کد خبر: 48885

ریاض پس از افزایش رایزنی‌ها برای حل اختلاف با قطر، می‌خواهد حریم هوایی‌اش را به روی این کشور باز ‌کند

عقب‌نشینی سعودی از شرط و شروط

ریاض تلاش می‌کند تا با احیای روابط، از بی‌اعتباری خودش کم کند و فضا برای ترویج ایدئولوژی اخوانی را به دوحه ندهد.

به گزارش «فرهیختگان»،   برخی منابع روز گذشته اعلام کردند، براساس توافق آشتی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس، عربستان قرار است حریم هوایی خود را به روی قطری‌ها باز ‌کند و درمقابل قطر نیز از شکایت‌هایی که در دادگاه‌های بین‌المللی مطرح کرده، صرف‌نظر کند. این اخبار پس از آن منتشر می‌شود که در روزهای گذشته اظهاراتی به نقل از مقامات آمریکایی و کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس درباره توافق اولیه عربستان و قطر برای پایان دادن به بحران چند‌ساله منتشر شده است. براساس گزارش شبکه «ان‌بی‌سی» آمریکا، محور اصلی توافق آشتی شورای همکاری خلیج‌فارس از‌سرگیری پروازهای قطر به عربستان و در ازای آن صرف‌نظر کردن قطر از شکایت‌هایی است که در دادگاه‌های بین‌المللی مطرح کرده است. پرونده‌هایی که قطر در این دادگاه‌ها تشکیل داده، شامل درخواست پنج میلیارد دلار برای جبران خسارت‌هایی است که کشورهای محاصره‌کننده به قطر وارد کرده‌اند. این شبکه به نقل از دو منبع آگاه اعلام کرد؛ موضوع باز کردن حریم هوایی به روی قطر در مرکز این بحران است. باز شدن حریم هوایی و آنچه در رسانه‌ها پیرامون توافق ریاض و دوحه گفته و نوشته می‌شود، می‌تواند اختلافات سابق و نفرت‌های انباشته‌شده در 3 سال گذشته را به دست فراموشی بسپارد و روابط قطر با دوستان سابقش را احیا کند یا کینه‌های عربی آنقدرها ریشه دوانده که حتی با احیای رابطه، اوضاع مثل سابق نشود؟ در این گزارش گریزی به آنچه در 3 سال گذشته اتفاق افتاده، زده‌ایم.

بنزین روی آتش

از سال 1971 که قطر توانست از تحت حمایت بودن بریتانیا خارج و استقلال پیدا کند، همواره با یک برادر قلدر عربی به نام عربستان سعودی مواجه بوده است. ریاض، پس از مصر و عراق در جهان عرب رقیبی برای خود متصور نبودند؛ مصر پس از انور سادات جلال و شکوه خود را از دست داد و عراق نیز با حمله به کویت و شکست سختش، همه داشته‌هایش را از دست داد تا نوبت حکمرانی به آل‌سعود در ریاض برسد. تقریبا همه کشورهای عربی نیز با توجه به وجود حرمین شریفین در عربستان، رابطه مستحکم ریاض با آمریکا و ثروت نامحدود این کشور رهبری عربستان بر جهان عرب را پذیرفته بودند. در بین این کشورها، خاندان «آل‌صباح» در کویت تلاش می‌کرد در این امور دخالت و ادعایی نداشته باشد، اما «آل‌ ثانی»‌ها در قطر مثل برادران کویتی‌شان نبودند. آنها از سال‌های نخست استقلال درگیر اختلافات مرزی با عربستان شدند و این اختلافات به مرور و با نقش‌آفرینی مستقل دوحه در مسائل بین‌المللی، تخم حسادت و دشمنی با قطر را در دل پادشاهان سعودی کاشت. تا اینکه در سال ۲۰۱۴ این نفرت و دشمنی سرباز کرد. عربستان و امارات که خود از حامیان اصلی گروه‌های تروریستی در نبرد سوریه بودند، با همراهی بحرین، قطر را به دلیل حمایت از اخوان‌المسلمین و گروه‌های پیکارجوی افراطی در جنگ سوریه، مورد مواخذه قرار دادند و در ماه مارس ۲۰۱۴ به صورت هماهنگ سفرای خود را از دوحه فراخواندند. این اختلافات حدود 3 ماه بعد پس از اینکه ریاض متوجه شد توان چندانی برای تربیت همسایه سرکشش ندارد، با مذاکرات طرفین، فروکش کرد اما هیچ‌گاه ریشه آن خشکیده نشد. با قدرت گرفتن بن‌سلمان جوان و بی‌تجربه در عربستان او به دنبال بهانه‌ای برای یکسره کردن یاغی‌گری‌های دوحه بود. آل‌ثانی هم تلاش می‌کرد بهانه‌ای به دست ولیعهد جوان سعودی ندهد. وضع همین‌طور ادامه داشت تا اینکه در 2 خرداد 96 بلافاصله پس از پایان اجلاس کشورهای عربی با حضور امیر قطر که ترامپ نیز در آن شرکت داشت و قرار بود به راهبرد انزوای ایران منجر شود، خبرگزاری قطر اظهاراتی از شیخ تمیم، امیر قطر در یک مراسم نظامی، منتشر کرد که او ایران را وزنه مهم و قدرتی بزرگ و ضامن ثبات در منطقه دانسته و حماس را نیز نماینده فلسطینیان خوانده بود. با اینکه امیر قطر در چنین مراسمی حضور پیدا نکرده بود و حتی وزیر خارجه قطر بلافاصله اظهارات منسوب به شیخ تمیم را تکذیب کرده بود اما برای عربستان و شرکا، صحت این اظهارات اهمیت نداشت. آنان به دنبال بهانه‌ بودند و این خبر جعلی بهترین فرصت برای آنان بود.دو هفته بعد و با بالا گرفتن اختلافات، پنج کشور عربستان، مصر، بحرین، امارات و یمن در بیانیه‌های جداگانه، قطر را به حمایت از «تروریسم و «بی‌ثباتی در منطقه» متهم کردند. از این 5 کشور، چهار کشور عربستان، بحرین، امارات و مصر، حریم هوایی، دریایی و زمینی خود را به‌صورت دو‌طرفه به روی قطر بستند. سه دولت عربستان، بحرین و امارات حتی به قطری‌های ساکن در کشورهایشان ۱۴ روز فرصت دادند تا خاک این کشورها را ترک کنند.

12+1 شرط

پس از خروج آمریکا از برجام، مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا شروطی 12گانه را برای ایران تعیین کرده بود تا پس از عمل به آن ایران امکان مذاکره با آمریکا را داشته باشد. این مجموعه شروط به شکلی بودند که حتی اگر تهران تمایل نسبی به اجرای آن داشت نیز قابل اجرا نبودند. کشورهای عربی‌ای که قطر را  تحریم کردند، نیز یک مجموعه شروط غیرقابل تحقق را لیست کردند. این شروط یک ماه بعد از آغاز التهابات، رسانه‌ای شد و عربستان، امارات، بحرین و مصر یک لیست از تقاضاهای خود را به کویت دادند تا آن را به امیر قطر برای اجرا ارائه کند. حتی اگر قطر می‌خواست نیز توان اجرای این مطالبات را نداشت. به‌عنوان نمونه سپاه پاسداران هیچ ارتباطی با دوحه نداشت ولی 4 کشور خواسته بودند نیروهای سپاه از این کشور خارج شوند. این 13 شرط به شرح ذیل بود:

1- تمامی روابط دیپلماتیک خود را قطع کند و تمامی دفاترش را در ایران ببندد.
2- اعضای سپاه پاسداران را از قطر اخراج کند و هرگونه همکاری مشترک با ایران را متوقف کند. تنها تجارت و بازرگانی با ایران که مغایر تحریم‌های آمریکا و بین‌المللی نباشند مجاز خواهند بود.
3- تمامی روابط با سازمان‌های تروریستی به‌ویژه با اخوان‌المسلمین، داعش، القاعده و حزب‌الله لبنان را قطع کند و رسما این نهادها را به‌عنوان گروه‌های تروریستی اعلام کند.
4- ایستگاه الجزیره و شعب آن را ببندد.
5- شعب خبری که قطر کمک مالی مستقیم یا غیرمستقیم می‌دهد شامل عرب۲۱ و رصد (Rassd) و العربی الجدید و میدل ایست‌ای را ببندد.
6- به حضور نظامی ترکیه در قطر سریعا خاتمه بدهد و هرگونه همکاری نظامی مشترک با ترکیه در قطر را پایان بدهد.
7- تمامی کانال‌های کمک مالی به اشخاص و گروه‌ها یا سازمان‌هایی که توسط عربستان، امارات، مصر، بحرین و آمریکا و سایر کشورها نام‌گذاری تروریستی شده‌اند متوقف شود.
8- اشخاص تروریست و تحت تعقیب در عربستان، امارات، مصر و بحرین به کشورهای اصلی‌شان تحویل داده شوند، دارایی‌هایشان مسدود شود و هرگونه اطلاعات تحرکات و منابع مالی‌شان ارائه شوند.
9- به مداخله در امور داخلی کشورهای مستقل خاتمه داده شود. اعطای شهروندی به اشخاص تحت تعقیب در عربستان، امارات، مصر و بحرین متوقف شود. شهروندی قطری برای ملیت‌های موجودی که قوانین آن کشورها را نقض می‌کند را ملغی کند.
10- تمامی تماس‌ها با اپوزیسیون سیاسی در عربستان، امارات، مصر و بحرین را متوقف کند. همه پرونده‌ها شامل جزئیات تماس‌ها و حمایت‌های قبلی قطر با گروه‌های اپوزیسیون را تحویل بدهد.
11- برای همه از دست رفتن جان‌ها و سایر خسارات مالی که سیاست‌های قطر باعث آنها بوده غرامت بدهد. کل مبلغ این غرامت با هماهنگی قطر تعیین می‌شود.
12- خودش را به لحاظ نظامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و سایر امور اقتصادی با سایر کشورهای خلیج و کشورهای عربی همسو کند همان‌گونه که در سال ۲۰۱۴ با عربستان به توافق رسیده بود.
13- با این تقاضاها ظرف ۱۰ روز توافق کند والا این لیست بی‌اعتبار می‌شود. در این سند گفته نشده ‌است که اگر قطر متابعت نکند چه خواهد شد. رضایت به حسابداری ماهانه برای سال اول بعد از توافق با این خواسته‌ها و بعدا برای سال بعد هر سه ماه یکبار خواهد بود. به مدت ۱۰سال بعد قطر سالانه جهت متابعت، تحت مانیتور خواهد بود.

توافق احتمالی چقدر جدی است؟

اگر کمک‌های ایران و ترکیه نبود، قطر ناچار می‌شد در کمتر از چند هفته پرچم سفید صلح را بالا ببرد و امپراتوری بن‌سلمان در جهان عرب تحقق پیدا می‌کرد. این اتفاق نیفتاد تا در آستانه پایان دولت ترامپ. او که نتوانست هیچ ائتلاف عربی علیه ایران در قالب ناتوی عربی ایجاد کند، به فکر مصالحه بین قطر با عربستان و کشورهای همسو با آن شد. روز جمعه فیصل بن فرحان، وزیر امورخارجه عربستان سعودی در نشست بین‌المللی که به صورت آنلاین برگزار شده است، با اشاره به اینکه: «در چند روز گذشته پیشرفت چشمگیری مشاهده شده است» رویکردی دایر بر نزدیک شدن به توافق نشان داده است. همچنین شیخ‌محمد ، وزیر امورخارجه و معاون نخست‌وزیر قطر، در توئیتی نوشت: «یک گام اساسی برای حل بحران برداشته شده است.» پیش از این تغییر دیدگاه عربستان، رسانه‌ها ادعا کردند کویت و آمریکا برای رفع اختلاف میان عربستان سعودی و قطر همکاری‌هایی داشته‌اند. کوشنر، داماد و مشاور ارشد رئیس‌جمهور آمریکا تا چهارشنبه گذشته بارها به عربستان و قطر سفر کرده و ولیعهد عربستان سعودی و امیر قطر را به توافق ترغیب کرده بود. رسانه‌ها این تلاش‌ها را در راستای همکاری در افزایش فشار بر ایران تفسیر می‌کنند. آنها باز کردن حریم هوایی برای قطر را در همین چارچوب تحلیل می‌کنند چراکه می‌تواند چندده میلیون دلار درآمد غیرنفتی ایران را که به واسطه عبور هواپیماهای قطری از آسمان ایران به تهران می‌رسد قطع کند. اما آیا در شرایطی که قطر ایران را دشمن خود تلقی نمی‌کند و حتی از تهران به‌عنوان عنصری برای مهار زیاده‌طلبی‌های ریاض کمک می‌گیرد حاضر به تقابل با تنها بازیگر مطمئن دوحه در کنار آنکارا خواهد شد؟ پاسخ مشخص است. قطر به‌خوبی می‌داند که اساسا تهران دشمن مشترکی نیست که حول آن یک ائتلاف شکل بگیرد و از دشمنی‌های داخلی بکاهد.

قطر و ایدئولوژی قابل انتشار

ریاض هم این را به‌خوبی می‌داند و تلاش می‌کند تا با احیای روابط، از بی‌اعتباری خودش کم کند و فضا برای ترویج ایدئولوژی اخوانی را به دوحه ندهد. در میان کشورهای عربی، در عمان فرقه اباضیه(شاخه‌ای از خوارج) حاکم است و به دلیل انزواطلبی، قابلیت انتشار و تهدید دیگران را ندارد. کویت به نسبت دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس فضای بهتری از نظر سیاسی دارد و گروه‌های فکری نیز در آن وجود دارند اما هیچ‌کدام در سطح ایدئولوژی مطرح نیستند. بحرین و امارات نیز اساسا خالی از فضای اندیشه‌ای هستند. در این میان، دو کشور در میان شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس دارای ایدئولوژی‌های قابل انتشار هستند. عربستان با استفاده از وهابیت در صدد افزایش نفوذ خود در جهان اسلام است و قطر نیز با وجود پیروی از وهابیت اما از نظر سیاسی با حمایت از اسلام سیاسی در قالب تفکرات اخوانی به دنبال افزایش نفوذ در جهان اسلام است. عربستان سعودی دیدگاه‌های اخوانی را تهدیدی برای خود و ایدئولوژی وهابیت می‌داند. از این جهت نیز قطر بیشتر به ایران و ترکیه شباهت دارد. ایران دارای قرائت خاص خود از اسلام سیاسی است که در قالب محور مقاومت در منطقه حضور دارد و ترکیه نیز با استفاده از ظرفیت‌های اخوانی در سرزمین‌های عربی به دنبال کسب نفوذ است. قطر نیز در هم‌پیمانی با ترکیه درحال حمایت از تفکرات اخوانی است. این درحالی است که دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس از ایدئولوژی قابل انتشار برخوردار نبوده و از تفکر خاصی نیز در منطقه حمایت نمی‌کنند.

قدرت نرم قطر

در میان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس سه کشور دارای بازوهای رسانه‌ای هستند. عربستان سعودی، امارات و قطر. عربستان و امارات تا حدودی با یکدیگر در عرصه رسانه‌ای همکاری داشته یا حداقل مواضعی مشابه یکدیگر دارند اما قطر به شبکه الجزیره مسیر متفاوت را نسبت به این دو کشور پی گرفته است. عربستان سعودی و امارات در حوزه رسانه با وجود توانایی در خبرسازی هیچ‌گاه نتوانسته‌اند نفوذی مانند قطر به‌دست بیاورند. درحالی‌که قطر در شبکه الجزیره سیاست هوشمندانه‌ای را پی‌گرفت و سعودی‌ها و اماراتی‌ها از شبکه‌های خود تنها به‌عنوان شیپور تبلیغات بهره گرفته و جنبه‌های روانی و نفوذ نرم را نادیده گرفتند. یکی از شروط کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس از قطر در محاصره سال 2017 تعطیلی شبکه «الجزیره» بود. این مساله می‌تواند موفقیت و تاثیرات جدی این شبکه بر مخاطبان را نشان دهد. قطر درحالی با استفاده از شبکه الجزیره و دیگر ابزارهای خود مانند حمایت از پژوهشکده‌های جهانی به قدرت نرم تبدیل شده است که دیگر کشورهای عرب منطقه خلیج‌فارس در این امر به دستاورد زیادی نرسیده‌اند. این مساله خود نشانگر یکی دیگر از ابعادی است که باعث پیچیدگی روابط عربستان سعودی با قطر شده است.  به عبارت دیگر می‌توان گفت روابط قطر و عربستان از بسیاری از شاخص‌هایی متاثر است که  بر روابط عربستان با ایران و ترکیه نیز اثر‌گذار است. رقابت‌های قومی و سرزمینی، حمایت از ایدئولوژی‌های قابل انتشار و توانایی در زمینه قدرت نرم باعث شده تا ماهیت روابط قطر با عربستان بسیار پیچیده شود. این روابط به سادگی قابل ترمیم نیست به‌خصوص زمانی که قطر از هیچ‌کدام از مواضع خود عقب‌نشینی نکرده است. با وجود آنکه درخواست‌های عربستان و دیگر کشورهای محاصره‌کننده قطر در سال 2017 بسیار زیاده‌خواهانه بودند اما در سال 2020 تمام این کشورها که حتی مصر 100 میلیونی را نیز در بر می‌گیرد مجبور به عقب‌نشینی از خواست‌های خود در برابر قطر کوچک هستند. این مساله با ارتقابخشی به قدرت قطر در حوزه‌های ادراکی ضربات شدیدی به وجهه این کشورها وارد کرده و امضایی بر ناتوانی آنهاست.

 

مرتبط ها