به گزارش«فرهیختگان»، قبلا هم بارها نوشتیم، بعد از شیوع کرونا یکی از اصلیترین دغدغهها درکنار مسائل اقتصادی و اجتماعی، ماجرای تحصیل دانشآموزان و دانشجویان بود. مسالهای که هر کشور بنابر سیاستها و توانمندیهایش راهی را برای پیشبرد آن انتخاب کرد. خیلی از کشورها خصوصا کشورهای توسعهیافته بهدلیل برخورداری از زیرساختهای مناسب و تجربیات پایلوتی که پیش از این داشتند، خیلی درگیر مشکل نشدند و امر آموزش از راه دور را بهنحوی که دانشآموزان متضرر نشوند پیش گرفتند و همچنان هم ادامه میدهند و میبینیم که اخبار چندانی از این کشورها به گوش نمیرسد که مثلا دانشآموزان یا دانشجویان در آنها بهخاطر شیوع کرونا دچار مشکل خاصی شده باشند. منتها برخی دیگر از کشورها، خصوصا کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعهیافته از همان ابتدا دچار مشکل شدند و تا همین امروز هم مصائب آنها حلوفصل نشده است و تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان در این کشورها از تحصیل بازماندهاند، چرا؟ چون نه دسترسی به ابزار برای آموزش دیدن از راه دور دارند و نه زیرساختهای مناسبی در این کشورها وجود دارد که آموزش را دراختیار همه قرار دهد. ایران یکی از این کشورهاست که از همان روزهای نخست همهگیری کرونا، ماجرای تحصیل دانشآموزان و دانشجویان در آن دچار مشکلات جدی شد. دستپاچگی و عدم آمادگی نظام آموزشی کشور برای ادامه مسیر آموزش دانشآموزان و دانشجویان باعث شد هیچ بارقه امیدی برای مردم درجهت آموزشدیدن فرزندانشان وجود نداشته باشد. پیرو همین دستپاچگی روشهای آزمون و خطایی آغاز شد. ابتدا آموزش تلویزیونی و بعد هم رونمایی از یک سامانه آموزشی بهنام شاد که هیچکدام از این روشها نتوانست آنطور که باید، حتی رضایت حداقلی دانشآموزان و خانوادهها را برآورده کند. این مسیر و رویه به همین شک کجدار و مریز ادامه پیدا کرد تا بالاخره به هر شکل و طریقی سال تحصیلی گذشته به پایان رسید. حالا یک فرصت سهماه و اندی پیشروی مسئولان نظام آموزشی بهعلاوه تجربیات چندماه قبل از آن بود تا کاستیها را جبران کنند ولی خب این زمان هم گذشت و علیرغم رونمایی از نسخه دوم شبکه آموزش دانشآموزی شاد بسیاری از مصائب قبلی پابرجا ماند. مصائبی که اکثر آن مربوط به نبود زیرساختهای لازم و عدم دسترسی تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان به ابزار و اینترنت جهت دریافت محتوای آموزشی بود. حالا بد نیست پیرو همین کاستی موجود در تامین زیرساختها و عدم دسترسی مردم به اینترنت جهت دسترسی به آموزش و سایر امکانات این فضا، سری به آمار و اطلاعات موجود بزنیم و تحلیل بهتری ارائه کنیم.
3.5 میلیون دانشآموز تلفن همراه و تبلت ندارند
چندیپیش محمدرضا احمدی، عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس در رابطه با میزان دسترسی دانشآموزان به شبکه شاد خاطرنشان کرد: «درحال حاضر 5/3 میلیون دانشآموز به «شاد» دسترسی ندارند.» مسالهای که پیشتر مسئولان این شبکه هم آن را در گفتوگو با «فرهیختگان» تایید و تصدیق کردند. محمدرضا سیفی، مدیرکل توسعه عدالت آموزشی وزارت آموزشوپرورش هم چندروز پیش در یک برنامه تلویزیونی در رابطه با عدم دسترسی دانشآموزان به ابزار جهت اتنصال به شبکه شاد گفت: «3 میلیون و 200 هزار دانشآموز تلفن همراه و تبلت ندارند. ظرفیت فراهم کردن این تعداد تلفن همراه هم در کشور وجود ندارد.» پس مساله عدالت آموزشی در دوران پساکرونا و در شرایط آموزش از راه دور در ایران بیش از گذشته تعمیق شده است. گروهی که دسترسی به امکانات و آموزش خاص دارند نظیر برخی مدارس خاص حتی نیازی به اتصال به شبکه شاد نمیبینند و در پلتفرمها و شبکههای انتخابی خودشان آموزش را ادامه میدهند. درمقابل اما گروه دیگر حتی امکان تهیه تبلت و تلفن همراه برای اتصال به شبکه شاد (البته درصورت وجود زیرساخت و دسترسی به اینترنت) را ندارند. با وجود این همانطور که گفتیم، بالاتر از مساله دسترسی به ابزار اتصال به اینترنت و شبکه شاد و... وجود زیرساختهایی است که امکان برقراری این ارتباط را فراهم میکند.
در ادامه و در جداول مختلف ابتدا به تعداد کل روستاهای کشور، بعد به مدارس روستایی و مناطقی که امکان دسترسی به اینترنت در آنها پایینتر است اشاره میکنم، بعد تعداد دانشآموزان این مناطق، سپس تعداد روستاهایی را که تحت پوشش شبکه اینترنت همراه قرار دارند بررسی میکنیم. بعد از آن احتمالا مشخص میشود مساله توسعه عدالت آموزشی در ایام بعد از کرونا صرفا محدود به ارائه آموزش از راه دور، بستههای آموزشی و حتی تهیه ابزار اتصال به شبکه آموزش دانشآموزی شاد نیست و زیرساختها بالاتر از باقی متغیرها نقش تعیینکنندهای در پروسه آموزش دارند.
تقریبا یکسوم روستاهای کشور زیرساخت لازم جهت دسترسی به شاد را ندارند
براساس اطلاعات موجود در جداول بالا و با یک جمع ساده تعداد کل روستاهایی که سه اپراتور اصلی تلفن همراه پوشش میدهند چیزی حدود 63 هزار و 527 روستاست. البته این آمار بسیار ساده محاسبه شده، یعنی طبیعتا بسیاری از این روستاهای تحت پوشش بین این اپراتورها مشترک است و حتما روستاهایی وجود دارد که بهطور همزمان، سه اپراتور همراه اول، ایرانسل و رایتل آن را پوشش میدهند و در آنجا خدمات ارائه میکنند. پس حتما تعداد روستاهایی که این سه اپراتور تحت پوشش قرار دادهاند کمتر از این عدد خواهد بود. با وجود این و در این صورت هم که بسیار خوشبینانه است، حدود یکسوم روستاهای کشور (تعداد کل روستاها 98 هزار و 100 روستا) تحت پوشش اینترنت همراه نیست و مردم و دانشآموزان و این روستاها به اینترنت دسترسی ندارند و همانطور که گفتیم مساله اول در این مناطق نه ابزار و شبکه شاد، بلکه زیرساختهایی است که باید طی سالیان طولانی ایجاد میشده ولی نشده است. البته در تعداد قابلتوجهی از روستاها و مناطق محروم، آموزش با زحمت معلمان آنهم در این شرایط بحرانی کرونا بهصورت حضوری به دانشآموزان ارائه میشود و این خلأ پوشش داده میشود. منتها با وجود این باید گفت ما در زمینه توسعه زیرساختها اصلا وضعیت خوبی خصوصا در روستاها نداریم و اگر قرار بر تدریس از راه دور و بهرهبرداری امکانت بهصورت الکترونیکی است باید این خلأ جبران و پوشش داده شود.
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه