کد خبر: 47035

وزیر فرهنگ و ارشاد:

پول‌های کثیف در سینما را بزرگ نکنید!

طبیعتا پول‌های کثیف در هر حوزه‌ای می‌تواند وارد شود. در این مساله شکی نیست اما گاهی تصور می‌کنیم در حوزه سینما پول خیلی زیادی در حال جابه‌جایی است. پولشویی‌ها و ورود پول‌های کثیفی که از آن حرف زده می‌شود در حداکثر 5 تا 10 درصد 500 میلیارد رخ می‌دهد، نمی‌خواهم بگویم این اتفاق، درست و قابل دفاع است، یک ریال پول کثیف هم نباید در کار باشد اما در همه بخش‌ها چنین اتفاقاتی هست.

به گزارش «فرهیختگان»، یه نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت و گوی سیدعباس صالحی با روزنامه جام جم که امروز در این روزنامه منتشر شد، به شرح زیر است:

صالحی سوالات را جواب نمی‌دهد. این را خیلی از روزنامه‌نگاران می‌گویند و نگاهشان این است که سید‌عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اهل صریح حرف زدن و شفاف پاسخ دادن نیست، خودم هم نسبت به عملکرد رسانه‌ای وزارت ارشاد در چند سال گذشته حرف و نکته دارم و همه اینها آماده‌ام می‌کند که بخواهم به چالش با وزیر فرهنگ و ارشاد بروم، چالشی که البته بسیاری گفته‌اند بی‌نتیجه خواهد بود. مواجهه با صالحی اما متفاوت بود از حرف‌ها و تجربه‌هایی که گفته بودند و در این سطور نوشته‌ایم، او تمام تلاش خود را به کار گرفت تا سوالات را شفاف پاسخ دهد و ابهامی باقی نگذارد. هر چند باید اعتراف کنم به‌عنوان یک روزنامه‌نگار حین انجام مصاحبه من هم می‌توانستم این ذهنیت را داشته باشم که اگر نخواهد جواب دهد، به سادگی و بی هیچ دشواری ای از کنار سوالات می‌گذرد... با این حال می‌توانم بگویم نگذشت و پاسخ داد. با همه حرف‌ها و سوالات صریحی که انتقاداتی را نسبت به دولت و دوران وزارت او مطرح کردم با سعه صدر برخورد کرده و تلاش کرد در برابر آنها پاسخگو باشد.

 شما وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دوازدهم هستید، دولتی که در امر فرهنگ و هنر، پویایی لازم را نداشته است. تا حدی که هنرمندان بسیاری می‌گویند  مقوله فرهنگ و هنر اولویت دولت نیست و نسبت به آن بی‌توجه است. نظرتان را درباره این موضوع بفرمایید. شما تا چه حد این دیدگاه‌ها را می‌پذیرید؟

در مورد ارزیابی هر دوره‌ای باید با زبان آمار و شاخص‌ها صحبت و نتیجه‌گیری کنیم، در گذر از این مسیر است که می‌توان دید راهی که طی این چند سال طی شده رو به جلو بوده، توقف محسوب می‌شود یا حتی عقبگرد. اگر بخواهیم به آمار نگاهی بیندازیم شرایط آن‌طور که شما می‌گویید یا برخی القا می‌کنند نیست، بلکه برعکس در همه بخش‌های حوزه فرهنگ و هنر مسیری را طی کرده‌ایم که شتاب نسبی هم داشته و دارد.  

آمارها چه می‌گویند؟

در حوزه کتاب از هشت سال گذشته تا امروز رشد بسیار خوبی داشته‌ایم. در دوره اول دولت آقای روحانی این بخش شتاب خوبی گرفته بود و در دوره دوم بیشتر هم شد. در آغاز دوره اول در سال حدود 60 هزار کتاب منتشر می‌شد که امروز به بیش از صد هزار عنوان کتاب چاپ اول و چاپ مجدد رسیده است. در حوزه سینما هم مسیر خوبی را طی کرده‌ایم. یکی از شاخص‌های اقتصادی این هنر-صنعت تعداد سالن‌های سینماست. ما در دهه هشتاد شاهد بودیم که سالن‌های سینمایی جدید احداث نمی‌شدند و سالن‌های موجود هم رو به تعطیلی بودند. اما از سال 92 به بعد پیوسته و به‌طور مداوم شاهد رشد سالن‌های سینما هستیم و تعداد سالن‌های سینما به‌طور سالانه افزوده می‌شوند. در دو سال اخیر هر سال به‌طور متوسط بین 80 تا 100 سالن به سینماهای کشور اضافه شده است. این مسلما یک شاخص زیرساختی مهم است. تعداد تماشاگران سینما هم پیشرفت خوبی داشته و در هفت سال گذشته از آمار سالانه 7 میلیون به بیش از 28 میلیون نفر رسیده است، یعنی حدودا 4 برابر در طی هفت سال. در فضای اقتصاد اکران سال 92 کل فروش سالانه سینما زیر 30 میلیارد تومان بوده و در سال 98 که یک ماهش را هم به خاطر کرونا از دست دادیم به 300میلیارد تومان رسید.

در حوزه هنرهای نمایشی هم همین مسیر را داریم. اجراهای گسترده‌ای در حوزه تئاتر در کل کشور داشتیم، مثلا چند سال گذشته در تهران گاهی در یک شب 100 نمایش روی صحنه رفته است. این هم نشان‌دهنده یک مسیر قابل توجه در حوزه توسعه هنرهای نمایشی محسوب می‌شود. از نظر تعداد تماشاگر هم رشد بسیار مطلوبی داشته‌ایم و از 2 میلیون نفر در سال 92 به 8میلیون و 200هزار نفر در سال 97 رسیده‌ایم.

در حوزه موسیقی هم رشد قابل ملاحظه‌ای را شاهد هستیم. در سال 92 تنها 519 اجرای صحنه‌ای را داشتیم اما در سال 98، 3767 اجرای صحنه‌ای موسیقی در کشور را مشاهده می‌کنیم که رشد 8 برابر را دارد.

شاخص‌های یاد شده نشان می‌دهد این دو دوره کاملا مسیر رشد را داشته است. البته این حرف‌ها به این معنی نیست که از شرایط موجود رضایتمندی کامل وجود دارد، در برخی حوزه‌ها با استانداردهای جهانی و منطقه‌ای فاصله‌های زیادی داریم، اما باید ببینیم کجا بوده‌ایم و به کجا رسیده‌ایم. از این زاویه‌هاست که می‌گویم عملکرد حوزه فرهنگ و هنر در هفت سال گذشته قابل دفاع است.

رشدهای آماری که از آنها حرف زدید در موارد زیادی برمی‌گردد به حضور بخش خصوصی در عرصه هنر و فرهنگ، حضوری که هر چند توانسته با ورود سرمایه به اتفاقات این حوزه جان بیشتری بدهد، اما آسیب‌هایش هم کم نبوده است.

ورود پول‌های کثیف به سینما و شبکه نمایش خانگی، برهم خوردن موازنه سینما با دستمزدهای نجومی برای برخی چهره‌ها، پا گرفتن کنسرت‌های پاپ که درآمدزا هستند، تئاترهای لاکچری و .... همگی اتفاقات نامطلوبی را هم ایجاد کرده‌اند که برخی شان اثرات منفی طولانی مدت هم خواهند داشت. شما بخش مثبت ماجرا را گفتید، حالا برویم سراغ منفی‌هایش تا ببینیم چه کنترل و نظارتی بر این موضوع داشته‌اید.

البته رویکردهای دولت درست بوده که این بسترها و فرصت‌ها را میسر کرده است، همان‌گونه که در رونق اقتصادی هم لازم نیست (و حتی غلط است) که خود دولت تصدی‌گری کند بلکه باید بسترها و زمینه‌ها را فراهم کند. اما در مورد بخش اخیر سوال‌تان همان‌طور که گفتید تلاش بر این است که بخش خصوصی  در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت جدی‌تر داشته باشد، چرا که این اتفاق، منافع قابل توجهی برای جامعه دارد. نگاهی به اصل 44 و سیاست‌های حاکم بر نظام و نقطه نظرات مقام معظم رهبری هم که داشته باشیم، می‌بینیم همگی بر این تاکید دارند که حضور بخش خصوصی مختص اقتصاد نیست و باید سرمایه‌گذاری‌ها در حوزه فرهنگ بیشتر شود. بنابراین این حضور، رویکردی قابل دفاع دارد اما مثل هر پدیده دیگری باید از آن مراقبت و صیانت کرد. وقتی هر کاری شروع می‌شود و کم‌کم شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد، به مرور آسیب‌هایش هم بیشتر خود را نشان می‌دهد، در این میان باید در صدد اصلاح بود نه حذف. مثلا در حوزه سینما اکنون مسوولان سازمان سینمایی به این سمت حرکت می‌کنند که تهیه‌کنندگان پروانه مالکیت پیدا کنند و در کنارش منابع مالی‌شان هم مشخص باشد. طبیعتا با چنین تمهیداتی می‌توان کم‌کم شرایط را اصلاح کرده و کنترل بیشتری را هم بر آن اعمال کرد.

به خاطر داشته باشیم دهه‌های 60 تا 80 را که بخش خصوصی برای ورود در بخش فرهنگ و هنر هیچگونه رغبتی نداشت. در کنار این بی رغبتی، دولت هم امکانات محدودتری داشت و گرفتار شرایط به مراتب سخت بودیم اما امروزه با ورود بخش خصوصی، سرمایه‌گذاری به آرامش بیشتری رسیده است. بنابراین ما باید از ورود بخش خصوصی حمایت کنیم، اما به همان میزان هم مراقب باشیم پول سالم وارد چرخه اقتصاد فرهنگ و هنر شود تا بتوان از آنچه پیش می‌آید حمایت کرد و شرایط بهتری را برای امروز و آینده این حوزه رقم زد.

 پس شما قبول دارید پول‌های کثیف وارد سینما شده‌اند.

طبیعتا در هر حوزه‌ای می‌تواند وارد شود. در این مساله شکی نیست اما گاهی تصور می‌کنیم در حوزه سینما پول خیلی زیادی در حال جابه‌جایی است.

 فکر می‌کنید کل اقتصاد سینما چقدر است؟

در خوشبینانه‌ترین حالت به اندازه چند آپارتمان در خیابان فرشته تهران. اما مساله این است که گردش مالی سینما نسبت به سایر حوزه‌های فرهنگی و هنری بیشتر است و همین موجب می‌شود نگاه‌ها به سمتش جلب شود.

کل اقتصاد سینمای ما با بخش خانگی‌اش 500 میلیارد تومان است و 300 میلیارد آن متعلق به فضای سینمای اکران است. حالا شما این مبلغ را به دلار حساب کنید، ببینید چقدر می‌شود! اصلا قابل مقایسه نیست با ارقامی که در حوزه‌های دیگر اقتصادی جابه‌جا می‌شود. حالا این پولشویی‌ها و ورود پول‌های کثیفی که از آن حرف زده می‌شود در حداکثر 5 تا 10 درصد آن 500 میلیارد رخ می‌دهد، نمی‌خواهم بگویم این اتفاق، درست و قابل دفاع است، یک ریال پول کثیف هم نباید در کار باشد اما در همه بخش‌ها چنین اتفاقاتی هست و نباید به شکلی به آنها پرداخت که سرمایه‌گذار بخش خصوصی از ورود به عرصه فرهنگ و هنر بترسد. این همه حرف و حدیث، اول از همه به ضرر خود فرهنگ و هنر تمام می‌شود و به افرادی که با نیت‌های خیر غیراقتصادی یا اقتصادی خوب و سالم فضایی کدر نشان می‌دهد که از آن بگریزند، آن وقت سرمایه‌گذار سالم می‌رود کنار و سرمایه‌گذار ناسالم می‌ماند وسط ماجرا.  

نمونه‌اش را در سریال آقازاده دیدیم، چنان ارقام بالایی از فسادهای عرصه تجسمی برای مردم مطرح کرد که اهل فن متحیر مانده بودند. اما موضوع اصلی این است که تصور می‌شود وزارت ارشاد هیچ نظارتی بر حواشی فیلم‌های سینمایی، حراج‌های هنری و ... ندارد. از نظر شخص شما آیا این نظارت به میزان کافی وجود دارد؟

نظارت که هست اما حتما کافی نیست، اگر بود این سوالاتی که شما و بخشی از جامعه مطرح می‌کنند وجود نداشت. اما مگر در در بقیه حوزه‌های اقتصادی ما نظارت کافی و صد در صدی وجود دارد؟ حوزه‌هایی که بعضا سابقه‌ای طولانی دارد و طی همه این سال‌ها هنوز نظارت به اندازه ای که باید نتوانسته از پس برخی فسادها برآید. ما در حال تجربه‌ایم، همین حالا هم با تجربه‌هایی که در گذشته پیدا کرده‌ایم در حال تلاشیم تا تخلفات را به حداقل برسانیم.  

به عنوان یک روزنامه‌نگار می‌گویم بخشی از مشکل برمی‌گردد به شفاف نبودن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. در دولت قبل که اتفاقا روزنامه‌نگاران زیادی هم با آن همسو نبودند میزان پاسخگویی به مراتب بیشتر بود. نشست‌های خبری برگزار می‌شدند و روابط ارشاد با رسانه‌ها خیلی جدی‌تر بود.

البته این که در دولت قبل میزان پاسخگویی بیشتر بود، صرفا ادعایی است که شما می‌کنید اما در مجموع، ضعف ارتباط نقص است و باید برطرفش کنیم.

راستش من این موضوع را بیشتر از این‌که نقص ببینم یک سیاست بسته می‌بینم، گویی ارشاد تمایل ندارد ارتباطش با رسانه‌ها را آن‌طور که باید برقرار کند.

نه این‌طور نیست، قصد توجیه ندارم اما تمام سعی خود را کردیم با رسانه‌ها تعامل خلاق داشته باشیم و از نگاه رایج که پنهان کاری از سوی نهادها و مچ‌گیری از سوی رسانه‌هاست، برسیم به این‌که به هم نزدیک شویم و میدان‌های پاسخگویی وسیع‌تر شود. من به تنهایی نمی‌توانم مسوولیتی را که برای توسعه اجتماعی کشور دارم انجام دهم و حتما باید از رسانه‌ها کمک بگیرم، رسانه‌ای که هم نقدهای جامعه را به من منتقل کند و هم حرف‌های من را به جامعه تا فرهنگسازی و توسعه به درستی پیش ببرد، هم من به مسیر درست هدایت شوم و هم افکار عمومی. بنابراین مسلما سیاست این نبوده و نیست، هر نکته‌ای که رسانه‌ها در این زمینه و سایر زمینه‌ها دارند منتقل کنند تا بتوانیم آن را تصحیح کنیم.

مثلا نمونه این اتفاق پس از سهمیه‌بندی کاغذ برای مطبوعات و نشر رخ داد. افرادی که هیچ رسانه کاغذی روی کیوسک نداشتند اما کاغذ سهمیه‌ای می‌گرفتند، وقتی رسانه‌ها و برخی روزنامه‌نگاران موضوع را مطرح کردند، ارشاد خیلی دیر واکنش نشان داد.

سهمیه‌بندی‌ها در شرایط خاص قبل از دهه 70 و 80 وجود داشتند اما پس از آن قطع یارانه کاغذ در نیمه دهه 80 را داشتیم و کاغذ سهمیه به مطبوعات داده نمی‌شد و تا نیمه‌های سال 97 کاغذ بازار آزاد داشت تا این‌که وارد شرایط خاصی شدیم و دوباره کار به سهمیه‌بندی رسید. اول سال 97 تصور می‌شد با همان ارز 4200 تومانی می‌شود کاغذ را تامین کرد. کاغذ هم بدون دخالت وزارت ارشاد به مجموعه‌هایی که درخواست می‌کردند داده می‌شد. به همین علت هم بلبشویی پدید آمده بود و عده‌ای با کارت‌های بازرگانی کاغذ درخواست کرده و ارز گرفته بودند. برخی وارد کرده بودند و برخی هم نه. همین مشکلات موجب شد عملا از نیمه دوم سال 97 کارگروه کاغذ تشکیل دادیم و حدود دو سال از فعالیتش می‌گذرد. در نیمه دوم سال 97 کاملا درگیر نظم و نسق دادن به این حوزه شدیم تا ببینیم کاغذها کجا رفتند و کاغذهای موجود، نظم و نسق در توزیع پیدا کنند. در آغاز سال 98 به خاطر همان اتفاقاتی که برای کاغذ پدید آمده بود و نیز کمبود منابع ارزی، کاغذ از فضای سهمیه ارزی  کالای اساسی خارج شد  تا این‌که حضور مقام معظم رهبری در نمایشگاه کتاب و بحث‌هایی که در باب مشکلات نشر و مطبوعات پدید آمد دوباره توجه‌ها را به موضوع کاغذ معطوف کرد. پس از برگزاری جلسات متعدد، کاغذ نشر و مطبوعات، جزو کالاهای اساسی قرار گرفت که باید برای تامین آنها برنامه‌ریزی شود. در حال حاضر هم با شفافیت کامل در این عرصه مشغول کاریم و می‌توانم بگویم  اکنون کاغذ در کتاب و روزنامه مسیر روشن خودش را دارد و با نظارت کامل بر کار ناشران و مطبوعات توزیع می‌شود. آنچه در ابتدا پیش آمد ناشی از این بود که ارشاد از ابتدای کار ورود جامع و کاملی نداشت و در نظم و نسق دادن به امور هم حتما مشکلاتی پیش آمده است.

اسم‌های منتشر شده در گزارش‌های رسانه‌ای را احضار کردید و پرسیدید چرا کاغذ سهمیه‌ای گرفته‌اند برای نشریه‌های نداشته‌شان؟!

بله. البته همه گزارش‌های منتشر شده در سال 97 درست نبود اما پیگیری کردیم و آنچه درست بود را هم به مراجع قضایی معرفی کردیم.

برویم سراغ موضوع کرونا و دردسرهای بی‌پایانش؛ ویروسی که شاید قبل از هر چیز در جهان فعالیت‌های فرهنگی و هنری را نشانه گرفت.  کشور ما را هم با وضعیت اقتصادی مان در فرهنگ و هنر حسابی درگیر کرد و روزهای سختی را برای اغلب هنرمندان پیش آورد. وزارت ارشاد تا‌کنون در برابر این آسیب‌ها چه کرده است؟

همان‌طور که گفتید تبعات اقتصادی کرونا بسیار گسترده است، نه فقط در ایران بلکه در سطح جهان. بین 7 تا 52درصد بسیاری از اقتصادهای بزرگ جهان را هم کوچک کرده است، حالا اقتصاد تحریمی ایران آن هم در حوزه فرهنگ و هنر که جای خود دارد. در برخی کشورها که منابع مالی خوبی دارند به هنرمندان و اقشار آسیب دیده کمک‌های بلاعوض شده است، ما طبیعتا امکان چنین کاری را هم خیلی کم داریم، حتی قرار شد رقمی از صندوق ذخیره ارزی به حوزه بهداشت و درمان اختصاص پیدا کند که هنوز امکانش فراهم نشده است. بنابراین نتوانستیم به منبعی برای کمک‌های ویژه بلاعوض دست پیدا کنیم و تعطیلی رویدادهای فرهنگی و هنری به دلیل جمعی بودنشان میزان آسیب‌های وارده را بیشتر کردند. سال گذشته در شش ماه اول 180/9 میلیارد تومان و امسال تقریبا 5/1  میلیارد در سینما فروش داشتیم، وقتی سینما که فعال‌ترین بخش فرهنگی و هنری از نظر اقتصادی بوده چنین شرایطی را پشت سر گذاشته تکلیف بقیه حوزه‌ها مشخص است. اما تلاش کردیم لااقل بتوانیم شرایط بهتری را ایجاد کنیم. 35میلیارد تومان با مساعدت سازمان برنامه و بودجه یعنی آقای نوبخت و دستور آقای جهانگیری  توانستیم حمایتی 35میلیارد تومانی جهت تامین حق بیمه هنرمندان برای سه ماه اول سال 99 فراهم کنیم، همچنین اصحاب فرهنگ و هنر قرار شد در سامانه کارا ثبت‌نام و وام دریافت کنند. تا 20 مهرماه 308 میلیارد تومان تسهیلات دریافت کردند. در این مدت هم با پیگیری‌های جدی رقم پرداخت‌ها را که اول شهریور 141 میلیارد تومان بود، در یک ماه و نیم بیش از 150 میلیارد تومان افزایش داده‌اند.

بخش دیگری که بحمدا... با آن موافقت شده پرداخت وام با سود 4 درصد است، این تسهیلات هم به زودی پرداخت خواهد شد و فکر کنم با استقبال خوبی روبه‌رو شود، چون سامانه کارا با سود 13 درصدی هم توانست مورد اقبال قرار بگیرد.
علاوه بر اینها در هر حوزه‌ای کارهایی صورت گرفته که رویکردی حمایتی برای این دوره داشته‌اند، در حوزه نشر بهارانه و تابستانه کتاب برگزار شد و شاید به زودی پاییزانه  هم برگزار شود تا به جریان نشر کشور کمک کند. فروش 30 میلیاردی تومان بهارانه و تابستانه کتاب اتفاق خوبی برای ناشران و کتابفروشان بود و ما هم پرداخت‌ها را سریع انجام دادیم. در بخش سینما هم با توجه به ضعفی که در اکران وجود دارد، پرداخت رقمی را  که سینماداران باید به‌عنوان فروش به تهیه‌کننده بدهند بر عهده گرفتیم، بدهی سال‌های گذشته‌شان را پرداخته و یا تسهیلات ارزان‌قیمت در اختیارشان قرار دادیم. همچنین به سالن‌های نمایشی تهران کمک شد و 50 درصد از مبلغی که قرار بود به گروه‌های تئاتری پرداخت شود تا با حمایت وزارت ارشاد به اجرا بپردازند پرداخت گردید. باز هم در تلاشیم در این شرایط تسهیلات بیشتری برای این افراد فراهم کنیم.

دیگر همه‌مان می‌دانیم کرونا رفتنی نیست و تا مدتی طولانی درگیر این مشکلات خواهیم بود. چشم‌اندازی برای آینده فرهنگ و هنر با وجود کرونا دارید؟

همه دستگاه‌ها در حال تنظیم فعالیت خود با شرایط کرونایی هستند، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم ما در ستاد کرونا مشغول فعالیت هستیم تا بتوانیم خسارت‌ها و حمایت‌ها را پیگیری کنیم و پیش ببریم و همچنین بتوانیم شرایطی را تعریف و ایجاد کنیم که فعالیت‌های هنری تعطیل نباشند و رویدادها متناسب با فضای موجود پیش بروند. در سینما جشنواره‌های فیلم کوتاه، حقیقت و کودک اصفهان که زمان نزدیک‌تری دارند و قرار است در پاییز برگزار شوند، برنامه‌هایشان تنظیم می‌شود.  معاونت فرهنگی نمایشگاه کتاب مجازی را به شکل جدی دارد دنبال می‌کند و امیدواریم خسارت‌های فراوان کرونا، فرصت‌هایی را هم بیافریند و ما را با حوزه‌هایی روبه‌رو کند که شاید از آنها غافل بودیم و جدی‌شان نمی‌گرفتیم. ارتباطات مجازی، برگزاری رویدادها در فضاهای کوچک‌تر، برگزاری رویدادهای نمایشی در فضاهای باز و ... می‌توانند ده‌ها فرصت تازه پیش روی ما بگذارند، فرصت‌هایی که قبل‌تر جدی‌شان نمی‌گرفتیم.

تمامی جشنواره‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا پایان سال برگزار خواهند شد. اما شکل اجرای آن به گونه‌ای دیده شده است که اگر محدودیت‌های دوران کرونا همچنان باقی باشد، از طریق فضای مجازی زمینه‌های برگزاری فراهم می‌شود، به طور مثال در جشنواره‌های تجسمی همچون جشنواره جوانان، دوسالانه سرامیک، دوسالانه مجسمه‌سازی، سالانه هنر معاصر پرسبوک و جایزه تصویرسازی سهراب سپهری در کاشان و بالاخره جشنواره‌های تجسمی فجر که در 6ماهه دوم سال برگزار می‌شود تمامی تدارک‌ها برای برگزاری حضوری با پروتکل‌های بهداشتی دیده شده است اما در صورتی که شرایط برای بازدید عمومی مناسب نباشد، بازدید به صورت مجازی انجام خواهد شد. در دیگر رویدادهای 6ماهه دوم سال 99 همین‌گونه تدارک دیده شده است.

به فضای مجازی به عنوان یک فرصت اشاره کردید، فرصتی که تا قبل از شیوع کرونا برای فعالیت‌های هنری چندان استفاده‌ای از آن نمی‌کردیم.  با توجه به این نیازهای تازه و اهمیت آنها  در این باره توضیح دهید که وزارت ارشاد در حکمرانی فضای مجازی چقدر نقش دارد؟

فضای مجازی چند بخش مختلف دارد، یکی حوزه سیاستگذاری است که ما در آن مسوولیت مستقیم نداریم، هرچند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یکی از اعضای شورای عالی فضای مجازی است. دیگری حوزه تنظیم مقررات است که در این بخش وظایفی بر عهده داریم که ارجاع می‌شود و پیگیری می‌گردد.  حوزه سوم پایش و نظارت است که در برخی از قسمت‌های این بخش مسوولیت‌هایی داریم و بخش چهارم اقداماتی است که به تناسب حوزه فرهنگ و هنر در آن ورود می‌کنیم و در شرایط کرونایی امروز هم پیگیر آن هستیم.

بحث دیگری هم که بر عهده ماست، دولت الکترونیک است که تقریبا تا پایان آذر سامانه جامع خدمات الکترونیک فعالیت خود را آغاز خواهد کرد. بحث‌های صیانت از مالکیت معنوی در فضای مجازی، تقویت کسب و کارهای فرهنگی در فضای مجازی و ... را در این مسیر پیگیر خواهیم بود. اگر بخواهیم این حوزه را جدی بگیریم حتما نیازمند فعالیت‌های بیشتری هستیم و باید این را لحاظ کنیم که تقویت محتوای سالم و مفید در فضای مجازی و فرصت سازی برای حکمرانی فرهنگی در فضای مجازی را موضوعات مهمی بدانیم و بپذیریم با شیوه‌های کلاسیک نمی‌توان وظایف حکمرانی را انجام داد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در هریک از حوزه‌هایی که صحبت داشتم، نقش موثرتر و فعال‌تری را برعهده گرفته است. به عنوان مثال در ارتباط با اسناد، مسوولیت‌هایی که از سوی دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی آماده‌سازی می‌شود و به جلسه شورا می‌آید، مشارکت فعال‌تری را در سال‌های اخیر داشته‌ایم که برخی از آنها به جلسه ارائه شده و برخی دیگر در مسیر طرح در جلسه شوراست. همچنین در حوزه مقررات‌گذاری، دستورالعمل‌های متعددی تدوین و آماده اجراست. از قبیل دستورالعمل تبلیغات  در فضای مجازی.

در مورد پایش‌ها و نظارت‌ها هم کارهای متعددی در حال انجام است که یکی از مهم‌ترین آنها مقوله‌ احراز هویت در فضای مجازی است. این‌که افراد با شناسنامه روشن (که مسوولیت‌پذیری را ارائه شود) در این فضا حضور داشته باشند که برنامه آن در دست اقدام است.

در مورد دولت الکترونیک فرهنگ در فضای مجازی، دو محور اساسی تعقیب می‌شود، نخست این‌که تمامی خدمات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به متقاضیان به صورت غیرحضوری انجام پذیرد که این موضوع همانگونه که گفتم در دو الی سه ماهه آینده به پایان می‌رسد و دوم این‌که تولید محتوای فرهنگی هنری و کسب و کارهای این حوزه، در فضای مجازی رونق و گسترش یابند که در این مورد هم برنامه‌های متعددی انجام گرفته و در حال اتفاق است.

بخش پایانی بحثمان را اختصاص دهیم به موضوع مهندسی فرهنگی که بسیار مورد تاکید و توجه رهبر معظم انقلاب است. وزارت ارشاد در مواجهه با موضوع مهندسی فرهنگی چه کرده است؟‌

سال 93 سند مهندسی فرهنگی ابلاغ شد. در مهندسی فرهنگی مهم این است که بر اساس راهبردهای کلان دستگاه‌های مربوط به هم وصل شوند و در واقع نکته مهم همین ارتباط یافتن و وصل شدن دستگاه‌ها به یکدیگر است. در غیر این‌صورت که هر بخشی در حال انجام کارهای خودش است و اشکال این است که نقطه‌های اتصال ضعیف است. ویژگی مهندسی این است که صرفا قطعه نمی‌سازید، بلکه قطعات را به هم وصل می‌کنید  تا بتواند کاربرد لازم را برای آن محصول داشته باشد. واژه مهندسی هم با همین نگاه انتخاب شده تا بتوانیم این قطعات را به هم وصل کنیم.
ستاد راهبری سند مهندسی فرهنگی به علل مختلف شکل نگرفته بود و از اواخر تیر سال گذشته با مسوولیت آقای جهانگیری کار خود را آغاز کرد و در این یک سال گذشته 5 تا 6 جلسه هم تشکیل داد. در چندماه گذشته به ما چهار سند‌ موسیقی، هنرهای تجسمی، مد و لباس و وقف و امور خیریه ارجاع شده که این چهار سند هم خود نیاز دارند تا نقطه‌های اتصالشان را با رویکردهای مناسب پیدا کنیم و میان آنها و اجزای مختلف فرهنگ و هنر اتصال ایجاد کنیم و دوستان ما هم با جدیت مشغول هستند که این اسناد را نهایی کنند.

علاوه بر این موارد، در مصوبات جلسات مهندسی فرهنگی بود که کمیته تلفیق برنامه و بودجه فرهنگ با مسوولیت دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضویت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان برنامه و بودجه، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی شکل بگیرد که در این کمیته هم جلساتی داشته‌ایم که ان‌شاءا... بتواند در برنامه هفتم و موضوعات دیگر تاثیرگذار باشد

 

مرتبط ها