کد خبر: 50575

احسان شادمانی:

«تروکاژ» نمایش یک حقه سینمایی

«تروکاژ» با هنر و هنرمند مخالف نیست، بلکه به‌دنبال مرزی است تا هنرمندان و بازیگران را از سلبریتی‌ها جداکند؛ ستاره‌هایی که صرفا به‌دنبال نفع‌های شخصی هستند که به‌نام جامعه هنری تمام می‌شود.

  به گزارش «فرهیختگان»، احسان شادمانی، تهیه‌کننده مستند تروکاژ یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: تقریبا نزدیک دو دهه است که سلبریتی‌ها یا ستاره‌های سینمای ایران فعالیتی فراتر از اجرای نقش در قاب دوربین به خودشان گرفته‌اند و دارای اثرگذاری و خصوصا مقبولیت اجتماعی در فضای مجازی شده‌اند. فالوورهای میلیونی دارند و زمانی که حرفی می‌زنند حتی به غلط، قشر فراوانی از این جامعه مجازی با آنها هم‌نظر شده و در اصطلاح لایک می‌شوند.

فرقی هم نمی‌کند این اظهارنظرها چقدر درست هستند یا براساس کدام پایه و استدلال بنا شده‌اند. همیشه برای خودم این سوال وجود داشت که چطور مخاطب مجازی می‌تواند بر این استدلال و ادعاها تکیه کند و بدون کوچک‌ترین تحقیقی آنها را بپذیرد. از تجویز داروی ترک اعتیاد توسط فردی که تنها دیپلم رشته تجربی دارد تا «نه به اعدام» تروریست‌هایی که دست‌شان به خون هزاران نفر از مردم بی‌گناه کشور آلوده شده است. حتی برخی از این ستاره‌ها یا همان سلبریتی‌ها زحمت اندک مطالعه‌ای را به خودشان نمی‌دهند، تا جایی‌که کلام امیرالمومنین(ع) را با امضای کوروش به‌کار می‌برند یا در مسائل کلان اجتماعی نظر می‌دهند. شاید کسی با خودش بگوید: «آزادی بیان هست و هرکسی می‌تواند نظر خودش را بیان کند!»

شاید در ظاهر این حرف مشکلی نباشد، اما وقتی فرد یک مرجع اجتماعی لقب می‌گیرد، دیگر با یک فرد عادی تفاوت بسیاری دارد و کلمه‌به‌کلمه حرف‌هایش و حتی رفتارهایش مورد ارزیابی و استناد مخاطبان قرار می‌گیرد. داستان سلبریتی‌ها و اظهارنظرهای وقت و بی‌وقت‌شان هم شامل همین قاعده است. زمانی که با این دغدغه ایده ساخت مستند «تروکاژ» در ذهن تیم سازنده ایجاد شد، منابع متعددی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. اظهارنظرهای فرهنگی، هنری، مذهبی و حتی اجتماعی چندساله سلبریتی‌ها را مطالعه کردیم، اما چیزی که برایمان جای تعجب داشت، صحبت‌ها و جهت‌دهی آنها به نفع جریان سیاسی خاص و به‌تبع آن ذائقه‌سازی برای مخاطب بود یا اینکه بخواهند با ایجاد دغدغه‌های کاذب به‌دنبال رای به کاندیداهای خاص در ایام انتخابات باشند.

عملی که امروز و بعد از گذشت هشت‌سال از دولت روحانی، آثارش کاملا مشهود است و قطعا نقش سلبریتی‌ها در این انتخاب‌سازی قابل‌انکار نیست. هرچند یکی‌یکی و با ظرافت خاصی درحال شانه خالی کردن از مسئولیت این عمل هستند.

درطول پژوهش و نگارش سناریو چند گره مهم در ذهن تیم تولید ایجاد شد. اولا آیا سلبریتی‌ها مرجع اجتماعی هستند یا فقط ابزاری برای پیشبرد اهداف دیگران. دوما آیا این افراد واقعا دلسوز مردم هستند یا برای اهداف خاص خودشان اظهارنظرهای شاذ می‌کنند؟ و سوم اینکه چطور فردی با سطح سواد سیکل یا دیپلم که کمترین آشنایی با مسائل سیاسی کشور ندارد، می‌تواند به مرجع فکری میلیون‌ها جوان و نوجوان بدل شود!

برای نقد این جریان نمی‌شد بیانیه صادر کرد و باید به‌سمت مقایسه با نمونه‌های مشابه بین‌المللی می‌رفتیم؛ یعنی هالیوود. برای همین جنس مستند از جنس مقایسه‌ای و بررسی سندی است.

قراردادهای محکم، تعهدهای سفت و سخت، نظارت‌های چندلایه، وابستگی سلبریتی به تهیه‌کننده، گام برداشتن در مسیر ترسیمی سیستم، انجام بی‌چون‌وچرای تعهدات، اینها همگی قواعدی بود که برای چارچوب‌مند کردن رفتار ستاره‌های سینما انجام می‌شود. اما نه در ایران! بلکه در هالیوود.

حتی اگر شما مارلون براندو باشی و اسکار سال 1973 را تصاحب کنی، اما بخواهی از کشتار سرخ‌پوست‌ها توسط دولت آمریکا انتقاد کنی، دیگر آن جایگاه قبلی خود را نخواهی داشت و با لقب گرفتن «فرزند بد هالیوود» آرام‌آرام کنار گذاشته می‌شوی.

نمونه‌های بسیاری را بررسی کردیم از هالیوود تا بالیوود؛ از ضابطه‌مند بودن و شفافیت حقوق و دستمزد تا پرداخت مالیات‌ها. در یک کلمه از نظارت جدی و بدون تعارف سازمان رسانه‌ای با ستاره‌ای که تنها یک کارمند هنری است!

در میانه راه با موضعی مواجه شدیم که برای خودمان بسیار جالب بود و تعجب دوچندان از این موضوع که چرا رسانه‌های داخلی به‌جز یکی‌دو مورد از آن حرفی به میان نیاوردند؛ یعنی ویزای «EB1a» جوازی برای ورود و اقامت در ینگه‌دنیا، ایالات‌متحده آمریکا.

ویزایی برای ستاره‌های هنری، ورزشکاران و ثروتمندان. دارای 10 بند که در دولت اوباما نگارش شده و یک بند که در دولت ترامپ به آن اضافه شده است. بند الحاقی از همه بندهای دیگر قابل‌تامل‌تر بود. در بند جدیدی که دولت ترامپ به ویزای EB1a اضافه کرده، افراد مشهور را ناچار می‌کند در فضاهای عمومی و شبکه‌های اجتماعی، اظهارنظرهایی همسو با سیاست‌های دولت آمریکا داشته باشند، این کار فعالیت آنها را با بخش‌های دیگری از فعالیت‌شان که لازمه تکمیل فرم‌های روادید است و صرفا توسط همکاری با جمهوری اسلامی فراهم می‌شود، ترکیب خواهد کرد و معجون عجیبی به‌وجود می‌آورد. به‌عبارتی چنین فردی لازم است حتما در مراسم‌های دولتی حضور پیدا کند و در همان‌جا طوری موضع بگیرد که به‌نظر برسد به نظام جمهوری اسلامی اعتقادی ندارد.

حالا با کنار هم گذاشتن بسیاری از اظهارنظرهای سلبریتی‌ها در سال‌های اخیر کمی پازل «تروکاژ» برایمان تکمیل‌تر شده بود. «تروکاژ» با هنر و هنرمند مخالف نیست، بلکه به‌دنبال مرزی است تا هنرمندان و بازیگران را از سلبریتی‌ها جداکند؛ ستاره‌هایی که صرفا به‌دنبال نفع‌های شخصی هستند که به‌نام جامعه هنری تمام می‌شود. راستی تا یادم نرفته این را هم برای مخاطبان بگویم که معنی تروکاژ یعنی «حقه سینمایی»؛ حقه‌ای که جلوی دوربین برای جذابیت بیشتر تصویر زده می‌شود و ما آن را واقعیت فرض می‌کنیم!

 

 

مرتبط ها