کد خبر: 50797

شعبانی، مستندساز در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

دربرگیری طیف‌های مختلف مستندسازی مهم است

شعبانی برای تبیین اهمیت دعوت از میهمان‌ها در طیف‌های مختلف، مثالی از شکل مستندهایی آورد که در دو جشنواره حقیقت و عمار پخش می‌شوند و در این‌باره گفت: «روشنایی‌ای که جشنواره حقیقت به سینمای مستند می‌دهد، در جشنواره عمار نیست. این دو بستر برای فضای مستندسازی ایران خیلی متفاوت هستند. برنامه «به‌اضافه مستند» هم نباید به دام این اتفاق بیفتد، یعنی تبدیل به جشنواره‌ای شود که بگویند فقط بچه حزب‌اللهی‌ها در آن جای دارند. این اتفاق خوب نیست.

  به گزارش «فرهیختگان»، محمدعلی شعبانی، از جمله مستندسازانی است که در برنامه «به اضافه مستند» حضور داشت و درباره آن به «فرهیختگان» گفت: «تا قبل از شبکه مستند، سینمای مستند ما در تلویزیون پایگاه جدی و اساسی نداشت و همین الان هم در همین حوزه نسبت به فرهنگ خود، خیلی عقب هستیم. به نظر من حتی سینمای کوتاه از لحاظ پیشرفت از سینمای مستند جلوتر است و با توجه به چنین شرایطی، هر اتفاق و ساخت هر برنامه‌ای که به جریان مستندسازی کشور کمک کند، مبارک است. هر اتفاقی خوب است، زیرا از چیزی غافل شده‌ایم که قرار است تاریخ خود را با آن ثبت کنیم، بنابراین هم شبکه مستند با همه کم‌وکاستی‌ها و هم این برنامه با تمام مسائلی که دارد در لحظه اتفاق خوبی است.»

او در مورد اینکه چقدر برنامه از همه سلایق و نظرات بهره برده است، اظهار کرد: «به نظر من خیلی در این قسمت موفق نبوده که یک دلیلش به خود آنها و دلیل دیگرش به فیلمسازان ما مرتبط است. البته اگر شبکه مستند از برخی فیلمسازان دعوت کند، ممکن است آنها با اکراه بپذیرند. پس این اتفاق دوسره است که یک سرش تلویزیون و سر دیگر آن هنرمندان هستند. فکر می‌کنم این اعتماد کم‌کم و طی برنامه به‌وجود می‌آید. اگر برنامه‌ساز فقط قائل به این باشد که طیف خاصی از سینماگران در برنامه حضور داشته باشند، با ذات سینما که برای جمع شدن و جمع کردن نظرات و سلایق مختلف است، مغایرت دارد. با وجود این همه را نمی‌توانم گردن تلویزیون بیندازم. خیلی مواقع شده تهیه‌کننده‌ها و مدیران شبکه‌ها به من گفته‌اند که با فلانی رفیق هستید، سفارش کنید بیاید. این اتفاق بین آدم‌ها باید از بین برود. حتما بار مسئولیت تلویزیون بیشتر از فیلمساز است. این را می‌توان بررسی کرد، چه کرده‌ایم که این فرد به تلویزیون نمی‌آید. صادقانه بخواهم بیان کنم اتفاقات جدی و تاثیرگذار در سینمای مستند در جشنواره حقیقت می‌افتد.»

شعبانی برای تبیین اهمیت دعوت از میهمان‌ها در طیف‌های مختلف، مثالی از شکل مستندهایی آورد که در دو جشنواره حقیقت و عمار پخش می‌شوند و در این‌باره گفت: «روشنایی‌ای که جشنواره حقیقت به سینمای مستند می‌دهد، در جشنواره عمار نیست. این دو بستر برای فضای مستندسازی ایران خیلی متفاوت هستند. برنامه «به‌اضافه مستند» هم نباید به دام این اتفاق بیفتد، یعنی تبدیل به جشنواره‌ای شود که بگویند فقط بچه حزب‌اللهی‌ها در آن جای دارند. این اتفاق خوب نیست. من فکر می‌کنم بچه حزب‌اللهی‌های واقعی اهل جمعند و اهل این که حرف دیگراندیشان به‌معنای درست کلمه را بشنوند و حرف منتقد را بشنوند، البته قدری نسبت به این اتوپیایی که من بیان می‌کنم، فاصله داریم. مثلا محمود رحمانی و استاد علی، آدم‌هایی که منتقدند و مستندهایی شریف می‌سازند، اما در ایران مانده‌اند. این مساله مهمی است. فیلمسازی که نقد دارد و از سیستم ناراحت است و در ایران فیلم می‌سازد و آن را به جشنواره حقیقت می‌دهد، درجه یک است، چراکه به‌راحتی می‌تواند در خارج از کشور کار کند. این را باید بپذیریم نقدهایی که در سینمای مستند می‌شود و در خیلی مواقع مسئولان را می‌گزد، نقدهای شریفی است و از سر عناد نیست. در جشنواره حقیقت فیلم‌هایی می‌بینید که درباره فقر، مسائل مردم، حوادث، آبان، بنزین و... ساخته شده و فیلمساز جایزه خود را می‌گیرد. تلویزیون در جایگاه پدر باید این نگاه را داشته باشد. نگوید این آدم به حوزه هنری نزدیک است بیاید، آن یکی به عمار نزدیک است بیاید. این نگاه درست نیست. اینها را گفتم، چون تیم تولید برنامه به اضافه مستند را می‌شناسم و می‌دانم نگاه‌شان رادیکال نیست اما تلویزیون باید توان پذیرش خود را بالا ببرد.»

این مستندساز درباره اینکه نگاه به سینمای مستند چگونه است و چقدر این برنامه در این راه موفق بوده، گفت: «سینمای مستند قله است. دست‌کم برای من چنین است. متاسفانه این نگاه وجود دارد، آدم‌ها به سینمای مستند می‌آیند که وارد سینمای داستانی شوند. این توضیح را قبل از هر مطلبی عنوان کنم که عیار سینمای مستند، عیاری است که وقتی زمان می‌گذرد قیمتی‌تر می‌شود. الان فیلم‌های آلفرد هیچکاک را که شاهکار است، آدم‌ها به‌سختی می‌بینند اما فیلم مستند برای آزادی حسین ترابی هرقدر از انقلاب می‌گذرد قیمتی‌تر می‌شود. فیلم‌های گلستان قیمتی‌تر می‌شود. بنابراین باید نگاه اینچنینی داشته باشیم. در ضمن مستندسازانی که فیلم داستانی ساخته‌اند فیلم‌های بسیار آبرومندی دارند. این نکته خیلی مهمی است و به این برمی‌گردد که با مردم، زندگی و زیست داشتند.»

شعبانی در مورد تاثیر مستندسازی بر سینمای داستانی نیز افزود: «مرتضی آوینی تزی در فیلمسازی خود دارد که می‌گوید خود شما کشف کنید. این وجه الهی و یک وجه فنی دارد. این وجه فنی را می‌توانید در آثار فرهادی ببینید. ردپای کارگردان مشخص نیست. این به‌دلیل زیست بیش از حد او در سینمای مستند است، محمدحسین مهدویان هم چنین است. او اگر اعتلایی در سینمای داستانی دارد به‌گمان من برای زیستی است که در سینمای مستند داشته است. دلیل این امر این است که ما زندگی کردن و تنفس در سینمای مستند را با مردم داریم. فیلم‌های محمد کارت را ببینید، همین‌طور است. زندگی از او می‌چکد و ممکن است کسی به این نقد داشته باشد که چرا اینجا شبیه‌مستند است ولی در آن زندگی جریان دارد. برادران ارگ هم همین‌طورند. از جوانان مثال می‌زنم که بدانید چه زایش‌های درستی در این سینما داشته‌ایم. از این جهت درخشان هستند که از این خاستگاه بلند شده‌اند. محمد کارت سر یکی از کارهای خود به جنوب شهر ‌رفت و با کارتون‌خواب‌ها ‌نشست و بلند شد و مشخص است وقتی فیلم «شنای پروانه» را ساخت سکانس‌های اعتیاد خوب در آمد. فرهادی و کیارستمی نیز همین‌طورند، چون سینمای مستند این ویژگی را دارد که زندگی در آن حاکم است و شما یاد می‌گیرد بی‌تعارف باشید، صریح باشید، عریان حرف بزنید و وقتی در قصه‌پردازی می‌آیید نمی‌توانید فانتزی فکر کنید و از مدل فیلم‌های تئاتری بسازید و دیالوگ‌های تصنعی بیان کنید که مخاطب باور نکند. این اتفاق مثبتی است که می‌افتد. همچنان معتقدم سینمای مستند سینمای قله است.»

شعبانی درباره ویژگی‌های مثبت و منفی برنامه به‌اضافه مستند بیان کرد: «ویژگی مثبت این است که حتی اگر در محدوده مشخص برگزار شود، همین که آدم‌ها پای نقد می‌نشینند و همدیگر را به‌چالش می‌کشند و دعوت می‌کنند، خیلی درست است حتی اگر در حلقه آدم‌های نزدیک به صداوسیما برگزار شود، چون فیلمی که درباره مرحوم بازرگان ساخته می‌شود یا درباره هر کس دیگری، ممکن است اشکالات روایی- تاریخی داشته باشند یا زاویه دید داشته باشد. اینها در بحث‌ها درمی‌‍‌گیرد. نمی‌توانید در برنامه‌ای نقادانه آدمی را بگذارید که به‌به و چه‌چه کند ولو او برادر شما باشد. باید دو ایراد هم بیان کند. اینکه ظرفیت نقد را در سینمای مستند بالا ببرد خیلی عالی است، چون سینمای مستند سینمای کم‌هزینه است و الان هزینه‌های فیلمسازی کم شده و به‌راحتی می‌توان فیلم ساخت اما مهم‌تر اینکه خروار خروار فیلم داشته باشد که یکی از آنها کارکرد نداشته باشد. بنابراین وقتی این میز نقد به‌وجود می‌آید حتی اگر در جریان مشخصی باشد باز هم به‌نظر من خوب است، از این جهت که در قدیم وقتی فیلم را می‌گذاشتند با فیلمساز نمی‌توانستید صحبت کنید، یعنی اسم فیلمساز را می‌آوردیم باید صلوات می‌فرستادیم و به فیلمساز تعظیم می‌کردیم.»

شعبانی در مورد اهمیت نقد به سینمای مستند گفت: «فیلمسازی از فضای فرمایشی و تشریفاتی خارج شده است و تبدیل به این شد که هر فیلمی می‌بینید وحی منزل نیست و ممکن است هزار باگ و اشتباه داشته باشد. به‌عنوان فردی که کلاه خود را برای فرم برمی‌دارم و قائل هستم سینما با فرم آغاز می‌شود و بعد محتوا معیار است، اما در سینمای مستند قائل هستم نقد محتوا مهم‌تر از نقد فرم است، چون الان انقلاب 57 و وقایع جنگ هشت‌ساله ما و... روایت می‌شود و ممکن است شوخی‌هایی با تاریخ کنیم که شوخی شوخی جدی شود. بنابراین جایی همانند برنامه به‌اضافه مستند به‌نظرم کم است تا مخصوصا در سینمای مستند عیار تاریخی فیلم و درست بودن فیلمساز را بسنجد که تبدیل به تاریخ نشود. زمانی شما فیلم داستانی می‌سازید و می‌گویید نگاه من است و دوست داشتم قصه خود را این‌طور بسازم ولی زمانی درباره مرحوم شهیدچمران صحبت می‌کنید، درباره دولت موقت حرف می‌زنید یا درباره هر چیز تاریخی حرف می‌زنید، آن‌وقت اگر آن دقت و آن حساسیت به‌خرج داده نشود، فاجعه‌ای رخ می‌دهد. بعید است در 20 سال آینده بچه‌ها کتاب تاریخ بخوانند. کسی بخواهد شکل انقلاب را ببیند فیلم آقای مرادی به نام «برای آزادی» را می‌بیند. بنابراین اینها مستقل از فرم باید به‌سمت آدم‌های پژوهشگر بروند؛ پژوهشگرانی که تسلط تاریخی دارند که دست‌کم در محتوا به یک ثباتی برسیم. بگوییم که این فیلم که به‌اضافه مستند می‌گوید و نقد می‌کند، باگ محتوایی ندارد. همه این حرف‌ها در راستای این است که برنامه بهتر شود و الا در ذات بودن آن شکی نیست. من تلویزیون را کم تماشا می‌کنم ولی در فضای مجازی برخی مواقع این برنامه خوب کار می‌کند. من فکر می‌کنم تهیه‌کننده و دست‌اندرکاران این برنامه باید ببینند کجاها از اینستاگرام، یوتیوب، فضای مجازی این بیرون زده و آنجاها درست است و اصطلاحا برنامه گرفته است. یک معیار درست است تا دریابند کجاها کارکرد داشته است. امروز دیدم بی‌بی‌سی چیزی درباره برنامه «قبل انقلاب» که بهروز افخمی مجری است منتشر کرده است. به‌نظرم در جایی که وایرال شدیم، درست عمل کردیم.»

مرتبط ها