کد خبر: 48991

«فرهیختگان» آثار انتقال آب هلیل‌رود را بررسی می‌کند

طرح تخریب محیط‌زیست و تشدید تبعیض در کرمان

دولت که انگار ناف تمام طرح‌هایش را با زیان بریده‌اند، قصد دارد اینجا و این‌بار هم، با یک طرح انتقال آب منفور دیگر همان بلایی را سر این نقطه از کشور بیاورد که پیش از این در اقصی‌نقاط کشور آزمایش کرده بود و هیچ عایدی‌ای هم از آن نصیب مردم نشد.

به گزارش «فرهیختگان»، هنوز چند روزی از تعریف و استقبال مردم و رسانه‌ها و دغدغه‌مندان محیط‌زیست از لایحه ممنوعیت وقف انفال توسط دولت به‌عنوان اندک کنش‌های مثبت زیست‌محیطی آن نمی‌گذرد که دوباره یک شاهکار ضدمحیط‌زیستی و یک زخم کهنه سر باز می‌کند تا آنچه در ذهن از سربه‌راه شدن دولت و مشی زیست‌محیطی‌اش رشته بودیم، پنبه شود! من نمی‌دانم چقدر از جنوب‌شرق کشور اطلاع دارید، یعنی جز اینکه وضعیت آب‌وهوایی خشکی دارد و بافت کویری است و مردمان از لحاظ اقتصادی و اجتماعی وضعیت مناسبی ندارند، چیزهای دیگری هم شنیده‌اید یا نه؟ ولی امروز قرار است کمی درباره تنها رود نسبتا پرآب این منطقه از کشور یعنی هلیل‌رود حرف بزنیم، درباره تنها امید مردمان این منطقه که غالبا کشاورزی پیشه کرده‌اند و درصد قابل‌توجهی از نیاز کشور به محصولات کشاورزی را هم مردم همین مناطق تامین می‌کنند. پس مساله یک ماجرای ساده نیست و کاملا استراتژیک است. منتها، دولت که انگار ناف تمام طرح‌هایش را با زیان بریده‌اند، قصد دارد اینجا و این‌بار هم، با یک طرح انتقال آب منفور دیگر همان بلایی را سر این نقطه از کشور بیاورد که پیش از این در اقصی‌نقاط کشور آزمایش کرده بود و هیچ عایدی‌ای هم از آن نصیب مردم نشد. همچون سابق هم در چنین طرح‌هایی، بازهم خبری از مقاومت و مخالفت نهادهای متولی در حوزه محیط‌زیست نیست و به‌راحتی قرار است آن بلایای تکراری که در خوزستان و چهارمحال و... بر سر مردم آمده بود، در جنوب کرمان هم اجرایی شود. مخالفت‌های مردم و دغدغه‌مندان هم احتمالا راه به جایی نمی‌برد و این طرح که سال‌هاست زنگ آغاز شدنش خورده است، نه‌تنها متوقف نشده که حالا و براساس آخرین اخبار، سرعت بیشتری یافته است تا دوباره شاهد جنگ بین شمال و جنوب و فقیر و غنی این‌بار در یک استان یعنی کرمان باشیم! یادم هست سال گذشته وقتی رئیس دستگاه قضا قصد سفر به استان کرمان داشت و ما هم برای پوشش خبری عازم کرمان شدیم، مردم جنوب کرمان، حوالی جیرفت و... محصولات کشاورزی‌شان را به خیابان‌ها آورده بودند و با تراکتور از روی آنها رد می‌شدند. چون با کلی مشقت و زحمت این میزان محصول را تولید کرده بودند و دلالان آن را با قیمتی بسیار نازل می‌خریدند و آنها گلایه‌های جدی داشتند. حالا اما با اجرای طرح انتقال، گویا دولت کمر به حذف کامل آنها و نابودی کشاورزی در این منطقه بسته است.

هلیل‌رود

برای نوشتن از هلیل‌رود و اینکه کجاست و چه جایگاهی برای جنوب‌شرق و حتی کشور دارد خیلی لازم نیست جست‌وجو کنیم. آنقدر این رود و آورده‌هایش مهم و استراتژیک هست که برای پیدا کردن و فهم اهمیت آن مشقتی ایجاد نشود. در ویکی‌پدیا که نام هلیل‌رود را جست‌وجو می‌کنیم، نوشته: «هلیل‌رود رودخانه‌ای همیشگی در استان کرمان و در جنوب‌شرقی ایران است. هلیل‌رود با طول ۳۹۰ کیلومتر و به‌عنوان بزرگ‌ترین رود جنوب‌شرق ایران، از بلندی‌های شهرستان بافت، رابر و بحرآسمان سرچشمه گرفته و به تالاب جازموریان می‌ریزد. سد جیرفت، سد بافت و سد رابر بر سرشاخه‌های این رودخانه بسته شده‌اند. هلیل‌رود دارای چندین سرشاخه اصلی است. مرتفع‌ترین سرشاخه آن از کوه شاه در ارتفاع ۴۴۰۰متر سرچشمه می‌گیرد؛ طولانی‌ترین این سرشاخه‌ها رودخانه زردشت یا خراو است که از بلندی‌های منطقه  گوغر در شهرستان بافت جریان می‌یابد. شاخه‌هایی نیز از هنزا و بحرآسمان در ادامه مسیر به هلیل می‌ریزند. هلیل‌رود در انتهای مسیر به سد جیرفت وارد می‌شود و در نیمه مسیر خود به خشک‌رودی تبدیل می‌شود تا مزارع جیرفت را آبیاری کند. تا چندی پیش جریان دائمی هلیل‌رود با گذر از جیرفت و کهنوج وارد رودبار می‌شد و هامون جازموریان را سیراب می‌کرد. حکومت ایران قصد دارد با احداث طرح انتقال در سرچشمه‌های هلیل‌رود، این آب را به شمال استان کرمان منتقل کند.» کلیدواژه‌های اصلی این تعریف که ما با آنها کار داریم، همیشگی بودن این رود، ریختن آن به تالاب جازموریان، استفاده از آب این رود در کشاورزی منطقه و احداث طرح انتقال برای رساندن آب این رودخانه از جنوب کرمان به شمال آن است.

فراز و فرودهای انتقال آب در کرمان

برای فهم اهمیت جنوب کرمان در بحث تولید محصولات کشاورزی اطلاعات زیادی وجود دارد که می‌توان به آنها رسید، در ارتباط با اینکه هلیل‌رود تنها رود همیشگی و تامین‌کننده نیاز کشاورزان این منطقه است هم سخن بسیار گفته شده است. در‌مورد اینکه کرمان و خصوصا جنوب این استان همواره با مشکلات کم‌آبی دست‌وپنجه نرم می‌کند و تالاب جازموریان هم مدت‌هاست به دلیل نرسیدن آب هلیل‌رود به آن وضعیت خوبی ندارد و با خشکی شدیدی مواجه است هم بارها نوشته‌ایم. منتها از اینکه در چنین اتمسفری چگونه می‌توان به طرح انتقال آب فکر کرد و اندک امید باقی‌مانده مردم منطقه را هم ناامید کرد، هرچه بنویسیم و بگوییم کم است. بهانه‌ها همان بهانه‌های همیشگی و تکراری برای توجیه طرح انتقال آب است. کمبود آب در نقاط دیگر، ایجاد اشتغال و کارآفرینی و حرف‌های صدمن یک‌غاز همیشگی که هیچ‌گاه هم بعد از انجام طرح‌ها، عایدی‌ای برای مردم نداشته‌اند. این طرح حدود 22 سال پیش کلید می‌خورد اما از زمان دولت محمود احمدی‌نژاد جدی‌تر می‌شود که البته با موانع و مخالفت‌هایی که آن موقع صورت می‌گیرد، دولت‌های دهم و یازدهم قید انتقال آب هلیل‌رود به شمال استان کرمان را می‌زنند. منتها با آمدن روحانی، خصوصا دولت دوازدهم ماجرا دوباره قوت می‌گیرد و آنقدر جدی می‌شود که مردم بومی حتی دست به اعتراض و اعتصاب می‌زنند. اولین اعتراض گسترده مردمی به این طرح در اسفند سال ۹۷ درست زمانی که وزیر نیرو این طرح را تایید کرده  و به جنوب استان سفر کرده بود اتفاق افتاد؛ چراکه اردیبهشت ماه همان سال حفر تونل انتقال آب، گسل‌های واقع در مسیر حفاری تونل را تخریب کرده و منجر به خشک شدن تعداد زیادی از چشمه‌های اطراف این مسیر شد. اعتراض‌ها  بارها تکرار شد و چندین‌بار بزرگان طوایف روستانشین و عشایر شهرستان‌های رودبار جنوب، کهنوج، عنبرآباد، قلعه‌گنج، فاریاب، منوجان، جیرفت، رابر و بافت نیز در محل سد صفارود و در روستاهای اطراف این سد تجمع کردند. منتها گوش کسی بدهکار نبود و عملیات اجرایی کردن طرح انتقال همچنان ادامه یافت تا اینکه دستگاه قضایی به ماجرا ورود کرد و ورق برای مدتی برگشت. محمدعلی سلیمانی، معاون حقوق عامه دادستان انقلاب و عمومی کرمان با ورود به این مساله حکم به توقف اجرای طرح داد. او در ارتباط با این طرح گفته بود: «با توجه به اینکه مطالعات انجام این طرح متعلق به ۲۲ سال قبل بوده دوباره باید تجدید مطالعه شود. کارشناسان خبره در حوزه‌های مختلف معتقدند حدود ۵۰ درصد مطالعات انتقال آب از سرشاخه‌های هلیل‌رود غیرواقعی است و بنابراین دادستانی استان کرمان برای کارفرما، شرکت مشاور، پیمانکار طرح انتقال آب از سرشاخه‌های هلیل‌رود به‌منظور تضییع وجوه دولتی، تبعات زیست‌محیطی (ریزگردهای جازموریان)، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی کیفرخواست صادر کرده است. تامین آب کرمان به یک نقشه جامع با اعداد واقعی نیاز دارد و دادستانی استان با توجه به بررسی‌های انجا‌م‌شده، طرح انتقال آب از سرشاخه‌های هلیل‌رود را یک عمل مجرمانه تشخیص داده و تا آخرین لحظه از کیفرخواست خود دفاع می‌کند.» هزینه 60میلیارد تومانی متولیان و پیمانکاران برای اجرای این طرح تا آن زمان، فشار زیادی را به آنها وارد کرده بود و از هیچ تلاشی برای ازسرگرفتن روند عملیات دریغ نکردند. در همین شرایط به ناگهان در دی‌ماه سال۹۷ حکم رفع توقیف پروژه به شرط جبران خسارات وارده به مردم، توسط دادگاه صادر و عملیات اجرایی آن از سر گرفته شد و اسفندماه هم که همان تجمع و اعتراض مردم در زمان بازدید وزیر نیرو از این منطقه را شاهد بودیم. ادامه یافتن اجرای این طرح و عدم‌توجه به مطالبات مردم باعث شد تا همچنان نگرانی‌ها نسبت به آن ادامه داشته باشد. همانطور که گفتیم اهمیت این منطقه و این رود بر هیچ‌کسی پوشیده نیست.

حیات و فرهنگ جنوب‌شرق کشور به این رودخانه وابسته است

در ارتباط با مضرات و آسیب‌هایی که این طرح می‌تواند به منطقه و حتی کشور وارد کند، ابتدا با محمد درویش فعال و پژوهشگر محیط‌زیست گفت‌وگویی انجام دادیم و او در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «رودخانه هلیل‌رود تنها رودخانه قائم در منطقه شرق کشور است. یکی از راهبردی‌ترین رودخانه‌هاست که تمدن کرمان و جیرفت به آن گره خورده و جازموریان مدیون این رودخانه است. اگر این رودخانه نبود نمی‌شد تصور کرد که مردم و این فرهنگ غنی که در این منطقه به وجود آمده است، می‌توانست دوام بیاورد یا نه. بزرگ‌ترین مرکز کشت و کار کشاورزی ما در شرق کشور جیرفت است. استان کرمان تنها استانی است که دو جهاد کشاورزی دارد؛ یک جهاد کشاورزی در کرمان است و یک جهاد کشاورزی در جیرفت و این از قبل انقلاب بوده و کاملا وابسته به آب رودخانه هلیل‌رود است، مضاف براینکه اضافه آب این رود وارد تالاب ارزشمند جازموریان می‌شود که 500هزار هکتار وسعت را متاثر می‌کند و اگر جازموریان خشک شود، باعث ایجاد گردوخاک و ناپایداری در بلوچستان، در فارس و جنوب کرمان می‌شود. بنابراین ارزش‌های این رودخانه بر کسی پوشیده نیست. ما یکی از بزرگ‌ترین کهن زادبوم‌های خود را درکنار جیرفت داریم که هر سال از آن آثار باستانی جدید کشف می‌شود و نشان می‌دهد این کهن‌سازه که بیش از چهار، پنج‌هزار سال قدمت دارد و برخی می‌گویند بیش از 10هزار سال قدمت دارد، متاثر از این رودخانه است.»

چرا به‌جای طرح انتقال یک شبکه فاضلاب و یک تصفیه‌خانه تاسیس نمی‌کنند؟

درویش ادامه داد: «می‌خواهیم به بهانه آبادکردن شمال استان، جنوب استان را ناآباد کنیم. زمانی هست که درباره دو کشور صحبت می‌کنیم. مثلا ترکیه می‌گوید به‌من‌چه که آب در سوریه و عراق کم خواهد شد یا ریزگرد وارد ایران می‌شود، آب سرچشمه‌های دجله و فرات از کوه آرارات در کشور من است و من می‌خواهم اینها را برای آبادانی کشور خودم مهار کنم. برای مردم خود ترکیه توجیه دارد و برای اردوغان کف می‌زنند. ولی در یک کشور و در یک استان مگر می‌شود این کار را کرد؟ مگر می‌شود شما به بهانه آبادکردن شمال استان، جنوب استان را که قطب کشاورزی و ارزش‌های راهبردی دارد و باعث تاب‌آوری سرزمین می‌شود را ناآباد کنید؟ آیا هیچ راه دیگری رفته‌اید و به نتیجه نرسیده‌اید که الان به این اقدام دست می‌زنید؟ در کرمان قسمت‌هایی از آب بالا زده است و یک‌سری خانه‌ها خراب می‌شود  که به‌خاطر جریان معکوس سطح آب زیرزمینی است. یعنی جایی که فکر می‌کنیم استان کویری است و آب ندارد در اثر خیز آب یک قسمت‌هایی خانه‌های مردم کرمان آب بیرون می‌زند و نابود می‌شود. چرا این اتفاق می‌افتد؟ به‌خاطر اینکه یک شبکه فاضلاب در کرمان نداریم و به‌خاطر لایه‌های زمین‌شناسی که آنجا وجود دارد آب پس می‌زند و بالا می‌آید. از این آب باید استفاده کرد، شبکه فاضلاب تاسیس و تصفیه‌خانه درستی احداث کنید، آب را می‌توان تا 18 بار بازچرخانی کنید. چرا اجازه می‌دهید این آب که می‌تواند فرصت باشد تبدیل به تهدید شود تا کهن‌سازه‌های تاریخی شهر کرمان را نابود کند؟ بعد می‌گویند کمبود آب داریم و می‌خواهیم آب از جنوب بیاوریم و همان آب را دوباره تزریق می‌کنید. همین آبی که نمی‌توانید الان مدیریت کنید را مدیریت کنید. خود آنها می‌گویند شبکه آبیاری کرمان دچار فرسودگی است و 30 درصد از بین می‌رود یا به دست مشترکان قلدری می‌رسد که اینها آب‌بها نمی‌پردازند. آن 30 درصد را اجازه ندهید هدر برود. چرا این کار را نمی‌کنند؟»

می‌خواهند تیشه به ریشه وحدت مردم این استان بزنند

این فعال محیط‌زیست افزود: «خود آنها می‌گویند کرمان دچار کم‌آبی است و برخی از پرمصرف‌ترین صنایع دنیا همانند لاستیک «ب» در استان کرمان است. چرا باید در این استان باشد؟ بسیاری از صنایع مرتبط با فولاد در استان کرمان است. چرا باید این اتفاق بیفتد؟ از همه مهم‌تر اینکه 30 درصد محصولات کشاورزی که در استان کرمان تولید می‌شود به دلیل اینکه سردخانه به اندازه کافی نیست، به دلیل اینکه دپو غلط است، به دلیل اینکه سیلو به اندازه کافی نیست، به دلیل اینکه روش‌های بسته‌بندی و حمل از مزرعه تا مصرف‌کننده غلط است از بین می‌رود. اگر 10 درصد در این امر صرفه‌جویی کنید می‌توانید بیش از سه برابر آبی که می‌خواهید از هلیل‌رود منتقل کنید را به دست بیاورید. چرا این کار را نمی‌کنید که نه باعث سوءتفاهم می‌شود، نه باعث لکنت می‌شود، نه باعث اختلاف بین مردم یک استان می‌شود و به وحدت مردم کمک می‌کند و درعین‌حال باعث ناپایداری منطقه نمی‌شود.»

جنوب کرمان قربانی منافع سیاسی و حزبی است

درویش گفت: «منطقه کهنوج، جیرفت به سمت جازموریان از منظر فقر فاجعه است. درصورتی‌که خانه‌هایی با متری 50 میلیون تومان در کرمان می‌بینید. مولتی‌میلیاردرهای عجیب و غریبی در آنجا زندگی می‌کنند، ماشین‌های عجیب چندمیلیاردی در خیابان می‌بینید. این شکاف سزاوار نیست، برای مملکتی که ادعای انقلاب اسلامی و عدالتخواهی داشته است. از آن عجیب‌تر معاون سازمان حفاظت محیط‌زیست است که صراحتا بیان می‌کند سیاست سازمان محیط‌زیست مخالف با طرح‌های انتقال آب است. چرا الان آقای تجریشی سکوت کرده است؟ چرا عیسی کلانتری سکوت کرده است؟ جز این است که دوستان آنها در کارگزاران سازندگی هستند و به‌خاطر منافع خود سکوت می‌کنند. تا چه زمانی منافع ملی را در پای منافع جناحی ذبح می‌کنید؟ حداقل به خود این جرات را بدهید و بگویید سازمان محیط‌زیست با طرح انتقال آب هلیل‌رود مخالف است. چرا در این موارد جرات خود را نشان نمی‌دهید؟ با این کار آنجا مهاجرت ایجاد می‌شود، کار و کشاورزی را از بین می‌برند. رابین هود اموال یک‌سری آدم‌ها را می‌دزدید و به یک عده دیگر می‌داد، این چه کاری است؟ ما بانک‌ها و مغازه‌ها را خالی کنیم که توزیع عادلانه ثروت کنیم؟ این منطقی است؟ اینجا قانون جنگل حاکم است که هر کسی زور داشته باشد اینچنین رفتار کند؟»

کم‌آبی کرمان بهانه است؛ انتقال آب برای استفاده صنعت گردشگری، صنعت مس، پتروشیمی و فولاد

در پایان هم با فرود رفعتی، فعال محیط‌زیست جیرفتی گفت‌وگویی انجام دادیم. او در رابطه با وضعیت هلیل‌رود و ماجرای طرح انتقال آب از جنوب استان کرمان به شمال این استان به «فرهیختگان» گفت: «پیش از هر چیزی وضعیت رودخانه هلیل‌رود و موقعیت جغرافیایی آن و تاثیر بر آب و هوا و زندگی مردم را باید تشریح کرد. هلیل‌رود بیش از 300 کیلومتر است از شهرستان‌های زابل و بافت سرچشمه می‌گیرد و با رودخانه‌های محلی که از ارتفاعات سرچشمه می‌گیرد به سمت جنوب می‌آید و درنهایت به تالاب جازموریان می‌رسد که در دو شهرستان رودبار جنوب و قلعه جنگ و شهرستان دلگان قرار گرفته است، یعنی یک مسیر 300 کیلومتری آب کشاورزی و دامداری و شرب را تامین می‌کند. تمام روستاها درکنار این رودخانه هلیل‌رود قرار گرفته‌اند و زندگی مردم از همین طریق تامین می‌شود. تالاب جازموریان هم تنها تالاب آب شیرین کشور است که مساحت آن صدکیلومتر در 200 کیلومتر است یعنی پهنه کمی ندارد که تصور شود دریاچه کوچکی است و تاثیری روی آن ندارد. درست همانند دریچه‌های کولر است و بر آب‌وهوای منطقه تاثیر دارد. دوبرابر دریاچه ارومیه این تالاب مساحت دارد. با این تفاوت که دریاچه ارومیه فقط نمک است و ضرری که دارد از سوی نمک است ولی در جازموریان درصورتی که خشک شود رسوبات و املاح کودهای شیمیایی که در این تالاب ته‌نشین می‌شود و در زمان تجزیه می‌شوند، به‌صورت ریزگرد خواهند بود. اگر این املاح آب نباشد که تجزیه شوند، به‌صورت ریزگرد سمی و سرطان‌زا خواهند بود. از سال 71 که سد جیرفت ساخته شد، آبی که باید در جازموریان می‌رفت، خشک شد درنتیجه کم‌کم تغییرات اقلیمی در این منطقه ایجاد شد. به‌خاطر این از سال 71 که سد جیرفت آبگیری شد، خشکسالی ایجاد شد و درنتیجه مردم ناچار شدند  از روستاهای اطراف به سمت شهرهای دیگر کوچ کنند. درنتیجه زندگی عشایری و کشاورزی مردم نابود شد. مردم در دهه 70 مجبور شدند کارگر گلخانه‌ها در جیرفت شوند. در یک کپر پلاستیکی که روی آن پلاستیک و پوشال دارد کنار رودخانه‌ها زندگی ‌کنند. تمام آن داشته‌ها از بین رفته و خیلی از روستاها خالی از سکنه شده و خیلی از مدارس و خانه بهداشت و پست و... کلا تعطیل شده است. در روستایی که 40-30 دانش‌آموز بود و پنج پایه را تدریس می‌کردند الان دو دانش‌آموز هم نیست. همه مردم روستا کوچ کرده‌اند و اگر دانش‌آموزی هم باشد مجبور است ترک‌تحصیل کند یا چندین کیلومتر را طی کند. زنان روستاها که زندگی آنها از بین رفته است، ساعت سه شب غذا برای بچه‌ها درست می‌کنند و با مینی‌بوس و وانت از روستا راه می‌افتند، ساعت پنج‌صبح در گلخانه‌ها و مزارع پیاز و سیب‌زمینی کار می‌کنند و دستمزد آنها روزی 80-70هزار تومان است تا بتوانند امرارمعاش کنند. خانمی بود که می‌گفت گوشی معمولی دارم و پنج‌ دانش‌آموز دارم که با همین گوشی کار می‌کنند و چون نمی‌توانیم گوشی هوشمند تهیه کنیم، تنها از همکلاسی‌ها به‌صورت پیامکی اطلاعات درسی را می‌گیرند. کل آموزش مجازی این دانش‌آموزان از طریق پیامکی است که هم‌کلاسی‌ها ارسال می‌کنند. این تصویری از وضعیت مردمانی است که روزگاری با کشاورزی وضعیت مالی خوبی داشتند و خشکسالی آنها را نابود کرد. وقتی مردم جنوب کرمان این وضعیت را دارند به بهانه تامین آب آشامیدنی شهر کرمان ته‌مانده آبی که به آب سفره‌های زیرزمینی می‌ریزد را به بهانه کمبود آب آشامیدنی شهر کرمان می‌برند. این بهانه است که می‌گویند کمبود آب آشامیدنی وجود دارد چون پروفسور خانجانی استاد دانشگاه کرمان و دیگر اساتید آب معتقد هستند کرمان نه‌تنها کمبود آب ندارد بلکه روی دریایی از آب است، به‌خاطر موقعیت جغرافیایی که دارد درکنار کوهپایه و مناطق برفگیری هستند و شیب آب و سفره‌های زیرزمینی به‌صورتی است که شهر کرمان کمبود آب آشامیدنی ندارد. اگر کمبودی هم باشد باید الگوی مصرف آب را بهبود بخشید. مثلا با این کمبود آبی که ادعا می‌کنند وجود دارد هنوز درکرمان کارواش‌ها و قالیشویی و فضای سبز با لوله‌کشی شهری است. آب فاضلاب خانه‌ها را در نظر بگیرید 800هزار خانه در کرمان روزی چندهزار مترمکعب آب وارد فاضلاب می‌کنند. در کشورهای اروپایی که قاره سبز است و آب دارند، آب آشامیدنی با آب شست‌وشو و فضای سبز فرق می‌کند. آب‌های خاکستری و فاضلاب وارد چرخه فاضلاب می‌شود، تصفیه می‌شود و برای کارهای غیر از آشامیدن استفاده می‌شود. بنابراین آب آشامیدنی بهانه‌ای است که مردم را متقاعد کنند به‌خاطر وظیفه حاکمیتی ناچار به تامین آب شهر کرمان هستیم. اگر واقعا شهر کرمان کمبود آب آشامیدنی دارد- درست این است شهری که امکان توسعه ندارد و شاخص‌های توسعه از نظر جغرافیایی و زیرساخت را ندارد- چرا باید گسترش یابد و کلانشهر شود؟ وقتی امکانات شهری در آنجا فراهم می‌شود باعث می‌شود روستاها تخلیه شوند و حاشیه‌نشینی اطراف کرمان و پدیده‌های اجتماعی ناشی از آن گسترش یابد. انتقال آب برای استفاده صنعت گردشگری، صنعت مس، پتروشیمی و فولاد است. دهه 70 وقتی زمین بین کرمان و ماهان را می‌خواستند به‌عنوان طرح هفت‌باغ به صورت باغ‌‌شهر درست کنند و بفروشند آگهی‌ها را در تلویزیون به‌عنوان فرصت سرمایه‌گذاری پخش می‌کردند و خیلی از مردم استان‌های شمال‌غرب و غرب کشور برای سرمایه‌گذاری سهام هفت‌باغ می‌آمدند و قطعات هزارمتری برای ساختن باغ‌شهر بود، در جلسه‌ای که در تهران برگزار شد از متولی این طرح پرسیده بودند آب فاصله بین کرمان و ماهان را از کجا تامین می‌کنید؟ آن زمان آقای مرعشی گفته بود از هلیل‌رود تامین می‌شود. با توجه به اینکه هلیل‌رود و شهر جیرفت و کرمان 220 کیلومتر فاصله دارند و در شمال و خلاف جهت آب قرار گرفته و با کوه‌های چندهزار متر ارتفاع است، مردم تصور می‌کردند این اقدام تبلیغاتی برای فروش قطعات هفت‌باغ است و به‌عنوان یک جوک و بازاریابی به آن نگاه می‌کردند. بعدا متوجه شدند همین نیت وجود دارد و قصد اینکه بزرگ‌ترین پارک آبی کشور را هم در این منطقه ایجاد کنند هم واقعی است!»

 * نویسنده: ابوالقاسم رحمانی‌، دبیرگروه جامعه

مرتبط ها