به گزارش «فرهیختگان»، مجری، منتقد سینما، مستندساز، عکاس، استاد رنگ، نور و لابراتوار، کارشناس سینما، استاد دانشگاه تربیتمدرس، کارگردان، فارغالتحصیل رشته سینما از دانشکده هنرهای دراماتیک، دکترای سینما از انگلستان، نویسنده و مترجم، گوینده و عضو سابق فرهنگستان هنر و فرهنگستان زبان و ادب فارسی و... عناوینی است که پسوند نام «اکبر عالمی» قرار دارد.
عالمی در سال 1324 در اهواز به دنیا آمد اما اصالتی دامغانی داشت. گرچه پس از آنکه در دو سالگی به دامغان رفتند و دوران کودکی و نوجوانی را در آن شهر گذراند، به عشق سینما راهی تهران شد و ترجیح داد علیرغم برخی فعالیتها نظیر اجرای تلویزیونی و حتی بازیگری در سینما (که محدود به بازی در فیلم «بابا نان داد» شد)، سینما را از طریق تحصیل آکادمیک فرا بگیرد. در همین ارتباط توانست مدرک کارشناسی خود را در رشته سینما و تلویزیون و مدرک کارشناسیارشد و دکترای خود را اختصاصا در رشته سینما از انگلستان کسب کند.
اما اوج شهرت عالمی به دهه 70 بازمیگردد؛ جایی که تلویزیون تصمیم گرفت خلأ برنامههای کارشناسی سینمای خود را به عالمی که از هر نظر برای کار کارشناسی و اجرا، مسلط به نظر میرسید، بسپارد. واقعا هم کسی بهتر از او نمیتوانست برای این کرسی در نظر گرفته شود چون هم پیشتر کار اجرا انجام داده بود و هم دارای تحصیلات عالیه در حوزه سینما و تلویزیون بود، چند زبان میدانست و اشراف خوبی بر سینمای جهان داشت و در حضور اساتیدی چون هوشنگ کاووسی و خسرو سینایی، دانش تجربی فیلمسازی را فرا گرفته بود. «هنر هفتم» با رویکرد نقد و بررسی آثار مهم سینمای جهان، به شدت صدا کرد و مورد قبول اهالی سینما قرار گرفت. اجرای بیتکلف عالمی در کنار سیطره دانش او و رعایت اصول مباحثه، سبب شد تا برنامه در مدت زمان کوتاهی، مخاطبان بسیاری پیدا کند.
بعدها عالمی در مراسمی به چشمان دختر و پسر خود قسم خورد که گاهی برای اجرای هر قسمت از این برنامه، تا 17 کتاب را مطالعه میکرده است چون هم از اساتیدش میترسید که به دانش او خرده بگیرند و هم از دانشجویانش.
یکی از تکنیکهای اجرای او آن بود که اصلا وسط حرف میهمانش نمیپرید. خیلی روی این اصل اصرار داشت و عدمرعایت آن را در حکم پشتپا زدن به فردی که درحال دویدن است، عنوان میکرد. رعایت همین اصل سبب شد تا بحثها به خوبی مطرح شوند و به نتیجه برسند. این برنامه به دلیل مخاطبان بسیاری که داشت، نفوذ مستقیمی روی سلیقه سینمایی مخاطبان داشت و به همین دلیل اصلا اغراقآمیز نخواهد بود که اینجا نیز همان گزاره همیشگی در رابطه با عالمی را تکرار کنیم که وی بیواسطه و باواسطه، روی سلیقه سینمایی چندین نسل، تاثیری مستقیم گذاشته و پایههای نقد درست و چالش صحیح و اخلاقی را در برنامههای تلویزیونی باب کرد.
اگرچه وی طی سالهای بعدی، اجرا و کارشناسی برنامههای دیگری همچون سینما ماوراء، سینما پنج و سینما اقتباس را نیز بر عهده داشت و حضور او در هریک از این برنامهها، مهمترین اتفاقی بود که مخاطب را مجاب به دنبال کردن آن میکرد.
فارغ از این جریانسازی درست، وی طی چندین دهه تدریس، شاگردان بسیاری را تربیت کرد که بخشی از کارگردانان و اهالی امروز سینما، از شاگردان او محسوب میشوند.
ابراهیم حاتمیکیا که کمتر در این موارد اظهارنظر میکند، پس از درگذشت عالمی با عناوینی همچون «بزرگمرد»، «همیشه استاد» و «استاد سینما» یاد کرد و نوشت: «سال 59 جوانی بودم 19ساله، عاشق فیلمبرداری. برای اولینبار در کلاسهای فیلمسازی شرکت کردم و شدم شاگرد استاد اکبر عالمی. دلچسبترین کلاسهای فیلمسازی. او با کیف چرمی بزرگی وارد کلاس میشد و همچون شعبدهبازان، یکییکی از کیف اسلاید و کتاب و ابزاری بیرون میکشید و ساعتها به شیوه سمعی و بصری، شاگردان را سحر میکرد. استاد به من جسارت داد و من در زیرزمین خانه، فیلم سوپر 8 را که 15متر طول داشت ظاهر کردم. باوری که استاد به ما میداد از جنس سحر بود. او ایمانی میداد که فراتر از تکنیک بود. از سال 60 تا 67 که جنگ بود و ما همیشه دسترنج فیلمبرداریهایمان از جنگ را به دست ایشان ظاهر میکردیم. چه لذتی داشت در میان سروصدای دستگاههای لابراتوار صداوسیما، صدای فریاد استاد را میشنیدیم. آن صدا به من میگفت که وارد لابراتوار نشدیم، وارد کلاس درس شدیم و باید آداب شاگردی را بهجا آوریم. چقدر دلم برای آن صدا در لابراتوار تنگ میشد. سال 67 با اتمام جنگ وارد دانشگاه شدم. گرفتار فیلم ساختن بودم. فضای دانشگاه برایم سخت شد و تصمیم به ترک تحصیل گرفتم. کسی خم به ابرو نیاورد جز استاد عالمی که به من نهیب زد که باید برگردم و قوانین خشک آموزشی را به همت خودش کنار زد و چه لذتی داشت دوباره در کلاس استاد عالمی نشستن.»
عالمی بیش از نیمی از دهه 80 را صرف مستندسازی راجع به نواحی مختلف خلیجفارس کرد و آثار بکر و برجستهای در این زمینه تولید کرد. ضمن اینکه بیش از 30 مستند به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسپانیولی، عربی و ایتالیایی با محوریت نساجی، پتروشیمی و صنایع داروسازی ایران ساخت و صنایع ایرانی را از دریچه مستند به جهانیان شناساند.
عالمی همچنین کتابهایی در حوزه جلوههای ویژه سینما و تعابیر و اصطلاحات علمی انیمیشن به چاپ رساند. از او همچنین فرهنگنامهای به زبان انگلیسی با محوریت انواع واژگان تخصصی هنرهای مختلف اعم از سینما، تجسمی، عکاسی، تلویزیون و تئاتر به چاپ رسیده است.
این سینماگر دوستداشتنی که زندگی خود را وقف سینما کرده بود، دهم مهر امسال برای ضبط مستندی به یکی از بیمارستانهای تهران مراجعه میکند اما با وجود رعایت پروتکلهای بهداشتی، هم خود و هم سه همراهش، به کرونا مبتلا میشوند. خبر بستری شدن او، موجی از نگرانیها را میان سینمادوستان و اهالی فرهنگ به وجود آورد اما خبرها حاکی از بهبود شرایط عمومی او بود تا جایی که خود وی در گفتوگویی عنوان کرده بود که وضع عمومیاش بهتر از روزهای قبل است. حتی اردشیر؛ فرزندش نیز به بهبود وضعیت پدر اذعان داشت اما خبر بامداد سهشنبه، آب سردی بود بر پیکر سینمایی که حالا یکیدیگر از فرزندان خلف خود را ازدسترفته، میدید.
اکبر عالمی در تمام پنج دهه فعالیت آکادمیک و تجربی خود در حوزه سینما، هیچگاه فخر نفروخت و همواره در حال یاد گرفتن بود. ادب و فروتنی ازجمله مشخصات فردی این نجیبزاده واقعی بود که تا همیشه از او به یادگار خواهیم داشت. «سینما» همچنان که وی را از عالم کودکی هدایت کرد، حالا هم زندگی او را گرفت تا زندگی عالمی به این شکل مدون شود که با سینما بزرگ شد، با سینما زندگی کرد و با سینما درگذشت.«فرهیختگان» درگذشت این چهره تاثیرگذار را به جامعه سینمایی و فرهنگی کشور تسلیت میگوید.
* نویسنده: مجتبی اردشیری، روزنامهنگار