کد خبر: 46785

پس از گذشت 2 هفته از درگیری‌های آذربایجان و ارمنستان، 2 طرف آتش‌بسی را پذیرفتند که شامگاه شنبه نقض شد

ماجراجوها بازنده قره‌باغ

اکنون و با فروکش کردن آتش توپخانه دو طرف و با وجود نقض آتش‌بس، فرصت مناسبی است به بررسی عملکرد بازیگران اصلی این جنگ یعنی کشورهای آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و روسیه بپردازیم و بررسی کنیم که کدام بازیگر در این منازعه سهم قابل‌توجهی کسب کرد.

به گزارش «فرهیختگان»، همان‌طور که مشخص نشد کدام یک از دو کشور آذربایجان و ارمنستان، یکشنبه دو هفته پیش (۲۷سپتامبر)، آتش جنگ قره‌باغ را روشن کردند، مشخص نیست که شامگاه شنبه و بامداد یکشنبه، توافق آتش‌بس با کدام آتش توپخانه نقض شد. باکو و ایروان با میانجیگری روسیه، از ظهر روز شنبه حاضر به پذیرش آتش‌بس 12 ساعته در منطقه قره‌باغ شدند اما از همان دقایق ابتدایی دو طرف همدیگر را به نقض آن متهم می‌کردند و درنهایت هم ساعاتی بعد و در تاریکی شب، مواضع یکدیگر را هدف حملات سنگین خود قرار دادند. آذربایجان می‌گوید ارتش ارمنستان بعد از آغاز آتش‌بس، شهر «ترتر» در شرق قره‌باغ، شهر «آغ‌دام» و گنجه را هدف قرار داده و هفت نفر را کشته و 33 نفر را نیز زخمی کرده است.

به گفته منابع آذربایجانی، ایروان از موشک‌های اسکاد نیز استفاده کرده ولی پدافند آذربایجان توانسته موشک‌ها را ساقط کند. وزارت خارجه آذربایجان، ارمنستان را به بمباران شهر گنجه متهم کرد.

 به گفته باکو در این حملات هفت نفر جان خود را از دست داده و ۳۳ تن زخمی شده‌اند. درمقابل وزیر دفاع جمهوری خودخوانده قره‌باغ، بمباران شهر گنجه را رد کرد و آن را «مطلقا دروغ» خواند و باکو را به نقض آن و بمباران شهرهای هادروت، مارتونی/خوجاوند و «استپانا کرت» (خان‌کندی) مرکز جمهوری خودخوانده قره‌باغ متهم کرد. خبرگزاری فرانسه که در محل درگیری حاضر بوده، بمباران مرکز جمهوری خودخوانده قره‌باغ توسط آذربایجان را تایید کرده و گفته این شهر سه تا چهار بار بمباران شده و حدود ۱۰ صدای انفجار شنیده شده است. پس از نزدیک به دو هفته از درگیری نظامی باکو- ایروان، وزرای خارجه دو کشور روز جمعه پس از 10 ساعت مذاکره در مسکو، در بامداد شنبه حاضر به پذیرش  آتش‌بس 12ساعته با اهداف بشردوستانه شدند و توافق کردند با هماهنگی سازمان صلیب سرخ جهانی به تبادل اسرای جنگی و انتقال اجساد کشته‌شدگان بپردازند.

نقض محدود  آتش‌بس از سوی دو طرف، نشان می‌دهد دو طرف تمایل چندانی برای ازسرگیری درگیری ندارند؛ چراکه تحولات میدانی در دوهفته قبل به‌گونه‌ای نبوده که یکی از طرفین با ادامه جنگ به دستاوردهای قابل‌توجهی دست پیدا کند. با این حال ترکیه به‌عنوان پشتیبان باکو و یکی از اصلی‌ترین عوامل تشدید این درگیری‌ها، آتش‌بس را راه‌حلی برای بحران قره‌باغ ندانسته و گفته همچنان حمایت‌ از باکو را ادامه می‌دهد. اکنون و با فروکش کردن آتش توپخانه دو طرف و با وجود نقض آتش‌بس، فرصت مناسبی است به بررسی عملکرد بازیگران اصلی این جنگ یعنی کشورهای آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و روسیه بپردازیم و بررسی کنیم که کدام بازیگر در این منازعه سهم قابل‌توجهی کسب کرد.

جغرافیای نجات‌بخش

تسلط بر مناطق کوهستانی در هر نبردی، یک مولفه بسیار تعیین‌کننده در پیروزی به حساب می‌آید. در طول سال‌های گذشته و حتی جنگ اخیر به دلیل موقعیت کوهستانی منطقه قره‌باغ و تسلط ارمنستان بر آن، ارتش آذربایجان با وجود تجهیزات پیشرفته‌تر و گسترده‌تر تجهیزات زرهی، هلیکوپترهای تهاجمی، هواپیماهای جنگنده و حتی پهپادهای تهاجمی، امکان تصرف این منطقه را نداشته‌اند. با وجود حضور نظامیان روس در پایگاه 102 ارتش روسیه در ارمنستان،ایروان مطمئن بود که مسکو حاضر به حمایت نظامی از ایروان آن هم بر سر منطقه قره‌باغ که قطعنامه‌های سازمان ملل آن را متعلق به آذربایجان می‌داند، نیست ولی اگر جنگ به داخل خاک ایروان کشیده می‌شد، به دلیل حضور ارمنستان در سازمان امنیت جمعی، مسکو به تعهدات نظامی خود در برابر این کشور پایبند بود و دست به مداخله نظامی در جنگ می‌زد.

مشکل ایروان آمادگی کامل ارتش باکو با کمک‌های تسلیحاتی و تجهیزاتی آنکارا برای یک جنگ غافلگیرانه بود. همین آمادگی نیز باعث شد در کمتر از دو هفته، بیش از 300 نظامی ارمنستان کشته شوند و تنها در یک روز ۱۰ عراده تانک، ۶ اسلحه هویتزر دی-۲۰ و ۳۰ دستگاه خودرو زرهی را از دست بدهد. ارمنستان در این جنگ به دلیل عمق کم، با جنگنده‌های ترکیه‌ای نیز درگیر بود و آنها با پرواز در خاک ترکیه، با موشک‌های میانبرد برای پروازهای جنگی ارمنستان مزاحمت ایجاد می‌کردند تا به ایروان گوشزد کنند جنگ در دو سوی این کشور جریان دارد. با وجود این و با نقش‌آفرینی بسیار قابل‌تامل پهپادهای ترکیه‌ای، ایروان عقب‌نشینی چندانی نداشت و حتی برخی بخش‌های واگذار شده را دوباره تصاحب کرد. در چنین شرایطی،  آتش‌بس اگرچه برای ارمنستان پیروزی به حساب نمی‌آید اما می‌توان آن را نتیجه دلچسب در نظر گرفت. اگر باکو با به آتش کشیدن قره‌باغ این بحران چند دهه‌ای را یک‌بار دیگر به صحنه بین‌الملل کشاند، ایروان قصد دارد از این موقعیت برای به رسمیت شناختن استقلال این منطقه استفاده کند. نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان در گفت‌و‌گو با یورونیوز این مساله را به صراحت مطرح کرده و در دو بخش جداگانه گفته «فکر می‌کنم جامعه جهانی در این شرایط باید قاطعانه عمل کند و استقلال قره‌باغ را به رسمیت بشناسد.» او به دنبال استقلال قره‌باغ است و اگر این بحران در پای میز مذاکره حل نشود، هرچند ناچیز ولی احتمال این وجود دارد که به دلیل هراس از نسل‌کشی، استقلال قره‌باغ به رسمیت شناخته شود. یکی از اهداف ایروان برای تمرکز بر حضور تکفیری‌ها در بحران قره‌باغ، در همین چارچوب قابل‌ارزیابی بود. در جدی‌ترین نبرد پس از آخرین دهه قرن 20، ارمنستان به این جمع‌بندی رسید که آذربایجان حتی با خرید تجهیزات پیشرفته‌تر نظامی توان بازپس‌گیری منطقه قره‌باغ را نخواهد داشت. ایروان اگر هم نتواند همراهی جهانی در پذیرش استقلال قره‌باغ را کسب کند، همچنان این مناطق را تحت‌سیطره خود حفظ خواهد کرد و اگر روزی ناچار به واگذاری آن شد، می‌تواند امتیازات قابل‌توجهی از طرف آذربایجانی برای واگذاری مرحله‌ای منطقه قره‌باغ بگیرد.

جنگ برای مذاکره

از منظر حقوق بین‌الملل منطقه قره‌باغ بخش جدایی‌ناپذیر از خاک جمهوری آذربایجان است و این مساله در چندین قطعنامه‌ سازمان ملل نیز تصریح شده اما اختلافات دو طرف، مانع از حل‌وفصل دیپلماتیک این بحران شده است تا جمهوری آذربایجان پس از رزمایش مشترک با ترکیه، با پشتیبانی رئیس‌جمهور ترکیه، نقشه یک عملیات نظامی برای بازپس‌گیری قره‌باغ را طراحی کند. باقی‌ماندن بخشی از نظامیان ترک‌تبار در خاک آذربایجان و انتقال تسلیحات و تجهیزات برای یک عملیات، فرصت غافلگیری ایروان را به باکو داد. آذربایجان در آسمان از پهپادهای رژیم‌صهیونیستی و ترکیه بهره می‌گرفت و تجهیزات ارتش ارمنستان را نابود می‌کرد و در روی زمین نیز با کمک تروریست‌های تکفیری که از سوریه به باکو اعزام شده ‌بودند، پیشروی می‌کرد.

تصاویر پهپادهای ترکیه نشان می‌داد در این نبرد، آذربایجان ضربات قابل‌تاملی به ارمنستان وارد کرده اما شدت این ضربات به اندازه‌ای نبوده که صحنه میدانی را تغییر دهد. کوهستانی بودن منطقه، استقرار نظامیان ارمنستانی در مناطق مهم و اشراف آنها بر دامنه‌ها باعث شد باوجود گستردگی عملیات‌ها، آذربایجان مناطق محدودی را تصرف کند و خیلی هم زود آنها را واگذار کند. به‌عنوان نمونه، شهر «جبرائیل» پس از آزادسازی با کمک تروریست‌های تکفیری، به نیروهای ارتش آذربایجان تحویل داده شد اما ارتش ارمنستان به‌سرعت این شهر را به اشغال خود درآورد. با توجه به فقدان عمق استراتژیک دو کشور، بزرگ‌ترین نگرانی باکو، استفاده ایروان از موشک‌های بالستیک بود. این موشک‌ها می‌توانست بخش قابل‌توجهی از زیرساخت‌های آذربایجان را به نابودی بکشاند. شاید این هزینه در ازای آزادسازی قره‌باغ قابل‌قبول بود اما با وجود حملات گسترده، طرف باکویی بهره چندانی از حضور نیروهای تکفیری و پشتیبانی‌های خارجی نبرد. آن‌طور که الهام ‌علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان به یورونیوز گفته، در این درگیری بیش از 900 بنا دچار تخریب و آسیب‌دیدگی شدند و ده‌ها غیرنظامی کشته شدند.

آذربایجان از آغاز درگیری‌ها آماری از تعداد نظامیان کشته‌شده خود منتشر نکرده اما منابع غیررسمی ارمنستان مدعی هستند بیش از 415 نظامی آذربایجان در جنگ کشته شده‌اند. آذربایجان به اندازه این هزینه، در صحنه میدانی دستاورد نداشته است اما بااین‌حال باکو توانست یک‌بار دیگر توجه جهانی را به موضوع قره‌باغ معطوف کند. آن‌گونه که علی‌اف به یورونیوز گفته، او بارها با نخست‌وزیر ارمنستان دیدار کرده اما پاشینیان به او گفته که «قره‌باغ باید به ارمنستان ملحق شود.» همین مساله نیز باکو را به فکر اقدام نظامی انداخت تا ضمن تحمیل مذاکره به طرف ارمنستانی، توجه جهان را به این بحران چند دهه‌ای معطوف کند. با ازسرگیری مذاکره به هر شکل ممکن، ارمنستان باید آماده واگذاری مناطق اشغالی باشد. علی‌اف اما با تلاش ناکامش، به ایروان فهماند که با حمایت ترکیه و تسلیحات رژیم‌صهیونیستی و حتی تروریست‌های تکفیری هم نمی‌تواند قره‌باغ را آزاد کند. علی‌اف مشت بسته‌ باکو را باز کرده و با پذیرش آتش‌بس ولو در اندازه چند ساعت، پذیرفت که نه اکنون و نه در آینده نمی‌تواند با توسل به نیروی نظامی قره‌باغ را آزاد کند.

بهره‌برداری بی‌هزینه

بسیاری انتظار داشتند مسکو برای جنگ در منطقه قفقاز، به‌صورت جدی‌تری وارد معرکه شود اما پوتین ترجیح داد کمی محتاطانه این تقابل را از دور بررسی کند. با این حال این رسانه‌های روسیه بودند که نخستین‌بار خبر اعزام تروریست‌های سوری به باکو را افشا کردند. برای مسکو انتقال تروریست‌های تکفیری به قره‌باغ زنگ خطر توسعه ناامنی به مناطقی همچون چچن بود ولی با این حال پیش از اقدام، خویشتنداری کرد. برای پوتین به‌خوبی روشن بود که آتش‌افروزی‌های ترکیه بیش از ایروان، علیه مسکو است اما در آذربایجان توان ایجاد تغییری جدی در میدان را نمی‌دید. از طرف دیگر، ارمنستان در سال 2018 شاهد اعتراضاتی غرب‌گرایانه بود که درنهایت به نخست‌وزیری نیکول پاشینیان، روزنامه‌نگار معترض ارمنی منجر شد. ارمنستان همچون گذشته با درک موقعیت خطر خود در قفقاز و محاصره شدن از دوسو توسط ترکیه و آذربایجان و نیز باریک بودن این کشور از لحاظ جغرافیایی، به‌صورت محافظه‌کارانه‌ای با غرب رابطه برقرار کرده و روسیه را مانند گذشته در اولویت سیاست خارجی خود قرار می‌داد. پس از این رویکرد، مسکو بدش نمی‌آمد به ایروان ضرورت اتحاد با مسکو را گوشزد کند. با وقوع تحولات جدید در قفقاز و رسیدن موشک‌های آذربایجانی به ایروان و دیگر شهرهای ارمنی‌نشین در قره‌باغ و درکنار آن ضربات شدید به ارتش ارمنستان توسط پهپادهای آذربایجان، مردم و سران سیاسی ارمنستان متوجه شدند بیشتر از آنکه بتوان فکر کرد، به روسیه وابسته هستند. ارمنی‌ها در تاریخ گذشته به یاد دارند که چگونه مناطق تحت تسلط‌شان کوچک‌شده و برخی مناطق اساسا از جمعیت ارامنه خالی شده است. آنها به همین دلیل نابودی نهایی کشورشان را با توجه به سوابق تاریخی چندان دور از ذهن نمی‌دانند و به همین دلیل درصورت مواجهه عملی با یک رخ داد تهدیدکننده دست به دامان روسیه می‌شوند.

روسیه برای نشان دادن نیاز ایروان به مسکو در ابتدای جنگ تلاش چندانی از خود نشان نداده و نوعی سکوت را در پیش گرفت. با بغرنج شدن وضعیت در جبهه ارمنستان و فرسایش تجهیزات آن، روسیه در موقعیتی مناسب و بدون جانبداری خاص از هر دو مشتری تسلیحاتش، وارد کارزار شد و برخلاف خواست ترکیه، دو طرف درگیر را در مسکو پشت یک میز نشاند و یک توافق آتش‌بس بین دو طرف را نهایی کرد. روسیه با این اقدام از موضع قدرت و بدون کوچک‌ترین ماجراجویی‌ای توانست آرامش نسبی را به منطقه بازگرداند. اهمیت این توافق در این بود که ترکیه به‌عنوان یک طرف اصلی درگیر در جنگ، اعلام کرده بود آذربایجان نباید درگیری‌ها را متوقف کند و آذربایجان نیز برمبنای رهنمودهایی که ترکیه داده، عمل می‌کرد. اما ورود روسیه به معادله، نقشه ترکیه را که درواقع علیه مسکو طراحی شده بود به‌صورت کامل به‌هم زد. ترکیه که قصد داشت پس از شکست در سوریه و لیبی یک اهرم فشار علیه مسکو در قفقاز ایجاد کند، یک‌بار دیگر در ماجراجویی‌های منطقه‌ای‌ خود شکست خورد. در این جنگ، مسکو بدون هیچ هزینه‌ای بیشترین منفعت را کسب کرد.

ماجراجوی ناکام

سیاست تنش صفر ترکیه پس از بحران در غرب آسیا و موج اعتراض‌های مردمی دچار دگردیسی شد و ترکیه به یکی از تهاجمی‌ترین کشورهای منطقه تبدیل شد. آنکارا پای ثابت هر بحران و نزاعی از عراق و سوریه تا لیبی شد. منطقه قفقاز نیز اخیرا جزء مناطقی شده که رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه علاقه دارد در آن آتش به پا کند. او چند هفته قبل از آغاز درگیری‌ها، رزمایش مشترکی با آذربایجان برگزار کرد و بخشی از نیروهایش را در خاک باکو مستقر کرد و تکفیری‌ها را نیز به این منطقه اعزام کرد تا همه‌چیز در کنار فروش پهپاد به باکو برای یک جنگ آماده باشد. این جنگ آغاز شد و مقامات آنکارا تندتر از باکو علیه ارمنستان موضع‌گیری می‌کردند و از پایان جنگ درصورت آزادسازی تمامی منطقه قره‌باغ سخن می‌گفتند. در طول جنگ، سایت‌های رصدگر از افزایش پروازهای نظامی باکو آنکارا خبر می‌دادند. ترکیه جدا از تهدید لفظی و پشتیبانی لجستیکی، از سمت غرب نیز تلاش داشت از طریق خاک خود دست به اقداماتی علیه ارمنستان بزند. در یکی از این تحولات ارتش ارمنستان اعلام کرد یکی از جنگنده‌های سوخو- 25 این کشور توسط یک فروند اف- 16 ارتش ترکیه سرنگون شده است. هدف اصلی اردوغان از به آتش کشیدن قفقاز، بیش از آزادی قره‌باغ، فشار بر مسکو بود. اردوغان شنبه هفته گذشته در مراسم افتتاح یک بیمارستان ادعا کرده بود «بحران‌های ایجادشده از سوریه تا دریای مدیترانه و قفقاز، نشان‌دهنده تلاش‌ها برای محاصره ترکیه است.» او گفته بود «برای شکستن محاصره ترکیه» گام برخواهد داشت. ترکیه جنگ در قفقاز را راه نجاتی برای شکستن محاصره آنکارا دانسته بود اما آیا منظور او ارمنستان با قدرت نظامی محدود و سه‌میلیون نفر جمعیت بود؟ به‌طور حتم خیر. منظور اصلی اردوغان، روسیه بود که علاوه‌بر سوریه، در لیبی نیز اردوغان را از میدان به در کرده بود و ترکیه با آتش‌افروزی در قفقاز به دنبال امتیازگیری از مسکو بود. اردوغان با اصرار بر اینکه جنگ تا پایان آزادسازی قره‌باغ ادامه خواهد یافت، این پالس را به طرف روسی می‌داد که بدون دادن امتیاز، آتش در کنار شما خواهد بود. اما درنهایت با ابتکار طرف روسی و علی‌رغم مخالفت ترکیه، دو طرف پای میز مذاکره نشستند. روز شنبه وزارت خارجه ترکیه در بیانیه‌ای که نشان از ناکامی داشت، اعلام کرد، آتش‌بس تازه اعلام‌شده در قره‌باغ گامی مهم است اما نمی‌توان‌ آن را جایگزین یک راه‌حل جامع برای این درگیری طولانی‌مدت دانست. با وجود نقض  آتش‌بس اما دو طرف درگیر در این ماجرا به خوبی از توان عملیاتی یکدیگر آگاه شده‌اند و انتظار نمی‌رود این جنگ مدت طولانی‌تری ادامه داشته باشد. با این حال نباید از اردوغان غافل بود. او آذربایجان را تبدیل به یک زمین سوخته برای اهداف منطقه‌ای خود کرده و حالا در تلاش برای باز کردن جای خود در خلیج‌فارس است. ترکیه با حمایت از آذربایجان، توانست نفوذ خود در این کشور را افزایش دهد اما جز این هیچ دستاورد دیگری نداشت.

 

مرتبط ها