کد خبر: 50178

تاریخ علم در اسلام و ایران به روایت دکتر علی‌اکبر ولایتی (مروری بر گذشته – بخش ۱۵ )

خاندان‌های علمی- فرهنگی در دوران سامانیان

در دوران سامانیان، نه‌تنها امیران و وزیران فرهنگ‌دوست و دانش‌پرور در راس قدرت قرار داشتند، بلکه زیردستان آنان نیز از علما و دانشمندان بودند.

  به گزارش «فرهیختگان»، روزنامه «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحت عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز می‌پرداخت. بن‌مایه این رشته‌مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علی‌اکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده و سپس، بنا به درخواست‌های متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیق‌تر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواست‌های مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته به‌جهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.

ظهور خاندان‌های نام‏آور و دانش‌پرور ماوراءالنهر، هم‌چون بلعمیان و عدنانیان و جیهانیان و مُصعَبیان، نیز محصول دوران‌ سامانی‌اند. در همین دوران، امیر نصر سامانی ابودُلَف را به چین فرستاد. ابودلف در سفرش به چین گزارشی پرارزش از سفر خود، حاوی اطلاعات بسیار سودمند در باب چین و آداب و رسوم آن سرزمین، به امیر تقدیم کرد. اما فایده مهم این سفر یادگرفتن شیوه ساختن کاغذ مرغوب از چینی‌ها بود. بدیهی است این پیشرفت بزرگ در گسترش و نشر علوم و فنون در ایران تاثیری بسزا داشت.البته رشد و اعتلای علم و ادب در دوران امارت سامانیان، گذشته از عنایت و توجه امیران سامانی به دانش و ادب، مدیون وزرای دانش‏پرور و ادب‏دوستی چون ابوعبدالله‏ جیهانی و ابوالفضل بلعمی نیز هست. جیهانی به پژوهش و تحقیق در باب احوال و آداب ملل علاقه‏ای وافر داشت. او دانشمندی والاهمت بود که جغرافی‏دانان و عالمان سراسر ایران را به بخارا فراخواند. جیهانی خود نیز کتابی در باب مسالک و ممالک نگاشت که حاوی اطلاعاتی ارزشمند درباره سرزمین‏ها و مردم مشرق‌زمین و شمال ماوراءالنهر است. ابوالفضل بلعمی، که پس از جیهانی به وزارت رسید، نیز هم‌چون جیهانی مردی اهل دانش و فرهنگ بود که به مطالعه در احوال و رسوم ملل علاقه داشت. پس از ابوالفضل بلعمی، ابوطیّب مصعبی، صاحب دیوان رسالت نصر بن احمد سامانی که چندی به منصب وزارت برگزیده شد، نیز اهل فضل و ادب بود و به دو زبان فارسی و عربی شعر می‏سرود. وزیر بعدی سامانیان، ابوالفضل محمد بن احمد، مصنّفِ کتاب مختصر کافی، بود که او نیز تا بدان پایه در دانش و فقاهت کم‌نظیر بود که او را «شمس‌الائمه» می‌خواندند.

در دوران سامانیان، نه‌تنها امیران و وزیران فرهنگ‌دوست و دانش‌پرور در راس قدرت قرار داشتند، بلکه زیردستان آنان نیز از علما و دانشمندان بودند. اهتمام و تلاش این قدرتمندان اصیل و فرهنگ‏دوست خراسان در تدوین و تصنیف تاریخنامه‌هایی با رویکرد میهن‌دوستانه شگفتی آفرید. به‌همت ابومنصور عبدالرزاق، سپه‌سالار خراسان در عهد امیر عبدالملک بن نوح، کتاب خدای‌نامه، که امروزه از میان رفته، از زبان فارسی‌میانه به زبان فارسی ترجمه شد. به این ترتیب، او سنگ‌بنای تدوین تاریخ حماسی ایران، شاهنامه، را گذاشت. به اشاره او، ابومنصور محمد بن عبدالله مُعَمّری [یا: مَعمَری] به گردآوری روایات شفاهی و مکتوب دهقانان و فرزانگان خراسان مشغول شد و شاهنامه‌ای منثور حاصل آورد که امروزه تنها مقدمه ارزشمند آن در دست است. چندی بعد، فردوسی به سرودن شاهنامه‌ای منظوم مشغول شد و در این کار اوج هنر و فهم والای ایرانیان را به نمایش گذاشت. به این ‌ترتیب، فراهم آمدن تاریخ‌نامه‌های مشهوری چون شاهنامه ابومنصوری، شاهنامه‌ ابوالموید بلخی، آفرین‌نامه‌ی ابوشکور بلخی، شاهنامه‌ فردوسی مروزی، گُشتاسب‌نامه‌ دقیقی و شاهنامه‌ فردوسی را می‌توان حاصل بسترسازی فرهنگی و ادبی سامانیان دانست. اساس مضامین شاهنامه‌ی فردوسی مبارزه عناصر نیک و بد است و قهرمانان واقعی داستان فردوسی کسانی‌اند که برای وطن و برای‏ خوش‌بختی مردم مبارزه می‌کنند. دیگر مضامین مهم شاهنامه‌ی فردوسی ستایش خِرد و عدالت و عقل و اندیشه و وطن‌دوستی و انسان‌دوستی و آرمان‌های عالی الهی است. به این ترتیب، فردوسی در این اثر افکار پیشرو زمانه‏اش را مطرح‏ کرده است. نام فردوسی جاوید ماند و شاهنامه‌ او هدیه‏ای‏ گران‌بها برای گنجینه تمدن جهان اسلام شد و در رونق و تعالی ادبیات فارسی در قرون‏ بعد تاثیر بسیاری نهاد.

- مدرسی، فاطمه. (1378-زمستان) «نقش سامانیان در احیای فرهنگ و ادب پارسی»، نامۀ فرهنگستان، ش 14، صص 95-94؛ افرون، قدیر. (1385-فروردین و اردیبهشت) «سهم خراسان در پیدایش، رواج، رشد و تعالی هنر ایرانی‌ـ‌اسلامی»، کتاب ماه هنر، ش 91 و 92، ص 75.

-تالیفات جیهانی منحصر به حوزه جغرافیا نبود، بلکه چنانکه از الفهرست ابن‌ندیم برمی‏آید، وی تألیفات دیگری هم در زمینه‏های گوناگون داشته که از میان رفته‏اند. (مدرسی، همان، صص 96-95)

-مدرسی، همان، صص 97-94؛ فدایی عراقی، همان، صص 434-433.

-مدرسی، همان، صص 98-97؛ فروزانی، همان، ص‌ 34.

-نعمت‌اف، نعمان (1378-شهریور). «ادبیات و موسیقی در قرون سوم و چهارم»، ترجمه لقمان بایمت‌اف، کیهان فرهنگی، ش 155، ص 24؛ فدایی عراقی، حیات علمی در عهد آل‌بویه
صص 440-438.

مرتبط ها