کد خبر: 47685

رکورد فوتی‌ها باز هم شکسته شد، دولت تصمیم موثری نمی‌گیرد

مرگ آسان، تصمیم‌گیری سخت

در ماجرای تعطیلی دوهفته‌ای پایتخت وزارت بهداشت زورش به سایر مجموعه‌ها نمی‌رسد و اصلا معلوم نیست دقیقا چه کسی مخالف اجرای قرنطینه در پایتخت است. اگر ناتوان از مدیریت این اوضاعیم، خصوصا مسئولان وزارت بهداشت، رک و پوست‌‌کنده به اطلاع مردم برسانند که ما نمی‌توانیم.

به گزارش «فرهیختگان»، همه با اعداد هنرنمایی‌هایشان را کرده‌اند، همه از رسانه‌ها و... تا توانسته‌اند با اعدادی که هرروز بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند خلاقیت‌شان را خرج کرده‌اند و تیتر و خبر ساخته‌اند، از رکوردزنی و تیکه و کنایه تا هرچه بوده با این اعداد گفته‌اند اما واقعیت این است که 495 واقعا یک عدد نیست، این را کی می‌فهمیم، وقتی که خدای‌نکرده یکی از این اعداد مربوط به فوت یکی از عزیزان ما باشد. همین دیشب که با یکی از دوستانم حرف می‌زدم همین را گفت؛ گفت در آمار اعلامی تعداد فوتی‌های فردا، نام دایی من هم هست و حالا بیشتر از قبل می‌فهمم این اعداد و ارقام و این رکوردشکنی‌ها چقدر تلخ‌تر از چیزی است که حتی رسانه‌ها سعی در القای آن دارند. الان که درحال نوشتن این خطوط هستم، در هر چند دقیقه‌ای که من چند خط به متن گزارشم اضافه می‌کنم، یک نفر در کشور جان خودش را از دست می‌دهد، چندهزار نفر به کرونا مبتلا می‌شوند و چندصد نفر دیگر هم به وضعیت حاد این بیماری دچار می‌شوند. یعنی همه‌چیز در جهت بدتر شدن شرایط به‌سرعت درحال تغییر و حرکت است و آن چیزی که ثابت مانده، انفعال مسئولان در مواجهه با چنین شرایطی است. مسئولان که می‌گویم دیگر فقط مقصود و منظور ستاد ملی مقابله با کرونا نیست، آنها که از همان ابتدا نشان دادند خیلی نمی‌توان به افعال و سیاست‌هایشان امید داشت، باقی نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز هم دخیل در این وضعیت نابسامان هستند، مجلس و نهادهای نظارتی و هرجایی که می‌تواند کاری بکند و نمی‌کند. این را هم که کرونا بیماری همه است و پولدار و فقر نمی‌شناسد هم خیلی قبول ندارم، یعنی در اصل مبتلا شدن شاید این را بپذیرم، اما در جان دادن، چیزی جز این است و ندارها انگار بیشتر قربانیان این بیماری کشنده‌اند. از اینها بگذریم و به اصل سیاستگذاری و نوع مواجهه مسئولان با شیوع کرونا برگردیم. به کلاف سردرگم عاقبت ایران و اینکه بالاخره چه خواهد شد؟ ما هم می‌توانیم مثل خیلی دیگر از کشورها از پیک‌های هولناک کرونا عبور کنیم یا در این باتلاقی که ایجاد شده بیش از پیش فرو خواهیم رفت؟ بالاخره پایتخت با این همه کشته و مبتلای روزانه رنگ تعطیلی و نظارت و ضمانت اجرایی برای اجرای سیاست‌های هرچند نیم‌بند ستاد ملی مقابله با کرونا را خواهد دید یا خیر؟ برای پاسخ به این سوالات می‌توان با توجه به وضع موجود خیلی کوتاه گفت: «خیر» منتها بد نیست برای این خیر، کمی هم استدلال و خبر و اظهارنظر ردیف کنیم تا شاید به کسی برخورد و فکری به‌حال کشور کند.

آش شور مواجهه سست دولت با شیوع کرونا

از همان اسفند سال گذشته تا همین امروز، با تعداد زیادی از متخصصان و صاحب‌نظران در حوزه بهداشت و درمان گفت‌وگو کردم و در گزارش‌ها‌ و مقالات مختلف نظرات آنها را نوشتم. از همان موقع تا همین امروز، خصوصا در ایام پیک و اوج‌گیری شیوع همگی اینها روی یک مساله اتفاق‌نظر داشتند و آن‌هم اقدام به قرنطینه شهرهای با وضعیت بحرانی بود. حتی آنهایی که در روزهای ابتدایی همه‌گیری کرونا در کشور اتخاذ روش قرنطینه را روشی ماقبل تاریخ و مربوط به جنگ جهانی اول و... می‌دانستند وقتی با واقعیت‌ها روبه‌رو شدند از موضع خود کوتاه آمدند و گفتند که درحال حاضر راهی جز قرنطینه شهرها خصوصا تهران به‌عنوان شاهراه اصلی و پایتخت کشور نداریم. خیلی از این افراد هم عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا بودند و حتما چنین نظری را به اعضای اصلی ستاد مقابله با کرونا ارائه کردند. با این همه اما آن چیزی که ما در میدان عمل دیدیم نشانی از قرنطینه که نداشت هیچ، حتی اصول اولیه و ابتدایی هم در آنها رعایت نشد. اصلا بد نیست برخی از آنها را هم نام ببریم و مرور کنیم، فاصله‌گذاری هوشمند را یادتان هست؟ اصلا گزارشی منتشر شد و آماری ازسوی وزارت بهداشت و ستاد ملی اعلام شد که این روش چه تاثیری روی جلوگیری از همه‌گیری کرونا در کشور داشته است؟ این همان روشی بود که رئیس‌جمهور اذعان داشت نه مدل شرقی و چینی یعنی قرنطینه کامل است و نه مدل غربی و... درنهایت نه‌تنها مزیت‌های هیچ‌کدام از آن دو مدل را نداشت، بلکه حالا بهتر مشخص شده که آن روش به‌شدت ناکارآمد و به‌دردنخور بود! کمی جلوتر آمدیم، همه کسب‌وکارها به فعالیت‌هایشان برگشتند، بازارها رونق گرفت و آمار شیوعی که به‌خاطر تعطیلات نوروز و همراهی مردم تا حدی فروکش کرده بود، دوباره بالا رفت و گفتند حتی سرایت‌پذیری ویروس چندبرابر شده.

در چنین شرایطی و درست در زمانی که همچون بسیاری از کشورها ما هم انتظار داشتیم شرایط قرنطینه کامل را تجربه کنیم، بسیاری از تجمعات برپا شد و نه‌تنها منعی صورت نگرفت که حتی اتفاقات عجیبی هم رخ داد. کنکورهای سراسری برگزار شدند و میلیون‌ها دانشجو و دانش‌آموز سر جلسات کنکور رفتند، مسافرت‌ها انجام شد و هیچ راه ورودی و خروجی در هیچ استان و شهری مسدود نبود، سینماها باز شدند و خلاصه اینکه همه‌چیز بر همان منوال روزهای قبل از شیوع کرونا بود. انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته است. این وضعیت و تداوم آن کار را به‌جایی رساند که حتی وزیر بهداشت کشور هم به ستوه آمد و با گلایه در رسانه‌ها، تناقض‌های رفتاری و ادعایی و سیاست‌های عجیب و درگیری‌های درون دولت در نوع مواجهه با شیوع کرونا را رسانه‌ای کرد و یک روز درمیان با مردم و مسئولان و... درددل می‌کرد. این طرف هم فقط مردم بیچاره بودند که روزانه بر تعداد جان‌باختگان‌شان اضافه می‌شد. هیچ‌کس هم مسئولیت شرایط را برعهده نگرفت و نمی‌گیرد، هیچ‌کس مسئولیت این تعداد آمار کشته و مبتلا را قبول نمی‌کند و فقط هرروز سر ساعت مشخصی سخنگوی وزارت بهداشت اعدادی را اعلام کرده و با آرزوی توفیق در مسیر شکست کرونا صحنه را ترک می‌کند. آنقدر آش انفعال دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا در این شرایط شور شد که همه انتظار آغاز نوع دیگری از مواجهه و اتخاذ تصمیمات اجرایی‌تری داشتند، منتها انگارنه‌انگار، ستاد ملی مقابله با کرونا در مسیر همان مواجهه فانتزی و عجیب این‌بار خبر از جریمه افراد بدون ماسک و ایجاد برخی محدودیت‌های جزئی را داد. اتفاقی که نه در اولی یعنی جریمه افراد بدون ماسک و نه در دومی یعنی اجرای محدودیت‌ها توفیقی حاصل نشد، چرا؟ چون اساسا هیچ‌کدام از اینها ضمانت اجرایی کافی را نداشتند. البته این حرف ما نیست و وزیر بهداشت هم به آن اذعان کرد و گفت با چنین راهکارهایی و با خواهش و تمنا و التماس نمی‌توان اپیدمی را جمع کرد. اینجا بازهم یک چیز وجود مداومی داشت و آن‌هم اصرار برخی از مسئولان و صاحب‌نظران بر اجرای قرنطینه حداقل دوهفته‌ای در تهران بود. اتفاقی که علی‌رغم اصرارهای بسیار، هنوز عملی نشده است. نه ستاد ملی مقابله با کرونا اهتمامی به اجرای آن دارد و نه نهادهای دیگری همچون مجلس و... قصد و زوری برای الزام دولت به اجرای آن دارند و همه در انفعالی‌ترین حالت ممکن خود قرار گرفته‌اند و باید تکرار کنم که در این شرایط هم فقط این مردم هستند که جان می‌سپارند و متحمل هزینه‌های هنگفت درمان می‌شوند!

از علم اصرار و از سیاست انکار

راستش را بخواهید فکر می‌کنم ما از دوگانه معیشت و سلامت فاصله گرفته‌ایم و به دوگانه عقلانیت و انفعال رسیده‌ایم. دوگانه‌ای که حسابی آدم را نگران می‌کند. دوگانه‌ای که رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا هم گویی به آن اعتقاد دارد ولی خروجی جلسات این ستاد چیزی غیر از این را نشان می‌دهد. در دوگانه معیشت و سلامت که نه چرخ اقتصاد خانواده‌ها چرخید و چیزی به‌سمت بهبودی حرکت کرد و نه اینکه سلامت مردم تضمین شد و وضعیت را می‌بینیم. منتها در دوگانه عقلانیت و انفعال با وضعیت عجیب‌تری مواجهیم. همان‌طور که از ابتدا هم بیان شد، ستاد ملی مقابله با کرونا کمیته‌ای تحت‌عنوان کمیته علمی دارد که متخصصان و صاحب‌نظران حوزه بهداشت و درمان و مطلع از وضعیت همه‌گیری کرونا در آن حضور دارند. از اعضای وزارت بهداشت و درمان تا برخی متخصصان، هرچه اظهارات مربوط به این اعضا را جست‌وجو می‌کنم، به پیشنهاد و الزام به تعطیلی و قرنطینه شهری می‌رسم و در مقابله هرچه به اظهارات سایر مسئولان و خصوصا سیاستمداران توجه می‌کنم، مسیر چیزی غیر از این است و جز انفعال نیست! خب اگر قرار است از مسیری غیر از علم و منطق و استفاده از روش‌های علمی با این بیماری مواجه شویم اساسا چه الزامی به وجود این کمیته وجود دارد و چرا اصلا قرار شد مدیریت این بحران با وزارت بهداشت باشد؟ بد نیست برای بهتر روشن شدن مساله بعضی از اظهارات را با هم مرور کنیم.

تهران باید 2 تا 3 هفته تعطیل شود

علیرضا زالی، فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران با یادآوری اینکه شرایط سخت‌تری به‌دلیل سرما در پیش داریم، تاکید کرد: «با شروع سرما و تغییرات اقلیمی و نتایج حاصل از آن، شاهد افزایش چشمگیر مبتلایان در دنیا به‌خصوص در نیمکره شمالی ازجمله در ایران خواهیم بود. تا پایان فصل سرما شاهد وضعیت روبه‌افزایش مبتلایان و مرگ‌ومیر ناشی از کرونا خواهیم بود. وجود بیماری تنفسی همراه آلودگی هوا و تغییرات فصلی سرما عواملی هستند که سبب افزایش بیماری کرونا می‌شود. همچنین بیماری آنفلوآنزا که معمولا از اواسط آبان‌ماه شروع می‌شود و تا اوایل دی‌ماه موج اول آن ادامه پیدا می‌کند، می‌تواند در افزایش روند کرونا نقش داشته باشد. تعطیلی تهران صرفا برای کنترل اپیدمی نیست بلکه برای فرصت احیا و ایجاد بازیابی توان کادر پزشکی است و براین اساس پیشنهاد ما تعطیلی ۲ تا ۳ هفته‌ای در تهران است. این تعطیلی به‌جز در مشاغل امدادی، حیاتی و توزیع مواد غذایی باید اجرا شود. عدم اجرای صحیح و قطعی برخی مصوبات از معضلاتی است که باید مدنظر قرار گیرد. پیش از این عنوان شد تهران با این شتاب بیماری بهتر است برای تجدید قوای نیروی بهداشتی و درمانی دو هفته تعطیل شود.»

تهران باید 2 هفته لاک‌دان شود

محمدرضا ظفرقندی، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور در رابطه با تعطیلی کامل تهران برای یک مدت زمان مشخص خاطرنشان کرد: «این مساله بستگی به وضعیت و سطح بحرانی بیماری در کشور دارد. براساس جلساتی که با متخصصان اپیدمولوژی برگزار می‌کنیم، اعتقادمان بر این است که حداقل تهران باید دو هفته لاک‌دان و به‌صورت کامل تعطیل شود تا یک مقدار شدت ابتلا کمتر شود و بیمارستان‌ها هم در این مدت تنفس بکنند. معنای تنفس این است که تخت‌های آی‌سی‌یو ما پر است، چیزی حدود 50درصد تخت‌ها میزبان بیماران کرونایی است. درحال حاضر مبتلایان جدید در تهران امکان بستری ندارند و این باعث می‌شود آمار مرگ‌ومیر بالاتر برود. مرگ‌ومیری که در کشور وجود دارد قابل قبول نیست. سرِ چشمه را می‌شود با بیل گرفت اما اگر پُر شد مهارش خیلی سخت خواهد شد و 80درصد سهم اپیدمی‌ها برعهده پیشگیری و نظارت است و این هم کاری ملی است و فقط وزارت بهداشت و کادر درمان نیستند. اینجا نیروهای امدادی و نظامی و انتظامی و... باید درگیر شوند تا بتوانیم این 80درصد را کنترل کنیم و اگر نکنیم فشار مثل الان به کادر درمان وارد می‌شود.»

تهران حداقل باید 2 هفته تعطیل شود

ایرج حریرچی، معاون‌کل وزارت بهداشت هم در رابطه با تعطیلی پایتخت گفته است: «واقعیت امر این است که ما با تجمع مخالفیم، اما نه به این معنی که ادارات را تعطیل کنیم ولی بریم پاساژگردی و در بازارها باشیم. جاده را ببندیم، آن‌وقت مردم مسافرت شهری کنند. وزارت بهداشت و فرمانده ستاد تهران نامه رسمی دادند و اعلام کردند حداقل تهران باید دو هفته تعطیل و سطوح دو و سه و چهار نیاز داریم باید تعطیل شود تا ما بتوانیم یک تجدید آرایش کنیم.»

تعطیلی دوهفته‌ای تهران راهی است که برای ما باقی‌مانده

مینو محرز، عضو کمیته علمی ستاد ملی کرونا در رابطه با تعطیلی پایتخت گفت: «حداقل راهی که برای ما مانده این است که دو هفته تعطیلات اعلام کنند تا بیماری فروکش کند. شاید کمی از بار مراجعان به بیمارستان‌ها کم شود. اینکه چرا ستاد مقابله با کرونا تعطیل نمی‌کند یا مهار را جدی نمی‌گیرد، برای من هم سوال است. براساس علم پزشکی باید تعطیلی انجام گیرد. من به مسائل سیاسی وارد نیستم تا بدانم چرا تعطیلات برقرار نمی‌کنند. تعطیل نکردن‌ها به‌نظر سیاسی است نه براساس علم پزشکی.»

ستاد ملی مقابله با کرونا جوابی به پیشنهاد تعطیلی دوهفته‌ای تهران نداده است!

در این بین برخی سیاسیون هم نظر به تعطیلی پایتخت دارند. برای مثال، محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران روز گذشته در رابطه با لزوم تعطیلی پایتخت خاطرنشان کرد: «ابعاد تلفات و ابتلا کرونا در تهران طی یک‌هفته گذشته افزایش چشمگیری داشته است و متاسفانه ستاد ملی کرونا هنوز پاسخی به پیشنهاد کارشناسی شورای شهر و مجمع نمایندگان تهران مبنی‌بر تعطیلی دوهفته‌ای تا ۲۰روزه تهران نداده است که ظاهرا، مسئولان تصمیم‌گیرنده جسارت و اراده لازم را برای این اقدام ضروری که موجب شکستن زنجیره ابتلا و ایجاد یک فرصت حداقلی برای بازسازی توان سیستم سلامت و کارکنان خدوم بخش‌های خدماتی در این حوزه می‌شود را ندارند. در حوزه حمل‌ونقل عمومی نیز با وجود تشدید نیاز به تقویت ناوگان اتوبوس، مینی‌بوس، تاکسی و مترو تهران به‌دلیل ایجاد فاصله اجتماعی و افزایش آلودگی هوا، هیچ اقدام موثری در طول هفت‌سال گذشته انجام نشده است و اکنون که با آزادسازی برخی از دارایی‌های ایران و افزایش فروش ارز توسط بانک مرکزی، وضعیت منابع دولت بهبود پیدا کرده از رئیس‌جمهور انتظار داریم دستور تخصیص حداقل یک‌میلیارد دلار به‌صورت فوری برای ساماندهی بحران سیستم حمل‌ونقل عمومی در تهران صادر کنند چراکه در تهران روزانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ انسان به‌دلیل ابتلا به کرونا و آلودگی هوا کشته می‌شوند و این میزان تلفات در هیچ شهری در جهان وجود ندارد و اگر اقدامی نشود می‌تواند این عدد بالاتر هم برود.»

آمار مرگ‌ومیر تهران و تعطیلی پایتخت

علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران هم در توئیتی در صفحه شخصی‌اش در رابطه با لزوم تعطیلی پایتخت به مدت دو هفته نوشت: «همه نگاه‌ها متوجه انتخابات آمریکاست. امیدوارم رئیس‌جمهور محترم و دولتمردان فرصت کرده باشند به آمار پنجشنبه درگذشتگان کرونا در تهران نیم‌نگاهی بیندازند؛ شاید قانع شدند تهران باید تعطیل شود. از عدد و آمار حرفی نمی‌زنم. دوستان حتما بهتر از ما اطلاع دارند.»

تعطیلی راه‌حل مناسبی برای مبارزه با کرونا نیست

اینها بخشی از اظهارات مسئولان و متخصصان حول مساله تعطیلی پایتخت به‌عنوان شاهراه اصلی شیوع کرونا بود. منتها درمقابل مسئولان دولتی گویا هیچ اهتمامی برای الزام به این تعطیلی و اجرای آن ندارند. ملاعلی ربیعی، سخنگوی دولت در رابطه با عدم لزوم تعطیلی پایتخت خاطرنشان کرد: «تعطیلی راه‌حل مناسبی برای مبارزه با کرونا نیست؛ این یک چالش جهانی است. به‌جای تعطیلی بر زندگی همراه با رعایت پروتکل‌های بهداشتی اصرار داشته باشیم. ضمن اینکه ما به استانداران اختیار دادیم که هر شغل و جمعیت پرخطر را تعطیل کنند. ما چشم‌اندازی در آینده نزدیک برای از بین بردن کرونا نمی‌بینیم بنابراین تعطیلی را راه‌حل مناسب نمی‌بینیم؛ تا کی تعطیل کنیم؟ این چالش جهانی است و به‌خصوص کشور ما که در تحریم به‌سر می‌برد. ما برای یک‌میلیون و 200هزار نفر به بیمه بیکاری پول می‌دهیم. خوشبختانه در ثبت‌نام مجدد تعداد کمی آمدند و این نشان داد که در این بازگشایی‌ها عده‌ای سر کار خود برگشتند و در ثبت‌نام مجدد بیکاری بسیار کم شد و شاید عدد زیر 200هزار نفر بود.»

تعطیلی تهران منتفی است!

انوشیروان محسنی‌بندپی، استاندار تهران هم بعد از سخنان علیرضا رئیسی در رابطه با چرایی تعطیل نکردن پایتخت در این ایام که گفته بود «در کشور یک سازوکار برای تصمیمات تعریف شده است. هر تصمیمی از جایی بیاید باید مراحلش را طی کند. اگر موضوعی طرح شود قبلش در کمیته‌ها طرح می‌شود و بعد در ستاد ملی طرح می‌شود. در جلسه آخر ستاد ملی چنین چیزی (ماجرای تعطیلی دوهفته‌ای تهران) طرح نشد که کسی بخواهد آن را قبول کند یا نه»، با اشاره به منتفی شدن تعطیلی دوهفته‌ای تهران گفت: «پس از بررسی ابعاد تعطیلی تهران تصمیم گرفته شد فعالیت گروه‌های دو، سه و چهار از ساعت ۱۸ به بعد متوقف شود. پس از بررسی ابعاد تعطیلی دوهفته‌ای تهران، احتمال این تعطیلی منتفی و مقرر شد فعالیت گروه‌های دو، سه و چهار از ساعت ۱۸ به بعد متوقف شود. درحقیقت ۴۳ شهرستان که در ابتدا اسامی آنها اعلام شد و ۴۴ شهرستان دیگر هم بعدا به آنها اضافه شدند، مشمول این تصمیم شدند. در استان تهران نیز این کار را اجرا می‌کنیم تا تاثیر آن را روی شیوع ویروس کرونا بررسی کنیم.»

وزارت بهداشت موافق و دولت مخالف تعطیلی پایتخت

با یکی از مسئولان وزارت بهداشت که تلفنی حرف می‌زدم و البته اصرار داشت نامی از او در گزارش درج نشود، در رابطه با اینکه چرا گره کور تصمیم‌گیری در رابطه با تعطیلی پایتخت باز نمی‌شود و تکلیف مردم روشن نمی‌شود که بالاخره تهران تعطیل باشد یا نه، به «فرهیختگان» گفت: «ما مدت‌هاست هم اعلام کردیم و هم نامه فرستاده شده است که تهران حداقل برای دو هفته باید تعطیل شود تا بتوانیم سروسامانی به وضعیت خصوصا اوضاع کادر درمان بدهیم. منتها نمی‌دانیم چرا چنین تصمیمی گرفته نمی‌شود.» واقعا وضعیت عجیب‌وغریبی است، بعد از سخنرانی رهبری در جمع مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا قرار بر این بود که مدیریت این بحران من‌بعد با وزارت بهداشت و شخص وزیر یعنی سعید نمکی باشد، از آن روز تا به‌حال هنوز هیچ اقدام درخور و قاطعی را مشاهده نکرده‌ایم و حتی در همین یک مورد ماجرای تعطیلی دوهفته‌ای پایتخت هم وزارت بهداشت زورش به سایر مجموعه‌ها نمی‌رسد و اصلا معلوم نیست دقیقا چه کسی مخالف اجرای قرنطینه در پایتخت است. اگر ناتوان از مدیریت این اوضاعیم، خصوصا مسئولان وزارت بهداشت، رک و پوست‌‌کنده به اطلاع مردم برسانند که ما نمی‌توانیم، با این روش‌های آزمون و خطایی که نمی‌توان با جان مردم بازی کرد و علم و سیاست را به سخره گرفت!

مجلس هم که بدتر از ستاد ملی مقابله با کرونا

این همه از انفعال و سردرگمی ستاد ملی مقابله با کرونا نوشتیم، بی‌انصافی است که از نقش سایر نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز غافل شویم. یادم است برخی نمایندگان مجلس پیش از ورود به بهارستان حرف از به سرخط آوردن دولت و به‌راه آوردن آن می‌زدند و می‌خواستند با تکیه بر صندلی‌های سبز مجلس شق‌القمر کنند. با این وضعیت اما حالا که دولت این‌طور با جان مردم بازی می‌کند و کشور در بحرانی‌ترین وضعیت به‌سر می‌برد و نه اقتصاد وضعیت خوبی دارد و نه سلامت، هیچ خبری از مجلس نیست و هیچ کنش قابل‌توجهی درجهت کمک به مدیریت بحران کرونا از آن دیده نمی‌شود. برای نوشتن این گزارش تلفن را برداشتم و به تمام اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس زنگ زدم، قبل از این و برای بقیه گزارش‌های مربوط به کرونا هم این کار را کردم، دریغ از یک واکنش، دریغ از پاسخگویی به تلفن‌همراه و دریغ از اطلاع نسبت به این وضعیت حاد و اسفناک! به‌نظر من هرقدر که ستاد ملی مقابله با کرونا در ایجاد وضعیت موجود مقصر است، مجلس هم نه بیشتر از آن اما به همان اندازه مقصر است و گویا قصد خروج از این انفعال را هم ندارد.

* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه

 

 

مرتبط ها