کد خبر: 45045

مهدی مسائلی:

ریشه‌های فکری انحرافات عزاداری

معرفی چهار تلقی مؤثر

از این‌رو شناخت و مقابله با ریشه‌های فکری انحرافات عزاداری، اهمیت بیشتری از خود انحرافات عزاداری دارد. در تحلیلی می‌توان موارد زیر را از مهم‌ترین ریشه‌های فکری این انحرافات عزاداری دانست.

به گزارش «فرهیختگان»، مهدی مسائلی، پژوهشگر و‌ مؤلف طی یادداشتی در روزنامه «فرهخیتگان» نوشت: عزاداری امام‌حسین(ع) وسیله‌ای برای ارتباط همیشگی و عمومی مسلمانان با نهضت حسینی(ع) است. افزون بر این، مراسم عزاداری یک برنامه تبلیغی موثر در مذهب تشیع به‌شمار می‌آید ولی گاهی رفتارهایی انحرافی در عزاداری امام‌حسین(ع) داخل می‌شوند که آن را از اهداف خود دور کرده و یک سوءتبلیغ برای مذهب تشیع به‌شمار می‌آیند. انحرافات عزاداری را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد.

1. رفتارهایی که با قطع نظر از عزاداری بودن‌شان، حرام فقهی و گناه و معصیت هستند،‌ اما چون داخل عزاداری شده‌اند نسبت به آنها سکوت شده و حتی صورت نیکویی پیدا کرده‌اند.
2. رفتارهایی که عنوان عزاداری ندارند و آنها را نمی‌توان یک عزاداری شرعی یا عرفی دانست، اما عده‌ای آنها را در عزاداری وارد کرده‌ و می‌کنند.
3. رفتارهایی که شاید به‌خودی‌خود حرام و معصیت نباشند ولی انجام آنها در مجلس عزاداری امام‌حسین(ع) در شأن این مجلس نیست و موجب هتک‌حرمت آن می‌شوند.

گسترش چنین رفتارهایی در عزاداری، چهره دینی و معنوی آن را مخدوش می‌کند و موجب می‌شود شیعیان عزادار به‌جای دنبال‌روی از متن عاشورا، درگیر حواشی آن شوند.

اما انحرافات عزاداری معلول افکار و نگاه‌های خاصی به عاشورا و عزاداری است که تا آن علت‌ها اصلاح نشود، نمی‌توان این انحرافات را از عزاداری امام‌حسین(ع) زدود. از این‌رو شناخت و مقابله با ریشه‌های فکری انحرافات عزاداری، اهمیت بیشتری از خود انحرافات عزاداری دارد. در تحلیلی می‌توان موارد زیر را از مهم‌ترین ریشه‌های فکری این انحرافات عزاداری دانست.

الف) اشتباه در تفسیر کیفیت و درجه عزاداری

امروز بعضی از شیعیان بالا رفتن کیفیت و درجه عزاداری را به تن‌آزاری و زجر بیشتر بدن تفسیر می‌کنند. این درحالی است که در نگاه روایی، معیار کیفیت عزاداری به معرفتی است که برای افراد ایجاد می‌کند، یعنی هرچه عزاداری معرفت و آگاهی بیشتری برای افراد ایجاد کند، کیفیت بهتری دارد. از این‌رو در روایات تاکید فراوانی بر گریه بر مصائب امام‌حسین(ع) شده است، به‌گونه‌ای که می‌توان گریه را مصداق اصلی عزاداری دانست. از خصوصیات مهم گریه، افزایش محبت و به‌تبع آن، ایجاد ارتباط معرفتی با نهضت عاشوراست.

اما در زمان کنونی معیار کیفیت عزاداری تغییر کرده است. ارتباط قلبی و معرفتی با نهضت عاشورا عیار برتری آن را به نمایش نمی‌گذارد، بلکه خشونت و تن‌آزاری و نمایش ظاهری آن، ملاک کیفیت عزاداری شده است. برای بسیاری از شیعیان، عزاداری هرچه خشن‌تر باشد ثواب بیشتری دارد. ممکن است درباره بعضی مصادیق خشونت در عزاداری، همچون قمه‌زنی در جامعه شیعه اختلاف‌نظر فقهی وجود داشته باشد و بعضی به‌خاطر وهن‌آمیز بودن آنها یا حکم رهبری از چنین رفتارهایی پرهیز کنند، اما عده‌ای هم نه. امروز بیشتر سینه‌زنان کیفیت سینه‌زنی را براساس آهنگ و شدت آن تعریف می‌کنند. آنها فکر می‌کنند هرچه دست‌ها محکم‌تر بر سینه‌ها فرود آید، سینه‌زنی بهتری صورت گرفته است و از آن بهتر اینکه عزاداران هنگام سینه‌زنی لخت شوند تا سینه آنها سرخ یا کبود شود. در مراسم عزاداری این ضربه‌های محکم سینه‌زنان است که مداح را به شوق می‌آورد و موجب ستایش‌ سینه‌زنی می‌شود. فراتر از این، صورت‌های خراشیده گاهی نشانگر آن است که افراد به لایه‌ بالاتری از عزاداری دست یافته‌اند.

حقیقت اینکه امروز بسیاری از افراد، عزاداری را ابزاری برای زجر و سختی‌دادن به بدن می‌بینند تا از رهگذر آن در مصیبت‌های وارد بر امام‌حسین(ع) و شهدای کربلا شریک شوند و با آنها مواسات و همدردی کنند.

ب) هدف دانستن عزاداری (عزاداری برای عزاداری)

بعضی شیعیان قصد و هدفی ورای عزاداری ندارند و حتی طرح بحث درباره اهداف عزاداری را نیز انحراف تلقی می‌کنند. از دیدگاه آنها نه‌تنها آخرخط همین‌جاست، بلکه تمام دین‌داری به عزاداری ختم می‌شود. به دیگر سخن، تمام برنامه‌های عبادی، اجتماعی، سیاسی، اعتقادی و همه امور زندگی برمبنای عزاداری‌ پایه‌گذاری شده است و تمام معنویت و کمال انسانی در انجام عزاداری دیده می‌شود؛ زیرا این افراد می‌پندارند: «إنّ الدنیا و ما خلق لأجل اقامه عزاء الحسین(ع)؛ دنیا و هرآنچه خلق شده برای عزاداری امام‌حسین(ع) است.»

هنگامی‌که عزاداری تبدیل به هدف شود، به‌جای رشد کمالی و عمودی، رشد سطحی و افقی پیدا می‌کند. از همین‌رو عزاداران به‌جای عمق‌بخشیدن به عزاداری‌ها و پررنگ‌کردن معرفت عاشورایی، تنها در آن تنوع ایجاد می‌کنند و روزبه‌روز صورت‌های جدیدی بر آن می‌افزایند.

ج) جدا دانستن عزاداری از سایر مناسک دینی

میان بعضی از شیعیان این تلقی هست که عزاداری از سایر مناسک و رفتارهای دینی جداست و حتی بعضی فکر می‌کنند نتایج و بهره عزاداری امام‌حسین(ع) برای آن حضرت است و ایشان پاداش و جزای آن را می‌دهد. عنوان «دستگاه امام‌حسین(ع)» عنوان رایجی است که برای این تلقی به‌کار می‌رود آن‌گونه که گویا عزاداری متعلق به دستگاه امام‌حسین(ع) است و نماز و روزه و حج و... متعلق به دستگاه خداست. شهیدمطهری در تبیین انحرافات ناشی از این طرز تلقی می‌گوید: «... در دستگاه‏ امام‌حسین(ع)‏ این حرف‌ها مانعی ندارد. دستگاه‏ امام‌حسین‏ علیه‌السلام از دستگاه دیگران جداست. اگر اینجا دروغ‌گفتی، بخشیده است؛ جعل‌کردی، بخشیده است؛ تحریف‌کردی، بخشیده است؛ شبیه‌سازی کردی، بخشیده است؛ به تن مرد لباس زن کردی، بخشیده است؛ هر گناهی که اینجا کردی، بخشیده است. هدف خیلی مقدس است. درنتیجه افرادی در این قضیه دست به جعل و تحریف زده‌‏اند که انسان تعجب می‌‏کند... . این موضوع که دستگاه حسینی یک دستگاه جدایی است و از هر وسیله‏‌ای برای گریاندن می‌‏شود استفاده کرد، این خیال، این توهم دروغ و غلط، یک عامل بزرگی شد برای جعل و تحریف.» (مجموعه‏‌آثار،ج‏۱۷، ص۹۲)

حقیقت اینکه جدایی دستگاه امام‌حسین(ع) و دستگاه خدا با «الهیات عزاداری» مخالفت دارد و گاهی درصورت علم و آگاهی، آن را به‌مراتب «شرک» می‌کشاند. شهید در تبیین این موضوع نیز می‌گوید: «... اگر میان مسلمانان هم کسی چنین معتقد شود که درکنار دستگاه سلطنت ربوبی، سلطنتی دیگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست در کار است، چیزی جز شرک‏ نخواهد بود. اگر کسی گمان کند که تحصیل رضا و خشنودی خدای متعال راهی دارد و تحصیل رضا و خشنودی فرضا امام‌حسین(ع) راهی دیگر دارد و هریک از این دو، جداگانه ممکن است سعادت انسان را تامین کند، دچار ضلالت بزرگی شده است. در این پندار غلط چنین گفته می‌‏شود که خدا با چیزهایی راضی می‏‌شود و امام‌حسین(ع) با چیزهایی دیگر؛ خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، زکات، راستی، درستی، خدمت به خلق، بر به والدین و امثال اینها و با ترک گناهان از قبیل دروغ، ظلم، غیبت، شراب‌خواری و زنا راضی می‏‌شود ولی امام‌حسین(ع) با این کارها کاری ندارد؛ رضای او در این است که مثلا برای فرزند جوانش علی‌اکبر(ع) گریه یا لااقل تباکی کنیم؛ حساب امام‌حسین از حساب خدا جداست. به‌دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته می‏‌شود که تحصیل رضای خدا دشوار است؛ زیرا باید کارهای زیادی را انجام داد تا او راضی شود؛ ولی تحصیل خشنودی امام‌حسین(ع) سهل است؛ فقط گریه و سینه‌زدن؛ و زمانی که خشنودی امام‌حسین(ع) حاصل شود او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت می‌‏کند و کارها را درست می‌‏کند؛ حساب نماز و روزه و حج و جهاد و انفاق فی‌سبیل‌الله که انجام نداده‌‏ایم همه تصفیه می‌‏شود و گناهان هرچه باشد با یک فوت از بین می‌‏رود! ...امام‌حسین(ع) کشته نشد برای اینکه -العیاذ باللّه- دستگاهی در مقابل دستگاه‏ خدا یا شریعت جدش رسول خدا به‌وجود آید؛ راه فراری از قانون خدا نشان دهد. شهادت او برای این نبوده که برنامه عملی اسلام و قانون قرآن را ضعیف سازد. برعکس، وی برای اقامه نماز و زکات و سایر مقررات اسلام از زندگی چشم پوشیده، به شهادت تن داد.» (مجموعه‏‌آثار،ج1، ص۲۴۹)

د) غیرعقلانی دانستن عزاداری

بعضی شیعیان عزاداری را مساله‌ای غیرعقلانی و عاشقانه می‌دانند که عقل و حتی فقه حق دخالت در آن را ندارد. تعابیری همچون مجنون حسین، مجنون رقیه و... گاهی اشاره به این تفکر دارند. این رویکرد موجب بروز رفتارهای صوفیانه در عزاداری‌ها می‌شود و جنب‌وجوش‌ها و حرکات رقص‌گونه صوفیان -که با اذکار و نام‌های الهی انجام می‌شود- اینجا با نام حسین(ع) به اجرا گذاشته می‌شود.

 

مرتبط ها