به گزارش «فرهیختگان»، درست همانگونه که انتظار میرفت، با جدیتر شدن فضای آموزشهای دانشگاهی و باز شدن پای دانشجویان جدید به دانشگاهها، موتور انتشار نشریات دانشجویی هم گرمتر شده و این روزها با قدرت و شتاب بیشتری در جریان است. فعالان نشریات دانشجویی که اینروزها بهواسطه شیوع کرونا، عرصه دانشگاهها را محصور در فضای مجازی میبینند، با انتشار الکترونیکی نوشتههای خود تلاش کردند تا جدیدالورودهای سال تحصیلی جدید را دورادور از محیط و فضای دانشگاهها آشنا کنند. این موضوع را ویژهنامه دانشجویی نشریات بهخوبی نشان میدهد. اما درکنار توجه به نودانشجویان، هنوز هم حجم زیادی از مطالب و یادداشتهای دانشجویی به موضوعات سیاسی اختصاص دارد. هفته اخیر، مناسبتهای مختلفی همچون سالروز تسخیر لانه جاسوسی و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا موجب شد برخی نشریات دانشجویی هم برای انتشار ویژهنامههای سیاسی دستبهکار شوند تا تحلیلهای خود را از آمریکای زمان تسخیر لانه جاسوسی در سال 58 تا آمریکای انتخابات اخیر در سال 99 ارائه دهند. «فرهیختگان» در شماره امروز، مروری داشته بر برخی نشریات تازه منتشرشده توسط دانشجویان دانشگاههای مختلف کشور و گزیدهای از مطالب آنها را منعکس کرده که در ادامه میخوانید.
روایت جمهوری مصلحین در ویژهنامه دفتر تحکیم
اتحادیه دفتر تحکیم وحدت هم هفته گذشته همزمان با سالگرد فتح لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام، نشریه دانشجویی «تحکیم» را منتشر کرد. جلد این ویژهنامه با تصویری از اقامه نماز جماعت دانشجویان شرکتکننده در تسخیر سفارت آمریکا بههمراه تیتر «جمهوری مصلحین» به انتشار رسیده است. اقتصاد مردمی پادزهر انحصار اقتصادی، مسئولانه برای جامعه خود دغدغهمند باشیم و تسهیل ازدواج جوانان از جمله مطالبی است که میتوانید در ویژهنامه دفتر تحکیم مطالعه کنید.
علی بزرگخو، سردبیر این نشریه دانشجویی در یادداشت خود که با عنوان جمهوری مصلحین به چاپ رسیده مینویسد: «از زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، همواره این سوال مطرح بوده که آیا انقلاب به اتمام رسیده و الان وقت اداره کشور است؟ این سوال هم درست و هم غلط است، صحیح از آن جهت که وقت اداره کشور و سازماندهی ساختارها مدتهاست که فرا رسیده و برای اداره آن نیازمند بروز و ظهور مدیران ساختارگرا و عملیاتی درجهت تحقق آرمانهاست، اما غلط هم هست از آن جهت که در کلام امامین انقلاب اسلامی، انقلاب ما هرگز به پایان نرسیده بلکه فقط شکلش تغییر کرده است. اساسا توجیه عبارت «نظام انقلابی» که در بیانیه گام دوم هم آورده شده است، فقط از این دریچه قابل انجام است. در عین حال که نظامی ساختارمند و عملگرا روی کار آمده، این ساختار باید دائما دچار انقلابهای درونی شود و تغییرات دائمی از درونش شروع شده و به تمام ارکان و شاخههایش برسد. درواقع نظام جمهوری اسلامی برای اینکه بتواند یک نظام انقلابی باقی بماند، باید بتواند پویایی لازم و تحرک مورد نیاز را هر لحظه درون خودش ایجاد کند، جمهوری اسلامی باید یک جمهوری پویا باشد تا بتواند هر لحظه پذیرای اصلاح و تغییر ناشی از آرمانگرایی جمعی درونیاش باشد. آرمانگرایی ما هرگز پاسخ داده نخواهد شد، مگر با انقلابهای درونی لحظهای و پذیرایی از تحولخواهان درجهت اصلاح امور در هر لحظه.
جمهوری پویا نیازمند تحولخواهان و مصلحینی است تا بتواند با تکیه بر آرای نظری ایشان درجهت انقلابهای جدید گام بردارد، نقش اساسی مردم و تشکلها دقیقا در همین مقطع یعنی ایجاد بستر نظری مناسب و بعد مطالبه آن درجهت ورودش به بعد عملی برای اجرایی شدن، بسیار مهم است. اما این پویایی جمهوری اسلامی، یک ارتباط صرفا بالا به پایین و یا صرفا پایین به بالا نیست، بلکه در تعامل مستمر بالا و پایین جامعه شکل میگیرد یعنی حاکمیت بهعنوان بخشی و مردم بهعنوان بخش دیگر از جمهوری اسلامی، هر دو درجهت اصلاح دائمی گام بردارند، حاکمیت با پذیرش و حمایت از مصلحین و مردم با ایجاد تشکلهای مختلف و ایجاد ابعاد نظری و ارائه به حاکمیت برای اجرا. این پذیرش و حمایت هم نیازمند ساختاری برای بروز و ظهور دقیق و درجهت آرمانهای انقلاب خواهد بود، مساله تحولخواهی در کلام مقاممعظمرهبری، الزاما بهمعنای اعتراض نیست، اما اعتراض را هم شامل میشود. اساسا همین روز 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی هم نمودی از تحولخواهی گروههای مردمی و بعد لبیک حاکمیت به آنان است.
مساله اعتراض که امروز از آن بهعنوان «مساله» یاد میشود، میتواند بزرگترین فرصتها برای ما درجهت تغییرات مصادف با آرمانخواهی خود را ایجاد کند. البته اعتراض هم شئونی دارد که توضیحش در این مقال نمیگنجد اما اجمالا میتوان گفت تصویر عمومی از اعتراض یعنی زدوخوردهای خیابانی، بدترین نوع و رادیکالترین نوع اعتراض است و اساسا چنین اقداماتی معمولا به نتیجه نمیرسد و جز برهم زدن نظم اجتماعی حاصل دیگری ندارد. وقتی حرف از اعتراض ساختارمند میزنیم، یعنی برای اجرای آن باید بهدنبال ایجاد ساختار و بستر مناسبی برای اعتراض باشیم. جمهوری اسلامی، جمهوری مصلحین است و این مصلحین باید بتوانند در امنیت و آرامش خواستههایشان را بیان کنند و باز در آرامش تحقق آن خواستهها را پیگیری. اصل 27 قانون اساسی نیز از منظر امنیت معترضین به مساله پرداخته و نهتنها امنیت و آزادی را متناقض نمیداند، بلکه امنیت را در خدمت آزادی آورده است.
کرونا با سبک زندگی ما چه کرد؟
در میان نشریات و ویژهنامههای قابل توجه و پرتعداد سیاسی هفته اخیر، نشریات فرهنگی منتشرشده را هم نمیتوان نادیده گرفت. نشریه فرهنگی، اجتماعی هیات الزهرا دانشگاه صنعتیشریف که با نام «حیات» به ایستگاه چهلوهشتم خود رسید، یکی از همین دست نشریات است. تصویرسازی جذاب شماره جدید حیات بهخوبی سوژه اصلی این نشریه را نشان میدهد. هیات تحریریه این نشریه در شماره اخیر به سراغ بحث سبک زندگی رفتند و عنوان این سبک حیاتی را برای تیتر روی جلد خود انتخاب کردند. تقابل سبک زندگیها؛ نبردی برای لذت بیشتر، روح یک تمدن، با تجربه و علم چو مقرون گردد، سبک زندگی؛ آوردگاه نگاه تمدنها به زمان!، بر آب رفته، هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت، ماجرای نانوایی و ماهی که خشک اوفتد قیمت بداند آب را ازجمله مطالبی است که در شماره جدید نشریه حیات به چاپ رسیده است.
مریم عراقی، دانشجوی رشته مکانیک دانشگاه شریف در یادداشتی با عنوان بر آب رفته به بررسی سبک زندگی در زمان شیوع کرونا پرداخته و مینویسد: «این روزها اگر از یک دانشجو بپرسید 99 را چگونه گذراندید، چند لحظهای به شما نگاه میکند (که این نگاهها از پس پیام متنی هم حس میشود!) بعد میگوید: «شوخیش هم زشته.» شوخیش هم زشت بود یک زمان که بخواهیم از این صحبت کنیم که چطور در یک سال آینده همزیستی مسالمتآمیزی با کرونا داشته باشیم! 99 ما در بهترین حالت به گذراندن درسها و کار از راه دور و کنار آمدن با این شرایط غیرحضوری گذشت. درواقع آلام دورکاری را میتوان در تغییر شکل ارتباطات انسانی خلاصه کرد. اینکه آلامش دقیقا کجا بود، مطمئنا خودتان بهتر میدانید. اگر بخواهیم اشاره کوچکی به آن بکنیم؛ و حذف شدن درسخواندن گروهی، انجام پروژهها بهصورت تیمی و امثال اینها را هم فاکتور بگیریم؛ میماند زمانهایی که مسالهای برایمان ایجاد میشد، یک درگیری فکری، یک بار سنگین که نمیدانستیم کجا بگذاریم! در این مواقع به محض اینکه در جایی در کنار یک آدم همدل قرار میگرفتیم سفره دلمان را باز میکردیم و حداقل فایدهاش این بود که از آن بار ذهنی کاسته میشد! سیل را دیدهاید؟ وقتی میآید همهچیز را میشوید و با خودش میبرد. دار و ندار و خانه و سرپناه و تعلقات و... . سیل کرونا هم «حضور» ما را برد. انگار این سیل قسمتهای شیرین و جذاب روزمره را شسته و برده، و قسمتهای سخت و نچسبش ماندهاست! گپزدنهای بین کلاسها، با هم بودن موقع ناهار، نشستن در لابی و دفتر گروه دانشجویی و... رفته و کار جدی، پروژهها و تمرینهای سنگین، کلاسهای ملالتبار و... باقیمانده است. حال که به لطف کرونا، شکل ارتباطات انسانی ما کوبیده شده و از نو میخواهد ساخته شود، این ایدههای خلاقانه و آرمانگرایانه هستند که هر کدام میخواهند معمار این بنای جدید ارتباطاتی باشد! مدل جدید، قاعدتا همراه با یک بازنگری است. باید ببینیم در سیستم قبلی، چه چیزهایی وجود داشت که واقعا لازمشان نداشتیم و سربار بودند و چه چیزهای دیگری که واقعا موردنیاز بودند؟»
نقد دانشگاه؛ سوژه شماره جدید نشریه «نبا»
یازدهمین شماره نشریه دانشجویی «نبا» در روزهای اخیر منتشر شد تا این نشریه در آبانماه 99 به شماره یازدهم برسد. جلد این شماره نبا هم به دانشگاه محل انتشار نشریه یعنی دانشگاه صداوسیما اختصاص دارد و با تیتر «دانشگاه دانشگاه عمومی» انتشار یافته است و نشان از آن دارد که در شماره جدید هم بخش اعظمی از مطالب به نقد دانشگاه صداوسیما اختصاص دارد. رسالت خطیر قرارگاههای جنگ نرم، علومانسانی اسلامی: کلیدواژه نفوذ در دانشگاه؟!، نمیخواهم علف هرز باشم! و بهترین دانشگاه ایران را نام ببرید ازجمله عناوین مهم منتشرشده در شماره جدید این نشریه دانشجویی است.
علی نجفی، دانشجوی کارشناسیارشد مدیریت رسانه در یادداشتی با عنوان رسالت خطیر قرارگاههای جنگ نرم مینویسد: «دانشگاه مرکز سعادت و درمقابل، شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین شود. دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند میکند و دانشگاه غیراسلامی، دانشگاه بد، یک ملت را به عقب میزند. درباره اهمیت دانشگاه همین بس که امام خمینی(ره) دانشگاه را مرکز سعادت و شقاوت یک ملت میداند که سرنوشت یک ملت از طریق آنجا تعیین میشود و در مقایسه آن با مساله جنگ تحمیلی میفرمایند؛ جنگ مساله مهمی است ولی حل میشود اما مساله دانشگاه، یک مساله فوقالعاده است و افرادی که از دانشگاه بیرون میآیند، یا مخرب یا سازنده کشور هستند؛ بنابراین اهمیت دانشگاه، بهمراتب از اهمیت جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بالاتر و با اهمیتتر است. به همین جهت رسالت دانشگاهها و جایگاه آنها در تربیت نیروهای متعهد و متخصص برای کشور با توجه به دیدگاههای امام خمینی(ره) بعد مادی و معنوی را شامل میشود، بعد مادی تخصص و مهارت و بعد معنوی همان انسانسازی و اخلاق و تهذیب را در بر میگیرد. بعد مادی یعنی تخصص باید در دانشگاهها به آن پرداخته شود تا از وابستگی به غیر از نیروی داخلی برای پیشرفت و ترقی بینیاز شویم و اگر این بعد با ضعف مواجه شود دوباره کشور به اجانب منفعتطلب وابسته میشود و آنها زمام امور علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ما را در دست میگیرند. بعد مادی در حقیقت در مسیر ترقی شتاب ایجاد میکند و اما در جهت معنویات نیز باید در کنار تخصص در دانشگاهها برای اینکه متخصصان متعهد و پای کار تربیت شود، تلاش کرد. نپرداختن به چنین موضوعی باعث عقبافتادگی کشور میشود، متخصص غیرمتعهد و فاقد تربیت انسانی به حال کشور مضر است و بعد معنوی در حقیقت جهت حرکت و شتاب را معین میکند و از رفتن علم و دانش به هر راه و مسیری جلوگیری کند.»
تحلیل آینده تاریک آمریکا در «خط 57»
بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی هفته گذشته همزمان با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا در ویژهنامه نشریه «خط 57» فضای سیاسی جامعه آمریکا را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. این ویژهنامه در 10 صفحه به صورت الکترونیک با تیتر جلد آینده تاریک و با تصویر دو نامزد مطرح انتخابات آمریکا منتشر کرده است. بحران دموکراسی در آمریکا، انتخابات آمریکا و سیاست در ایران، ما و او! آمریکا و سیر بحران ترامپیسم، استمرار ترامپ و آینده آمریکا و روند انتخابات در آمریکا براساس الگوی الکترال ازجمله محتوای این ویژهنامه است.
محمدعلی رحیمینژاد، دانشجوی دکتری رشته روابط بینالملل این دانشگاه در یادداشتی به بررسی تاثیر انتخابات آمریکا در سیاست ایران پرداخته و مینویسد: «چرا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مهم است؟ و چگونه بر سیاست در ایران تاثیرگذار است؟ این سوالات و چالشها و فرصتهای انتخابات آمریکا به قدری دارای اهمیت است که میتواند به گوشهای از دلایل عقبماندگی کشور و فقر دانش سیاسی کافی توده مردم در ایران، پی برد. پس از استقرار دموکراسی در اکثر کشورهای جهان در قرن جاری، انتخابات در کشورهای مختلف دارای اهمیت شد. در همین راستا و با توجه به اهمیت کشورها در ساختار نظام بینالملل انتخابات آن کشور در عرصه بینالملل دارای اهمیت شده و از همین رو میتوان انتخابات آمریکا را با توجه به جایگاه برتر آن در نظام بینالملل دارای اهمیت دانست.»
او یادداشت خود را اینگونه به پایان میرساند: «به نظر میرسد رفتارهای سیاسی آمریکا در چند دهه اخیر محلی برای نزاع جریانات ایران بوده که تنها برای به قدرت رسیدن به نقد روش مواجهه رقیب خود تبدیل شده است. نقطه اشتراک جریانات داخلی کسب قدرت به هر قیمتی بوده که در یک بزنگاه آمریکا را دیو و در بزنگاه دیگر به مردم فرشته نشان داده شده است؛ حال آنکه سیاست و انتخابات در آمریکا همواره درصدد تحقق اهداف ملی قرار گرفته و اقدامات نیز در همین راستا به ثمر رسیده است. آمریکا نه خوب و نه بد؛ کشوری در تلاش برای حفظ و ارتقای جایگاه خود در دنیای امروز است. با این حال و در شرایطی که هویت سیاسی ایران برگرفته از سه مولفه ایرانیت، اسلامیت و غربگرایی ماحصل دو دهه اخیر است، حذف آمریکا از دایره تفکر تصمیمات سیاسی میتواند گرهگشای حل مشکلات باشد. درواقع تا زمانی که آمریکا مانند دیو یا فرشته تجسم شود ماحصلی برای رفع مشکلات نخواهد داشت؛ از همین رو توافق برجام در دیروز و تفاهمنامه امروز با چین رخ میدهد. جالب آنکه در شعاع اندیشه هیچکدام حل مشکل مردم و منافع ملی اولویت نیست. تفاهم با آمریکا برای تداوم خامفروشی و تفاهم با چین برای به چالش کشیدن سیاستهای ترامپ انجام گرفته و هیچکدام حتی به مرحله اجرا نرسیدهاند. از همین رو وجه اشتراک هر دو را میتوان ایجاد جو رسانهای ذینفعان سیاسی داخل ایران علیه یکدیگر دانست؛ جایی که طیفی نگاه به غرب و طیفی دیگر نگاه به شرق را سرلوحه قرار داده و بدون مطالعه کارشناسی، ایجاد تفاهمنامه و چند عکس مشترک در یک قاب را عامل پیشرفت تلقی میکنند!
بازخوانی تسخیر لانه جاسوسی از 5 زاویه متفاوت
«بهمن 57» یکی دیگر از نشریات دانشجویی بود که در چند روز گذشته منتشر شد. این نشریه دانشجویی دانشگاه تهران که به همت بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی این دانشگاه به چاپ میرسد، همزمان با مناسبتهای سیاسی هفته گذشته با تصویرسازی مرگ بر آمریکا انتشار یافت. سوژه اصلی ویژهنامه نیز تسخیر لانه جاسوسی است و در 5 بخش نگاه تاریخی، نگاه داخلی، نگاه جهانی، نگاه حقوقی و سرانجام به بازخوانی حرکت دانشجویان پیرو خط امام در آبانماه 58 پرداخته است.
یکی از یادداشتهای خوب این ویژهنامه، مطلبی با عنوان برگ برنده است که در بخش نگاه جهانی این نشریه منتشر شده است. نویسنده این نشریه مینویسد: «داستان از آنجایی آغاز میشود که یک کشور به حق خود قانع نمیشود، بیشتر میخواهد، طمع میکند و متاعی طلب میکند که برایش نارواست. خود را به شکلی ناصواب بزرگتر میبیند و برتر میکشد. زمانی که یک سوی طیف بیشتر از سهمش بردارد سوی دیگر به ضعف کشانده میشود؛ ضعفی ناخواسته! اما علت این ضعف، ناتوانی نیست؛ قلدرمآبی مستکبر است. این داستان به اینجا ختم نمیشود، مستضعف نباید ذلیل باشد، میجنگد، با کسانی که حقش را گرفتهاند مبارزه میکند، مقاومت میکند، عقب نمیکشد تا جایی که آن وعده راستین محقق شود؛ مستضعفین بشوند وارثان عالم. راه مبارزه با کبر مستکبران و زورگویان، تنها «مقاومت» است؛ پس برگ برنده در دستان ریشههای نهال بارور باور مقاومت در خاستگاه اسلامی است، مستضعفان مقاوم هستند. هرچند در این راه حتی ملتهای غیرمسلمان اما مستضعف در کنار مسلمانان قرار گرفتهاند ولی اصل و اساس مقابله مستکبران با مستضعفان در این است که اسلام با «سلطه» مخالف است.»
نویسنده این مطلب در بخش دیگری از نوشته خود با طرح سوال «حال بگویم استکبار چه میکند با جهانیان؟» ادامه میدهد: «اولین دشمنی استکبار این است که کشور را ذلیل میکند، عزتش را از او میگیرد، وقتی ذلیل بشود، تحقیر شده و زمانی که تحقیر شده باشد ضعیف است و با ضعیف هر آنچه میخواهد میتواند بکند. دسایس و دخالتهای استکبار دو نتیجه مهم دارد، اول آنکه وحدت را از میان مسلمین میگیرد و دوم بین ملتها و دولتها فاصله میاندازد و امت واحده را میشکند. ابزار استکبار قومگرایی و ناسیونالیسم افراطی است که باعث میشود آرمان مشترک از دست برود و ملتها با دعواهای قومی سرگرم شوند و از چپاول غارتگران غافل. استکبار جهانی همان شبکههای درهم تنیده کارتلهای نفتی و اسلحهسازی و صهیونیسم جهانی و دولتهای وابسته به آنان است که سرمایههای کشورها را به نفع خود مصادره میکند. تنها راه مقابله با آن، ایستادگی ملتهاست وظیفه علما و دانشگاهیان این است که نهال معرفت دینی را در دلهای مشتاق و بیدار صدها میلیون مسلمان مومن به بار نشاند و حبلالله المتین را در دسترس امت اسلامی قرار دهد که پیروزی از آن مستضعفان مقاوم است و آن روز دور نیست.»