به گزارش «فرهیختگان»، نادر جعفری، عضو هیاتعلمی دانشگاه امام صادق(ع) طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت:
1_ از اسفندماه سال گذشته تا امروز، بیش از هشتماه است که مسئولان محترم ستاد ملی مقابله با کرونا و بهتبع آن، سایر مسئولان دولتی از وزیر بهداشت و وزیر کشور گرفته تا مقامات انتظامی و پلیس راه، سفر و مسافرت را برای مردم تبدیل به یک تابو (امر ناهنجار مانند فعل حرام) کردهاند. روزی نیست که منعی در اینباره نشنویم و نخوانیم. گویی ستاد و دولت با سفر و مسافران، قهر کردهاند و با تکرار هر روزه رابطه مستقیم میان سفر و بیماری کرونا، مردم و گردشگران را از مسافرت در تعطیلات تابستانی، در تعطیلات مناسبتهای مذهبی، در تعطیلات آخر هفته و... منع کردهاند.
2 _ نتیجه این نوع مواجهه با مشکل، یعنی مواجهه مردم با این تصمیم ستاد هم در نوع خود جالبتوجه است. هر چقدر که از توصیه به محدودیت و ممنوعیت سفر میشنویم، در سوی دیگر، خبرهای متعددی هم از ازدحام در مسیرهای ترافیکی شمال کشور و از تردد در جادهّهای مختلف به چشم میآید که گویای کمتوجهی به توصیههای پزشکی ستاد است. شدت این تابوافکنی بهداشتی و مواجهه یکسویه ستاد با سفر و گردشگری در کنار افزایش سفرهای برونشهری، در حدی است که میتوان بهجای همکاری همگانی، نوعی «لجبازی ملی» میان ستاد و مقامات مسئول از یکسو و رفتار گردشگرانه مردم از سوی دیگر برداشت کرد. گویی مسئولان عمدا هیچ کاری به نیاز طبیعی مردم به سفر و گردش ندارند و مردم هم درمقابل، عمدا به حرف مسئولان توجهی ندارند. اما این واقعیت را میتوان طور دیگری نیز نگاه کرد.
3_ واقعیت این است که سفر و گردشگری یک مصداق کلی و یکسان ندارد که همه اقسام آن را بتوان با یک چشم نگریست و بههمین دلیل نباید با خیل جمعیتی که در شرایط فعلی همهگیری کرونا به انواع سفرها میروند، یکسان برخورد کرد. بدیهی است که وقتی ستاد و مسئولان آن میخواهند درباره سفر، مسافرت و گردشگری حرف بزنند باید این تفاوتها را در محصولات گردشگری لحاظ کنند و مانند هر صنعت دیگری، برای تفکیک بین محصولات بیخطر، کمخطر و پرخطر، یا مجاز و غیرمجاز آن، از متخصصان صنعت گردشگری کمک بخواهند. اما تاکنون گویا دو طرف این موضوع با بیتوجهی تمام، یکدیگر را اصلا درک نکردهاند و همانطور که گفته شد، گویی نوعی لجبازی میان مسئولان ستاد ملی و رفتار مردم علاقهمند به سفر نسبت به یکدیگر دیده میشود.
4 _ این نوشته به ضرر و زیان صنعت گردشگری از کرونا هم کاری ندارد که البته آنهم بهگفته وزیر گردشگری رقم بسیار قابلتوجه ۱۲ هزار میلیاردتومان تا تیرماه سال جاری بوده و گریبان بسیاری از همین مردم را گرفته است. اگرچه ستاد ملی کرونا و دیگر مسئولان عالی کشور بارها و بارها تاکید کردهاند که در تصمیمهای خود، ضرورت تداوم معیشت مردم در صنایع مختلف را مدنظر دارند و طبیعتا شاغلان در صنعت گردشگری هم نباید از چنین توجه صحیحی محروم بمانند. فرض اصلی این نوشته آن است که برای خروج از «بنبست کرونا و گردشگری»، لازم است این پدیده را نیز همانند سایر عرصههای زندگی روزمره نگریست و با پذیرش نیاز به سفر و گردشگری، از راهکار «شیوهنامه سفر بهداشتی» بهره گرفت. بدیهی است این شیوهنامه باید متناسب با اجزای یک الگوی ساده گردشگری (شامل چهار مولفه گردشگر، میزبان، انگیزه و جاذبه) طراحی و ابلاغ شده و بر حسن اجرای آن نیز نظارت شود. (شکل ۱)
5_ مطابق الگو (شکل ۱) سفرهای گردشگری را میتوان با معیارهای مختلف دستهبندی کرد؛ ازجمله:
▪ تعداد همراهان: سفر دستهجمعی، سفر خانوادگی (پرجمعیت یا کمجمعیت) و سفر انفرادی
▪ زمان: سفرهای کوتاهمدت یکروزه (بدون اقامت در شب)، یا دو روزه (با یک شب اقامت) که معمولا سفرهای آخر هفته است؛ و سفر چندروزه (در تعطیلات تابستانی یا زمستانی).
▪ وضعیت اقامت گردشگران در مقصد: خانه شخصی میزبان، خانه شخصی گردشگر، هتلها، اقامتگاههای بومگردی، چادرزنی (کمپینگ).
▪ انگیزه سفر: گردشگری مذهبی و زیارت، طبیعتگردی، گردشگری شهری، گردشگری روستایی، گردشگری تفریحی (در شهربازیها، پارکهای تفریحی و...). مشخص است که سفر زیارتی و زیارت همزمان تعداد زیادی از زائران نیازمند طراحی ویژه است و باید متناسب با فضاهای زیارتی، برنامهریزی اینگونه سفرها بهطور خاص انجام شود.
▪ زمان سفر در سال: فصل گردشگری پررونق و کمرونق که در کشور ما عموما متناسب با منطقه جغرافیایی است؛ طوریکه استانهای شمالی، شمالغرب و غرب کشور در فصلهای بهار و تابستان، دوره پررونق خود را میگذرانند، درحالیکه دوره پررونق گردشگری در استانهای مرکزی، جنوبی و شرقی کشور در فصلهای سردتر سال است. بنابراین با قاطعیت باید گفت استانهایی مانند خوزستان، بوشهر و هرمزگان که همواره جزء مناطقی با وضعیت قرمز بوده و هستند، در فصل گرما جزء مناطق گردشگرپذیر نیستند؛ بنابراین سهم سفر به این استانها در افزایش آمار بیماری کووید-۱۹ چشمگیر نبوده و نیست.
6 _ در هشتماهی که پشتسر گذاشتیم بارها و بارها در تمامی تعطیلات و فرصتهایی که مردم میتوانستند به مسافرت بروند (تعطیلات سال نو، تعطیلات تابستانی، و تعطیلات مناسبتی مذهبی یا میهنی) ستاد ملی مقابله با کرونا کاملا نشان داد که بههیچوجه حاضر نیست با موضوع سفر و گردشگری بهعنوان بخشی از زندگی روزمره جامعه شهری کنار بیاید و ضرورت آن را بپذیرد و تقریبا هیچیک از مولفههای بند قبل موردتوجه و استثنا قرار نگرفت! عجیبتر آنکه مردم هم با مسافرتهای پرتکرار خود نشان دادند که اگرچه بیش از همهچیز و همهکس به سلامتی خویش اهمیت میدهند ولی درعینحال ترجیح میدهند در چارچوب مقررات، و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی معمول، به سفر هم بروند. ولی متاسفانه این رفتار آگاهانه مردم را ستاد ملی ندید (یا نخواست ببیند) و مرتبا بر طبل ممنوعیت و تحریم مسافرت کوبید. در این میان با قاطعیت باید گفت تمام دلایلی که معمولا در بیانیههای ستاد یا از زبان برخی پزشکان از رابطه سفر و بیماری مطرح میشود، کمابیش قابل پاسخدادن است و رفتار گردشگری مردم هم عملا به آنها پاسخ داده است.
7 _ تاکنون انتظار عمومی از ستاد ملی مقابله با کرونا این بود که چشم بر واقعیتها نبندد و اگر قرار است تصمیمهایش با پذیرش مردمی مواجه شود، نیازها و ضرورتها را هم ببیند؛ اگرچه متاسفانه چنین نشد و زیان این قهر کردن را همه (مسئولان و مردم و بهویژه کادر شریف درمانی کشور) تحمل کردند. حال که در پی سخنان اخیر رهبر انقلاب اسلامی، قرار است ستاد ملی «تصمیمهای اقناعی با همکاری همگانی» بگیرد، خوب است به این توصیه صمیمانه و دلسوزانه کارشناسان گردشگری توجه کند و بهجای ممنوعیت کلی سفر و گردشگری، پروتکل سفر بهداشتی (مبتنیبر اجزایی که گفته شد) را تنظیم و ابلاغ کند تا هم مردم، رفتارهای صحیح سفر کردن در دوران همهگیری کرونا را بشناسند و هم با توجه مسئولان به این نیاز واقعی مردم، فرصت پذیرش عمومی چنین تصمیمی افزایش یابد. انشاءالله.