به گزارش «فرهیختگان»، استقلالیها این روزها با حواشی زیادی دستوپنجه نرم میکنند؛ از اخراج دو بازیکن این تیم توسط کادرفنی و در اختیار باشگاه قرار دادن آنها تا برخی افشاگریهای رسانهای از اسناد و مدارک و قراردادهای آبیپوشان که این موضوع گلایههای هواداران این تیم را نیز در پی داشته و همین اتفاق باعث شده در آستانه دربی پایتخت این باشگاه وضعیت جالبی نداشته باشد. از سوی دیگر اظهارنظر رضا چلنگر مبنیبر اینکه حدود یک دهه قبل فتحاللهزاده با برانکو به توافق رسیده بود و برکناری او و جایگزینی واعظآشتیانی باعث شد برانکو سرمربی استقلال نشود، عاملی شد تا این مسائل و ابهامات را از مدیرعامل اسبق این باشگاه جویا شویم. گفتوگوی «فرهیختگان» با واعظآشتیانی را در ادامه میخوانید.
از اتفاقات اخیر حاشیهای باشگاه استقلال و کنار گذاشتن دانشگر و باقری توسط کادرفنی صحبتمان را شروع کنیم. البته در زمان شما هم کم این اتفاقات نمیافتاد.
این موارد بستگی به تفکر سرمربی و مدیر دارد که برخورد به چه شکلی باید باشد. برخورد با بازیکن یا عوامل دیگر باید بر اساس تفکری باشد که برپایه حاکم شدن نظم و انضباط بوده و از سوی دیگر نیز هر کسی در جایگاه خودش قرار گرفته و در چارچوب وظایفش اظهارنظر کند. این یک نکته مهم است که نهتنها در یک تیم فوتبال بلکه برای یک تشکیلات و سازمان نیز این موضوع باید رعایت شود که هرکسی در جایگاهی که هست شرح وظایفش را بداند و براساس آن نه دخالتی در کار دیگران میشود و نه اظهارنظری صورت میگیرد و هر فرد سعی میکند وظیفهاش را بهنحوی انجام دهد که کمترین انتقادات صورت بگیرد. همانطور که در سوال مطرح کردید، در زمان خود من هم سرمربی وقت یک بازیکن را در اختیار باشگاه قرار داد و بهخاطر اتفاقی که افتاده بود، اعلام کرد آقای فلانی را نمیخواهم، در پاسخ به وی گفتم آیا پای این تصمیم و حرفت هستی و واقعا او را نمیخواهی که این سرمربی قاطعانه گفت خیر، دیگر این بازیکن را نمیخواهم. در ادامه آن بازیکن را خواستم اما به وی نگفتم که اخراج شده و اعلام کردم یک مدت به تمرینات انفرادی بپرداز تا ببینیم چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد. بازیکن هم میدانست داستان چیست اما در جلسهای که داشتیم، نه او این موضوع را به روی خود آورد و نه من و به او گفتم مصلحت بر این است که فعلا در تمرینات نباشی اما جالب است که هنوز یک هفته نشده بود که آقای سرمربی به من گفت من این بازیکن را دوباره میخواهم که همان لحظه به او گفتم اگر بیتدبیری میکردم و با آن بازیکن به خواسته شمای سرمربی واکنش دیگری انجام میدادم واقعا چطور امروز میتوانستم او را برگردانم؟!
بله، عقلانیت و تدبیر هم باید در برخوردهایی که صورت میگیرد، لحاظ شود!
بله، هرچند معتقدم برخی سرمربیان از روی احساسات تصمیم میگیرند، فارغ از اینکه مدیری که بر سر کار است یک تفکر مدیریتی دیگری دارد و از سوی دیگر چهبسا برخی سرمربیان نیز هستند که تصمیمات درستی میگیرند اما تفکر مدیری که با وی کار میکند با او همخوانی ندارد یعنی یک تضاد اینچنینی میتواند باعث اختلاف در یک تشکیلات یا باشگاه بشود. البته الان نزدیک به پایان فصل هستیم و فقط یک هفته به اتمام رقابتها باقی مانده و حتی در همین مدت نیز شاهد هستیم که در تیمی مثل شهرخودرو نیز چنین اتفاقی افتاده و سرمربی بازیکنانش را در اختیار باشگاه قرار داده. به هر صورت اگر قرار است چنین اتفاقاتی بیفتد باید برمبنای یک منطق درست با آن برخورد شود که بعدا سرمربی در جذب بازیکنی مشابه در فضای نقلوانتقالات دوباره با مشکل مواجه نشود. به نظر من بعضی تصمیمات احساسی و مقطعی است اما برخی تصمیمات اتفاقا مقطعی ولی خردمندانه به شمار میرود یعنی پیشبینیهای لازم درخصوص آن صورت میگیرد و لذا اگر قرار است تصمیماتی گرفته شود مبنیبر برخورد با بازیکن خاطی باید بهگونهای باشد که جایگزین کردن یک بازیکن مشابه و یا بهتر از آن نیز فراهم باشد و درواقع اگر تصمیمی گرفته میشود باید یک قاطعیت منطقی پشت آن قرار داشته باشد، نه مثل آن ماجرایی که تعریف کردم که سرمربی از روی احساسات تصمیم بگیرد و بعد وارد مسابقات شده و ببیند جای بازیکنی که اخراج کرده نمیتواند کسی را جذب و یا کسی دیگر را جایگزین او کند و بهخاطر خلأ بهوجودآمده دوباره درخصوص همان بازیکن به مدیریت اعلام نیاز کند. همان زمان هم اگر تدبیر من نبود و بازیکن را اخراج میکردیم زمانی که سرمربی اعلام نیاز میکرد دیگر نمیشد کار را جمع کرده و این بازیکن را برگرداند.
نمیخواهید بهصورت مصداقی نام آن سرمربی وقت و بازیکنی را که اخراج کرده بود، بگویید، شاید شنیدن برخی واقعیات بعد از یک دهه برای هواداران استقلال جالب باشد.
خیر، علاقهای به این موضوع ندارم و نمیخواهم دوباره بعد از این همه سال به برخی اتفاقات این شکلی پرداخته شود، هرچند از آقای سرمربی شاهکارهای زیادی داشتیم؛ مثلا یک شاهکار دیگر این بود که فرهاد مجیدی و هاشم بیکزاده را در نیمفصل در اختیار باشگاه گذاشت و اعلام کرد آنها را نمیخواهد که من با این موضوع مخالفت کردم و در ادامه فصل شاهد بودیم که فرهاد چطور درخشید و هاشم بیکزاده نیز چه عملکرد خوبی را از خود به جای گذاشت.
شما چند سالی با مجیدی کار کردهاید. برخی میگویند فرهاد اخلاق بسیار خاصی دارد و نمیتواند با هر بازیکنی یا مدیری بسازد؛ آیا این موضوع صحت دارد و چنین چیزی را از این مربی دیدهاید؟
خیر، اتفاقا فرهاد بازیکن منضبطی است تا جایی که من طی آن دو فصلی که در استقلال بودم فرهاد را بچه بسیار باانضباطی دیدم و شخصیت منضبطی دارد و اتفاقا در تمرینات هم خیلی جدی کارش را دنبال میکرد و به وقتش میآمد و سر ساعت هم محل تمرین را ترک میکرد و میرفت. اتفاقا مواقعی هم که در تقسیم پول به او کملطفی میکردیم هیچگاه اعتراض نمیکرد، هرچند این حق را داشت شخصا به من اعتراض کند اما این کار را هم نمیکرد. من تصورم این است از آنجا که از لحاظ مدیریتی خود من شخص منضبطی هستم شاید فرهاد مجیدی هم به تاسی از بنده چنین رفتاری را هماکنون در زمان سرمربیگری پیادهسازی میکند، هرچند خودش چنین خمیرمایه و کاراکتری دارد. شاید بعضی خوششان نیاید که بگویند مجیدی دارد اشتباه میکند و یا برخوردش نابجاست و چنین انتقاداتی مطرح باشد اما من فکر میکنم فرهاد شخصیت متزلزلی ندارد ولی امیدوارم تصمیمی که گرفته مبتنیبر خردمندی باشد تا بتواند نیرویی را جایگزین کند که آن نیرو بهتر از آن افرادی باشد که آنها را در اختیار باشگاه قرار داده است.
از نظر شما برای فصل آینده باید مجیدی را حفظ کرد و یا از حالا به فکر یک کادرفنی و سرمربی دیگر بود؟
تا الان که مجیدی موفق عمل کرده و به نظر من اگر این مجموعه کادرفنی را حفظ کنند استقلال میتواند موفق باشد چون هم فرهاد توانسته توسط مدیریت یک اعتمادی را کسب کند و تا حدی هم احساس میکنم کادر مدیریتی، سازگاری مناسبی با شرایط کادرفنی دارد و از آنجا که حاشیههای تیم کمتر شده است این موضوع نشان میدهد اگر این وضعیت را ادامه بدهند میتوانند در لیگ بعدی به نتایج خوبی رسیده تا به شرایط استقلال امیدوارتر بود.
یک اتفاقی هم طی چند روز اخیر رخ داد که نگرانی و اعتراض هواداران استقلال را در پی داشت و آن هم مربوط میشود به تکرار رسانهای شدن برخی اسناد و قراردادهای مربوط به بازیکنان و مربیان این باشگاه!
هر سازمان و تشکیلات و فدراسیون، چه ورزشی و چه غیرورزشی اگر روی شفافیت کار کنند هیچوقت این مسائل و انتشارها حاشیهساز و مشکلساز نمیشود. در زمان خود من وقتی قراردادی بسته میشد هیچچیز پیچیدهای وجود نداشت و وقتی از من سوال میکردند که مبلغ قرارداد فلان بازیکن چقدر است بهطور شفاف آن را اعلام میکردم. حتما به یاد دارید که در لیگ هشتم سقف نقلوانتقالات بازیکن ۲۵۰ میلیون تومان بود و یک فرجه ۵۰ میلیون تومانی نیز به تیمهایی که در لیگ قهرمانان آسیا حضور داشتند، داده شد. ما نیز در همان میانگین با بازیکنان قرارداد میبستیم و تنها باشگاهی که به جرات این سقف را رعایت کرد، ما بودیم و هیچ باشگاه دیگر این سقف را رعایت نکرد و به تعهدش عمل نکرد چون مدیرانشان توانایی انجام این کار را نداشتند اما ما این کار را کردیم و شواهد و مدارک آن هم هنوز در باشگاه موجود است و این امری نیست که پنهان باشد. حتی بعد از یک دهه میتوانید قراردادهای آن روز را منتشر کنید تا پی به حرف من ببرید و همه متوجه شوند ما با چه عدد و رقمی با بازیکنانمان قرارداد میبستیم. حتی یادم میآید قراردادی که با مجیدی بستیم ۱۹۰ میلیون تومان بود و او به من گفت اگر میشود این رقم را سرراست کرده و به ۲۰۰ میلیون تومان برسانیم اما من زیر بار این اختلاف حساب ۱۰ میلیونی نرفته و گفتم همان ۱۹۰ میلیون را پرداخت میکنیم. ضمن اینکه او را خیلی دوست داشتم و عملکردش هم بسیار خوب بود اما برای قراردادش همان رقم ۱۹۰ را اعمال کردم. پس ما در یک باوری بودیم که اگر گفته بودند سقف قرارداد ۲۵۰ میلیون تومان است ما در آن فصل بهجز دو بازیکن بالاتر از این رقم نبستیم که آن دو بازیکن هم بهخاطر همان بحث آسیایی ما بود که به مجتبی جباری و رضا عنایتی بیشتر از این رقم و کمتر از ۳۰۰ میلیون که آن هم طبق مقررات فدراسیون فوتبال بود، پرداخت کردیم، درغیر اینصورت حتی عدد و رقم قراردادمان با بازیکنان و مربیان خارجی را هم اعلام کردیم و حتی در آن زمان یک نفر هم نگفت مثلا روته مولر چقدر گرفته است.
این عدد و رقمها را درحالی میگویید که یک ملیپوش استقلال مبلغ بسیار بالایی را برای تمدید قرارداد با این تیم درخواست کرده است.
برای شکستن این عدد و رقمها به اعتقاد من اگر باشگاهها با هم متحد شوند، رقم بازیکنان تا ۲ میلیارد هم پایین میآید. یعنی سقف بهترین بازیکن در لیگ میشود ۲ میلیاردتومان، البته اگر هیچ باشگاهی بازیکن گرانقیمت نگیرد.
بهعنوان آخرین سوال؛ رضا چلنگر مترجم برانکو اعلام کرده است که فتحاللهزاده با برانکو ایوانکوویچ به توافق رسیده بود اما این مدیر برکنار شد و زمانی هم که شما به جای فتحاللهزاده آمدید، مرفاوی را بهعنوان سرمربی استقلال انتخاب کردید. این موضوع چقدر صحت دارد؟
در آن زمان که قلعهنویی سرمربی استقلال بود و احتمالا چلنگر دچار یک اشتباه تاریخی شده و در حالت خوابآلودگی این اظهارنظر را داشته است اما این صحبت یعنی فتحاللهزاده داشته به جای قلعه نویی، برانکو را میآورده است! چون وقتی من هفته پنجم به استقلال آمدم امیر قلعهنویی سرمربی این تیم بود و استقلال هم در انتهای جدول قرار داشت. پس این اظهارات درصورتیکه صحت داشته باشد، نشان میدهد که فتحاللهزاده میخواسته برانکو را جایگزین قلعهنویی کند چون استقلال در هفتههای ابتدایی نتیجه لازم را نگرفته بود. اتفاقا خیلی خوب است که بعد از حدود یک دهه این مسائل افشا میشود. پس با این حساب احتمالا برکناری مرحوم حجازی هم با همین استراتژی بوده است! اما باز هم اعلام میکنم این اتفاقات ربطی به زمان ما نداشته که واعظآشتیانی بخواهد آن را منتفی کند و اولینبار است این موضوع را میشنوم.
* نویسنده : محمدرضا حاجیعبدالرزاق،روزنامهنگار