به گزارش «فرهیختگان»، ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: احتمالا شما هم جمله «معتادها نمیگیرن» را یادتان است و حتی گاهی هم از آن استفاده میکنید. این جمله اما نه واقعیت علمی دارد و نه هیچ پایه و استدلالی، یکی از معتادان در همان دنیای هپروتی خودش، داخل یک پارک وقتی با سوال خبرنگاری مواجه شد که چرا ماسک به صورت نمیزند و مسائل بهداشتی را رعایت نمیکند، چنین حرف شاذی زد و البته بعد از آن هم کلی مخاطب پیدا کرد و سرآخر هم دستگیر شد! چرا این را تعریف کردم؟ راستش را بخواهید حس میکنم الان هم در وضعیتی هستیم که برخی راهکارها و توصیههایی که ازسوی ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام میشود، از منظر استدلال و جدیت، چیزی شبیه به همان جمله معروف است. یعنی فانتزی و غیرواقعی بهنظر میرسند!
مثلا همین دیروز یا قبلتر از آن، از فاصلهگذاری هوشمند، جریمه افراد بدون ماسک، بستن جادهها و عدم بسته شدن جادههای سه استان شمالی کشور تا همین ماجرای تعطیلشدن مشاغل غیرضروری تا قبل از ساعت 18! نمیدانم الگوی سیاستورزی و تصمیمگیری در ماجرای مدیریت کرونا در ایران کیست یا چه کشوری است، اما مرور اخبار و وضعیتی که کشورهای نسبتا موفق در مهار این بیماری داشته و دارند میگوید ما مسیری غیر از آن را اتخاذ کردهایم و بهسمتی میرویم که با هیچ منطق و استدلالی سازگار نیست. روزانه رکورد ابتلا و مرگومیر میزنیم و برای ویروس هم ساعت فعالیت قائلیم، تعریف ساده تعطیلکردن مشاغل غیرضرور تا ساعت 18 چیزی شبیه همان معتادها نمیگیرن و حتی بدتر از آن است.
خلاصه اینکه در ارتباط با این نوع مواجهه و مقاومت مسئولان در عدم تعطیلی کامل مشاغل و قرنطینه شهرها، خصوصا پایتخت با علیرضا ناجی، رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیحدانشوری و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا گفتوگویی انجام دادیم.
ناجی با انتقاد از رویه موجود به «فرهیختگان» گفت: «کلا اگر توجه کنیم در کشورهایی همچون انگلیس و آلمان با توجه به برگشت و قرار گرفتن در موج دوم، تعطیلیها را بهصورت کامل و سراسری انجام دادند.موضوع این است که بیماری کرونا بیماری تراکم است. در کشورهایی که شیوع بالایی از ویروس دارند و میزان مرگومیر آنها نیز بالاست، مثلا در کشور ما که شیوع بالایی از ویروس را داریم و مرگومیر و بیماران با حال وخیم هم بالاست، تا این مسائل یعنی اصل تراکم را درست نکنیم هیچ چیزی درست نمیشود. برای این موضوع باید ورودی بیمار را کاهش دهیم. هرچقدر شیوع بیماری همانند کووید در جامعه بیشتر باشد به همان نسبت که تعداد موارد بالا میرود، به همان نسبت احتمال اینکه افرادی که حساس باشند با این ویروس برخورد کنند و این بیماری را بگیرند بیشتر میشود، درنهایت موارد وخیم و مرگومیر افزایش مییابد.
این اصول این بیماری است و شکی در آن نیست. در کشورهایی که شیوع بالاست چند راهکار برای کاهش این امر وجود دارد که شامل مکان، فضا و زمان میشود. یعنی تا جایی که میتوانیم در مکانهای سربسته قرار نگیریم، تا جایی که میتوانیم مکانها بزرگتر باشند، سربسته نباشند، تهویه داشته باشند، تهویه طبیعی و مناسب داشته باشند. دومین عامل فضاست، اگر میتوانیم در فضاهای باز باشیم. اگر معاشرتی میکنیم یا در ادارهای هستیم سعی کنیم پنجرهها را باز کنیم تا تهویه مناسب داشته باشد یا در فضای باز باشد. در معاشرتهای خانوادگی باید جمعیت در حداقلیترین میزان و فضا گسترده باشد.
سومین عامل زمان است یعنی فعالیت اجتماعی شما تا جایی که میتوانید باید کوتاهمدت باشد. هرچقدر کمتر باشد بهتر است یعنی احتمال و شانس برخورد را کمتر میکند. این سه عامل را با هم در نظر بگیریم و در محیطهای کار اینچنین اعمال کنیم. یعنی تعداد افراد را کاهش دهیم، فضاها را از نظر تهویه مناسب و فاصلهها را بیشتر کنیم. اما الان این اتفاق در ادارات ما میافتد؟ بهطور قطعی میتوان گفت در خیلی از موارد این اتفاق نمیافتد. از مردم انتظار داریم با وسایل حملونقل عمومی سر کار بروند. واگنهای مترو و اتوبوسهای ما شرایط بدی دارند.
افراد شانهبهشانه درکنار هم قرار میگیرند، فاصلهها رعایت نمیشود، در فضای بسته هستند که تهویه خوبی ندارد. اینها آمارها و اطلاعاتی است که بهصورت رسمی عنوان میشود. ممکن است مسیرها طولانی باشد و مردم زمان زیادی را درکنار هم باشند. الان در شرایطی قرار داریم که تعداد فوتیها و موارد جدید مبتلایان همچنان پابرجاست و در سطح بالا و خطرناک جلو میرود. تنها چارهای که موجود است و میتواند به ما کمک کند این است که جامعه را به سکون دربیاوریم. نشان داده شده که توصیهکردن هم فایده ندارد. با توجه به تعطیلیهایی که در هفته اخیر اعلام شده مردم تلاش کردند قبل از اعمال محدودیتها از شهرها خارج شوند. یعنی نمیتوانیم این موضوع را به تصمیم افراد بگذاریم.
با توصیه نمیتوان این کار را انجام داد و عامل اجتماعی را در کووید فراموش کردیم. تابآوری مردم ما زیاد نیست و متاسفانه الان بیماری را انکار میکنند. اطلاعاتی که دریافت میشود این مساله را نشان میدهد. تنها چارهای که میماند این است که باید بهصورت جدی حداقل 3-2 هفته مثل تمام کشورها در زمانی که شیوع و فوتیها افزایش مییابد، جامعه را به سکون دربیاوریم، یعنی اجبار کنیم افراد در خانهها بمانند. فقط همان مشاغل شماره یک را که خدمات بهداشتی ارائه میدهند داشته باشیم. صحنههای قرنطینه کشورهای اروپایی را ببینید، کاملا مشخص است که افراد نظامی در داخل شهرها قرار میگیرند و شهر را میبندند. این در ایتالیا، آلمان، انگلیس، چین، کره و غیره اجرا شده است. برعکس در کشورهایی که این کارها را انجام نمیدهند وضعیت بد است. پس با اینگونه دستورالعملها ممکن است به نتیجه مناسب دست نیابیم. تا ساعت 6 اجازه میدهیم مردم تجمع و رفتوآمد کنند و این اصلا شدنی نیست. در آن زمانی که سر کار میروند، تسهیلاتی ندارند، واگنها و اتوبوسها محدود است و تراکم زیاد است شیوع چطور کنترل میشود؟ تا این کار را انجام ندهیم هیچ اتفاق خوبی در مملکت ما نمیافتد. باید 3-2 هفته مملکت را به سکون دربیاوریم، تکلیف موارد درحال حاضر را مشخص کنیم، با سکون جامعه از موارد جدید بکاهیم، از آن یک بازتوانی در کادر درمان و غیره ایجاد کنیم، با برنامهریزی درست میتوانیم راه را پیش برویم.»