کد خبر: 45116

احمدحسین شریفی:

ضرورت احیای عرفان و معنویت حسینی

عاشورا و امام‌حسین(ع)، ظرفیتی بی‌نظیر برای انسان‌سازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی است. این نیروی بی‌نظیر در برهه‌های مختلفی از تاریخ اسلام، گوشه‌های کوچکی از خود را نشان داده است.

به گزارش «فرهیختگان»، احمدحسین شریفی، استاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی(ره) طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: عاشورا و امام‌حسین(ع)، ظرفیتی بی‌نظیر برای انسان‌سازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی است. این نیروی بی‌نظیر در برهه‌های مختلفی از تاریخ اسلام، گوشه‌های کوچکی از خود را نشان داده است. فی‌المثل، حدود دو دهه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، احیای بعد انقلابی، حماسی و ظلم‌ستیزانه عاشورا موجب پیروزی انقلاب بی‌نظیر اسلام شد. در دوران کنونی لازم است ابعاد دیگر قیام حسینی ازجمله بعد عدالت‌خواهی آن، بعد حکومت‌سازی (حکومت اسلامی و دینی)، بعد انسان‌سازی و جامعه‌سازی آن را احیا و ترویج کرد. در این میان، به اعتقاد من نگاه عرفانی و معنوی به حادثه عاشورا و شهدای والامقام عاشورایی می‌تواند یک نهضت معنوی عظیم پدید آورد. ابعاد عرفانی و معنوی زندگی امام‌حسین(ع) و سخنان عاشورایی او، اگر بیشتر از ابعاد سیاسی و مبارزاتی آن حضرت نباشد کمتر نیست.

این لایه از قیام حسینی و این بعد از شخصیت امام‌حسین(ع) و شهدای کربلا هنوز بکر و دست‌نخورده باقی مانده است. باید آن را احیا کرد. عرفان و معنویت حسینی، عرفانی همه‌جانبه است؛ همراهی عرفان و حماسه، عرفان و عقلانیت، عرفان و جهاد، عرفان و مدیریت و عرفان و جامعه‌سازی را به وضوح می‌توان در عرفان عاشورایی و حسینی مشاهده کرد. عرفان حسینی با انزواطلبی و گوشه‌گیری و بی‌تفاوتی اجتماعی، هیچ میانه‌ای ندارد، البته این نوع نگاه به قیام حسینی بعضا در لابه‌لای سخنان برخی عارفان و معنویان پیشین مطرح بوده است؛ به‌عنوان مثال، عمان سامانی (۱۳۲۲ ه‌ق) چنین نوع نگاهی را مطرح می‌کند یا پیش از او مولوی در دیوان شمس و همچنین در مثنوی‌معنوی این نوع نگاه را مطرح می‌کند. اما متاسفانه مشکل آنان این بود که اینها هم چشم یک‌سونگر داشتند. تنها همین بعد را می‌دیدند و حتی نتوانستند نگاهی درست و دقیق از همین یک بعد نیز ارائه دهند که بررسی و تحلیل نگاه آنان، فرصتی دیگر می‌خواهد.(1)

  مولفه‌های عرفان و معنویت حسینی

1. توحید و خدامحوری
یکی از شاخصه‌های عرفان‌های نوظهور و معنویت‌های سکولار، نفی توحید یا نادیده گرفتن آن است.(2) اما مهم‌ترین شاخصه عرفان و معنویت حسینی و عاشورایی، محوریت توحید و خداباوری است.

دو منبع مهم برای فهم عرفان حسینی، یکی دعای عرفه است و دیگری حالات امام در شب و روز عاشورا.

از نگاه امام‌حسین(ع)، راه رهایی از همه گناهان فردی و اجتماعی، باور راستین به توحید و معاد است. فردی به محضر امام‌حسین(ع) آمد و راهی برای رهایی از زندگی گناه‌آلود خود طلب کرد. امام در پاسخ، نسخه‌ای شامل پنج دستور که سه‌‌تا مربوط به توحید و دوتا مربوط به معاد بود، ارائه دادند: «پنج کار را انجام بده و هر گناهی که می‌خواهی نیز انجام بده:
1. رزق خدا را نخور و هر گناهی که دوست داری انجام بده.
2. از تحت سلطه خدا خارج شو و هر گناهی که دوست داری انجام بده.
3. جایی برو که خدا تو را نبیند و هر گناهی که دوست داری انجام بده.
4. زمانی که ملک‌الموت برای قبض روحت آمد، جان به او نده و هر گناهی که دوست داری انجام بده.
5. زمانی که مالک جهنم می‌خواهد تو را روانه دوزخ کند، نرو و هر گناهی که دوست داری انجام بده.»

آخرین جملات لحظات پایانی عمر مبارک آن حضرت در گودال قتلگاه نیز این بود: إلَهِی رِضًی بقَضَاکَ تَسلِیمًا لِأَمرِکَ‏ لا مَعبُودَ سِوَاکَ یَا غِیاثَ المُستَغِیثِین‏. اگر نیک بنگریم، همه حقایق عرفان عملی در این جمله کوتاه، جمع هستند:

«معرفت، محبت و عبودیت» یا «توحید، تسلیم، رضا و بندگی.»

2. خیرخواهی و خدمت

عرفان و معنویت حسینی، عرفان و معنویت خدمت، محبت، خیرخواهی و فداکاری نسبت به خلق است. منطق حسین(ع) این است که نیاز دیگران به ما، از نعمت‌های الهی است که باید به استقبال آن رفت و در این راه نباید هرگز احساس ملالت و خستگی کرد: «إِنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَیْکُمْ‏ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْکُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ. فَتَتَحَوَّلَ إِلَی غَیْرِکُم.» در بخشی از دعای عرفه، از خداوند می‌خواهد: «اقْضِ‏ لَنَا الْخَیْرَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَهْلِ الْخَیْر؛ خدای برای ما خیر مقرر کن و ما را از اهل خیر قرار ده.»
امام(ع) در وصیتنامه خود خطاب به محمد حنفیه نوشت: «من برای خوشگذرانی و خودخواهی و فساد و ظلم قیام نکرده‌ام؛ فلسفه قیام من تلاش در جهت رستگاری و خیر و مصلحت امت پیامبر است؛ من می‌خواهم امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر کرده و به سیره جدم رسول‌الله عمل کنم.» وقتی بنی‌اسد می‌خواستند پیکر بی‌سر ابا‌عبدالله(ع) را دفن کنند، درکنار همه زخم‌هایی که بر بدن مبارک آن حضرت وارد شده بود، روی دوش آن حضرت آثار زخم کهنه مشاهده کردند؛ از امام زین‌العابدین(ع) علت را جویا شدند، آن حضرت فرمود: «این آثار بر دوش کشیدن صدقات و مایحتاج زندگی زنان بی‌سرپرست، یتیمان و تنگدستان است که آن حضرت در مدینه انجام می‌دادند.»

پی‌نوشت‌ها:
1. منظور این نیست که فقط این لایه از زندگی امام‌حسین(ع) و شهدای کربلا را ببینیم و دچار افراط و تفریط در این زمینه شویم، عرض بنده این است که باید نگاه جامع به عاشورا و قیام حسینی و زندگی اسوه‌هایمان داشته باشیم. باید نگاهی کل‌نگر داشته باشیم تا بتوانیم برای همه ابعاد وجودی‌مان و همه ساحت‌های زندگی‌مان از این الگوها بهره‌مند شویم.
2. ر.ک شریفی، احمدحسین، درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان‌های کاذب.

 

مرتبط ها