به گزارش «فرهیختگان»، سیدمهدی سیدصالحی یکی از استثناهای فوتبال ایران است؛ مهاجم گلزن و بااخلاقی که سابقه پوشیدن هر چهار تیم مطرح و پرطرفدار فوتبال ایران ازجمله استقلال، پرسپولیس، سپاهان و تراکتور را درکارنامه دارد و جالب اینکه این چهار تیم اکنون در ردههای اول تا چهارم جدول لیگ هستند. هرچند بهخاطر حضور پررنگ و سابقه زیاد در اصفهان شاید خیلی بیربط نباشد، اگر سیدصالحی را یک سپاهانی اصیل بدانیم. بهبهانه دیدار استقلال و سپاهان دقایقی با مهاجم سابق هر دو تیم صحبت کردیم. مهاجمی که بارها در چنین میدانی حضور داشته و چهبسا بهتر از خیلیها بتواند دیدار شنبهشب دو تیم در لیگ برتر و مسابقه پیشروی جام حذفی آنها را تحلیل کند. گفتوگوی «فرهیختگان» با سیدصالحی را در ادامه میخوانید.
با توجه به نتایجی که در هفته بیستوهفتم لیگ برتر بهدست آمد، شانس کدام تیمها برای کسب سهمیه آسیا بیشتر است؟
درمجموع بعد از تعطیلاتی که بهخاطر شیوع ویروس کرونا بهوجود آمد، کیفیت تیمها از لحاظ بدنی و چه از لحاظ فوتبالی افت کرده است. الان بازیکنان تیمها هم از لحاظ بدنی عقب هستند و هم از لحاظ روحی روانی، چون استرس این بیماری را دارند و یک استرس خاص در چهره و تفکر همه مربیان و بازیکنان وجود دارد. با اینحال درخصوص سوالی که مطرح کردید باید بگویم استقلال با توجه به پیروزی مقابل سپاهان درمقایسه با سایر نتایجی که در هفته بیستوهفتم رقابتها بهدست آمد، شانسش را در این خصوص افزایش داد و سه امتیاز این دیدار درحالیکه سایر مدعیان بهتساوی رسیده بودند، بهکار آبیپوشان آمد. البته طی هفتههای آینده این دو تیم همراه شهرخودرو تقریبا رقبای رودرروی هم محسوب شده و باید چند دیدار 6 امتیازی را با یکدیگر برگزار کنند و این درحالی است که فولاد و تراکتور فقط یک دیدار 6 امتیازی در هفته پایانی با یکدیگر دارند و همین موضوع بهمراتب شاید کار این دو تیم را نسبت به مثلث استقلال، سپاهان و شهرخودرو راحتتر کند. الان هم با توجه به شرایط، شانس شاگردان مجیدی برای نایبقهرمانی بیشتر از همه تیمها است، اما حتما خوب میدانید که فوتبال ایران فوتبال نانوشتههاست و طی سه هفته آینده شاید اتفاقی بیفتد که تیمی که اصلا فکر نمیکنید بیاید و سهمیه بگیرد و تیمهای مدعی درنهایت دستشان از آسیا دور بماند. درمجموع با توجه به شرایطی که هست شانس استقلال و سپاهان را برای کسب این عنوان بیشتر از بقیه تیمها میدانم.
نکته اینجاست که هنوز حتی نفت مسجدسلیمان و نفت آبادان هم روی کاغذ شانس کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را دارند.
بازهم تاکید میکنم فوتبال ما شرایطش بهگونهای است که اصلا مشخص نمیکند و چهبسا خیلی از اتفاقات در روز آخر یا حتی دقیقه آخر رخ بدهد. مثلا یک تیم هفته قبل بسیار خوب بازی میکند اما هفته بعد برخلاف انتظار اصلا خوب نتیجه نمیگیرد و این نشان میدهد تیمها از لحاظ بدنی از شرایط آرمانی بهدور هستند و درحالحاضر هرتیمی بتواند از لحاظ روحی و روانی نفراتش را طی بازیهای آینده آماده نگه دارد، مطمئن باشید میتواند کسب سهمیه کرده و نتیجه لازم بگیرد.
حدود ۲۰ بار در بازی استقلال - سپاهان بهمیدان رفتهاید. نظرتان درمورد دیدار شنبهشب دو تیم چیست و آیا انتظار پیروزی ۱۰ نفره استقلال مقابل تیم اصفهانی را داشتید؟
نیمه اول مسابقه از لحاظ کیفی واقعا حرفی برای گفتن نداشت و دو تیم بهاندازهای محتاط بودند که اصلا برای رسیدن به گل ارادهای از خود نشان ندادند و در این خصوص فعل خواستن را صرف نمیکردند، اما در نیمه دوم با توجه به اینکه استقلال ۱۰ نفره بود بازیکنان سپاهان با خیال راحت مبنیبر اینکه حتما نتیجه این بازی را بهدست خواهند آورد، به زمین آمدند و همین موضوع به نقطه ضعف این تیم تبدیل شده و خیال راحتی که داشتند، باعث شد استقلال به دو گل برسد. این درحالی بود که استقلال که با یک بازیکن کمتر در نیمه دوم بهمیدان آمده بود با توجه به اینکه میدانست سپاهان در این نیمه فشار زیادی خواهد آورد بازی با برنامهتری را نسبت به حریف ارائه داد.
پس نقد اصلی را به بازیکنان سپاهان میدانید؟
بله، همینطور است. یکسری از بازیکنان این تیم واقعا درحد نام سپاهان بازی نکردند. من در چهار تیم بزرگ ایران بازی کردهام، اما بهعنوان کسی که بیشتر عمرش را در سپاهان بوده، میتوانم ادعا کنم برخی بازیکنان این تیم درحد نام بزرگ سپاهان فوتبال بازی نمیکنند و بهنظرم باید مدیریت باشگاه در این خصوص فکری کند. نمیشود یک بازیکن اینطور فکر کند که لباس تیمی را میپوشد که هیچسابقهای ندارد، درحالیکه سپاهان تا همین پارسال پرافتخارترین تیم ایران در لیگ برتر بود و حتی سابقه درخشانی هم در آسیا دارد و از قطبهای فوتبال ایران محسوب میشود، اما در نیمه دوم بازی با استقلال یکسری از بازیکنان این تیم اصلا در حد و اندازههای نام سپاهان بودند، هرچند غیبت امیر قلعهنویی هم روی نیمکت این تیم درنتیجه بهدست آمده و کیفیت کار سپاهان تاثیرگذار بود.
استقلال را مستحق این پیروزی میدانید؟
همانطور که گفتم این تیم با برنامهتر بازی کرد ،هرچند معتقدم دیاباته روی تجربهای که داشت از داور پنالتی گرفت. هرچند خیلی از کارشناسان آن صحنه را پنالتی ندانستند، اما این بازیکن با حرفهایگری موفق شد این اتفاق مهم را برای استقلال رقم بزند و خودش هم آن را تبدیل به گل کند و بهنظر من بازیکنان استقلال در نیمه دوم بهتر از سپاهانیها فعل خواستن را صرف کردند.
برخی اعتقاد دارند که شاید دوره امیر قلعهنویی تمام شده یا دستش دیگر رو شده که در این مدت اخیر نتوانسته است مثل گذشته عملکرد و کارنامه درخشانش را تکرار کند.
اینطور نیست امیرقلعهنویی حتما کاربلد بود که همچنان توانست در تیمهایی که در این چندسال بوده نتیجه بگیرد، اما وقتی یک بازیکن تیم آنطور که باید و شاید تواناییاش را نشان نمیدهد و موقعیتهایی را که بهدست میآورد بهراحتی از دست میدهد، دیگر از مربی چه کاری برمیآید؟ حتما آن موقعیت معروفی را که علی قربانی از دست داد، یادتان هست. در آن صحنه قلعهنویی باید چه کار میکرد؟ درمجموع بعد از دوران کرونا بازیکنان پرسپولیس اتحاد و همدلی بیشتری از خود نشان دادند و در خیلی از بازیها با پیروزیهای حداقلی توانستند درنهایت به قهرمانی برسند، درحالیکه سایر تیمها مثل سپاهان یا همین استقلال بازیهایی را از دست دادند که کسی فکرش را نمیکرد. وقتی که بازیکنان در مسابقه موقعیتهای زیادی را از دست میدهند، دیگری موضوع به مربی خیلی ارتباطی ندارد.
استقلال و سپاهان دوشنبه هفته آینده باید در جام حذفی بهمصاف یکدیگر بروند. پیشبینیتان از این دیدار چیست؟
بازی شنبهشب که موجب شکست سپاهان شد، زنگ خطر را برای این تیم بهصدا درآورده که دیگر هیچ موقع درمقابل تیمهایی که 10 نفره میشوند احساس امنیت نداشته باشد و فکر میکنم سپاهان در بازی جام حذفی با یک تفکر و برنامه دیگر مقابل استقلال بهمیدان میآید، چون برایشان درس عبرت شد که اگر بخواهند حریفان را دستکم بگیرند، باعث میشود اتفاقات بدتری برایشان بیفتد، تا جایی که شاید حتی این بار جام حذفی را هم از دست بدهند.
شما درحال ورود بهعرصه مربیگری هستید، پس حتما به مربیان جوان اعتقاد دارید. درخصوص فرهاد مجیدی شنیده میشود شاید نیمکت استقلال برای فصل آینده دستخوش تغییراتی شده و مجیدی جایش را به مربی دیگری بدهد. زمزمههای مبنیبر بازگشت استراماچونی هم به گوش میرسد. نظر شما چیست؟
متاسفانه مشکل آنجایی است که در فوتبال ما آنهایی که باید در راس کار باشند، نیستند و آنهایی که نباید باشند در راس کار قرار دارند، اما در مجموع ابتدای فصل هم گفتم، اگر قرار باشد مربیانی مثل استراماچونی را از مهد فوتبال دنیا بیاوریم باید یک برنامه بلند مدت روی آنها داشته باشیم. اگر بهطور مثال استراماچونی برای سه، چهار فصل میآمد عالی بود و میتوانست تجربه خوبی برای مربیان جوان ایرانی هم باشد، اما اگر قرار باشد این دسته از مربیان مثل همین استراماچونی یا شفر برای سه، چهار ماه بیایند و بروند اصلا نیایند، بهتر است. از سوی دیگر اگر بخواهیم در مربیگری جوانگرایی بکنیم باید به امثال فرهاد مجیدی بها بدهیم و نباید اینطور باشد که مجیدی در ۶۰ سالگی مربی استقلال بشود. او باید در همین جوانی بیاید تا آزمون و خطاهایش را هم در همین سن پس بدهد. فرهاد باید مقابل تیمهای بزرگ یا پیروز شود یا شکست بخورد تا همین برد و باختها برایش تجربه شود. اگر میخواهیم مربیان جوانمان یک روز به مربیان بزرگ و با تجربه تبدیل شوند باید از همینجاها به آنها میدان بدهیم، چون شما در جوانی ریسکپذیریتان بالاست، اما هرچه سن بالاتر میرود، انسان محتاطتر و دست بهعصاتر عمل میکند، پس باید اجازه دهیم تا نسل مربیانمان عوض شود.
البته درهمین فصل بسیاری از مربیانی که ضعیف عمل کرده و بهنوعی درس پس داده بودند، بازهم تیم گرفته و بهسرعت مشغول بهکار شدهاند.
الان خیلی جالب است که چرخه مربیان ما بهشکلی عمل میکند که یک مربی وقتی نتیجه نمیگیرد خیلی سریع به یک تیم دیگر میرود. این موضوع هم حکایت خیلی از بازیکنان ما است که در یک تیم اصلا خوب بازی نمیکنند، اما برای فصل بعد بهترین قرارداد را با بهترین تیم میبندند. این نشان میدهد نگاه ما نگاه عملکردی و حرفهای نیست و توانمندی و تاثیرگذاری آنها برای ما اهمیت ندارد و همه این اتفاقات و جابهجاییها براساس روابطی که وجود دارد، اتفاق میافتد.
* نویسنده: محمدرضا حاجیعبدالرزاق،روزنامهنگار