به گزارش «فرهیختگان»، پاریسنژرمن نخستین فینال خود را در لیگ قهرمانان درحالی به بایرنمونیخ باخت که ارزش ستاره این تیم بسیار بیشتر از حریف بود و مجموع هزینهای که آنها تنها برای خرید دو بازیکن هجومی خود داشتند برابر با کل بازیکنان مونیخی بود. با این حال در انتهای بازی این باواریاییها بودند که جام قهرمانی را بالای سر بردند و بار دیگر ثابت شد تنها با اتکا به هزینههای هنگفت و خریدهای گرانقیمت نمیتوان به موفقیت رسید. در سالهای اخیر موج سرمایهگذاری پولدارها بهخصوص اعراب ساکن حاشیه خلیجفارس در فوتبال شدت گرفته است و آنها با اتکا به ثروت زیادی که دراختیار دارند بهسراغ خرید باشگاههای اروپایی رفتند تا آنها را به غولهای این قاره تبدیل کنند. با این حال پاریسنژرمن و منچسترسیتی دو نمونه عینی ناکامی این ثروتمندان در کسب موفقیت در لیگ قهرمانان هستند. هر دو تیم اگرچه در رقابتهای داخلی موفقیتهای زیادی کسب کردهاند اما در تقابل با بزرگان اروپا نتوانستهاند به توفیق زیادی برسند. چنین نمونههایی را در فوتبال داخلی نیز بارها دیدهایم. تیمهایی چون استیلآذین و کشاورز در سالهای قبل و تراکتور و سپاهان این فصل با وجود خریدهای کهکشانی و ستارههای زیادی که دراختیار داشتند نتوانستند انتظارات را برآورده کنند و در نهایت ناکام شدند.
اتکای بیش از حد به نیمار و امباپه
فینال لیگ قهرمانان به دقایق پایانی خود نزدیک میشد و هرکدام از ستارههای تیم فرانسوی تلاش داشتند بهتنهایی گره این بازی را برای تیم خود باز کنند. در یکی از صحنهها کیلیان امباپه با پاس بلند لئاندرو پاردس در جناح چپ صاحب توپ شد و بهسمت دروازه حریف حرکت کرد. در سمت راست او آنخل دیماریا فرصت خوبی داشت و در فضایی مناسب با فریاد از این ستاره جوان درخواست توپ میکرد اما امباپه ترجیح داد خودش بهسمت دروازه شوت بزند و توپ توسط جاشوا کیمیچ بلاک شد. چند دقیقه بعد بازهم یک فرصت دیگر برای نیمار و اینبار هم دیماریا در موقعیت خوبی بود اما ستاره برزیلی بهجای پاس به همتیمیاش ترجیح داد شوت بزند که ضربه او بهسمت سکوهای خالی از تماشاگر ورزشگاه دالاز لیسبون رفت.
شاید این قیاس که تنها چند صحنه از فینال را بهعنوان یک نمای کلی از عملکرد پاریسیها حساب کنیم کمی غیرمنصفانه باشد چراکه در دیدارهای قبلی و بهخصوص در نیمهنهایی برابر لایپزیگ همین ستارهها بودند که توانستند تیم را به فینال برسانند اما این را هم باید در نظر گرفت که در فوتبال لحظهها بسیار تعیینکننده هستند و تصمیمگیری مناسب در یک لحظه میتواند سرنوشت یک بازی را تغییر دهد. در چنین دیدارهای نزدیکی همین فرصتهای کوچک میتوانند سرنوشت بازی را تغییر دهند. همانگونه که بایرن از موقعیتش بهخوبی استفاده کرد و درنهایت توانست جام قهرمانی را برای ششمینبار بالای سر ببرد.
سخت است بدانیم در طول بازی چه در ذهن ستارههایی چون نیمار و امباپه میگذرد اما حرکات پا به توپ آنها بهسمت دروازه نشان میداد که تا چه حد تیم به درخشش این دو وابسته است. بایرنیها در این دیدار 60 درصد مالکیت توپ را داشتند و درسوی مقابل پاریسیها در تنها بخشی که برتری داشتند تلاش برای دریبل زدن بود. این آمار بهخوبی نشان میدهد برنامه اصلی تیم توخل در این دیدار چه بود، اعتماد به ستارهها و اتکا به درخشش آنها برای کسب موفقیت. با بهصدا درآمدن سوت پایان بازی مشخص شد این استراتژی چندان کارآمد نیست و در یک تیم فوتبال که 11 بازیکن در زمین حضور دارند نمیتوان از یک یا دو نفر از آنها انتظار داشت که بار کل تیم را به دوش بکشند.
در بزرگترین بازی تاریخ باشگاه آنها فلسفهای شکستخورده داشتند. اینکه امیدوار باشید تا خریدهای چند دهمیلیون یورویی بهتنهایی برای شما جام بیاورند انتظار بهجایی نیست. البته تیم فرانسوی در این فصل بازهم از رکورد 100 گلزده در یک فصل عبور کرد و توانست برای هشتمین سال پیاپی به این موفقیت برسد. در طول سهسالی که نیمار و امباپه درکنار هم حضور دارند مجموعا 160 گل برای پاریسنژرمن به ثمر رساندهاند. در این سالها آنها فهمیدهاند در این تیم همیشه فرصتهای گلزنی زیادی برایشان ایجاد میشود و مخصوصا در رقابتهای داخلی فرانسه و با توجه به قدرت کمتر حریفان، این دو بهخوبی میتوانند آمار گلزنی خود را بالا ببرند. به همین دلیل تصور میکنند دیگر نیازی نیست به همتیمیهای خود پاس بدهند و آنها را در آمار خود شریک کنند.
پایان عصر ستارهها
این ستارهها همیشه میخواهند قهرمان تیم خود باشند و به همین دلیل کمتر حاضر به ازخودگذشتگی میشوند و نتیجه آن اتفاقی است که در فینال روز یکشنبه برای پاریسیها رخ داد. قطریها از سال 2011 کنترل باشگاه را در دست گرفتند و از همان زمان ایده خرید ستارهها و بازیکنان گرانقیمت را اجرایی کردند. این روش اگرچه در لیگ فرانسه جواب داد و قهرمانیهای متعددی را برای تیم بهدنبال داشت اما یکشنبهشب شکست دیگری را در رقابتهای قارهای متحمل شد. این مدل از تیمداری مدتهاست برابر تیمهای بزرگ و ریشهدار اروپایی ناکام بوده و هنوز نتوانسته به موفقیتی برسد.
عصر مسی-رونالدو در فوتبال دنیا در حال افول است و در دوران عبور از این دو بازیکن بزرگ، فوتبال دیگر کمتر به ستارهها وابسته است. استعدادها اگرچه میتوانند به کمک تیمها بیایند اما عامل اصلی موفقیت محسوب نمیشوند. در این سالها سیستمها، تاکتیک مناسب، حملات برنامهریزیشده و پرسینگ شدید روی بازیکنان حریف مطمئنترین مسیر برای رسیدن به موفقیت است. اکثر تیمهایی که در سالهای اخیر به موفقیتهایی در سطح اروپا رسیدهاند از این روشها استفاده کردهاند. لیورپول، سیتی و حتی دورتموند و آتالانتا که تیمهای موفقی در یکیدو فصل اخیر بودهاند. حتی بارسلونا نیز تا پیش از فصل فاجعهبار اخیر از همین روش برای رسیدن به موفقیت استفاده میکرد و تنها متکی به درخشش مسی نبود.
این شاید مهمترین تفاوت بایرن و پاریسنژرمن در دیدار یکشنبه بود. تقابل تیمی که افتخارات زیادی را در کارنامه دارد و رقیبی که در جستوجوی نخستین موفقیت اروپایی خود بود. نظم مونیخیها حتی در حساسترین دقایق بازی و زمانی که زیر فشار حملات حریف بودند هم بههم نریخت و آنها بهخوبی میدانستند که از این بازی چه میخواهند. بایرن در سالهای اخیر برخلاف حریف خود بهدنبال خریدهای هوشمندانه، استفاده از استعدادهای خود در تیمهای پایه و حرکت براساس برنامهریزی درازمدت بوده که حاصل آن را در فینال امسال بهدست آورد.
تیم پاریسی هنوز نتوانسته به این مرحله برسد و همچنان به ستارهها اتکا دارد. البته در سالهای اخیر برخی تلاشها برای تغییر نگرش در سبک بازی این تیم بهخصوص توسط لوران بلان انجام شد و خرید نفراتی چون مارکو وراتی، بلیز ماتوئیدی و تیاگو موتا در همین راستا انجام شد اما این تغییرات برای موفقیت تیم کافی نبود و آنها هنوز هم نیاز به عوضکردن فلسفه باشگاه دارند.
توماس توخل در مدت حضورش روی نیمکت تیم نشان داده که ایدههای جدیدی برای این باشگاه دارد و شاید اگر فرصت کافی به این مربی داده شود او بتواند رویای مالکان باشگاه در قهرمانی اروپا را محقق کند. آنها همیشه در بزنگاههای مهم لیگ قهرمانان قافیه را به رقبا باختهاند و شاید شکست در فینال امسال سرانجام درس عبرتی برای مدیران تیم باشد تا با نگرشی تازه برای موفقیت در فصول بعد تلاش کنند.
* نویسنده: سیامک خاجی، روزنامهنگار