قراردادی که ظریف به آن اشاره کرد، معروف به قانون معاهده اساس روابط متقابل و اصول همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه است که مشتمل بر یک مقدمه و ۲۱ ماده است و در تاریخ ۲۲ اسفندماه ۱۳۷۹، برابر با دوازدهم مارس ۲۰۰۱ میلادی، در دو نسخه به زبان‌های فارسی و روسی تنظیم شده است. این قانون ۱۶ دی‌ماه ۱۳۸۰ در مجلس شورای اسلامی‌ تصویب و در تاریخ ۲۷ دی‌ماه همان سال به تایید شورای نگهبان رسید. این معاهده در ابتدا برای مدت ۱۰سال منعقد و قرار بر این بود درصورتی‌ که هیچ‌‌کدام از طرفین حداقل یک‌سال قبل از پایان اعتبار آن به‌صورت کتبی طرف دیگر را از قصد خود پیرامون قطع اعتبار معاهده مطلع نکند، خود به خود برای دوره‌های پنج‌ساله بعدی تمدید شود. به همین دلیل قانون مذکور برای دو دوره پنج‌ساله تمدید و تا ۲۲ اسفند سال جاری اعتبار دارد. طرف روسی این سند را به‌عنوان یکی از اسناد مهم همکاری دوجانبه ایران و روسیه می‌داند که البته مقرر بود برمبنای این قرارداد قانونی و رسمی بعد از بیست‌سال روابط ایران و روسیه به‌معنای واقعی و نه ادعایی و مصاحبه‌ای، از «تاکتیکی» به روابطی «راهبردی» ارتقا یابد و دو کشور و ملت به صورت ملموسی فعالیت‌های متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، امنیتی، نظامی، زیرساختی و... را احساس و ایران و روسیه در عرصه نظام بین‌الملل به‌عنوان دو شریک و هم‌پیمان موثر در معادلات منطقه و بین‌المللی به نقش‌آفرینی‌های متعدد بپردازند.

به‌عبارتی اگر روابط بلندمدت ایران و روسیه به مرحله راهبردی ارتقا یابد به‌صورت ساده و کوتاه بر سه جنبه تاثیر‌گذار خواهد بود:

نخست آنکه ارتقا و استمرار توسعه مناسبات راهبردی منجر به تاثیرگذاری مثبتی بر منافع طرفین در تحولات منطقه‌ای می‌شود؛ چراکه تشریک‌مساعی و توجه ویژه دو کشور به مسائل و چالش‌های پیرامونی و چگونگی مقابله با تهدیدهای مشترک اغلب هم‌سو است. دوم آنکه در شرایط بحرانی به‌ویژه در مقابله با نفوذ و گسترش تروریسم؛ جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه نشان داده‌اند از قدرت ابتکار عمل و تعامل قوی همکاری موثر دوجانبه برخوردارند. سومین نکته کوتاه در اهمیت روابط بلندمدت ایران و روسیه؛ توسعه همکاری‌های بین‌المللی به‌ویژه در مقابله با یک‏جانبه‌گرایی آمریکایی و تحریم‌های هوشمند این کشور و متحدان غربی‌اش علیه ایران است. در صورت تحقق روابط راهبردی توسعه زیرساخت‌های اقتصادی، علمی و فناوری با همکاری روسیه گامی موثر در بی‌اثر کردن تحریم‌ها و وابستگی به غرب بدعهد خواهد بود.

اما با وجود طی‌شدن بیست‌سال از این تفاهم و با وجود صدها تفاهمنامه، سند همکاری، کمیته، کمیسیون، کارگروه دیگر و سفرهای متعدد هیات‌های مختلف چرا هنوز سطح روابط ایران و روسیه به سطح مطلوب و شایسته مورد توجه و ضروری بایسته نرسیده است؟ بعید می‌دانم به جز معدود متخصصان حوزه روابط ایران و روسیه تاکنون کسی به‌ویژه در وزارتخانه‌های متولی پیگیری روابط دو کشور، از وجود قانون معاهده اساس روابط متقابل و اصول همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، حتی اطلاعی هم داشته باشد! در خوشبینانه‌ترین حالت شاید از تفاهمات بین‌دستگاهی خود با خبر باشند. پاسخ به پرسش مذکور بسیار ساده اما همزمان فوق‌العاده مهم است؛ اینکه چرا ما نتوانستیم پس از سال‌ها مــراوده، گـــفـــت‌وگـــو، سـفر، کــاغــذ بــازی، عکس یادگاری، سخنرانی و... با بسیاری از کشورها و به‌ویژه روسیه، مناسباتی جامع، راهبردی و همه‌جانبه ایجاد کنیم را می‌توان در چند سرفصل به صورت کوتاه خلاصه کرد:

1) عدم شناخت کافی، همه‌جانبه، دقیق، به‌روز و تخصصی از همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هویتی متنوع و ویژه فدراسیون روسیه و از همه بسیار مهم‌تر عدم‌آگاهی از فن دیپلماسی و آداب روسی
2) نبود هر نوع برنامه عملیاتی، کارشناسی شده و تخصصی برای توسعه مناسبات به‌صورت کوتاه، میان و بلندمدت بین دو کشور
3) عدم عزم راسخ و باور به ظرفیت‌های ویژه شرق طبق منویات رهبر معظم انقلاب، به‌ویژه فدراسیون روسیه خصوصا معطل کردن کشور در هشت‌سال گذشته به علت گرایش بیش از اندازه برنامه‌ریزان به غرب و آمریکا
4) تنزل و جایگزینی برنامه‌ها و اقدامات کارشناسی و تخصصی به مصاحبه‌های تکراری و عکس‌های یادگاری برخی هیات‌ها و اشخاص غیرمتخصص و عبوری!
5) بی‌توجهی به نظرات نخبگان و متخصصان دلسوز حوزه روسیه
6) نبود مراکز تخصصی استراتژیک مطالعاتی با محوریت بررسی میدانی و لحظه‌ای روسیه توسط افراد خبره و کارشناس این حوزه
7) استناد به آدرس‌ها و اطلاعات کهنه، منسوخ، مغرضانه و غلط توسط عناصر غرب‌گرا که با ظاهر پژوهشگران امور روسیه اقدام به اخلال در تعمیق روابط مهم و ضروری دو کشور خصوصا در شرایط فعلی می‌کنند.
8) نبود پیوست فرهنگی واقع‌گرایانه، دقیق، اجرایی و میدانی جهت تعمیق روابط دو ملت به‌عنوان ستون توسعه و ماندگاری مناسبات همه‌جانبه
9) نگاه موسمی، غیرکارشناسی و سطحی به ظرفیت‌های فوق‌العاده اقتصاد پویا و رو به رشد روسیه
10) نبود هر نوع ایده اجرایی در سرمایه‌گذاری بلندمدت مستقیم در حوزه‌های اقتصادی و زیرساختی روسیه
11) عدم‌اطلاع کافی از ظرفیت‌های رو به رشد در حوزه‌های علمی، بنیادی، دانش‌بنیان، علوم پایه، تکنولوژی به‌روز و به عبارتی سرعت ویژه ارتقای همه‌جانبه زیرساخت‌های فنی و فناوری بومی همه‌جانبه در روسیه و قابلیت ویژه برای شراکت در تبادل دانش و فناوری‌های به‌روز
12) بی‌انگیزگی به‌شدت ملموس در پیگیری و توجه به توسعه مناسبات با روسیه
13) عدم کار مطالعاتی توسط تیم تخصصی و اطلاع از سیاست‌های بسیار موفق ضدتحریمی ابلاغی توسط رئیس‌جمهور روسیه به‌عنوان الگویی ضدتحریمی در برابر زیاده‌خواهی آمریکا
14) عدم‌آگاهی از اسناد بالادستی بسیار مهم و راهبردی روسیه جهت نیل به روسیه 2030 و اتخاذ برنامه داخلی جهت حضور در فرصت‌های بسیار مهم منطقه‌ای و بین‌المللی پیش‌رو طبق این اسناد
15) فرصت‌سوزی‌های جبران‌ناپذیر در تحقق برنامه‌های مهم و بلندمدت بین دو کشور مانند تاخیر طولانی در به سرانجام رساندن کریدور مهم شمال به جنوب و پررنگ شدن احتمال ایجاد مسیرهای جایگزین
16) دست بالای قدرت رسانه‌های غرب‌گرا در تخریب و سنگ‌اندازی در هر نوع اقدام عملیاتی جهت توسعه راهبردی مناسبات ویژه ایران و روسیه، برای نمونه هجمه حساب‌شده قلم به دستان غرب‌گرا به رزمایش مشترک بسیار مهم و ارزشمند نیروی دریایی ایران، روسیه و چین در دریای عمان
17) نبود متولی خاص در پیگیری تحقق توسعه مناسبات دوکشور که منجر شده بخش عمده‌ای از تفاهمات اغلب در حد کاغذهایی امضاشده و خاک‌خورده در قفسه کتابخانه دستگاه‌ها باقی بمانند.

آنچه به صورت منتخب و تیتروار اشاره شد، برخی مشکلات اساسی در تحقق توسعه مناسبات ایران و روسیه است که در صورت عدم رفع این موانع چشم‌انداز روابط دو کشور به صورت خوشبینانه‌ فقط در همین سطح فعلی و صرفا عکس‌های یادگاری درجا خواهد زد. اثرات ملموس این نقاط ضعف در میان و بلندمدت مشهود خواهد شد. جدیدترین آن، نبود برنامه ابتکاری توسط دستگاه دیپلماسی در تحولات بســیار مهم پیش‌رو در منطقه قفقاز یا بــی‌تحرکــی در بهره‌برداری از ظرفیت‌های خاص ضدتحریمی اتحادیه مهم اقتصادی اوراسیاست که فرصت ویژه‌ نخست از بین رفت و فرصت دوم نیز درحال از دست
رفتن است.

 

مرتبط ها