به گزارش «فرهیختگان»، سراغ هرکدام از شعارها و وعدههای دولت روحانی که میرویم، یکجایی به یک صورتی آن مساله زمین خورده و به نتیجهای نرسیده است. حالا خیلی فرقی نمیکند، مساله مربوط به حوزه اقتصادی باشد یا اجتماعی یا سیاسی یا فرهنگی، هرچه باشد، وضع موجود فاصله زیاد و فاحشی با وضع موردانتظار و وعده دادهشده و مطلوب دارد. یادمان نرفته است و نمیرود که یکی از اصلیترین وعدههای دولت روحانی، هم دولت اول و هم دولت دوم مساله محیطزیست بود. پروپاگاندای زیادی هم روی این مساله صورت گرفت و تبلیغات زیادی درباره آن شد. مصداق و پروژه اصلی این شعارها هم مساله احیای دریاچه ارومیه بود که سالهاست با وضعیت ایدهآل و آرمانی خود فاصله گرفته است. منتها گذشت و گذشت تا اینکه به سال پایانی دولت رسیدیم، آنچه وعده داده شده بود و آنچه برای آن میلیاردها هزار تومان هزینه شده بود به ثمر ننشست و سرآخر با کمک ابر و باد و مه و خورشید و فلک و البته بخشی از اقدامات صورتگرفته، دریاچه ارومیه کمی جان گرفت. با این اوصاف و در یک چنین شرایطی اخباری از گوشه و کنار به گوش میرسد که اینبار برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به بهانههای مختلف دوباره قصد جان نیمهجان دریاچه ارومیه را کردهاند و در سر اجرای چندین پروژه منحوس سدسازی را میپرورانند و این جز به معنی رشتهشدن تمام آنچه با پول و سرمایه این مملکت و لطف خدا به دست آمده بود، نیست. بسیاری از مردم و فعالان محیطزیست که چند صباحی است از وضعیت نسبتا خوب دریاچه خرسندند، با شنیدن این اخبار دوباره دلنگران آن شدهاند که مبادا دوباره دریاچه ارومیه، به زمینی خشک و شور و بیابانی تبدیل شود.
خطونشان جدید برای پیکر نیمهجان دریاچه ارومیه
همانطور که در مقدمه گزارش نوشتم، اخیرا مطالبی در رسانهها از قول برخی نمایندگان مجلس منتشر میشود که گویا دوباره قرار است پروژههای سدسازی در استان ارومیه و در نزدیکی دریاچه ارومیه از سر گرفته شود. چندی پیش سیدسلمان ذاکر، نماینده مردم ارومیه در مجلس درخصوص ازسرگیری تکمیل دو سد نازلو و باراندوز چای ارومیه گفت: «با دستور وزیر نیرو و در راستای احیای دریاچه ارومیه، ساخت و تکمیل سدهای نازلوچای و باراندوز چای ارومیه انجام میشود. اعتبارات زیادی برای احداث این سدها هزینه شده و نباید بیتالمال پایمال شود، احیای سدهای مذکور برای کشاورزی منطقه بسیار حائزاهمیت است و لازم است این پروژههای نیمهتمام به سرانجام برسند.» مضاف بر این گفته میشود با تقاضای برخی نمایندگان مجلس وزارت نیرو برای تکمیل ساخت سیمینهرود، درخواستهایی انجام داده است. این اتفاقات و ادعاها باعث شد نگرانیها در رابطه با آینده دریاچه ارومیه تشدید شود.
ابتدا مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست و مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه بعد از طرح چنین ادعاهایی نسبت به آنها واکنش نشان داد و گفت: «نماینده محترم مجلس حق دارد که بخواهد در زمینه سدسازی بازنگری شود، اما ساختن یا نساختن سد جزء وظایف دستگاههای اجرایی است و قطعا در هنگام مطالعه ساخت یک سد متوجه میشویم آب جدید نداریم که سد بسازیم و یک حساب و کتاب ساده نشان میدهد چنین چیزی ممکن نیست. باید با افزایش بهرهوری تولید را افزایش بدهیم.» از آنجایی که یکسال تا پایان فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه باقی نمانده است نگرانیها بیشتر و بیشتر هم شده است که شاید بعد از پایان فعالیت این ستاد، نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی و برخی منتفعان دست به چنین اقدامی بزنند و دوباره در مسیر خشکسالی دریاچه ارومیه گام بردارند.
ساخت سد بهانهای برای افزایش قیمت زمین و ساخت شهرکهای لاکچری
در رابطه با این ماجرا ابتدا با محمد درویش فعال و پژوهشگر محیطزیست گفتوگویی انجام دادیم. درویش ضمن انتقاد از این مساله به «فرهیختگان» گفت: «تقریبا حوضه آبریزی در کشور نداریم که به وسعت دریاچه ارومیه باشد که این تعداد سد روی آن ساخته شده باشد یا درحال ساخت باشد. اگر به صفحه اطلاعات سدها در شرکت مدیریت منابع آب نگاه کنید 72 سد روی آن ساخته شده که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه الان فعال است و 105 سد قرار بود ساخته شود. از این تعداد 72 سد ساخته شده و بقیه نیمهتمام است. 33 سد باقی مانده است که به دستور ستاد احیای دریاچه ارومیه ساخت آن متوقف شد اما حالا دوستان میخواهند دو سد از این سدها را فعال کنند. چرا؟ چون قیمت زمین بالاست. اگر شما بتوانید نفوذی داشته باشید میفهمید ساخت این سدها قیمت اراضی را در بالادست سدها بهشدت افزایش میدهد و چشماندازهای خوبی ایجاد میکند، عین ماجرایی که در سد طالقان ایجاد کرد و شهرکی به نام شهرک هنرمندان ساختهاند و افراد لاکچری در آنجا ویلا دارند، اگر آن سد ساخته نمیشد و چشمانداز خانههای ویلایی دریاچه سد نبود، کسی پول میلیاردی نمیداد آنجا خانه خریداری کند. قصه این است که باید بفهمید رد چه تعداد افراد که حامیان مالی نمایندگان بودند یا خود نمایندهها در قیمت زمین آن منطقه وجود دارد و میخواهند از این رانت استفاده کنند و زمینهایی که هکتاری خریدهاند را متری بفروشند.»
شرکتهای مهندسی سدسازی هم در این شرایط بدشان نمیآید پروژه را دست بگیرند
درویش در ادامه در پاسخ به این ادعا که موافقان ساخت این سدها میگویند این کار برای احیای دریاچه ارومیه است هم گفت: «اگر بهخاطر احیای دریاچه است که ستاد احیای دریاچه و همه کارشناسانی که در این امر حضور داشتند و حتی وزارت نیرو اعتقاد داشتند نباید سدسازی شود، چون سدسازی یکی از عوامل نابودی دریاچه ارومیه است. چرا این اتفاق افتاده است؟ با کمک سدها جلوی حرکت آبهای زیادی را میگیرند و باعث میشوند تبخیر و تعرق این آب افزایش یابد. به عبارت دیگر هدررفت این آب افزایش مییابد. مخازن سدها به نحوی است که میزان آبسازی رودخانهها را افزایش میدهد، سد زرینهرود که یکی از بزرگترین سدهاست را ببینید؛ مردم موتور پمپ در دریاچه گذاشتهاند و آب را بهراحتی سمت مزارع خود میکشند و در دامنههای پرشیب که زمانی مرتع بود، تبدیل به کشت پایا کردهاند و بهراحتی دزدی آب میکنند، درصورتیکه اگر آب از اعماق زمین حرکت میکرد هیچ موتور پمپاژی نمیتوانست آب را آنقدر بالا بکشد. اینها راحت این کار را انجام میدهند. بنابراین سدسازی در حوزهای که 72 سد وجود دارد درست نیست. اگر قرار بود سدسازی انجام شود در مذاکرات این را اعلام میکردند. پس مساله این نیست بلکه موضوع این است که کل شرکتهای مهندسی مشاور از محل ساخت این سدها سود میبرند. الان قیمتها چندین برابر شده است و هیچ ماجرایی غیر از ساختوساز در این امر وجود ندارد و بهراحتی میتوانند این سودها را بین هم تقسیم کنند و خود شرکتهای مهندسی مشاور که الان با کمبود پروژه در حوزه سدسازی روبهرو شدهاند، بسیار علاقهمندند این پروژهها را تمام کنند.»
ساخت سد وضعیت دریاچه ارومیه را بدتر از چیزی میکند که هست
این پژوهشگر محیطزیست ادامه داد: «اما همه صحبت این است که مگر قرار نبود 3.1 میلیارد مترمکعب آب را هر سال وارد دریاچه ارومیه کنند؟ الان که ادعای ستاد احیای دریاچه ارومیه است که در بهترین شرایط توانستیم دومیلیارد مترمکعب آب را وارد دریاچه کنیم پس هنوز 1/1 میلیارد مترمکعب کمبود ورود آب به دریاچه داریم و آن هم در سه سالی که ترسالی بود. اگر این سدها ساخته شود زمان آبگیری سدها خروجی آب به دریاچه صفر میشود. آبگیری سدها 7-6 ماه حداقل اگر بارندگی خوب باشد، ادامه دارد. مثلا سد ایلیسو ترکیه الان دوسال است که آبگیری میکند و هنوز کامل نشده است. بنابراین یک تنش دوباره با ساخت سدها وارد میکنید، علاوهبر اینکه این سدها دوباره مسائلی در بالادست ایجاد میکند و مردم منطقه از این سدها احقاقحق میکنند و میگویند حق ماست، اینکه زمینهای آنها گرفته شد و آنها جابهجا شدند از این آب حق میخواهند و کاملا وضعیت دریاچه ارومیه بدتر میشود. واقعا متاسفم برای نمایندگانی که خودشان آنجا شرایط وخیم دریاچه ارومیه را درک میکنند و بهجای اینکه دلشان برای منطقه خودشان بیشتر بسوزد و افق آینده را ببینند، بهخاطر منافع زودگذر و کوتاهمدت خود این دریاچه را نابود میکنند. اینها اگر دلسوز حوضه آبریز دریاچه ارومیه هستند، روی برنامه پنجساله ششم که دولت را موظف کرده پنجهزار مگابایت برق از طریق انرژی خورشیدی تامین کند، تمرکز کنند و بگویند حداقل هزارمگابایت را در حوضه آبریز دریاچه ارومیه بگذارند. هزینهای که صرف ساخت سد میکنند را صرف ساخت نیروگاههای خورشیدی کنند. اگر واقعا دل آنها برای اشتغال مردم و تابآوری حوضه آبریز دریاچه ارومیه میسوزد.»
کشاورزی؛ یکی از عوامل خشکی دریاچه ارومیه
ادعای دیگر موافقان سدسازی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کمک این اتفاق به امر کشاورزی است. درویش در رابطه با این موضوع هم خاطرنشان کرد: «اصل ماجرا این است یکی از اهداف این است که بتوانیم میزان وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک را در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کاهش دهیم. نمیخواهیم رونق کشاورزی در این منطقه داشته باشیم و کشاورزی را افزایش دهیم. ابتدا طرح نکاشت بود که رد شد و به طرح دیگری رسیدند. این طرح را دوباره میخواهند نابود کنند. گسترش اراضی کشاورزی ما در این منطقه بیش از دوبرابر بوده و عملا آبی وجود نداشت و حقابه دریاچه را خوردیم. همان زمین هم شور و نابود میشود. سمت میاندوآب و مراغه و... زمینهای بسیاری شور شده است. در سمت شرق دریاچه ارومیه مهاجرت زیادی اتفاق افتاده و زمینها به دلیل شور شدن قابلاستفاده نیست، منتها رقابتی بین آذربایجانشرقی و غربی همیشه وجود دارد که آذربایجانغربی فکر میکنند تبریزیها حق اینها را خوردهاند و به ما ربطی ندارد که آن طرف خشک میشود. این مشکلات قومیتی هم وجود دارد.»
در حکمرانی آب موفق عمل نکردهایم
بعد از درویش مدیران کل سابق و فعلی دفتر منابع آب به هم پیوسته حوضه آبریز دریاچه ارومیه و دریای خزر در رابطه با ماجرای سدسازی در ارومیه با «فرهیختگان» به گفتوگو پرداختند. ابتدا سیدمرتضی موسوی، مدیرکل سابق گفت: «واقعیت این است که سد را برای احیای دریاچه یا تالاب نمیزنند، سد را برای مصرف میسازند. ذرهای فکر نمیکنم هدف نمایندهها و دیگران برای این باشد که میخواهند به وسیله سدسازی دریاچه را احیا کنند، چراکه وقتی سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه را میبینید بخشی از میزان ذخیره خود را باید برای دریاچه رها کنند و وقتی این حرف را میزنیم یعنی مخازنی بیش از تابآوری یک حوضه ایجاد کردیم. از سوی دیگر به این موضوع نگاه کنیم یعنی هزینه مازادی از اعتبارات عمومی ایجاد کردیم که الان بخشی از آن ذخیرهای که میتوانستیم نگه داریم را باید برای محیطزیست رها کنیم. منظور من این است که نباید تا این حد مخزن میساختیم، یعنی باید حجم ذخیره کمتر میبود تا اعتبارات کمتری برای آن مصرف میشد که الان ناچار نباشیم بخشی از این آب را رها کنیم. اگر مخزن مازاد ایجاد نمیکردیم خودبهخود سرریز میکرد و به سمت دریاچه میرفت و نیاز به این نبود که هرسال از مخزن رها کنیم چون بهصورت خودکار موقع سیلابها این سرریز اتفاق میافتاد و برای دریاچه میرفت. مساله دیگری که وجود دارد این است که در حکمرانی آب موفق عمل نکردیم. حکمرانی آب تنها این نیست که ما بتوانیم هرچه نیاز بود تامین کنیم اعم از کشاورزی و شرب و صنعت. حکمرانی آب ایجاب میکند همه مسائل مرتبط با نیازهای آبی را با هم ببینیم؛ هم محیطزیست را ببینیم، هم نیازهای جامعه را ببینیم و هم اکوسیستم و فرآوردههایی که اکوسیستم برای ما ایجاد میکند. فقط یک بعدی میخواهیم نیاز اشتغال خود را تامین کنیم، تمام فشار را روی آب قرار دادیم. این آب را به هر صورتی برای مصرف بدهیم، غافل از اینکه این پایدار نخواهد بود. وقتی حوضه آبریز، تابآوری این میزان مصرف را ندارد حتی تولید هم در بلندمدت نمیتواند بقا داشته باشد، چراکه وقتی ساکنان یک منطقه از نظر شرایط زیستمحیطی در شرایط مساعدی زندگی نمیکنند خودبهخود جمعیت به مرور زمان آن منطقه را ترک خواهد کرد و آن تولید هم پایدار نخواهد ماند.»
با سدسازی 11هزار میلیارد هزینه برای احیای دریاچه تلف میشود
موسوی ادامه داد: «بنابراین من فکر میکنم درواقع باید به این برگردیم که نمایندگان محترم مجلس، دولت و بهویژه وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیطزیست نقش درستی ایفا کنند، یعنی الان من فکر میکنم قوانین ما در برخی جاها نیاز به اصلاحاتی دارد که بتواند جلوی وزارت نیرو و سایر افرادی که میخواهند خارج از آن کارشناسی و با فشار سیاسی کاری را پیش ببرند، بگیرد. همانطور که برای ترافیک قانون اعمال میکنید، همانطور که برای تخلفات رانندگی دوربین میگذارید، محدوده طرح را رعایت کنند، برای این بحث که یک حوضه آبریزی بتواند متعادل باشد و بتواند برای نسلهای بعد همچنان بهگونهای قابلزیست باشد نیاز به قانون درست داریم. به نظر من وزارت نیرو باید به آن چیزی که وزیر محترم نیرو در هنگام اخذ اعتبارنامه از مجلس گفته و قولهایی را در ارتباط با مدیریت بههم پیوسته منابع آب داده بود که الان چند سال از آن میگذرد، عمل کند. اگر میخواهد مدیریت بههم پیوسته و جامع صورت گیرد باید ببینیم مطالعات جامعی صورت گرفته که این سه اصل اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را توامان رعایت کرده باشد. اگر این سه اصل را جایی توامان رعایت کنند و تمام نظرات کارشناسی بر این تعلق گرفته که میتوان اینجا سد زد آن وقت میتوان گفت سد زدن مانعی ندارد ولی وقتی در حوضه آبریز ارومیه دریاچه خود به ما نشان میدهد موقعی که ورودی آب به دریاچه بیشتر باشد این دریاچه قابلیت احیا را دارد. در همین شرایط بارندگیهای خوبی که طی دو، سه سال اخیر داشتیم میبینید تراز دریاچه بالا آمد. هم رهاسازی از سدها و هم بارشهای خوب منجر به این امر شد. پس سدسازی توجیهی ندارد. حال این همه تلاش صورت گرفته و چند سال هزینه شده و دکتر کلانتری ابراز داشتند بالغ بر 11هزار میلیارد تومان هزینه تاکنون برای احیای دریاچه هزینه شده است. این 11هزار میلیاردی که هزینه شده تا این دریاچه احیا شود، دوباره هزینههایی انجام دهیم که جلوی آب ورودی به این دریاچه را بگیریم؟ پس این هزینههایی که میشود به نوعی اتلاف منابع عمومی تلقی میشود.»
ممنوعیت سدسازی مصوبه کارگروه ملی نجات دریاچه است که بالاتر از وزارت نیرو است
بعد از موسوی، کیاست امیریان مدیرکل دفتر منابع آب به هم پیوسته حوضه آبریز دریاچه ارومیه و دریای خزر در رابطه با امکان یا عدمامکان سدسازی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به «فرهیختگان» گفت: «اولا مصوباتی که سال 93 یعنی انتهای سال 92 و در سال 93، مصوبه 26گانهای که کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه یا احیای دریاچه ارومیه داشت یکی توقف تمام عملیاتهای سدسازی است. این مصوبه سازمان محیطزیست نیست بلکه مصوبه مجموعه کارگروه ملی است که وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سازمان محیطزیست داشتند و دبیر آن هم درحال حاضر رئیس سازمان حفاظت محیطزیست است. آقای کلانتری درعینحال که رئیس سازمان هستند بهعنوان دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه بودند. این تصمیمی که گرفته صرفا مصوبه دولت است و اگر قرار باشد نقض شود سدهایی که با پیشرفتهای مختلف تا 30 درصد هم وجود دارد، متوقف شدند و سرمایهگذاری شده ولی اجازه شروع را باید خود کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه بدهد. اینطور نیست که وزارت نیرو خود مایل باشد و ادامه بدهد یا مخالف باشد. این مصوبه به قوت خود باقی است و خود کارگروه تا این مصوبه را اصلاح نکند یا ابطال نکند، امکان اینکه کسی بخواهد خلاف آن در مجموعه دولت عمل کند، وجود ندارد. اقداماتی که انجام شد به تعادل حداقلی، افت در نزول دریاچه و کاهش حجم را متوقف کرد و به تثبیت رساند و الان دوره احیاست. یک نکته وجود دارد. مجموعه همکاران سازمان محیطزیست مخالفتی با تامین آب شرب و صنایعی که کممصرف هستند، ندارند اما این هم باید حسابشده باشد و اینچنین نیست که تامین آب شرب اولویت اول است. در بحث توسعه بخش کشاورزی یعنی به صورت تامین آب برای کشاورزی هنوز ممنوعیت به قوت خود باقی است و لغو این مصوبه یا اصلاح آن منوط به تصمیمات کارگروه است که فراتر از وزارت نیرو، سازمان محیطزیست وجود دارد.»
اجرای 4 سد در ارومیه شاید با اصلاحاتی برای آب شرب صورت گیرد!
در ارتباط با اینکه سال پایانی دولت و فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه است و ممکن است مصوبات بعد از پایان این دوره ملغی شود یا خیر هم امیریان گفت: «مصوبات دولت برای پایان دولت نیست. مگر قانونی که در مجلس مصوب میشود با اتمام دوره مجلس آن قانون ملغی میشود؟ اگر کارگروه ملی زمانی دارد چون در دولت آقای روحانی این کارگروه تشکیل شده است، البته دولتهای قبلی هم اقداماتی انجام دادهاند اما بهصورت جدی در این دولت بوده و اینکه اعتباراتی در بحث احیای دریاچه ارومیه متمم مجلس کنند، در دولت روحانی اتفاق افتاد. لذا اینکه بگوییم چون دولت تمام میشود مصوبات هم ملغی میشود درست نیست و نیاز به تصمیماتی دارد که در پیکره دولت گرفته میشود. نمایندگان دوره قبل هم پیگیر بودند و طبیعتا یکسری مطالبات وجود دارد. در مجموعه موکلان و حوزه تقاضا این اقدامات وجود دارد و بهنوعی بنا به تصمیم کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه چهار سد درحال ساخت متوقف شد چون کارگروه این را متوقف کرده طبیعتا اگر قرار است شروع به کار کنند یا به نحوی برای مصارف آب شرب اصلاح شوند، چون قطعا برای کشاورزی دورنمایی برای اینکه سدسازی کنیم، وجود ندارد.»
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه