به گزارش «فرهیختگان»، همانقدر که در کاخسفید دونالد ترامپ خود را برای جمعآوری وسایلش و ترک کاخسفید آماده میکند، در منطقه غرب آسیا نیز، متحدان آمریکا درحال جمعکردن دستوپاهایشان از کشورهای منطقه هستند. دونالد ترامپ با توجه به هزینههای جنگ، در 4سال گذشته تلاش کرد از ورود به جنگ در منطقه خودداری کند چراکه درصورت ورود جدی به یک جنگ در هر بخش از خاورمیانه، رقبا و دشمنان آمریکا تلاش میکردند واشنگتن را در همان سرزمین زمینگیر کنند. با این حال اما ترامپ براساس مشورت گروههای ضدایرانی، دستور ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران را صادر کرد و اکنون در آستانه این عملیات و درحالیکه کمتر از 4هفته تا پایان دوران ترامپ باقیمانده است، پنتاگون از برپایی یک مراسم آتشبازی در عراق برای بدرقه ترامپ نگران است. تنشها در عراق پس از چند هفته افزایش پیدا کرده است و اصلیترین هدف برای گروههای مقاومت، نیروهای آمریکایی هستند. در عراق، شرایط برای ابقای آمریکاییها فراهم نیست و گروههای مقاومت به هیچ چیزی جز اخراج آمریکا رضایت نمیدهند. در یمن نیز متحد نزدیک آمریکا یعنی رژیم سعودی، هیچ شانسی برای برگرداندن شرایط بهنفع خود ندارد و باید در هفتههای آینده بهدنبال راهکار سیاسی برای حل بحران یمن باشد. در سوریه هم وضع متفاوت نیست و بشار اسد همچنان قدرت را در دست دارد و تروریستهایی که دورزمانی سودای حکومت بر کل سوریه را داشتند، در کمتر از مساحت یک استان محدود شدهاند. در چنین شرایطی به بررسی اوضاع و احوال منطقه به ویژه 3کشور یمن، عراق و سوریه پرداختهایم تا دلیل چنگودندان نشان دادنهای دونالد ترامپ بهخوبی مشخص شود.
بازی با تسلیحات برای فرار از انتقام در عراق
عراق، باتلاق آمریکاییها در غرب آسیا بوده است. جرج بوش پسر پس از اشغال افغانستان، برای رقم زدن خاورمیانه جدید، بهبهانه وجود سلاحهای کشتار جمعی و بدون مجوز شورای امنیت، به عراق لشکرکشی کرد. بهطور حتم اگر او میتوانست در عراق به اهدافش دست پیدا کند، برای تهران هم نقشههای قابل توجهی داشت و در خوشبینانهترین حالت، تهران را ناچار به تغییر رفتارش میکرد. اما عراق، افغانستان نبود و مقاومت مردمی در این کشور، همچون باتلاق، آمریکاییها را در درون خود کشید و چنان عرصه را بر آنها تنگ کرد که نهتنها خاورمیانه جدیدی شکل نگرفت که حتی برای نجات، دست به دامان تهران شدند. عملیاتها علیه نیروهای آمریکایی باعث شد تا آنها حاضر به ترک عراق شوند اما ظهور داعش، دوباره پای آنها را به عراق باز کرد. دیماه سال گذشته، به دستور دونالد ترامپ، آمریکاییها دست به یک ماجراجویی بزرگ در عراق زدند و ابومهدیالمهندس، نائبرئیس حشدالشعبی و قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بههمراه تیمی از همراهانشان ترور کردند. آمریکاییها پیش از این و حتی در دوره رئیسجمهور پیشین آمریکا نیز میتوانستند دست به چنین اقداماتی بزنند اما نگرانی از تبعات ترور مقام رسمی یک کشور، آنان را از چنین اقدامی منصرف میکرد. اکنون در آستانه سالگرد ترور شهیدان سلیمانی و المهندس، نگرانیهای مقامات آمریکایی آن هم در آخرین هفتههای حضور ترامپ در کاخسفید افزایش یافته است. در چند روز گذشته سطح تنشها پس از یک دوره آرامش نسبی افزایش پیدا کرد و سفارتخانه آمریکا در منطقه سبز بغداد، هدف حملات راکتی قرار گرفت. آمریکاییها بهخوبی این نکته را درک کردهاند که این حملات سطحی بهنوعی دستگرمی جریان مقاومت برای ضربات سهمگینتر در روزهای آتی به نیروهای آمریکایی است. بر همین اساس نیز پنتاگون از هفتهها قبل، تلاش کرد تا خود را برای این مراسم آماده کند. آن طور که فاکسنیوز نوشته، اعزام یک زیردریایی به خاورمیانه، بهدلیل نگرانی از اتفاقات سالگرد ترور سردار سلیمانی بوده است. در این زمینه یک مقام نیروی دریایی ارتش به فاکسنیوز گفته آخرین حرکتهای زیردریایی و ناو جنگی به خلیج فارس «از مدتها قبل» با نزدیک شدن به سالگرد کشته شدن [ترور] سلیمانی و نه در پاسخ به حمله روز گذشته سفارت «برنامهریزی شده بود».
هرچند آمریکا پیش از این در سال گذشته میلادی، اعزام ناوگروه «یواساس آبراهام لینکلن» و شماری بمبافکن ارتش آمریکا به منطقه خاورمیانه را با هدف «مقابله با رفتارهای نگرانکننده ایران» خواند اما تحولات نشان داد که این رفتوآمدها هیچگاه نتوانست تاثیری بر رفتارهای ایران بگذارد. اکنون پس از اعزام این زیردریایی نیز، برخی تحلیلگران ارشد آمریکایی همچون ایلان گلدنبرگ که از او بهعنوان یکی از مشاوران کمپین انتخاباتی بایدن یاد میشود نیز بهصراحت نوشت که «گروههای شبهنظامی شیعه مورد حمایت ایران در عراق به استقرار زیردریاییهای آمریکا در خاورمیانه اهمیت زیادی نمیدهند.» او این اقدامات را «اتلاف منابع» خواند و نوشت که این اقدامات «باعث بازدارندگی نمیشوند». علاوهبر گلدنبرگ آمریکایی، «ریاض المسعودی» نماینده ائتلاف سائرون، هدف اعزام زیردریایی به منطقه را تنها ترساندن کشورهای منطقه دانسته تا به این بهانه، در این منطقه باقی بماند. وی افزود: «آمریکا به دو دلیل تمایلی به جنگافروزی در منطقه ندارد: نخست آنکه گسترش ویروس کرونا به یک بحران بزرگ در جامعه آمریکا تبدیل شده و دوم آنکه این کشور از بحران اقتصادی رنج میبرد.» المسعودی تاکید کرد: «هرگونه جنگافروزی، میلیاردها دلار برای آمریکا خرج برمیدارد که درنهایت ممکن است به فروپاشی اقتصاد این کشور منجر شود.» المسعودی ادامه داد: «انتقال سلاحهای آمریکایی در منطقه و مطرح کردن سخنان تند از سوی مقامات این کشور، تنها یک نمایش است.»
پس از عدماثرگذاری خبر اعزام زیردریایی آمریکا به منطقه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا وارد میدان شد تا حداقل در آخرین هفتههای حضور در کاخسفید، از ضربات مقاومت در امان باشد. او در توئیتی با نمایش چند راکت ادعا کرد: «سفارت ما در بغداد روز یکشنبه هدف اصابت چندین راکت قرار گرفت. سه راکت کار نکرد و شلیک نشد. حدس بزنید اینها از کجا آمده: ایران. ما حالا زمزمههایی از حملات بیشتر علیه آمریکاییها در عراق میشنویم...» او در ادامه ادعا کرد اگر در این حملات یک آمریکایی کشته شود، ایران مسئول آن خواهد بود.
همزمان با این ادعا، خبرگزاری رویترز گزارش داد که مقامهای امنیتی ارشد دولت آمریکا روز چهارشنبه، در جلسهای در کاخسفید، درباره گزینههای پیش روی این کشور در مقابل هر نوع حمله به پایگاههای نظامی یا دیپلماتیک آمریکا در عراق به توافق رسیدهاند.
با این حال اما بهنظر نمیرسد خبرسازیهای مقامات آمریکایی و همچنین اعزام ناو یا زیردریایی به خاورمیانه بتواند آمریکا را از یک هفته پر آتش دور نگاه دارد. روز گذشته رسانههای منطقه گزارش دادند که طی دو ساعت دستکم چهار کاروان نظامیان تروریست آمریکایی در استانهای السماوه و الدیوانیه و ذیقار هدف کمینهای انفجاری بمبهای کنار جادهای قرار گرفته و بهطور کامل منهدم شدهاند. گفته میشود، مسئولیت سه حمله را گروهانهای قاصمالجبارین مقاومت اسلامی عراق برعهده گرفته است. یگان قاصمالجبارین در ۲۸ شهریور با اعلام اولین عملیات خود، مسئولیت حمله به کاروان نظامیان ائتلاف بینالمللی آمریکا در دو منطقه در عراق را برعهده گرفت. گفته میشود در پی چهار حمله جداگانه، اما پیاپی مقاومت اسلامی در استانهای جنوبی و مرکزی عراق، ارتش اشغالگر آمریکا تردد کاروانهای نظامی را از گذرگاه مرزی جریشان عراق با کویت ممنوع و متوقف کرد. این درحالی است که در پی حملات متوالی مقاومت، گزارش میرسد آمادهباش در پایگاههای آمریکایی در مناطق مختلف عراق به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده و از سوی دیگر همه دیپلماتهای آمریکایی از پایگاه این کشور در منطقه سبز بغداد خارج شده و فقط سفیر و چند نفر دیگر برای نگهبانی آن جا حضور دارند.
یمن
هیچ محاسباتی - حتی بدبینانهترینشان- نشان نمیداد که تجاوز نظامی ائتلافی مجهز در یمن، بیش از چند هفته یا حداکثر چند ماه دوام داشته باشد. 25 مارس 2015 یعنی دوهزار و 103 روز پیش که نخستین حملات هوایی ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی با نام عملیات طوفان قاطعیت آغاز شد، تا در کمتر از دو هفته، پرونده جنبش انصارالله یمن که شهر صنعا پایتخت یمن را نیز در اختیار داشت، برای همیشه بسته شود. جنگندههای پنج کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس (عربستان، اماراتمتحدهعربی، قطر، کویت و بحرین) به همراه مراکش، مصر، اردن و سودان حملات را آغاز کردند و سومالی نیز با صدور اجازه استفاده از پایگاههای نظامیاش برای حمله، به این ائتلاف پیوست.
حالا دوهزار و 103روز از جنگ یمن میگذرد و تقریبا هیچکدام از محاسبات سعودیها تحقق پیدا نکرده است و تنها دستاورد ائتلاف درهمشکسته سعودی، ثبت جنایتهای جنگی و تلاش برای نابودی زیرساختهای یک کشور فقیر است. آمارها میگویند در طول جنگ یمن، 17هزار و 42 نفر کشته و 26 هزار و 355 نفر هم زخمی شدهاند. این آماری است که مرکز حقوق بشری «عین» که به بررسی و مستندسازی آخرین آمار از تلفات انسانی جنگ یمن میپردازد، روز پنجشنبه اعلام کرده است.
به نوشته سبأنت، طبق این گزارش، از بین 17هزار و 42 کشته، دوهزار و 389 نفر از آنها زن و سههزار و 804 نفر کودک هستند. در میان 26هزار و 355 زخمی نیز دوهزار و 801 نفر زن و چهارهزار و 128 نفر کودک هستند.
همچنین در پی حملات ائتلاف سعودی 569هزار و 283 خانه، ۱۷۷ موسسه دانشگاهی و آموزش عالی، هزار و393 مسجد، ۳۹۹ مرکز گردشگری و ۳۸۹ بیمارستان و درمانگاه و هزار و 99 مدرسه و آموزشگاه نیز تخریب شدهاند. بنا براین گزارش، ۱۳۳ مرکز ورزشی و هفتهزار و500 مزرعه کشاورزی و ۲۵۴ اثر باستانی و ۴۷ مرکز رسانهای نیز هدف قرار گرفتهاند.
مرکز حقوق بشری «عین» در گزارش خود اعلام کرد ائتلافسعودی بهطور عامدانه، تاسیسات اقتصادی را هدف قرار میدهد؛ بهگونهای که 11هزار و 365 مرکز تجاری، ۳۹۳ کارگاه، ۲۸۹ ایستگاه سوخت، ۴۱۱ مزرعه پرورش مرغ و ۴۶۳ قایق ماهیگیری، هفتهزار و 229 وسیله نقلیه، ۸۹۹ انبار غذا، ۳۹۲ مخزن سوخت و ۶۷۸ بازار تجاری را بمباران کرده است.
همچنین در ۲۱۰۰ روز گذشته، ۱۵ فرودگاه، ۱۶ بندر، ۳۰۵ ایستگاه برق، ۵۴۵ شبکه و ایستگاه ارتباطی و دوهزار و 181 مخزن آب، دوهزار و 974 ساختمان دولتی و چهارهزار و 490 جاده و پل بمباران شدهاند.
اما در طرف دیگر ماجرا اتفاقات عجیبوغیرمنتظرهای افتاده است. نیروهای انصارالله و ارتش یمن موفق شدند با دستیابی به فناوریهای نظامی ایران سلاحهایی برای حملات راهبردی طراحی کنند و از آن علیه دشمن سعودی و اماراتی بهرهبرداری کنند. دوشنبه سوم آذر همزمان با دیدار سهجانبه محمدبنسلمان، ولیعهد عربستان با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در شهر «نئوم» عربستان، مقاومت یمن موفق شد بدون آنکه سامانههای پدافند هوایی غربی مستقر در عربستان فعال شوند، یک مخزن سوخت در شهری در منطقه جنوبی محل این دیدار سهجانبه را با موشک کروز «قدس-۲» بهصورت دقیق مورد هدف قرار دهد. این حمله یک روز پس از پایان اجلاس «جی-۲۰» در ریاض، انجام گرفت و این پیام را به سعودیها منتقل کرد که درصورت آتشافروزی بیشتر، ریاض امکان صادرات نفت از دریایسرخ را نخواهند داشت. مقامات یمنی اما یک اظهارنظر معنادار نیز کردهاند. آنها همچنین به سران تلآویو هشدار دادند اگر برد موشکهایشان را اندکی افزایش دهند، بهجای «جده»، این جنوب رژیمصهیونیستی است که هدف اصابت موشک قرار خواهد گرفت.
این حمله چند روز پس از آن انجام گرفت که ارتش و نیروهای مردمی یمن موفق شدند پایگاه استراتژیک ماس در مارب را آزاد کنند. آزادسازی این پایگاه استراتژیک، به معنای تسلط نیروهای انصارالله بر شهر مارب بود. جبهه مارب، در کنار استانهای جنوبی عربستان، یکی از دو جبههای بود که سعودیها در آن درگیر بودند. ریاض در جبهه مارب وظیفه تامین مالی، هدایت و پشتیبانی تسلیحاتی از ارتش دولت مستعفی یمن به ریاست منصور هادی را نیز برعهده داشت. با تسلط انصارالله بر یمن، این گروه میتوانند ضمن دستیابی به مرکز یمن، با دسترسی به استانهای شرقی و جنوبی این کشور گام بزرگی را در راستای آزادسازی یمن بردارد.
استان مارب علاوهبر دروازه تسلط بر یمن، اهمیت اقتصادی ویژهای نیز دارد. مارب قلب تپنده انرژی یمن است و بیشترین میزان نفت یمن در این استان قرار دارد و بسیاری از تاسیسات نفتی این کشور نیز در مارب قرار دارند. ارتش عربستان سعودی که زمانی با استقرار در استان مارب حتی سامانههای موشکی پاتریوت را نیز در پادگانهای نظامی خود نصب کرده بود با در خطر قرار گرفتن این استان تلاش کرد برای جلوگیری از دسترسی انصارالله منابع اقتصادی این استان را تخریب کند.
جبهه دوم یعنی در استانهای جنوبی عربستان که در مجاورت مرزهای یمن قرار دارند، هم اوضاع بر وفق مراد سعودیها نیست. سعودیها برای حفظ استانهای جیزان، عسیر و نجران بهصورت ترکیبی از نظامیان خود، نظامیان سودانی و مزدوران یمنی بهره میبرند. «فرهیختگان» پیش از این در گزارشی با عنوان «ائتلاف بنسلمان با رهبر القاعده» نوشت که ریاض با وجود تلاشهایش موفق نشده نفوذ ارتش یمن در مناطق جنوبی کشور خود را از بین ببرد و این نفوذ به مرحله تثبیت رسیده است. این تثبیت وضعیت در مناطق جنوبی عربستان باعث شده وضعیت جنگ در این منطقه برای سعودیها از لحاظ جانی و مالی شکل فرسایشی به خود بگیرد. تاسیسات مهم سعودیها در این مناطق در دسترس مبارزان یمنی قرار داشته و بهصورت دورهای از نظامیان سعودی در این منطقه از طریق کمین، حملات موشکی و پهپادی تلفاتگیری میشود.
یکی از نگرانیهای سعودیها در هفتههای گذشته، حل و فصل ماجراجوییهای خارجی این کشور با توجه به تغییرات در آمریکا بوده است. بایدن گفته بود رابطهای که دولت ترامپ با عربستان داشت را مورد ارزیابی قرار میدهد و به پشتیبانی ایالاتمتحده از عربستان در جنگ یمن پایان خواهد داد. بر همین اساس سعودیها تلاش میکنند در هفتههای باقی مانده تا روی کار آمدن بایدن، آنطور که احمد العلیی هماهنگکننده جبهه جنوب یمن برای مقابله با هجوم و اشغال به شبکه خبری العالم گفته دولتی را که مزدوران آن را تشکیل دادهاند، روی کار بیاورند.
البته به نظر نمیرسد در این زمینه اماراتیها با ریاض همراه باشند. همراهی آنها برای تجاوز به یمن، با هدف تسلط بر بنادر استراتژیک یمن بوده است. برهمین اساس در هفتههای اخیر، امارات متحده عربی سیاست خارجی متفاوتتری از ریاض را پیش گرفته است و منطقه درحال حرکت به سمت یک واگرایی قابلتامل هست. البته این مساله میتواند امارات را تنها هدف موشکهای بالستیک انصارالله و پهپادهای انتحاریاش بکند.
موشکپرانی در سوریه
بین تمام کشورهای منطقه، سوریه تنها کشوری بود که تا آستانه سقوط پیش رفت اما با درایت متحدانی همچون ایران، پروژه حکومت یک دولت تروریستی ناکام ماند. آبانماه سال 96، سردار سلیمانی در نامهای به محضر رهبر انقلاب، پایان حکومت داعش را اعلام کرد و از آن زمان، سوریه روند رو به تثبیت را تجربه کرده و با حمله به مواضع تروریستها آنها را یا نابود کرده یا در حصار ادلب که تروریستهای مورد حمایت اردوغان در آن اسکان یافتهاند، منتقل کرده است. تقریبا هیچ کشوری در منطقه و غرب وجود ندارد که امید به اثرگذاری تروریستها در سوریه داشته باشد. کشورهای عربی همچون قطر، عربستان، امارات و... نیز که از حامیان مالی و لجستیکی تروریستها بودند، اکنون بهدنبال باز کردن جای پای خود در سوریه و تعامل با دولت سوریه هستند. در این بین البته یک استثنا نیز وجود دارد و آنهم رژیم صهیونیستی است. این رژیم در سالهای گذشته چندده حمله هوایی به مواضعی در سوریه داشته است؛ مواضعی که ماهیت آنها بهخوبی مشخص نیست اما صهیوینستها آن را در چارچوب بازدارندگی تعریف میکنند. در تازهترین حملات این رژیم که ساعات اولیه روز جمعه رخ داد، جنگندههای صهیونیستی به مواضعی در استان حماء حمله کردند اما خبرگزاری دولتی سوریه گزارش داد پدافند هوایی سوریه تعدادی از موشکهایی را که جنگندههای اسرائیل بهسوی استان حماء شلیک کرده بودند سرنگون کرده است. بنابر همین گزارش، هدف این حملات موشکی منطقه مصیاف در استان حماء بود. در گزارش سانا، خبرگزاری دولتی سوریه آمده است اکثر موشکهای شلیکشده ساقط شدند. تلویزیون دولتی سوریه نیز تصاویری از واکنش دفاع هوایی ارتش به این حملات شبانه را پخش کرد. این خبرگزاری همچنین از وقوع انفجار در شهر مصیاف خبر داده است. با این حال هنوز گزارشی از تلفات احتمالی حمله به مصیاف منتشر نشده است. البته بخشی از این عملیاتها را نباید بیتاثیر از تحولات داخلی در سرزمینهای اشغالی دانست. هفته گذشته پارلمان (کنست) رژیمصهیونیستی برای چندمینبار منحل شد تا این رژیم در کمتر از 2سال، چهارمین انتخابات پارلمانی خود را برگزار کند. انحلال پارلمان با این هدف صورت گرفت که در پارلمان جدید، دیگر بنیامین نتانیاهو نخستوزیر نباشد. پس از این تحولات، نتانیاهو تلاش کرد همچون گذشته در آستانه انتخابات، یک عملیات نظامی در غزه یا سوریه تدارک ببیند.
با این حال دولت ترامپ برای افزایش هزینههای سوریه در جنگ با تروریستها تصمیمی عجیب گرفته است. آنطور که رسانهها اعلام کردند، آمریکا بهدنبال آزادسازی تروریستهای داعش در سوریه است. به گزارش مهر به نقل از سانا، روسیه و سوریه شامگاه پنجشنبه تایید کردند ایالات متحده تروریستهای داعش را از زندانهای واقع در مناطق تحت اشغال نیروهای خود و نیروهای کُرد سوریه دموکرات تحت حمایت آمریکا (قسد) آزاد کردند تا ثبات را در این مناطق برهم زده و منابع سوریه را به یغما ببرند. کمیتههای هماهنگی سوریه و روسیه برای بازگشت پناهجویان سوری شامگاه پنجشنبه با صدور بیانیهای اعلام کرد: «روسیه و سوریه متقاعد شدهاند جنایات اینچنین از نیات ایالات متحده برای حفظ بیثباتی در این کشور که با هدف غارت منابع سوریه صورت میگیرد، پرده برمیدارد.» این بیانیه در ادامه میافزاید ایالات متحده با نقض قوانین بینالملل به اجرای سیاستهای تحریمی خود علیه مردم سوریه ادامه میدهد.