کد خبر: 46897

استاد زبان و ادبیات فارسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

دفاع پایان‌نامه‌ها منجر به شکل‌گیری انحصارگرایی در مجلات علمی شده است

دفاع از پایان‌نامه در سال‌های اخیر منجر به شکل‌گیری پدیده زشت و غیراخلاقی به‌نام تبانی و انحصارگرایی در مجلات علمی و پژوهشی شده است. به این معنا که بیشتر مجلات علمی و پژوهشی را تنها چند تن معدود و تکراری اداره می‌کنند.

به گزارش «فرهیختگان»، در شرایطی که زبان و ادبیات فارسی در بسیاری از دانشگاه‌های معتبر سراسر جهان تدریس و روزبه‌روز بر مشتاقان آموختن این زبان افزوده می‌شود، خورشید پرفروغ زبان و ادبیات فارسی در ایران که سرزمین مادری این زبان است، رفته‌رفته رو به افول می‌رود و کلمات و واژگان وارداتی و غیرفارسی جای خود را در زبان جامعه باز می‌کند. در بیان غنا و جایگاه زبان و ادبیات فارسی، متون فراوانی نوشته شده و بزرگان این عرصه از گذشته تا به امروز همواره کوشیده‌اند تا در بطن نگاشته‌های خود، از زبان و ادبیات این مرز و بوم حفاظت و صیانت کنند؛ اما بی‌شک این مهم درصورتی محقق می‌شود که نسل جوان و دانشگاهی کشور که اکنون وظیفه پاسداری از زبان و ادبیات فارسی را دارند نیز همانند گذشتگان، در پاسداشت این زبان بکوشند. این درحالی است که آمارها نشان می‌دهد طی سال‌های اخیر، اقبال عمومی نسبت به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی کمتر شده و حتی آن دست از علاقه‌مندانی که در این رشته تحصیل می‌کنند نیز پژوهش‌های عمیقی در این حوزه ارائه نداده‌اند. جالب است که پایگاه بین‌المللی اسکوپوس در آمار خود درمورد وضعیت زبان فارسی از سال 1997 تا انتهای سال 2017 به این نکته اشاره می‌کند که انتشار مدارک علمی به زبان فارسی در دو دهه گذشته بیش از 40 برابر و رتبه جهانی زبان فارسی نیز با 15 پله ارتقا، از رتبه سی‌ام به پانزدهم رسیده است. همچنین اعلام شده است که زبان فارسی در ٢٩ کشور جهان صحبت می‌شود و این زبان در ردیف ششم بعد از زبان اسپانیایی و قبل از زبان آلمانی (از نظر تعداد کشورهایی که در آنها فارسی صحبت می‌کنند) رده‌بندی شده است. زبان فارسی دومین زبان کلاسیک جهان بعد از زبان یونانی شناخته شده و همه ویژگی‌های یک زبان کلاسیک را دارد. زبان‌های لاتین و سانسکریت در ردیف‌های سوم و چهارم قرار دارند. به‌علاوه زبان فارسی از نظر تنوع مَتَل (ضرب‌المثل) در میان ۳ کشور اول دنیا قرار دارد. زبان فارسی از نظر دامنه و تنوع واژه‌ها یکی از پرمایه‌ترین و بزرگ‌ترین زبان‌های دنیاست و در کمتر زبانی فرهنگ‌لغاتی مثل لغت‌نامه‌ ١٨ جلدی دهخدا یا فرهنگ معین در ۶ جلد دیده می‌شود. زبان فارسی توانایی ساختن ۲۲۵ میلیون واژه را دارد که در میان زبان‌های جهان بی‌همتاست و جالب است این زبان سیزدهمین زبان پرکاربرد در محتوای وب و اینترنت است. زبان فارسی یک سده پیش از لاتین و ۱۲ سده قبل از انگلیسی وجود داشته است. از ۱۰ شاعر برتر جهان ۵ نفر از آنها فارسی‌زبان‌ هستند.

حال و با توجه به جایگاه ویژه زبان و ادبیات فارسی در جهان، این سوال مطرح است که چه اقداماتی در حوزه پژوهش‌های دانشگاهی در ایران طی سال‌های اخیر انجام شده و دلایل بی‌میلی و بی‌توجهی جوانان به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی چیست؟ در این راستا با حجت‌الله بهمنی‌مطلق، استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد واحد تهران شرق گفت‌‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

درحال حاضر وضعیت پژوهش‌های دانشگاهی در حوزه ادبیات فارسی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به‌طور کلی، اکنون غالب پژوهش‌های دانشگاهی در حوزه زبان و ادبیات فارسی در قالب کتاب، مقاله و پایان‌نامه ارائه می‌شود و عموما کتاب‌ها و مقالاتی که از سوی استادان نخبه تهیه و تولید شده، از ارزش علمی قابل قبول و مناسب برخوردار است. اما نکته مهم در این عرصه کمبود پژوهش‌‌هاست. به این معنا که تعداد پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام می‌شود بسیار کم است و البته بخش عمد‌ه‌ای از این پژوهش‌ها نیز در بخش‌های غیردولتی انجام می‌شود. صرف‌نظر از این موارد معدود باید گفت که عمده کتاب‌ها و مقالاتی که به‌عنوان پژوهش چاپ و منتشر می‌شود، تکراری و فاقد ارزش و اعتبار علمی و پژوهشی است و صراحتا باید گفت که هیچ کمکی به پیشرفت علم نمی‌کند. از سوی دیگر پایان‌نامه‌های دانشجویی نیز عموما با هدف گرفتن نمره و مدرک تنظیم و تهیه می‌شود و نه تحقیق و پژوهش. درواقع هدف اصلی دانشجویان پاس‌کردن دروس، گرفتن نمره و رفتن به مرحله بعد است. لذا با چنین هدفی، وقت و زمانی نیز برای انجام پژوهش اختصاص داده نمی‌شود. از سوی دیگر متاسفانه دانشجویان در هیچ‌کدام از مراحل تنظیم پایان‌نامه دقت کافی اعمال نمی‌کنند و عموما  به‌جای طرح یک مساله، موضوع تعیین و تشریح می‌شود. به بیان ساده‌تر، درحال حاضر هیچ‌گونه تحقیق روشمند در دانشگاه‌ها انجام نمی‌شود چراکه از یک سو دانشجو به‌دلایل متعدد، نه انگیزه کافی برای انجام یک تحقیق درست دارد و نه روش تحقیق بلد است. در این زنجیره، بخشی از اساتید نیز فرصت و تخصص کافی ندارند و برای مثال گاهی برخی اساتید راهنما در طول یک سال تحصیلی مسئولیت راهنمایی چندین و چند پایان‌نامه را به‌عهده می‌گیرند درحالی که حتی فرصت مطالعه دقیق و درست این پایان‌نامه‌ها را هم ندارند.

بنابراین می‌توان گفت که علاوه‌بر کاهش تعداد پژوهش‌های دانشگاهی در حوزه زبان و ادبیات فارسی، کیفیت این پژوهش‌ها نیز افت پیدا کرده است؟

خیر، چراکه پژوهش‌های دانشگاه به‌لحاظ کیفی به‌شدت افت پیدا کرده اما در مواردی از نظر کمی افزایش داشته است. آسیب‌شناسی دقیق این موضوع نشان می‌دهد درحال حاضر متاسفانه فعالیت‌های تحقیقاتی و پژوهشی بیشتر جنبه تکلیفی پیدا کرده است و پژوهش، ابزار کسب امتیاز و ارتقای رتبه دانشگاهی شده است. دانشجویان تحقیق و پژوهش را به جهت رفع تکلیف انجام می‌‌دهند و همین امر سبب شده انبوهی از پژوهش‌های صوری و بی‌کیفیت تهیه و تنظیم شود. این درحالی است که پژوهش علمی درست و اصولی زمانی تهیه می‌شود که موضوع پژوهش دغدغه اصلی پژوهشگر باشد و پژوهشگر با علاقه و عاشقانه به‌ کار پژوهش بپردازد. از طرف دیگر لازمه پژوهش دقیق و اصولی، ‌ آسودگی و فراغ بال است. به این معنا که پژوهشگر نباید دغدغه فکری و مشغولیات ذهنی داشته باشد. موضوعی که مشکل اصلی دانش‌آموخته‌های زبان و ادبیات فارسی است. یکی از مشکلات بزرگ دانش‌آموخته‌های رشته زبان و ادبیات فارسی اشتغال و معیشت است چرا که یک تعریف درست  از بازار کار فارغ‌التحصیلان زبان و ادبیات فارسی وجود ندارد و از طرف دیگر، مشاغل عموما نیازی به یک فارغ‌التحصیل زبان و ادبیات فارسی ندارند.
یکی دیگر از مشکلات موجود متاسفانه کسب امتیاز از مقاله برای ارتقا و ترفیع رتبه است. در این میان موضوع دفاع از پایان‌نامه در سال‌های اخیر منجر به شکل‌گیری پدیده زشت و غیراخلاقی به‌نام تبانی و انحصارگرایی در مجلات علمی و پژوهشی شده است. به این معنا که بیشتر مجلات علمی و پژوهشی را تنها چند تن معدود و تکراری اداره می‌کنند و این افراد نیز معمولا مقالات شاگردان و دوستان خود را چاپ می‌کنند.

به‌نظر می‌رسد در سال‌های اخیر علاوه‌بر اینکه توجه دانشجویان و دانشگاهیان به ارزش و اهمیت حفظ زبان فارسی کمرنگ شده موضوعات فرهنگی همراستا با حوزه زبان و ادبیات فارسی نیز رنگ باخته است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

در یک نگاه کلی باید بگویم که نه‌تنها توجه به زبان و ادبیات فارسی کم شده بلکه دغدغه‌های فرهنگی نیز به‌شدت کم شده است. این اتفاق ماحصل گسترش نگاه و نگرش مادی است که عموما مسائل فرهنگی را کم‌ارزش می‌کند. به‌عبارت دیگر وقتی همه‌چیز با معیار پول و ارزش اقتصادی آن سنجیده می‌شود، معلوم است که زبان و ادبیات فارسی کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. البته این امر با تصویری که از دانش‌آموخته زبان و ادبیات فارسی در جامعه ارائه شده، تحقق می‌یابد. در جامعه ما تصور بر این است که دانش‌آموخته ادبیات فارسی فقط باید در مدرسه یا دانشگاه تدریس کند درصورتی‌که دانش‌آموخته ادبیات فارسی، وظیفه پاسداری از زبان فارسی و فرهنگ ملی را به‌عهده دارد. بنابراین اگر مساله درست تعریف شود، هیچ‌کدام از تحصیلکرده‌های رشته ادبیات بیکار نمی‌مانند.

برای حل این معضل چه باید کرد؟

ما امروز در گفتار و نوشتار بسیاری از کارکنان سازمان‌ها و ادارات شاهد گفتار و نوشتار نادرست هستیم. اینها را چه کسی باید اصلاح کند؟ آیا این وضعیت همچنان باید به‌حال خود رها شود؟ معتقدم در هر سازمان یا ارگانی با توجه به کوچکی و بزرگی آن، باید یک کارشناس یا یک تیم کارشناسی زبان و ادبیات فارسی حضور داشته باشند تا بر گفتار و نوشتار کارکنانش نظارت کنند و همه نوشته‌های آن سازمان به تایید این کارشناس یا کارشناسان برسد و پس از تایید منتشر شود. اگر این امر محقق شود خدمت بزرگی به زبان فارسی شده است، هم دانش‌آموختگان زبان و ادبیات فارسی مشغول به کار می‌شوند و هم از زبان فارسی پاسداری و صیانت می‌شود.

 * نویسنده: زهرا فریدزادگان، روزنامه‌نگار

مرتبط ها