به گزارش «فرهیختگان»، با مشاهده آنچه در زمینه بحران کرونا ویروس منتشر شده، جای اصحاب فلسفه سیاسی در ایران بهخصوص اندیشمندان و صاحبنظران فیلسوف حوزوی خالی است و بهنظر میرسد تاکنون راجع به بحران مذکور واکنشی -که قابل انتشار در رسانهها باشد- از خود نشان ندادهاند و بهلحاظ فکری و فلسفی از آغاز ظهور این بحران در کشور ازسوی آنان مطلبی در این زمینه منتشر نشده است. البته در سال جدید و پس از بروز و ظهور ابعاد گسترده این بیماری و خروج از شوک ناشی از آن، جنبوجوش خوبی مشاهده شده است که هم در برخی مقالات منتشره ازمنظر فلسفه اسلامی و هم در نشستهایی که در این زمینه در فضای مجازی برگزار شده، قابلردیابی است.
ما با یک پدیده متفاوت و پاندمی یا همهگیری جهانی مواجه هستیم، برای صاحبنظران ما -که به بحثهای انتزاعی و مباحثاتی در سطح مراکز علمی داخلی بسنده کردهاند- حضور و اظهارنظر در موضوع همهگیر و نوظهوری مانند کروناویروس شاید قدری دشوار باشد. این دشواری برای بحث و اظهارنظر -هم در ماهیت این پدیده و هم بهسبب عینیبودن ابعاد آن- قابلتحلیل است، اما در هرصورت ضرورت اقتضا میکند پژوهشگران و صاحبنظران حوزه فلسفهسیاسی به این مباحث ورود کرده و به ارائه بحث و گفتوگو بپردازند.
اگرچه از گذشته مبحث شر در فلسفه اسلامی موردبحث قرار گرفته، اما بهنظر میرسد هیچگاه این موضوع از منظر فلسفه سیاسی موردبحث و توجه واقع نشده است؛ اینکه امروزه ابعاد این موضوع، که بهنحوی همهگیر در جهان گسترش یافته و همه کشورها و جوامع را مبتلا کرده است، چندان شناختهشده نیست و از داعیهداران اثباتگرایی نیز نسبت به این پدیده هنوز واکنش مهم و درخوری مشاهده نشده است.
اما بحث ما این است که چه انتظار و توقعی از دولت در چنین مواقع بحرانی وجود دارد؟ با توجه به اینکه چندماه از اعلام رسمی ورود این بیماری به ایران میگذرد و مراحل مختلفی از آن هم طی شده است، بهنظر میرسد بتوان این انتظار و ایده کلی را مطرح کرد که در اینگونه مواقع، بهصورت کلی، مجموعه دولت باید بتواند به ایجاد تعادل و توازن در سطح جامعه مبادرت ورزد. ایجاد تعادل و توازن در جامعه البته یک نقش مهم و کلیدی است و از هیچ نهاد دیگری بهجز دولت در این زمینه کاری برنمیآید. درحقیقت در مواقع بحرانی و همهگیری یک بیماری که سلامت همه مردم در خطر قرار گرفته، این صرفا نهاد عالی و برتری مانند دولت است که میتواند با اقدامات و تصمیمات خود و با هماهنگی و ایجاد تعادل در بخشهای مختلف جامعه امنیت و سلامت و تندرستی مردم را تضمین کرده و برقرار نگاه دارد. این موضوع بهخصوص از حیث ایجاد هماهنگی بین دستگاهها و نهادهای مختلف واجد اهمیت بسیاری است که جز از ناحیه دولت اتفاق نمیافتد.
انتظار مذکور البته در فلسفه سیاسی اسلامی و در نزد متفکران مسلمان باعنوان موضوع تعادلبخشی و هماهنگی و توازن بهصورت صریحی موردتوجه و بحث قرار گرفته است. صاحبنظری مانند امامموسی صدر از همین منظر بحث اعتدال اجتماعی را بهصراحت طرح و بر این نکته تاکید کرده است که دولت باید بتواند با اقدامات خود به ایجاد و برقراری و حفظ اعتدال اجتماعی کمک کند، بنابراین از همین منظر و مباحثی که در فضای فلسفه سیاسی اسلامی مطرح شده است - ازجمله «حرکت بر مدار هستی» و «حضور انسان بهعنوان جزئی از دایره وجود»- میتوان این بحث را مطرح کرد که دولت باید بتواند به این انتظار عمل کند.
از منظر همین بحث میتوان به تبیین رابطه دولت و ملت هم در این زمینه اشاره کرد. آنچه در این موارد بحرانی بهنظر میرسد این است که شاید از دست دولت بهتنهایی کاری ساخته نباشد و بلکه با توجه به بروکراسی فشل و ناکارآمد، شاید نباید چندان به دولت دل بست، بلکه دولت ضمن تقسیم کار میان نهادهای مختلف، باید بخشی مهم از امور مربوطه را برعهده گرفته و انجام دهد و در دیگر بخشها نیز امکان برخورداری از ظرفیتهای غیردولتی را فراهم آورد. بهخصوص ظرفیت عمومی جامعه و فضای مدنی و آنچه بهصورت عمومی در جامعه در این زمینه وجود دارد، باید بهکار گرفته شود و مورد بهرهبرداری قرار گیرد. طبیعی است که آنچه در اینجا نیز اهمیت مییابد، ایجاد یک نوع هماهنگی و تعادل و توازن بین گروههای داوطلب مختلف مردمی است که باید توسط دولت به انجام برسد. درواقع اگر تقسیم کاری صورت نگیرد، شاید نتیجه مطلوبی از فعالیت گروههای داوطلب نیز حاصل نشود و امکانات و ظرفیتهای مختلف بهنحو صحیحی تجمیع نشده و از ظرفیتهای مختلف استفاده مطلوبی بهعمل نیاید، بنابراین بهرهبرداری از همه بخشها نیاز به یک مدیریت کلان و جامع دارد که تنها از توان دولت باید در این زمینه استفاده شود و دولت در محور این هماهنگیها و ایجاد تعادل و توازن قرار گیرد.
افزون بر اینکه باید نسبت به وجه ایجابی دولت در این زمینه نیز بحث و گفتوگو شود. از سوی دیگر باید به این بحث هم پرداخت که این بحران، در جامعه ما چه تأثیری بر حکمرانی خواهد داشت. این موضوع نیز از منظر فلسفه سیاسی بحثی زنده در دنیا است. بهویژه اینکه برخی از اندیشمندان و صاحبنظران در غرب همانند آگامبن، ژیژک، هراری، هابرماس و... به این بحث پرداخته و تلاش کردهاند زوایای بحث را از منظر فلسفه غرب موردبررسی قرار دهند. از این منظر بحث و گفتوگوی این اندیشمندان در این بحران، بحثی زنده در عرصه تفکر جهانی است و طبیعتا اگر ما بخواهیم از منظر فلسفه سیاسی اسلامی به این موضوع بپردازیم، اکنون زمینهاش فراهم است، بنابراین فلسفه سیاسی اسلامی نگاه تجویزی خوبی دارد و از این منظر، برای رسیدن به وضعیت مطلوب، انتظارات مؤثری وجود دارد که قابلارائه است. از اینرو بحث آینده حکمرانی هم میتواند بهطور جدی موردتوجه و تأمل قرار گیرد. بررسی تأثیرات این بحران بر فضای حکمرانی در جامعه ما بهنوعی آیندهپژوهی خواهد بود.
مطلب دیگری که باید به آن توجه کرد، مباحث توصیفی از منظر فلسفه سیاسی اسلامی است و بر اساس آن تجویزهای موردنظر - بهویژه در زمینه نقش و جایگاه دولت و ارتباط و مناسبات آن با مردم و دیگر گروهها- ارائه تواند شد. بهاینترتیب رصد و آسیبشناسی وضعیت موجودِ نقشِ دولت باید بهصورت خاصی موردتوجه فلسفه سیاسی اسلامی باشد. شاید تصور شود که فلسفه سیاسی چگونه میخواهد به این مباحث ورود کند. در پاسخ میتوان به مباحث فیلسوفان مسلمان در گذشته ارجاع داد. ازجمله مباحثی که ابونصر فارابی در رساله فصول منتزعه در این زمینه ارائه کرده و مباحثی حتی بهصورت بسیار جزئی ازسوی ایشان موردتوجه قرار گرفته است.
افزون بر مباحث توصیفی و تجویزی در مبحث نحوه مواجهه با این بحران و راهکارهایی که از نظر فلسفه سیاسی داریم، باید یادآور شد که آنچه میتواند موردتوجه و مطمح نظر قرار گیرد، تجربه بهرهگیری از نیروهای مردمی در دوره دفاع مقدس است که در آن با بهرهگیری از نیروهای داوطلب مردمی و سازماندهی و ارائه امکانات، بهصورت منسجمی در مقابل تهاجم دشمن مؤثر واقع شد.
در وضعیت حاضر، باتوجه به اینکه این بحران خاتمه نیافته و بر اساس پیشبینیها در پاییز و زمستان نیز کروناویروس میهمان خانوادهها خواهد بود، ضمن توصیه به بهرهگیری از تجربه مذکور باید شیوههای نوین و ازجمله بهرهگیری از امکانات و ابزارهای دیجیتالی موردتوجه جدیتری قرار گیرد. افزون بر اینکه بهلحاظ نظری نیز پشتیبانیهای لازم میتواند توسط فلسفه اسلامی صورت گرفته و مباحثاتی شکل گیرد و به غنای بحث بیفزاید.
میتوان به برخی راهحلهایی که در فلسفه سیاسی اسلامی موردتوجه قرار گرفته است نیز تأکید کرد. برای مثال مبحث محبت بهدلیل نتایجی که در جامعه ایفا میکند، میتواند تا حدود زیادی مشکلات و آسیبهای چنین بحرانی را کاهش داده و به همبستگی بیشتر جامعه بینجامد. درواقع از آنجاکه از منظر فلسفه سیاسی اسلامی محبت میتواند به همبستگی اجتماعی کمک کند، مسأله نحوه همراهی و همکاری مردم با یکدیگر و حتی با بیماران کووید-19 میتواند محمل خوبی برای کاستن از مصائب عظیم این بیماری ناشناخته ایجاد کند و فضای جامعه را که همه امور ما را تحتالشعاع قرار داده است، بهنحوی سامان دهد.
گفتنی است که مبحث محبت و به تعبیری «دوستی مدنی» امروزه موردتوجه بعضی فیلسوفان و صاحبنظران جوامع غربی است و درواقع فیلسوفان فضیلتمدار به سمتوسوی احیای دوستی مدنی در دنیای کنونی رفتهاند. این موضوع با توجه به اینکه در فلسفه سیاسی اسلامی از زمینه بیشتری برخوردار است، میتواند به مشارکت مؤثر فیلسوفان مسلمان برای حلوفصل مشکلات و مسائل اجتماعی مساعدت کند. درواقع چنانکه گفته شد، تأکید و توجه به این مبحث میتواند از پیامدهای ناخواسته این بیماری و مصائب آن جلوگیری کرده یا آن را کاهش دهد.
افزون بر موارد فوق، موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد، موضوع بازخوانی خود و محیط پیرامونی خود است. شاید بتوان با صراحت بیشتری گفت که بیماری کووید-19 فضایی را به وجود آورده است که انسان معاصر تا اندازهای نیز به خود توجه کند و بهنوعی به خودشناسی بپردازد. گذشته از این البته فلسفه اسلامی بر معرفت خود و معرفت الله تأکیدات بسیار صریحی دارد. از اینرو وضعیت ایجادشده برای انسان و تنهایی او میتواند باتوجه و آگاهی، به خودشناسی و بازخوانی خود در شرایط موجود منتهی شود و حتی به بهبود وضعیت معرفتی جامعه مساعدت کند.
در عین حال البته باید به موضوع محافظت از محیط زیست و طبیعت هم اشاره کرد و همانطور که در این ایام باعث شد به خود توجه کنیم، همچنین این شرایط موجب شد ما بتوانیم به طبیعت هم توجه کرده و بر ابعاد توجه به آن تأکید کنیم.
بههرحال باید یادآور شد که آنچه در دوسه هفته نخست اعلام قطعی این بیماری در کشور بهوجود آمد، نوعی سردرگمی و حیرت در مواجهه با کروناویروس بود که البته باتوجه به اینکه امکان شیوع آن از مبدأ ووهان چین میرفت، این غافلگیری نباید اتفاق میافتاد و تا آن زمان جامعه ما باید از آمادگی لازم در این زمینه برخوردار میشد و میتوانست در مسیر مواجهه با این بیماری ناشناخته بهنحو مطلوبتری برخورد کند که در همین مورد نیز نقش دولت میتوانست پررنگ باشد و در این زمینه تمهیدات لازم ازسوی نهادهای مسئول اندیشیده میشد. از اینرو است که توجه به جنبههای معنوی در جامعه میتوانست به مردم کمک مهمی برساند. این در حالی است که متأسفانه از همان ابتدا از ابعاد معنوی غفلت شد و حتی کسانی آگاهانه یا ناآگاهانه با زیرسوال بردن ابعاد توجه به معنویت، مردم را بیپناهتر و سردرگمتر ساختند. بههرحال توجه به ابعاد معنوی یکی از نقاط قوت فلسفه اسلامی است. در وهله اول بهنظر میآید بیماری کووید-19 نقش دولت را بهنحو بسیار برجستهای پررنگ ساخته و این میتواند بهنوعی کارآمدی دولتها را در بوته نقد و مرکز توجه قرار دهد. بنابراین زمان آن فرارسیده است که دولتها با نشان دادن کارآمدی و کارآیی خود، مشروعیت خود را افزایش دهند. این درحالی است که در جامعه ما بهسبب وجود برخی ظرفیتها، حضور و نقش مردم در قالبهای مختلف میتواند به دولت کمک کند و دولت نیز باید بکوشد تا از این ظرفیت بهترین استفاده را ببرد.
* نویسنده: شریف لکزایی، عضو هیاتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی