به گزارش «فرهیختگان»، لیگ قهرمانان آسیا کلید خورده و تیمها برای آخرینبار بخت خود را برای صعود به مرحله حذفی آزمایش میکنند. شرایط خاصی برای همه باشگاهها پیش آمده، برخی ستارگان به بیماری کووید-19 مبتلا هستند و مربیان باید در تاکتیکهای خود به حذف احتمال و دقیقه آخری یک ابرستاره هم فکر کنند.
استادیومهای بدون تماشاگر و پیروزیهای ارزشمند و شکستهای تلخی که در سکوت بلعیده میشوند و رسانههایی که پشت درهای بسته از نتایج بازیهای مهم خبردار میشوند و خبرنگارانی که با فاصله زیاد مقابل میکروفونی که نسبت به ضدعفونی شدن آن تردید دارند از سرمربی سوال میپرسند، سوالی کوتاه که چندان وقتگیر نباشد و پاسخ طولانی را طلب نکند.
الجزیرهاسپورت در ماهنامه خود به بازیهایی پرداخته که شاید در آخرین ساعات بسته شدن صفحههای آن فرصت تماشا و تحلیل آنها فراهم بوده است، در این گزارش بلند شاید بتوان گفت که همه تیمها به نوعی زیر ذرهبین کارشناسان قرار گرفتهاند اما بخش مربوط به تیمهای ایرانی با محوریت خاصی مورد بررسی قرار گرفته است، نویسنده بر این باور است که نمایندگان فوتبال باشگاهی ایران تا حدود زیادی و البته برخلاف گذشته به تیمهایی غیرقابل پیشبینی تبدیل شده و فرازونشیب زیادی دارند، او دو تیم شهرخودرو و سپاهان را در مقایسه با برند استقلال و پرسپولیس دو نماینده ضعیف ایران یاد کرده و براین باور است که شاید هواداران این دو تیم نیز توقع زیادی از آنها ندارند اما با شناختی که از دو تیم تهرانی دارد، مدعی است: «دو تیم قرمز و آبی ایرانی همیشه مدعی هستند و الان هم حق دارند مدعی قهرمانی باشند اما در مرحله گروهی خسته و زمینگیر شدند و شاید تصور نمیکردند رقبای جدی و سختی در این مرحله داشته باشند.»
در گروه A سه تیم الشرطه و استقلال و الاهلی حضور دارند، شکست 28 بهمن استقلال مقابل الهلال، حساب و کتابهای این گروه را به هم ریخت، همین الاهلی کار را پیچیدهتر کرد و مقابل الشرطه نماد بارز فرازونشیب بود، تا جایی که الجزیره اسپورت تیتر اول خود را در شب شکست از نماینده عراق اینگونه انتخاب کرد: پارادوکس الاهلی!
استقلال اما غیرقابل پیشبینی بود، درحالی که باید از شکست نماینده عربستان بیشترین استفاده را میکرد برابر الشرطه تن به تساوی یک بر یک داد و اکنون رویارویی دو مدعی جدی این لیگ یعنی ایران و عربستان دیدنی است. آبیها اکنون با دو امتیاز دل به فتح رتبه دوم جدول بستهاند و محکوم به پیروزی به نظر میرسند.
در گروه B شهرخودرو ایران قدم اول را بسیار ناامیدکننده برداشت و مقابل الهلال عربستان به شکست دو بر صفر تن داد. بعد از آن 3 گل ویرانکننده از پاختاکور دریافت کرد تا هوادارانش را متقاعد کند که سنخیتی با این لیگ ندارد. شکستهای شهرخودرو ادامه داشت و بازی با پاختاکور شاید از حد یک بازی تشریفاتی هم گذشته باشد و لزومی به دردسر برگزاری آن نباشد. تیمی با یک امتیاز که در ابتدای این تورنمنت مدعی صعود بود.
در گروه C، بهترین نماینده فوتبال ایران تا اینجا پرسپولیس است، تیمی که گرچه (تا قبل از بازی دیشب) درصدر جدول با 7 امتیاز ایستاده و چندان نگران نیست اما این نماینده قدرتمند ایرانی نیز غیرقابل پیشبینی نشان داده و تقریبا در سه بازی اخیر خود در لیگ قهرمانان آسیا، سه چهره متفاوت از خود دستکم در نوع حملات و شطرنج اندیشهها نشان داده است.
در گروه D نماینده دیگر ایران که البته هواداران زیادی هم دارد به چشم میخورد. تیمی که با قهرمانی در لیگ فوتبال ایران غریبه نیست، ستارگان خوبی دارد و مدعی است اما در رتبه سوم جدول گروه خود پس از شکست تلخ و ناامیدکننده مقابل النصر عربستان اوضاع و حساب و کتاب این گروه را نیز به هم ریخت. واقعا سخت میشود درباره تیمهای ایرانی به راحتی قضاوت موجه داشت، تیمها اکثر قراردادهای خود را تنها برای یک فصل منعقد میکنند و بین دو بازی از لیگ قهرمانان آسیا که معمولا با وقفههای برگزار میشود بهطور کلی مربی و بازیکنان خود را تغییر میدهند، هرچند ماه یکبار یک مدیرعامل جدید در فهرست باشگاهی آنها دیده میشود و مشخص نیست این همان تیمی است که در بازی قبلی تحلیل شده یا یک تیم سرحال و مدعی دیگر است که هیچ شناختی از آن نداریم.
این وضعیت در کمتر فوتبالی رویت میشود، تیمها باید ثبات داشته باشند و مربیان بزرگ معمولا حتی با دو فصل پیاپی برای ابراز تواناییهای خود فرصت دارند، البته تیمهای عربی هم که مدام مربی خود را عوض میکنند کم نیست اما دستکم این تیمها با ستارگانی که استخدام میکنند قراردادهای دو تا سه ساله منعقد میکنند و معمولا از شنیدن نامهای جدید در یک تیم تا حد تیمهای ایرانی شگفتزده نمیشویم.
لیگ قهرمانان آسیا معمولا با تیمهای بزرگ خود معتبر است و اعتبار خود را از تیمهایی به دست آورده که تعداد هوادارانشان در جهان زبانزد است، تیمهای باشگاهی ایران، چند تیم از کشورهای عربی و تیمهای بزرگ باشگاهی در کرهجنوبی، چین یا ژاپن از این دست هستند و این همه فرازونشیب و بیثباتی در این تیمها میتواند برای فوتبال آسیا نگرانکننده و دلهرهآور باشد.
شاید فشارهای اقتصادی بر ایران در ورزش و البته فوتبال ایران هم نفوذ کرده و موثر بوده است، ممکن است تیمهای فوتبال باشگاهی دچار بحران مالی شوند و این حقیقت، بخشی از فوتبال است و چهره بیرحم آن محسوب میشود. در هرحال مدیریت برای شرایط سخت و بحرانی اهمیت دارد نه در شرایط طبیعی و ساده.
هر خبرنگار یا کارشناس فوتبالی علاقه دارد در مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا شاهد حضور تیمهایی باشد که شخصیت آسیایی داشته باشند و به افزایش اعتبار این لیگ کمک کند. فوتبال باشگاهی آسیا نیاز جدی به رشد و بالندگی دارد و هرچقدر در این موضوع مهم تاخیر ایجاد شود، به ضرر فوتبال آسیا خواهد بود. باشگاههای بزرگ حتی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز باید تشویق و حمایت شوند.
* نویسنده: بابک سرانیآذر، روزنامهنگار