به گزارش «فرهیختگان»، سال 99، سال بسیار سختی برای اهالی فرهنگ بود؛ سالی که بودجه آن با توجه به شرایط تحریمی کشور و مهمتر از آن، بیاطلاعی نسبت به شیوع رخداد خانمانسوزی چون کرونا، بهصورت انقباضی بسته شد تا همان سیاست صرفهجویی عجیب دولت (حداقل در حوزه فرهنگ) در سالی که هزینههایش چندین برابر شده بود، به خانهنشینی، بیکاری و دهها تبعات ریز و درشت دیگر ختم شود.
حالا اما قضیه فرق کرده. دولت با آگاهی کامل از شرایط پیچیده سال آینده، بودجه را بسته است. بودجهای که رهاورد آن برای وزارت ارشاد، افزایش سه هزار میلیاردتومانی آن و رسیدن رقم بودجهاش به 1255 میلیارد بوده است؛ رقمی که درصورت تایید توسط مجلس شورای اسلامی، اگرچه باز تکافوی هزینههای حداقلی اهالی فرهنگ را نمیدهد اما بیمها از آنجاست که همین هزینه نیز تمام و کمال به وزارت ارشاد نرسد؛ اتفاقی که مسبوقبهسابقه بوده و همین، شدت نگرانیها را بیشتر میکند. بهعنوان مثال بودجه تئاتر برای سال 99، 84 میلیاردتومان بوده که متاسفانه 28 میلیاردتومان آن امسال به این هنر اختصاص داده شده است. یعنی تنها 30درصد از بودجهای که سال گذشته تایید شده و امسال باید به این هنر اختصاص یابد. آن هم در سالی که اگر هم تمامی این مبلغ به این هنر اختصاص مییافت، باز هم نارساییهایی در زمینه نوع عملکردها، حمایتهای تولیدی و معیشتی و... دامنگیر تئاتر ما میشد.
در دیگر شاخههای فرهنگ هم اگر وضع بدتر از تئاتر نباشد، بهتر نیست. بحث تصویب بودجه کل یک موضوع است که چرا باید سهم فرهنگ، کمتر از پنج درصد بودجه کل باشد و دیگر آنکه همین درصد اندک نیز بهصورت قطرهچکانی بر پیکره فرهنگ وارد شده و کلیت تصویبشده آن نیز در اختیار نهادهای فرهنگی قرار نمیگیرد.
برای سال آینده نیز دولت، بودجه 1255 میلیاردتومانی را برای وزارت ارشاد درنظر گرفته، بودجهای که تنها 275 میلیاردتومان آن برای سینما اختصاص داده شده است. سینمایی که بیشترین تعداد عضو را در میان شاخههای فرهنگی به خود اختصاص داده و از داده فراوانی بیشتری به لحاظ کمیت، در میان دیگر زیرشاخههای فرهنگی کشور برخوردار است. حالا در سالی که بودجه کل آن 210 میلیاردتومان بوده، تنها 65 میلیارد به آن افزوده شده تا از هماکنون بتوان دورنمای آن را در سال آینده توصیف کرد. سینمایی که طی امسال فارغ از تمامی مشکلات ریز و درشتی که نتوانست در حوزه حمایت و معیشت از پروژهها و آدمهایش داشته باشد، حالا باید در حوزه زیرساختی نیز نگران باشد؛ نگرانیهایی چون رشد پولهای مشکوکی که در شرایط عدم تامین اعتبار نهادهای دولتی، توسط سرمایهگذارهای مشکوک داخلی و حالا کاشف بهعملآمده خارجی تامین شده و این خود یعنی هدایت نرم و آرام جریانسازی به سلیقه آن سرمایهگذارها که مصداق بارز تهاجم نرم فرهنگی است. پولهایی که علاوهبر تهاجم، ارمغانهای دیگری نیز با خود بههمراه دارد، ازجمله افزایش افسارگسیخته دستمزدهای بازیگران و دیگر عوامل پشت دوربین، به دست گرفتن کنترل گیشه و چیدمان اکران و... .
تمام این نقایص از کمبود بودجه آب میخورد. طبیعی است که در چنین شرایطی، نهادهای فرهنگی که یکی از وظایف آنها، تولید محتواست، از این قافله عقب مانده و این مسئولیت به آن قسمت از بخش خصوصی محول میشود که اهداف خیرخواهانهای در سر ندارد. مگر طی این سالها ندیدیم پروژههای ارزشی که پس از ناامیدی از نهادهای دولتی، توسط برخی سرمایههای مشکوک ساخته شده و نتوانستند آنطور که باب میل خودشان بود، روی برخی مفاهیم ارزشی و محتوایی مانور دهند.
ضمن آنکه طی امسال، سینما، رقبای قدرتمندی به نام شبکه نمایش خانگی و اکران در پلتفرمهای اینترنتی و آنلاین را هم داشت که بخشی از سرمایه، ناگزیر به آن سمت گسیل داشته شد که سبب تنگتر شدن مسیر ارتزاق سینماها از بودجه دولتی بود. اینکه وزارت ارشاد، تنها 275 میلیاردتومان را برای سازمان سینمایی درنظر گرفته، قطعا نمیتواند موضع هوشمندانهای برای تقسیم این میزان سرمایه میان سینما، شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای اینترنتی باشد. بااینحال که دولتهای مختلف، هر ساله فرهنگ را بخش مهمی از ساختار تربیتی و اصولی کشور میدانند، اما این حرفها تنها در همان شعارها و کلامها باقی ماند و هیچگاه در عرصه بودجه، جدیت اجرایی و برنامهریزی اصولی را به خود ندید. در چنین شرایطی، حداقلها از این حکم میکند که این میزان بودجه لاغر، به همان میزانی که توسط مجلس تصویب میشود، به وزارت ارشاد تزریق شده تا این نهاد بتواند با یک برنامهریزی اصولی، گامهای بلندتری به نسبت آنچه امروز شاهدش هستیم، بردارد.
در زمینه بودجه فعلی حوزه فرهنگ (با محوریت سینما)، نیازهایی که هست و دیده نمیشود و بودجهای که باید متناسب با این نیازها تعریف شود و البته شکل نظارت و برنامهریزی برای بهینهسازی این میزان بودجه، با چند سینمادار و نماینده مجلس به گفتوگو نشستیم تا در روزهایی که نمایندگان محترم خانه ملت درحال بررسی بودجه سال 1400 هستند، بتوانیم پیشنهادهای سازندهای برای شروع سالی که از هماکنون سختی آن احساس میشود، ارائه دهیم.
باید نظام جامع تولید داشته باشیم
سجاد نوروزی، مدیر پردیس سینمایی آزادی در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: «حقیقتا سازمان سینمایی با 275 میلیاردتومانی که برای بودجه سال 1400 تدارک دیده شده، قرار است به کدامیک از کارهایش برسد؟ ما در تمامی حوزههای فرهنگی و هنریای که داریم، با مشکل بزرگی مواجه هستیم به نام «زوال معنا». این پدیده در حوزه هنر، خیلی بیشتر از دیگر حوزهها به چشم میخورد. این «زوال معنا» یعنی آنکه ما همهچیز را از ماهیت و اصالت خود دور میکنیم، بهطوریکه تنها یک پوسته خارجی از آن باقی میماند که آن را برای پرکردن بیلان و رزومه کاری به اسم «کمک به فرهنگ» نامگذاری میکنیم. ما اگر قرار باشد در سینما مطابق با چشماندازهای انقلاب و منویات مقام معظم رهبری حرکت کرده و به یک وضعیت منسجم برسیم که هم مردم را اقناع کنیم و هم به فرهنگسازی درست و حقیقی روی بیاوریم باید زیرساختهایمان را تقویت کنیم، باید سالنهایمان را گسترش دهیم.
ما اگر تعداد سالنهایمان را با ترکیه که نه صنعت سینما به آن مفهوم واقعی دارد و نه حضورهای بینالمللیاش به اندازه آثار تولیدی ماست، مقایسه کنیم به یک تاسف معنادار میرسیم. ما در این زمینه دچار یک غفلت بزرگ شدهایم که حتما باید جبران شود تا بتوانیم مردمی را که در تمام این سالها جذب آثار خارجی شدهاند، بهسمت تولیدات خودمان جذب کنیم. فرهنگسازی زمانی صورت میگیرد که ما بتوانیم این مردم را بهسمت تولیدات واقعی خودمان جذب کنیم. مشخص است که در این زمینه باید پلتفرمهای اینترنتی و سالنهای سینماییمان را تقویت کنیم.»
این سینمادار جوان در ادامه به بخش تولید ورود پیدا کرد و گفت: «در این حوزه، باید به این پرسش مهم پاسخ دهیم که آیا وظیفه دولت، تولید فیلم است؟ قطعا نه. شما نگاه کنید طی این 40 سال، دولت توانسته چند کار ماندگار تولید کند؟ قطعا تعداد این تولیدات، به اندازه انگشتان دو دست نمیرسد. ما زمانی به یک کار بزرگ و درخور میرسیم که طی آن گروههای مردمی یک جامعه فرهنگی، به شکلی فعالانه ورود کنند. در همین زمینه، این ردیف بودجههایی که تحتعنوان «حمایت از تولید فاخر» درنظر گرفته میشود، اساسا چه معنیای میدهد؟ یک نفر بیاید و این «آثار فاخر» را برای مردم ما معنا کند. اولویت یک کار فاخر در حوزه محتوا و فیلمنامه است. خب، ما در این حوزه چه برنامهای داریم؟ قطعا هیچ. شما همین آخرین تولید نتفلیکس را مشاهده کنید. سریال «گامبی وزیر» اقتباسی است از یک رمان پرفروش. خب ما چه برنامهای در جهت اقتباس از رمانها و ادبیات خودمان داریم؟ متاسفانه همهچیز را از معنای واقعیاش خارج کردهایم و فقط به برخی سرتیترها و کلیات نظر انداختهایم. همین «گامبی وزیر» در 60 کشور جزء سریالهای پربیننده بوده و وقتی به آن نگاه میکنیم، میبینیم مخارج تولیداتی آنچنانی هم نداشته است. به جای این هزینهکرد بزرگ، یک سیستم تصمیمگیر محتوایی درست در آنجا حضور داشته که این مهم در نتیجه بخش خصوصی هوشمند آنجاست. این بخش خصوصی هوشمند در کشور ما هم وجود دارد اما اجازه ظهور و بروز چندانی به آنها داده نمیشود. مگر ما در تمام این سالها کم داشتهایم آثاری که تحتعنوان «فاخر» تولید شدهاند و هیچ مخاطبی هم نداشتهاند. این چه طرز فکر عجیبی است که در صداوسیما، ارشاد و برخی نهادها وجود دارد که آثاری بیمخاطب گویا برای در و دیوار ساخته شده و طی آن، میلیاردها تومان صرف شود.»
نوروزی با ارائه راهکاری در جهت برونرفت از این وضعیت ادامه داد: «ما باید نظام جامع تولید داشته باشیم. ترکیه در کنار تولیدات سینماییای که دارد، سالانه 100 سریال هم تولید میکند. ما چرا نباید در این حوزه به آنها که همسایهمان هستند، نگاه کنیم؟ ما باید همزمان، هم پلتفرمها و بسترهای اینترنتیمان را تقویت کنیم و هم سالنهای سینماییمان را گسترش دهیم. اگر یک سرمایه اولیه خوب وسط بگذاریم و آن را درست میان این مقولات تقسیم کنیم، خود آن محصولات، درآمدشان را درمیآورند و از جایی به بعد اصلا نیازی به دولت نیست. این خیلی مهم است که باید یک بستر فکری راه بیندازیم تا کسی نیاید و به اسم سینمای معناگرا یا ارزشی یا روشنفکری، جیب نهادهای دولتی را خالی کند و در آخر هم نه چیزی عاید سینمایمان شود، نه عاید مردم شود و نه عاید فرهنگسازی جامعه. فقط جیب چند نفر پر میشود و بودجه بیتالمال به باد میرود. مثل همان تفکری که در دهه 60 به راه انداختند و خروجیاش شد فردی مانند مخملباف و متاسفم از اینکه بگویم که ما باز هم درحال تکرار همان وضعیت هستیم.»
نوروزی که چندی پیش خطر ورود سرمایهگذارهایی از بیرون مرزها را گوشزد کرده بود، با توجه به احتمال بیشتر شدن اینگونه سرمایهگذاریها در سالهای آتی، افزود: «در بحث ورود سرمایهگذاران خارجی از کشورهای همسایه ما با این پرسش مواجه هستیم که آیا قرار است از این بابت، ماهیت کار فرهنگی ما به یک کار بسازبفروشی تقلیل یابد؟ طبیعتا آن سرمایهگذار خارجی که نمیآید به «رضا امیرخانی» حق اقتباس بدهد و یکی از رمانهای او را بسازد. اگر اینطور باشد قطعا باید از ورود سرمایهگذارهای خارجی استقبال کنیم. ولی آنها نمیآیند روی رمانهای گلستان، دولتآبادی، امیرخانی و دیگران سرمایهگذاری کنند. آنها فقط به فکر جیب خودشان هستند و همان مسیری را دنبال میکنند که مخالف قواعد و ماهیت اصیل و حرفهای سینما و شبکه نمایش خانگی ماست.»
قوانین بسیار دست و پاگیر نظارت
برخی منتقدان برخلاف اظهارات سجاد نوروزی معتقدند تولید کمدیهای مبتذل و همچنین ورود پولهای مشکوک در سینمای ایران که در سالهای اخیر بسیار شاهدش بودیم ماحصل همین نگاه و ورود بیحساب و کتاب بخش خصوصی به تولید سینماست. کارشناسان سینمایی با رصد وضعیت فعلی سینما میگویند که دولت بهگونهای خود را در هدایت و تولید آثار سینمایی خلع ید کرده است و نظارت دقیقی هم بر مبادی ورود سرمایه به حوزه فرهنگی وجود ندارد. سراغ غلامرضا منتظری، نایبرئیس کمیسیون فرهنگی مجلس رفتیم. بهعنوان موضوع نخست، از نظارتها با او سخن گفتیم و اینکه عمده نظارتهای مجلس، پسینی است و وقتی کار تمام میشود، صورت میگیرد. بهعنوان مثال در بحث پولهای مشکوک، همواره وقتی فیلمی ساخته شده و سروصدایی از آن بلند شده، مجلس ورود کرده و گاها با احضار وزیر ارشاد، به او گوشزدهایی را داده است. این نظارتها حتی میتواند دامن زیرشاخههای وزارت ارشاد را هم دربربگیرد که نباید با اعمال برخی نظرهای سلیقهای، زمینه ورود سرمایههای مشکوک را فراهم آورند. یا آنکه با مشخص نبودن بودجه و نوع هزینهکرد، وضعیت نظارت مجلس به چه ترتیبی است و اینکه چرا سازوکاری تعریف نمیشود تا نظارت مجلس، مبادی مالی پروژهها را هدف قرار داده و این مسیر، از طراحی تا هدایت پروژههای فرهنگی و مخصوصا سینمایی را دربربگیرد.
منتظری در پاسخ این سوالات به «فرهیختگان» گفت: «نظارت، یک بخشی از ماموریت ذاتی دستگاههاست. مثلا وزارت ارشاد از نقطه تولد سناریو باید روی آنها نظارت داشته باشد و این مهم مربوط به مجلس نیست. اما زمانی که آن سناریو، به یک محصول تبدیل میشود و درمعرض استفاده مردم قرار میگیرد، مجلس براساس وظیفه نظارتیاش، به آن ورود میکند. نظارت مجلس هم به دو شکل است: یا به شکل اجراست که وقتی محصولی تولید میشود که با استانداردهای تولیدی فاصله بسیاری دارد، اینها سهلانگاری دستگاه متولی است، چون نظارت اصلی آنجاست و پیشگیری از آنجا شروع میشود، بهویژه در حوزه فرهنگ چون مصدومیتهایش بهراحتی قابل درمان نیست که در این مسیر باید یک تجدیدنظر جدی در آن نهاد فرهنگی صورت بگیرد. شکل دوم نظارت مجلس هم زمانی است که وقتی استانداردها تعریف میشود، ما نوع عملکرد را ارزیابی میکنیم. در این زمینه ما میزان نظارت دستگاه را ارزیابی کرده و کار هنرمند را ارزیابی نمیکنیم. هنرمند با دستگاه طرف است و ما هم دستگاه را میشناسیم که باید در این زمینه بگویم طی دورههای گذشته، متاسفانه کارنامه نظارتی مجلس در این زمینه، نمره قابل دفاعی را دریافت نمیکند. ما قوانین بسیاری داریم که همین سبب شده آن نظارت مطلوب و آرمانی روی این تعداد قوانین زیاد نباشد.»
نایبرئیس کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به آماده کردن طرحی در این زمینه به ما گفت: «طرحی را آماده کردهایم تحتعنوان «مدل نظارتی کمیسیون فرهنگ» که باید طی آن نظارتها را افزایش دهیم و اینطور نیست که تنها وزیر به صحن یا داخل کمیسیون آمده و توضیح بدهد بلکه ما باید به کنسرتها و سینماها و دیگر مکانهای فرهنگی رفته و ارتباط مستقیم بگیریم. این قبیل نظارتها تنها با گفتوگو حل نمیشود و باید در آنجا حضور پیدا کنیم تا ببینیم نظارت دستگاهها تا چه میزان انجام گرفته است. این را هم نباید از یاد ببریم که مجلس، دو بال دارد: یکی قانون و دیگری نظارت. البته که مدل نظارت پیشین، جامعیت نداشته، نظارت به مفهوم کلی، رقم میخورد و طبیعی است که یک جاهایی از قلم میافتد که طبق این طرح، مشغول آمادهسازی سازوکاری هستیم که نظارت قویتری بر تمام ارکان فرهنگ و مخصوصا سینما صورت بگیرد.»
منتظری درباره بودجه لاغر حوزه فرهنگ و مخصوصا سینما و اینکه تمام آن بودجه مصوب سالیانه نیز به بدنه وزارت ارشاد و سینما تزریق نمیشود به «فرهیختگان» گفت: «قبل از اینکه بودجه به صحن ارائه شود، ما معاونت طرحوبرنامه را دعوت کردیم و همه دغدغهها را شنیدیم و مباحثی را مطرح کردیم.
تمام هموغم بر این بود که در بودجه 1400، یک قدمی را برای جامعه هنری برداریم که ملموس باشد. با آقای نوبخت هم نشستی را برگزار کردیم که چه در زمان کرونا و چه پساکرونا، قدمهایی برای اهالی فرهنگ برداشته شود. ایشان البته نقدهایی به عملکرد برخی دستگاهها داشتند که نتوانستند از بودجه تخصیص دادهشده خوب استفاده کنند اما خروجی این سلسلهجلسات آن بود که تغییر محسوسی در حوزه فرهنگ به وجود بیاید و ما هم داریم در این بخش ورود پیدا میکنیم تا اتفاق خوبی برای این حوزه در سال آینده رقم بخورد. با دوستانمان در کمیسیون فرهنگی در تلاش هستیم سقف بودجه فرهنگی سال آینده کشور را افزایش دهیم.»
بودجه فرهنگ کشور لاغر شده
عباس مقتدایی، نماینده نامآشنای مجلس، دیگر چهرهای است که سراغ او رفتیم. با توجه به سابقه حضور چند دوره مقتدایی در مجلس شورای اسلامی، از بودجه همواره پایین بخش فرهنگی از او پرسیدیم و اینکه آیا این بودجه پایین که کمتر از پنج درصد از کلیت بودجه سالانه را شامل میشود، به دولتها بازمیگردد یا ساختار بودجه به ترتیبی است که فراتر از خواست دولتها، نمیتوان درصدی بالاتر از شکل فعلی را برای بخش فرهنگ درنظر گرفت؟
این نماینده به «فرهیختگان» گفت: «بیدقتی دولتها در طول چند دهه گذشته سبب شده بودجه فرهنگ کشور لاغر شده و به همین دلیل دچار ضعف شدهایم. باید نهایت دقت را داشته باشیم تا در پیچوخم مسائل اقتصادی و بحرانهای ناشی از تحریمها، عرصه فرهنگ دچار ضعف و کاستی نشود. ما بهعنوان کشوری که طی چند دهه اخیر، روند پیشرفت و توسعه را دنبال کردهایم، ضرورت دارد که در بودجههای سنواتی و برنامههای پنج ساله توسعه، نسبت به مبحث فرهنگ، دقت لازم را داشته باشیم. در همین زمینه لازم است کمیسیون فرهنگی، هوشیاری لازم را داشته باشد تا در روزهایی که مشغول بررسی بودجه سال آینده کشور هستیم، بهرغم خواست دشمنان، تمامی زیرشاخههایش ازجمله سینما را مورد عنایت ویژه خود قرار دهد.»
محمدتقی نقدعلی از دیگر نمایندگان مجلس با اشاره به اینکه پیگیر برخی نظارتها ازجمله کیفیت برگزاری جشنوارههای سینمایی، نوع جوایز و هزینهکردها برای ترمیم احتمالی در دورههای بعدی است، به «فرهیختگان» گفت: «طرحی در کمیسیون فرهنگی مجلس و الان در کمیسیون مشترک در دست بررسی است که طی آن بسیاری از مقولات حوزه فرهنگ به تصویب رسیده و درحال ریلگذاری است.
اینکه نظارت مجلس باید پیشینی باشد، حرف درستی است. یک بخش از اموری که امروز احساس میشود نیاز به نظارت پیشینی داشته و مشکل به همین دلیل رخ داده، مربوط به دورههای قبلی مجلس است که ما در این دوره در تلاش هستیم گوشزدهایمان را به انجام برسانیم. من هماکنون درحال تحقیق و تفحصی هستم که ببینم کیفیت مدیریت جشنوارههایی مانند فجر یا کودک و... ، آثار و جوایزشان و ریختوپاشهایی که صورت گرفته، به چه ترتیبی بوده که درصورت وجود مشکل، برخی بازنگریها صورت پذیرد و ما قطعا در بودجه 1400 به این مهم توجه خواهیم داشت که حمایتی ویژه از شاخههای فرهنگ متعالی داشته باشیم.»
وی با اشاره به تخصیص بودجه حوزههای فرهنگ که کمتر از آنچه تصویب شده نیز گفت: «این حقیقتی است که بودجههای مصوب نتوانسته بهصورت تماموکمال به نهادها تزریق شود که البته یک دلیل مهمش، کمبود بودجه سالیان اخیر بوده که البته همواره از سوی مجلس مورد پیگیری قرار گرفته تا بیشتر از آنچه بهعنوان هزینههای سرشکن از بودجه نهادها کم میشود، دامن فرهنگ را نگیرد.»
* نویسنده: مجتبی اردشیری، روزنامهنگار