کد خبر: 50144

رضا یزدانی:

پنهان‌کاری یک شاعر

یادداشتی درباره شاعرانگی‌های «ناصر حامدی» در کتاب «از تو چه پنهان»

مجموعه شعر «از تو چه پنهان» که توسط نشر شهرستان ادب به چاپ رسیده را می‌توان نمونه موفقی از شعر شاعر دهه 70 دانست که نه تحت‌تاثیر زبان فرم‌زده آن دوره قرار گرفته است و نه ادعای روشنفکری و اصطلاح‌طلبی دارد.

  به گزارش «فرهیختگان»، رضا یزدانی، شاعر طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: بررسی آثار یک شاعر بدون توجه به زمانه و روزگاری که در آن زندگی می‌کند، کار ناقصی است. دنیای یک شاعر بیش از آنکه تحت‌تاثیر تمایلات و حتی اعتقادات درونی‌اش باشد، ریشه در اتفاقات پیرامون او دارد. اتفاقاتی که ممکن است ناشی از ایجاد یک رابطه عاشقانه یا از دست دادن یک معشوق باشد یا تحت‌تاثیر فضای غالب شعر و ادبیات آن روزگار باشد. اتفاقاتی که ممکن است سیاسی باشد یا اجتماعی و حتی اقتصادی.

از سوی دیگر با وجود تاثیر قهری حوادث پیرامونی بر شعر، شاعری می‌تواند خود را متمایز از دیگران کند که از این اتفاقات برای ماندگاری شعرش بهره ببرد، نه اینکه خود را اسیر آن بیرونی کند. هرچقدر شاعر به درونی‌سازی شعرش بپردازد، ماندگاری‌اش بیشتر می‌شود. به همین دلیل است که مشاهده می‌کنیم شعر بسیاری از شاعران تاریخ انقضا دارد؛ در ابتدای یک دهه ظهور می‌کنند، اوج می‌گیرند و در پایان همان دهه تمام می‌شوند. اما برعکس شاعرانی ماندگار می‌شوند که اتفاقات بیرون را چنان به تحولات درون پیوند می‌زنند که تا چندین و چند قرن می‌توان شعر آنها را خواند و لذت برد. درواقع شاعری می‌تواند ماندگار باشد که اتفاقات امروز را تبدیل به دغدغه‌های آینده کند، نه اینکه آینده شعر خود را اسیر اتفاقات امروز.

اگر شاعران دهه 50 شمسی دست به دامان کنایه‌گویی و زبان استعاری و اعتراض‌های پنهانی شده‌اند و اگر شعر دهه 60 سرشار است از حماسه و مرگ‌اندیشی همه و همه به دلیل اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی آن دوران است.

با این دیدگاه شعر دهه 70 نیز که به سمت عاشقانه‌سرایی‌های بی‌باکانه و پوست انداختن‌های فرمی رفته است، از این قاعده مستنثی نیست و می‌‌توان آن راتحت‌تاثیر سیاست‌های اصلاح‌طلبانه و آزادی‌ها و هنجارشکنی‌های ناگهانی جوانان جامعه آن زمان دانست. کسی که تحولات سیاسی و اجتماعی آن دهه را بشناسد، درک زبان و اندیشه شعر آن دهه برایش ملموس‌تر است.

ناصر حامدی متولد سال 1355 است؛ یعنی جوانی‌اش در دهه 70 گذشته و او را می‌توان به‌عنوان شاعری دهه هفتادی شناخت. بنابراین باید شعر او را با وجود اینکه در سال‌های آخر دهه 90 به چاپ رسیده است، در بستر شعر دهه 70 بررسی کرد. دهه‌ای که چه از نظر ادبی و چه از نظر سیاسی دهه‌ای تاثیرگذار بر جریان‌های ادبی و سیاسی دهه‌های بعدی است.

با این مقدمه پرداختن به شعرهای مجموعه «از تو چه پنهان» واقع‌گرایانه‌تر خواهد بود. چراکه رد پای فضای ادبی غالب بر دهه 70 در عاشقانه‌های این کتاب به وفور دیده می‌شود. شعرهای عاشقانه‌ای که شاید در دوره خود می‌توانست نقل محافل ادبی قرار بگیرد و در زبان مردم بچرخد اما چون دیر به چاپ رسیده است، مثل نانی است بیات شده که طعم و مزه قبل را ندارد.

حامدی تمایل دارد خود را شاعری عاشقانه‌سرا معرفی کند. این را از غلبه شعرهای عاشقانه‌اش در این کتاب 108 صفحه‌ای که دربر گیرنده 50 غزل است، می‌توان فهمید، اما آنجا که به عاشقانه‌سرایی‌های اروتیک که در دهه 70 نوعی هنجارشکنی بود، می‌پردازد عطش مخاطب پیگیر شعر امروز را برطرف نمی‌کند. چون با آن مضامین و لحن و بیان خیلی‌های دیگر شاعرانه‌تر و جانسوزتر سروده‌اند؛ هرچند یک دهه بعد از او. پس می‌توان گفت شاعر این کتاب در عاشقانه‌هایش تحت‌تاثیر شعر دهه 70  قرار گرفته است اما نتوانسته از آن فضا برای مانایی دنیای شعری خود بهره ببرد.

شعرهایی با مطلع «امان بده که تو را بوسه بی‌امان بدهم، هوای تازه به این قلب نیمه جان بدهم»، «منم و عشق همان همسفر خوب خودم، یار فرصت‌طلب و فتنه‌گر خوب خودم» و «خانم! شما که مانده دلم مات چشم‌تان، یعنی شدم مزاحم اوقات چشم‌تان» از این قبیل شعرهای دهه هفتادی است.

اما نکته مهم در شعرهای ناصر حامدی که به آن می‌توان «پنهان‌کاری یک شاعر» گفت، حضور نابهنگام مذهب و اعتقادات دینی او در لابه‌لای اشعار است. شاعر این کتاب هرچقدر هم بخواهد عاشقانه‌های عریان بگوید، نمی‌تواند از دنیای مذهبی خودش فرار کند. شاعر دلسبتگی‌های مقدسی دارد که ریشه در عشقی آسمانی است که ناخودآگاه و بی‌مقدمه در عاشقانه‌های زمینی‌اش رخ نشان می‌دهد. در شعر «جادوگر» وقتی می‌خواهد از معشوق خود تقاضای بوسه کند، از اصطلاحی چون نهی از منکر بهره می‌برد: «امر کن تا بر لب سرخ تو عاشق‌تر شوم، نامسلمانا! لبم را نهی از منکر نکن» یا در شعر «حال زیارت» که با این بیت آغاز می‌شود: «زیر باران بنشینیم که باران خوب است، گم شدن با تو در انبوه خیابان خوب است»، شاعر بعد از درخواست اندکی بوسه، نوشیدن پنهانی لب‌های مثل شراب معشوق و تقاضای باز کردن موهای او، ناگهان می‌گوید: «شب خوبی است بگو حال زیارت داری؟ مستی جاده گیلان به خراسان خوب است/ نم‌نم نیمه‌شب و نغمه عبدالباسط، گذر عمر کنار تو به قرآن خوب است.»

شاعری که این‌قدر دلنشین و هنرمندانه عشق خود را به مذهب پیوند می‌زند، بی‌شک در شعرهای آیینی و مذهبی‌اش نیز می‌تواند آثار فاخری خلق کند. چنانکه در شعر «باز باران» این ادعا را ثابت کرده است: «باز باران است، باران حسین بن‌علی، عاشقان! جان شما جان حسین بن‌علی/ هرکجای خاک من بوی شهادت می‌دهد، عشقم ایران است ایران حسین بن‌علی» یا در شعر مناجاتی‌اش با عنوان «روسیاه» این چنین هنرمندانه از خداوند خود تقاضای بخشش می‌کند: «مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش، مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش/ اگر شکسته پر و روسیاه آمده‌ام، مرا به نور حسین بن آفتاب ببخش/ شنیده‌ام که تو با کودکان رفیق‌تری، مرا به گریه شش ماهه رباب ببخش.»

مجموعه شعر «از تو چه پنهان» که توسط نشر شهرستان ادب به چاپ رسیده را می‌توان نمونه موفقی از شعر شاعر دهه 70  دانست که نه تحت‌تاثیر زبان فرم‌زده آن دوره قرار گرفته است و نه ادعای روشنفکری و اصطلاح‌طلبی دارد. اشعار این کتاب اشعاری است ریشه‌دار در جانِ عاشق و دیندار «ناصر حامدی» که با زبانی محکم و فاخر گره خورده است و مخاطب را با خود به جهانی تازه می‌برد.

«مرا نبوس و زبان را به شکوه باز نکن
عزیزم از تو چه پنهان! زبان من تلخ است»

 

مرتبط ها