کد خبر: 45409

راهبرد «بازگشت به رقابت با قدرت‌های بزرگ» می‌تواند آمریکا را به رویارویی نظامی با چین بکشاند؟

تایوان؛ کلیددار جنگ ابرقدرت‌ها

صبح روز گذشته (جمعه) کاربران توئیتر گزارش دادند که یک هواپیمای جنگنده سوخو 35 ارتش چین پس از ورود به حریم هوایی تنگه تایوان و دریای چین‌جنوبی در «گوانگشی» که یک منطقه ساحلی خودمختار در جنوب چین و هم‌مرز با ویتنام است، سقوط کرد و خلبان آن به‌شدت زخمی شد.

به گزارش «فرهیختگان»، تنش بین چین و تایوان در ماه‌های گذشته به‌حدی افزایش پیدا کرده و به نقطه جوش رسیده که حتی توئیت‌های جعلی منتشرشده در توئیتر درباره تقابل نظامی دو طرف هم جدی گرفته می‌شود. صبح روز گذشته (جمعه) کاربران توئیتر گزارش دادند که یک هواپیمای جنگنده سوخو 35 ارتش چین پس از ورود به حریم هوایی تنگه تایوان و دریای چین‌جنوبی در «گوانگشی» که یک منطقه ساحلی خودمختار در جنوب چین و هم‌مرز با ویتنام است، سقوط کرد و خلبان آن به‌شدت زخمی شد. برخی کاربران هم با انتشار ویدئویی از یک جت در میان آتش و دود، ادعا کرده بودند که تایوان به‌دلیل نقض حریم هوایی خود، این جنگنده را سرنگون کرده است. ساعتی بعد یک خبرنگار روزنامه «یو کی دیلی» در توئیترش، این خبر را تکذیب کرد و نوشت: «بسیاری از گمانه‌زنی‌ها درباره سرنگونی جنگنده چینی، از حساب‌های توئیتر هندی منتشر شده است.» او افزود: «وزارت دفاع تایوان قاطعانه اعلام کرده که این اخبار جعلی است.» دقایقی بعد وزارت دفاع تایوان در بیانیه‌ای رسما هرگونه مداخله در سقوط جنگنده چینی را تکذیب کرد. منابع چینی نیز ضمن رد سرنگون شدن جنگنده چینی توسط پدافند هوایی تایوان، اعلام کرده‌اند که این جنگنده به‌خاطر نقض فنی در اطراف شهر «گویلین» در استان «گوانگشی» چین سقوط کرده است. جایی که حدود ۱۰۰۰ کیلومتر از تایوان فاصله دارد. تا لحظه نگارش این گزارش، مقامات چین به این اخبار و شایعات هیچ واکنشی نشان نداده‌اند.

  سوخو 35 برای مهار تایوان

اگرچه در دهه‌های گذشته، چین و تایوان به‌دلیل اینکه پکن مدعی است که تایوان بخشی از خاک چین است، تنش‌های زیادی با یکدیگر را تجربه کرده‌اند، اما در سال 1992 مقام‌های چین و تایوان به توافق رسیدند که هر اقدامی در این منطقه و در روابط طرفین براساس اصل «چین واحد» باشد، براساس این اصل، چین و تایوان به یک کشور که همان سرزمین مادری است تعلق دارند. این توافق پابرجا بود تا اینکه «تسای اینگ ون» در سال ۲۰۱۶ به ریاست‌جمهوری تایوان رسید. حمایت‌های آمریکا از این مقام تایوانی و حزبش برای کسب استقلال از چین، روابط دو سوی تنگه تایوان (چین و تایوان) را تیره کرد و بار دیگر تنش‌ها را افزایش داد. مساله تایوان برای چینی‌ها به‌قدری حائز اهمیت است که این کشور سال گذشته در کتاب سفید «امور دفاعی چین در عصر جدید» به‌صراحت عنوان کرده بود که با هرگونه اقدام جدایی‌طلبانه مقابله خواهد کرد و حتی اگر موضوع به یک درگیری نظامی نیز منتهی شود، آنها دشمن را شکست می‌دهند. در این سند، پکن متعهد شده به هیچ‌وجه گزینه استفاده از زور را درصورت لزوم در آینده برای الحاق مجدد تایوان به چین کنار نگذارد. مساله تایوان و اعمال حاکمیت در دریای چین‌جنوبی برای پکن به اندازه‌ای حائز اهمیت بود که این کشور پس از مدت‌ها مذاکرات محرمانه، در سال 2015 با روسیه قراردادی برای خرید 24 فروند جنگنده سوخو‌35 را امضا کرد. هدف چین از خرید این جنگنده بسیار پیشرفته که روس‌ها معتقدند با جنگنده‌های F22 قابل رقابت است، تقویت نیروی هوایی در رویارویی با تایوان و مقابله با برتری دریایی آمریکا در آب‌های دریایی چین عنوان شده بود. این قرارداد که ارزشی معادل دو میلیارد دلار داشت، چین را به اولین خریدار خارجی هواپیمای سوخو‌35 تبدیل کرد. نخستین جنگنده‌ها در سال ۲۰۱۶ به چین تحویل داده شدند که ۴ فروند بودند. ۱۰ فروند در سال ۲۰۱۷ و ۱۰ فروند نهایی نیز در سال 2019 به چین تحویل داده شد. با کمک این جنگنده، نیروی هوایی چین به‌راحتی توانست بر فراز دریاهای جنوبی و شرقی اعمال حاکمیت کند. چین خود را مالک مطلق دریای جنوبی می‌داند و با برخی کشورها از جمله ویتنام، فیلیپین، مالزی، تایوان و برونئی درخصوص این دریا دچار اختلاف‌نظر است. پکن همچنین با ژاپن و تایوان بر سر جزایری که در دریای شرقی قرار گرفته مناقشه دارد.

  فعال کردن گسل‌های اطراف چین

در آمریکا، این اسناد راهبردی منتشر شده از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی است که به‌عنوان نقشه راه عمل می‌کنند. فارغ از اینکه دولت دونالد ترامپ تا چه میزان در سیاست خارجی منسجم و درست عمل کرده، باید گفت در تمامی اسناد راهبردی دولت آمریکا در حوزه سیاست خارجی، سخن از تهدیدی به‌نام چین به میان آمده است. «دفتر حسابرسی و نظارت دولت آمریکا» که کمیته‌ای مرکب از چهار نهاد دولت، وزارت دفاع (پنتاگون)، اداره امنیت داخلی و دفتر اداره‌کننده اطلاعات ملی است، در گزارش‌های خود، چین را در جایگاه نخست تهدید علیه آمریکا نشانده‌اند. دونالد ترامپ در راهبرد امنیت ملی سال ۲۰۱۷، چین را به‌عنوان تهدید و یک قدرت تجدیدنظرطلب عنوان کرده است. آمریکایی‌ها در سند استراتژی دفاع موشکی خود در سال 2019 تاکید کرده بودند که به‌جای تمرکز آمریکا از استراتژی «جنگ با تروریسم» که سال‌هاست ارتش این کشور را اسیر خود کرده، راهبرد موسوم به «بازگشت به رقابت با قدرت‌های بزرگ» همچون جمهوری خلق چین و روسیه را دنبال کند.

بر همین اساس نیز در سه‌سال‌ونیم گذشته دونالد ترامپ بارها سعی کرده است نیروهای نظامی خود را از منطقه غرب آسیا به شرق آسیا و نزدیکی آب‌های چین منتقل کند تا درصورت درگیری‌های نظامی احتمالی، دست برتر را داشته باشد. این کشور حتی سامانه دفاع موشکی پاتریوت را از کشورهای منطقه جمع‌آوری کرد تا آن‌طور که در آن زمان گفته می‌شد، آنها را برای مهار چین به جنوب شرق آسیا منتقل کند. به راه انداختن یک جنگ تجاری همه‌جانبه علیه چین و فعال کردن شکاف‌ها و گسل‌های اطراف چین، در همین چارچوب قابل تحلیل است. یکی از این گسل‌ها در هنگ‌کنگ و پس از لایحه استرداد مظنونان و متهمان به چین ایجاد شد و مقامات آمریکایی اعم از دولتمردان و نمایندگان کنگره به هر شکل ممکن از این اعتراضات حمایت کردند و علاوه‌بر برخی مقامات هنگ‌کنگ، تحریم‌هایی را نیز علیه چین اعمال کردند. آمریکایی‌ها در تایوان، یعنی یکی از اصلی‌ترین خطوط قرمز پکن نیز تلاش‌هایی برای به چالش کشیدن چین داشته‌اند. دولت ترامپ برای افزایش فشار بر چین و مهار این کشور، سال گذشته با وجود مخالفت پکن، با فروش 2/2 میلیارد دلاری تسلیحات نظامی به تایوان موافقت کرد.

هفته گذشته و در ادامه سیاست‌های ضدچینی، دولت آمریکا از آغاز روند گفت‌وگوهای اقتصادی دوجانبه با تایوان خبر داده و گفته هدف آن افزایش توانایی نظامی و تسلیحاتی تایوان برای مقابله با فشارهای پکن است. به گزارش بی‌بی‌سی، دولت ترامپ همزمان چند سند سری را از حالت طبقه‌بندی خارج کرد که نشان می‌دهد در دوران ریاست‌جمهوری رونالد ریگان در دهه ۱۹۸۰ میلادی،‌ ایالات متحده به‌طور شفاهی «6 تضمین» به تایوان داده بود، ازجمله اینکه کیفیت و کمیت سلاح‌هایی که به تایوان می‌فروشد «کاملا به‌نوع تهدیدات چین بستگی خواهد داشت». آمریکا علاوه‌بر هنگ‌کنگ و تایوان، در سین‌کیانگ و تبت نیز همین راهبرد را در پیش گرفته است تا اصلی‌ترین تهدید آینده خود را با راهبرد امنیتی‌سازی مهار کند. این امنیتی‌سازی در دو بعد منطقه‌ای و جهانی درحال پیگیری است. در تازه‌ترین گزارشی که وزارت دفاع آمریکا هفته گذشته درباره توانمندی نظامی چین منتشر کرد، بخش‌هایی از این راهبرد قابل مشاهده است.

در این گزارش پنتاگون ادعا کرده است: «چین در تلاش است طی پنج تا 10 سال آینده زرادخانه کلاهک‌های هسته‌ای خود را دست‌کم دوبرابر کند.» شمار کلاهک‌های هسته‌ای چین اکنون حدود ۲۰۰ عدد برآورد می‌شود و این گزارش می‌نویسد تعداد کلاهک‌هایی که قرار است روی موشک‌های بالیستیک بین‌قاره‌ای «با قابلیت ایجاد تهدید علیه ایالات متحده» سوار شود طی ۵ سال آینده حدود ۲۰۰ فروند افزایش خواهد یافت. این گزارش همچنین می‌گوید پکن گام‌های بلندی در زمینه کشتی‌سازی، نظامی، ساخت موشک‌های بالیستیک و کروز و سامانه‌های پدافند هوایی برداشته است. در این گزارش همچنین آمده است چین سرگرم نو‌سازی، تنوع‌بخشی و تقویت خود در بخش‌های مختلف مربوط به نیروی هسته‌ای نظامی است.

  تغییر ادبیات چین برابر آمریکا

چین در دهه‌های اخیر همواره تلاش کرده کمترین سطح تنش را با کشورهای مختلف داشته باشد اما با این حال در چند سال گذشته و به‌ویژه با رویکرد تهاجمی ایالات متحده، پکن نیز از سطح خویشتنداری خود کاسته و رویکرد جسورانه‌تری را به‌ویژه در موضوع تایوان در دستورکار خود قرار داده است. در روزهای گذشته تحلیلگران نظامی چین هشدار داده‌اند اگر همکاری‌های نظامی آمریکا و جزیره تایوان ادامه پیدا کند و این همکاری، تهدیدی برای چین و چالشی برای حاکمیت آن باشد، ارتش آزادیب‌خش خلق چین به اقدام موثر برای از بین بردن این تهدید مجبور خواهد شد و ممکن است حتی یک‌بار و برای همیشه وحدت سرزمینی با تایوان را ولو با استفاده از زور تحقق بخشد.

این موضع‌گیری‌ها باعث شده تحلیلگران غربی به این نتیجه برسند که چین نحوه گفت‌وگو درباره تایوان را تغییر داده و این نشان‌دهنده افزایش تنش‌هایی است که می‌تواند ایالات متحده را به جنگ بکشاند. افزایش تنش‌ها در سراسر تنگه تایوان این نگرانی را ایجاد کرده که ممکن است جنگ آغاز شود و به‌طور بالقوه ایالات متحده را به درگیری با چین بکشاند. تحلیلگران غربی معتقدند پکن در مساله تایوان هیچ‌گاه عقب‌نشینی نمی‌کند. این کشور در ماه می برای اولین‌بار در یک دهه گذشته، در گزارش اولویت‌های سیاست سالانه خود کلمه «صلح‌آمیز» را قبل از «اتحاد مجدد» حذف کرد. اگرچه در تحرکات چین ردی از تقابل نظامی با تایوان به چشم نمی‌خورد اما دو طر ف در یک تقابل نظامی به‌هیچ‌عنوان دارای موازنه قوا نخواهند بود.

گفته می‌شود بیشتر نیروی زرهی تایوان مستهلک‌شده و نیمی از چهار زیردریایی آن بسیار قدیمی هستند که فقط برای آموزش می‌توان از آنها استفاده کرد. درصورت بروز یک جنگ، کمبود قطعات جایگزین، عملکرد کامل ارتش تایوان را مختل خواهد کرد. در مقابل، اکنون چین تسلیحات مدرنی ازجمله جنگنده‌های پنهانکار، موشک‌های مافوق صوت، کشتی‌های جنگی دارای موشک هدایت‌شونده، ناوهای هواپیمابر، تانک‌ها و ماشین‌های جنگی زره‌پوش و بزرگ‌ترین و متنوع‌ترین زرادخانه موشکی مستقر در جهان است. طبق اطلاعات پنتاگون، چین حدود 412 هزار سرباز فعال در بخش‌های شرقی و جنوبی خود دارد، درحالی که تایوان فقط 88 هزار سرباز فعال دارد. چین بیش از 950 فروند هواپیما در برابر 430 هواپیمای تایوان دارد. چین دارای 257 فروند کشتی در برابر 86 فروند کشتی تایوان است.

  قدرت توقف‌ناپذیر چین

اگر دولت ترامپ در امنیتی‌سازی چین موفقیت قابل‌توجهی را کسب نکند و نتواند قطار اقتصاد مهارنشدنی اژدهای زرد را متوقف کند، باید دهه بعد را دهه چین دانست؛ دهه‌ای که چینی‌ها قدرت برتر اقتصادی جهان خواهند بود و به موازات آن، در سایر حوزه‌ها و به‌ویژه حوزه نظامی این تناسب را مدنظر قرار خواهند داد. آنها با وجود صبوری و تفکرات استراتژیک‌شان ناچار به واکنش در برابر آمریکا شدند چراکه یک استراتژی قدیمی چینی به آنها توصیه کرده درمقابل دشمن ابرقدرت تا جای ممکن مدارا کن ولی پس از آن، اگر ضربه‌ای زد، یک ضربه بزن چراکه اگر این کار را نکنی، دومین ضربه را خواهی خورد. پکن با علم به اینکه روزی که آمریکا خودش را از جنگ‌های بی‌پایانش بیرون بکشد، سراغ آنها خواهد رفت، از سال‌ها قبل در تلاش برای محکم کردن جای پای خود در سراسر قاره‌ها بوده است. گزارش پنتاگون مدعی است چین قصد دارد تا سال 2049 به‌عنوان بخشی از یک برنامه بلندپروازانه برای گسترش گسترده دامنه جهانی پکن، در اقتصاد و سیاست و توان نظامی بین‌المللی از قدرت نظامی ایالات متحده پیشی بگیرد. این روندی است که آنها حداقل از دوره باراک اوباما بی‌سر و صدا در پیش گرفته‌اند و اکنون در آخرین مراکز گریز، به دام افتاده‌اند. اینکه آمریکا با اقتصاد رو به افول خود بتواند این روند را متوقف کند، امری محال است و کارشناسان معتقدند در بهترین حالت، واشنگتن می‌تواند وقفه‌ای کوتاه‌مدت در این برنامه بلندپروازانه ایجاد کند. اقتصاد چینی‌ها دو قرن قبل همچون دوره فعلی در اوج شکوفایی به‌سر می‌برد اما آنها توان نظامی همپای توان اقتصادی خود نداشتند و همین مساله منجر به تجاوز انگلستان به چین و تحمیل شرایط بر این کشور شد. اکنون آنها به موازات توان اقتصادی، در حوزه نظامی هم قابلیت‌های چشمگیری کسب کرده‌اند و قصد دارند تا اواسط قرن جاری، توان نظامی خود را به‌گونه‌ای توسعه دهند که برابر با ارتش ایالات متحده یا قدرت بزرگ دیگری باشد که چینی‌ها آن را تهدید می‌دانند. به گزارش «نشنال‌اینترست»، بودجه دفاعی چین طی 10 سال گذشته تقریبا دوبرابر شده است. علاوه‌بر این، در ابتدای سال 2019 چین اعلام کرد بودجه نظامی‌اش با 6.2 درصد افزایش با توجه به نرخ تورم به 174 میلیارد دلار افزایش یافته است.

گسترش اقتصادی و سیاسی در خارج از کشور، ازجمله ساخت پایگاه‌های نظامی، نقش پررنگی در راهبرد چین دارد. چین اخیرا یک پایگاه نظامی در نزدیکی تاسیسات ایالات متحده در جیبوتی آفریقا ایجاد کرده تا به‌خوبی نشان دهد به‌دنبال رقابت با نفوذ ایالات متحده در منطقه است. چین درصدد ایجاد تدارکات قوی و زیرساخت‌هایی در خارج از پایگاه فعلی خود در جیبوتی است. همچنین طبق ارزیابی پنتاگون، پکن به احتمال زیاد به‌دنبال افزودن امکانات لجستیکی نظامی در میانمار، تایلند، سنگاپور، اندونزی، پاکستان، سریلانکا، امارات متحده عربی، کنیا، تانزانیا، آنگولا و تاجیکستان است.

چینی‌ها علاوه‌بر زمین، در دریاها نیز به‌دنبال تقویت توان خود بوده‌اند. زیردریایی‌ها در هر نبردی می‌تواند یک ابزار توانمند به‌دور از میدان اصلی جنگ باشند. قابلیت چین در این حوزه درحال گسترش است. گزارش‌های متعددی درباره مشاهده زیردریایی‌های جدید موشک بالستیک در آب‌های دور از سواحل چین منتشر شده است. برخی موشک‌های بالستیک جدید زیردریایی چین دارای برد 4000 مایل (6400 کیلومتر) هستند. بسته به‌جایی که زیردریایی‌ها درحال گشت‌زنی هستند، این سلاح‌ها به وضوح می‌توانند مناطق خاصی از قاره آمریکا را تهدید کنند.

مرتبط ها